پادگان ابوذر و یادگاریهای بسیار از جنگ
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۴۰۹۶۷
پادگان ابوذر از همان روزهای نخستین جنگ شاهد صحنههای زیبایی از رشادت و پایمردی مردمان غیور این سرزمین بوده است، این پادگان بر بدن خود تیرو ترکشهای بسیاری را به یادگار دارد و خود از نزدیک شاهد رزم بیامان دلاورمردانی بوده است که در مقابل تهاجم دشمن بعثی ایستادند.
به گزارش خبرنگار ایمنا، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که هشت سال به طول انجامید، گسترهای به مساحت بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر مربع را در بر گرفت و یکی از بزرگترین جنگهای قرن بیستم را رقم زد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سیدصالح ایمانی، پژوهشگر دفاع مقدس در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده است، به معرفی پادگان ابوذر پرداخته است: «پادگان ابوذر در ضلع شرقی دشت سرپلذهاب قرار دارد. این پادگان در حدود سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۷ ساخته شد و در اختیار تیپ ۳ شاهین از لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه قرار گرفت.
ساختمانهای پنج طبقه پادگان ابوذر که به پادگان شاهین و سرپلذهاب نیز شهرت دارد، به مانند پادگان دوکوهه در جنوب به صورت دوقلو ساخته شده است و همین شباهت سبب شد تا از این پادگان به نام دوکوهه غرب نام برده شود.
برای رفتن به پادگان ابوذر باید از تنگه مرصاد به سمت اسلامآباد رفت و از آنجا به کرند و پس از تنگه پاطاق، حدود ۲۰ کیلومتر مانده به شهر سرپلذهاب، به این پادگان میرسی، هرچند که دیگر این روزها به پادگان شبیه نیست، بلکه بیشتر به بنایی زخمی میماند که از گوشهگوشه آن مظلومیت میبارد.
پادگان ابوذر از همان روزهای نخستین تهاجم بعثیها به ایران، درگیر جنگ شد، آن زمان که دشمن همزمان با حرکت به سوی قصرشیرین و محاصره آن، از بخشی از حوزه سرزمینی این شهرستان گذشته بود.
تانکهای دشمن دشت ذهاب را در نوردیده و راه سر پل را در پیش گرفتند، اما در مسیر با مقاومتهای سرسختانه نیروهای بومی منطقه مواجه شدند که یکی از کانونهای مقاومت در روستای زرین جوب و سه راهی آن شکل گرفت، کسانی که قدرت برداشتن سلاح داشتند، به سپاه پاسداران مراجعه کردند، پاسداران انقلاب نیز با آغوش باز آنها را پذیرفتند و در حد وسع و توان مسلح کردند.
ارتش دشمن فاصله خود را با شهر کمتر کرد، آنها سودای اشغال سرپلذهاب را در سر داشت، غافل از آنکه در دشتی نسبتاً باز قرارگرفته است و موقعیت جغرافیایی منطقه به او اجازه محاصره این شهر را نمیدهد و از همه مهمتر مدافعان این شهر از آمادگی خوبتری برخوردار بودند و جنگندههای نیروی هوایی و تیزپروازان هوانیروز نیز آنها را حمایت میکردند.
در این پیکارها عقابان تیرپروازی چون شهید شیرودی و رزمندگان تیپ ۳ زرهی لشکر ۸۱ کرمانشاه که در پادگان ابوذر مستقر بودند، رشادت و از خودگذشتگی را به اوج رسانیدند و نقشی بیبدیل ایفا کردند، در صورتی که ارتفاعات دانه خشک توسط ارتش عراق تصرف میشد، موقعیت این پادگان در دید و تیر مستقیم متجاوزان و در نهایت در خطر حتمی سقوط قرار میگرفت.
بنابراین با درایت فرماندهان جنگ و رشادت مدافعان، صحنه پیکار به خارج از شهر منتقل شد. نیروهای آرپیجیزن و تیز پروازان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، تانکهای ارتش بعث را مورد هدف قرار دادند و آنها را یکی پس از دیگری منهدم و به آتش کشیدند.
نیروهای اشغالگر از روز چهارم تا دوازدهم مهرماه سال ۱۳۵۹ چندین مرتبه به قصد تصرف و اشغال شهر سرپلذهاب با پشتیبانی همهجانبه توپخانه و خمپارهانداز و نیروی هوایی اقدام به عملیات نظامی کردند، اما هر بار ایستادگی و پایمردی جانانه مدافعان شهر، آنان را وادار به پذیرش ناکامی و عقبنشینی کرد.
گروههای متعددی در روزهای اولیه جنگ در پادگان ابوذر شکل گرفتند و ضربات مکرری بر پیکر نیروهای بعثی وارد آوردند. از دشت ذهاب و کوره موش تا بان سیران و تنگ حاجیان و قراویز و ارتفاعات بازی دراز و افشارآباد (فتی افشار) تا ارتفاعات دانه خشک صحنه حضور رزمندگان گیلانغربی، سرپلذهابی و قصر شیرینی و نبرد آنان با نیروهای دشمن بود. این مقاومتها باعث شد تا خطوط جبهه تثبیت و به مرور زمینه حملات برنامهریزی شده رزمندگان جان بر کف فراهم شود.
پادگان ابوذر در طول هشت سال دفاع مقدس بارها هدف بمباران و موشک باران ارتش عراق قرار گرفت و بمباران نظامیان مستقر در این پادگان در شانزدهم اسفند ماه سال ۱۳۶۳ روایتهایی از جانفشانیها و فداکاریهای رزمندگان اسلام را در خود جای داده است.
کد خبر 589735منبع: ایمنا
کلیدواژه: پادگان ابوذر سر پل ذهاب قصر شیرین جنگ تحمیلی ارتش بعثی عراق بمباران هوایی رزمندگان اسلام شهید شیرودی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق پادگان ابوذر سرپل ذهاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۴۰۹۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنجال مدال اهدایی و عکس یادگاری یک دختر با علی دایی +تصویر
انتشار تصاویری از یک ورزشکار کنار علی دایی با این تیتر که «فلان ملیپوش مدالش را به علی دایی اهدا کرد» حاشیهساز شده است. برخی ورزشکاران قدیمی مدعی شدند این خانم نه عضو تیم ملی بوده و هست و نه مدالی بینالمللی دارد که بخواهد به دایی اهدا کند! در همین اثنا مریم رنجبرساری، عضو سابق تیم ملی تیر و کمان در یک استوری که در اینستاگرامش منتشر کرد به همین شخص تاخت.
به همین بهانه با او تماس گرفتیم تا علت را جویا شویم. رنجبرساری گفت: ایشان چند سال پیش گفته قهرمان کاراته است، اما فدراسیون کاراته تکذیب کرد. معلوم نیست او از چه طریقی اسپانسر پیدا میکند، اما در بیوی اینستاگرامش نوشته قهرمان تیر و کمان است! بچههای کاراته هم برای من فرستادند و پرسیدند این را میشناسی؟ گفتم نه. اصلا بچههای کاراته هم او را قبول ندارند.
رنجبرساری ادامه داد: خود من به دلیل اینکه پول اعزام و تجهیزات برای رفتن به مسابقات را نداشتم از تیم ملی کنار رفتم. مثل من زیاد بودند، اما اگر او به تیم ملی رفته احتمالا پول هزینههای خودش را داده و به تیم ملی رسیده! ملیپوش سابق افزود: او اصلا مدالی نداشته که به علی دایی تقدیم کند. برای من عجیب است او علی دایی را چطور پیدا کرده و به دیدار یکی از بزرگان ورزش ما رفته است. ورزشکاری به بزرگی علی دایی از قبل رزومه طرف مقابل را میبیند و بعد به دیدار ورزشکاری میرود. اما این ورزشکار اصلا مدالی نداشته است! شاید مدال استانی بوده است، اما نه بچههای کاراته و نه تیر و کمان میگویند او مدالی نیاورده است. من فقط به این فکر میکنم و از این ناراحتم چرا برای من که قهرمانی آسیا را داشتم اسپانسری نبود، اما برای ورزشکاران این شکلی دو تا سه تا اسپانسر پیدا میشود!
وی در ادامه با اشاره به هزینههای سنگین در تیر و کمان که خیلیها از پس آن برنمیآیند و به ناچار خداحافظی میکنند، افزود: سال ۸۹ یا ۹۰ بود که تیمهای پرسپولیس و استقلال در تیر و کمان تیمداری میکردند و من به عضویت استقلال درآمدم. رقابت بین این دو تیم در همه رشتهها جذاب است و در آن سال هم رقابت نزدیکی داشتیم و در نهایت ما قهرمان شدیم و آقای فتحاللهزاده مدیرعامل وقت استقلال قرار بود نفری ۵ سکه به ما پاداش بدهند، اما ما که چیزی ندیدیم!
منبع: روزنامه اعتماد