واکاوی جامعهشناختی تعرض به دانشآموزان شهرستان فردوس
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۷۵۱۵۱
ایسنا/همدان جامعه شناس و استاد دانشگاه بوعلی سینا در یادداشتی تحلیلی و آسیب شناسانه در ارتباط با خبر اخیر تعرض به دانش آموزان خردسال در شهرستان فردوس پرداخته است.
دکتر اسدالله نقدی در این یادداشت آورده است: «علاوه بر جنبه عمومی جرم حادث شده دلایل بسیار متعددی باعث حساسیت این موضوع است، از جمله آنها می توان به چند ویژگی اشاره کرد؛ این اتفاق در یک محیط و شهرستان دور افتاده و با بافت اجتماعی- فرهنگی سنتی اتفاق افتاده است، سنین دختران مورد سوءاستفاده بسیار پایین بوده است(دانش آموزان دوره ابتدایی) و این اتفاق در ارتباط با امور فوق برنامه آموزشی آن هم در دوره دبستان رخ داده که در کنار شنیع بودن سوءاستفاده از کودکان در هر شکل و عنوانی در ارتباط قرار گرفتن آن با آموزش"فرا مدرسه ای" آن هم در این مقطع امری بسیار نکوهیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این موضوع را میتوان از ابعاد اجتماعی، حقوقی، فقهی و روانشناختی مورد مداقه قرار داد اما در اینجا به سبب حوزه تخصص نگارنده صرفاً بر بُعد اجتماعی آن تمرکز و تأکید می شود. پیش و بیش از هر چیز و مهمتر از همه جنبه ها آسیب و انگی است که به آینده زندگی فردی و اجتماعی این دختران وارد شده و این تعرض و تجاوز تا پایان عمر چونان کابوسی همراه این دختران خردسال معصوم بوده و تحت تأثیر آثار منفی آن تا ابد خواهند بود.
دوم آسیب و جراحتی است که به "وجدان عمومی جامعه" با توجه به گروه سنی افراد آسیب دیده در این امر ضدفرهنگی وارد شده بنابراین این موضوع اتفاق بسیار وحشتناک و دردناکی است و لازم است مدیران آموزش و پرورش، مدیران قضایی شهر، استان و کشور و همینطور اصحاب رسانه و کارشناسان با این رخداد تلخ بسیار منطقی و به دور از هیجانات زودگذر مواجهه علمی و کارشناسی داشته باشند با هدف پیشگیری از تکرار.
در اینجا چند مسئله مهم مربوط با ابعاد و پیامدهای این اتفاق شوم مورد کنکاش بیشتر قرار می گیرد.
سندرم کلاس تقویتی و نمره و بیماری کنکور
مسئله فرستادن فرزندان به انواع کلاس های تقویتی و کنکور متأسفانه یک آسیب و بیماری فراگیر شده است. در برخی جوامع پیشرفته امروزی اساساً آموزش کتاب محور در دوره ابتدایی وجود ندارد، دانش آموزان مقطع ابتدایی اساساً درس و مشق به معنای نظام آموزش و پرورش ما ندارند و فقط به کودکان تمرین کارگروهی، مهارت های زندگی، بازی و مسئولیت اجتماعی آموخته می شود، بدون نیاز به مشق شب های کسالت آور و ضرب و تقسیم های عجیب و غریب.
متأسفانه خانواده های ایرانی به وسیله یک فرآیند معیوب در مسابقه گرفتار کردن فرزندان خود به انواع و اقسام کلاس های تقویتی و بیرون از کلاس درس از ابتدایی تا دکتری گرفتار شده اند و این یک بیماری اجتماعی و در عین حال بیماری نظام آموزش و پرورش ما در شرایط فعلی است.
تصور کنید دختران ۸ و ۹ ساله چه نیازی به کلاس تقویتی در این مقیاس وسیع دارند و داشتند؟ چرا معلم چنان درس بدهد که قریب به اتفاق دانش آموزان نیاز به تقویت و تدریس خصوصی داشته باشند؟! چقدر راحت خانواده های ما حتی در یک محیط سنتی دختران خردسال خود را رهسپار پارکینک معلم مریضی کردند. این معلم چند سال و چندین محصل این چنینی داشته است؟
این تب و ژشت کلاس و آموزش و رقابت برای نمره و نمره هرچه بیشتر و چشم و هم چشمی خانوارها سبب نوعی مسابقه از این کلاس به آن کلاس شده است. جامعه فردا بیش از نمره خوب ریاضی، به آدم های سالم و متعادل و اهل تحمل و تعاون و همکاری و کارگروهی نیازمند است، به مادران توانمند و پدران با کرامت احتیاج دارد.
مسئله شرم، آبرو و انحرافات
در چنین اتفاقاتی دو بُعد مهم مسئله از یکسو جنبه شخصی و شرم و آبرو از سوی دیگر مطرح است که در جامعه ما به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته در برخورد و مواجهه با آسیب ها و انحرافات اجتماعی گاهی باعث عدم مواجهه منطقی و بهنگام با چنین پدیده هایی و کتمان آن از ترس آبروی خانواده، طایفه یا حتی شهر می شود.
با توجه به پیچیدگی های جوامع جدید و شهری و دور بودن کودکان از محیط های خانوادگی، امکان و احتمال بروز چنین رویدادهایی زیادتر شده و خواهد شد و باید خانوادهها موضوع آبرو و برچسب و انگشت نمایی و انگ خوردن و داغ ننگ را متفاوت از "روزگاری سپرده شده مردم سالخورده" دیروز ببینند و برخورد کنند. به طور قطع آبرو و حیثیت اجتماعی در فرهنگ مهم است اما نباید این موضوع زمینه و بهانه سوءاستفاده مجرمان و منحرفان برای تکرار شود.
مراجعه بهنگام به قانون و مراجع ذیربط سبب می شود از آسیب بیشتر به ما و به ویژه به دیگران جلوگیری شود. در این مورد خاص اگر اولین یا سومین کودک به والدین منتقل می کردند و خانواده ها پیگیری لازم را داشتند، نهادهای مسئول می توانستند پیشگیری بیشتر از اشاعه و آسیب داشته باشند. پوشاندن چنین خطاهایی باعث جری شدن خاطیان و مجرمان و احتمال تکرار آن در آینده را بیشتر می کند چه در سطح افراد چه در سطح سازمان ها و ساختارها.
کودکی کردن کودکان
کودکان ما به "کودکی کردن و بازی" بیش از نمره ریاضی و علوم دیگر نیاز دارند و قرار نیست از بام تا شام از کلاسی به کلاسی دیگر سرسام بگیرند. چرا باید کودکان یک مدرسه در مقیاس وسیع به کلاس تقویتی بروند؟ چرا خانواده علائم آسیب کودکان خود را جدی نگرفتند؟
و خانواده ها چقدر آسان و بدون دقت فرزندان خود را به خانه معلم می سپرند که بر آن هیچ نظارت و کنترلی وجود نداشته و چنین کلاسی به تصریح مسئولان آموزش و پرورش شهرستان هیچ مجوزی نداشته و طبیعی هم هست که چنین کلاسی اساساً مبتنی بر مجوز آموزش و پرورش هم نباشد و هر معلمی به بهانه واهی یا واقعی دانش آموزان را به تدریس خصوصی و کلاس تقویتی فراخوان دهد.
اما با دریغ و درد آموزش و پرورش ما و خانواده ها در همراهی با مافیای کنکور و کلاس های "فرامدرسه" گرفتار شدند و دانش آموزان از اول ابتدایی تا کنکور سراسری و در سالهای اخیر پس از آن در اضطراب و استرس و هراس مسابقه قبولی و رتبه و نمره قرار دارند.
اگر آموزش و پرورش به هر علتی از آموزش مراقبت از خود غفلت می کند، باید حداقل خانوادهها در جهان مدرن شهری شده و "پر از غریبگی" و فرصت ها و فضاهای بی دفاع و آسیب و تعرض(در شهر و در مدرسه و جامعه) به کودکان آموزش های لازم برای "نه گفتن" برای مقابله با تعرض و سوءاستفاده مطابق با معیارهای فرهنگی خود ارائه دهند.
جریحه دار شدن وجدان جامعه
صحبت از پژمردن و آسیب یک یا چند دختر دسته گل نیست، همانطور که اشاره کردم این موضوع بسیار دردناک است و وجدان جامعه جریحه دار شده است. این ۱۸ نفر می توانست فرزندان هر ایرانی باشد، فرزند من یا شما، فرزند هر مدیر و مسئولی از هر طیف و طبقه اجتماعی.
اکنون وجدان جمعی در کشور از این رخداد به شدت آزرده و آسیب دیده و برای ترمیم آن هم آموزش و پرورش و هم نظام قضایی باید برخورد مناسب و توأم با انصاف داشته باشند و براساس بررسی های اولیه در فضای رسانهای و مجازی گویا خوشبختانه پرونده به مرکز استان رفته و در دست بررسی است و افکار عمومی انتظار مواجهه معقول و منصفانه با آن را دارد و به طور قطع با آنچه تا الان به عنوان جریمه در برابر چنین جرم وحشتناکی که تنها جرم نسبت به ۱۸ فرد و خانواده و یک شهر نیست بلکه تعرض به یک جامعه است و سپس به یک صنف و حیثیت و منزلت یک نهاد خوشنام مثل آموزش و پرورش و متناسب با آن و همانند سایر حوزهها به کار بسته و عمل شود تا ترمیم این زخم و التیام درد صورت گیرد.
امید است این رویداد تلخ تلنگری باشد به مدیران آموزش و پرورش که معلمان خود را نه فقط از بعد استخدام و در بدو خدمت و از بعد برخی مناسک بلکه در طول خدمت باید از ابعاد مختلف به ویژه سلامت روانی، تعهد حرفه ای و اجتماعی و کفایت اخلاقی ارزیابی دائمی کند.
و اینکه مواجهه با جرم باید عادلانه، به دور از هیاهو و با رویکرد بازدارندگی باشد. این پدیده دهشتناک حالا رخ داده و در آن معلمی ضداجتماع و با انحراف اخلاقی(فارغ از همه توجیهات ناموجه این فرد خاطی) در کنار بی مبالاتی خانوارهای متعدد، برای صیانت از حرمت کودکان این سرزمین و به ویژه دختران و زنان و جلب و جبران اعتماد به آموزش و پرورش و به ویژه دستگاه داوری حقوقی کشور تناسب جرم و جریمه مورد انتظار افکار عمومی است.
لازم است در قالب اسناد و برنامه های جامع تحول آموزش و برنامه های توسعه کشور در الگوی تحصیل و آموزش به ویژه مقطع ابتدایی "بازاندیشی" متناسب با مقتضیات عصر صورت گیرد و مدیران، خبرگان و نخبگان علوم مختلف مرتبط در کنار هم به این ضرورت مهم بپردازند و در همراهی و مطالبه رسانه ها تحول واقعی در آموزش و پرورش فرزندان و نسل فردا صورت گیرد و به جای خواستن نمره و موفقیت های فردی (ماراتن تیزهوشان و تقویتی و کنکورهای آزمایشی و شبه واقعی و رسمی) کودکان سالم، شاداب و با نشاط، جامعه گرا، اهل همکاری، تحمل، همزیستی، گفتگو و "توانمند به مهارت های زندگی اجتماعی" و اخلاقمند، نه زرنگ و درسخوان نمره بگیر تک بُعدی (آن هم به هر قیمتی حتی چنین آسیب هایی) تربیت کنیم.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی جامعه شناسی دانشگاه بوعلی سینا آزار جنسی آموزش و پرورش کلاس تقویتی کنکور سراسری آموزش و پرورش کلاس تقویتی دانش آموزان داشته باشند خانواده ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۷۵۱۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جامعهشناختی تفکرات اجتماعی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا،در میدان مطالعات جامعهشناسی کشور ما با مسأله و چالشی به نام مفاهیم و نظریههایی که برساختۀ پژوهشگران و جامعهشناسان بومی نیست مواجه هستیم.
سیدحسین نبوی (استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای به عنوان «بومی نبودن نظریههای غربی و مدرننبودن تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی» به این موضوع میپردازد که پژوهشگران مفاهیم و نظریهها را فقط برای هدفی کارفرماپسند یا داورپسند، به کار میگیرند، و به ژرفاندیشی و بازاندیشی در مفاهیم و نظریههای رایج نمیپردازند. تعداد بیشتری از پژوهشگران نیز به علت آشنایی ضعیف با نظریهها، اساساً در موقعیتی نیستند که بتوانند به نقد و بازاندیشی در نظریهها بپردازند.
* تاثیر شناخت جامعه برارائه پژوهشهای تجربی کاربردی
این استاد جامعهشناسی در این مقاله مینویسد: اگر بتوانیم پژوهشگران را متقاعد سازیم که همانند یک انسانشناس (نه بهعنوان یک انسانشناس) به شناخت دقیق جامعۀ خود اقدام کنند و مطابق با اصول صحیح نظریهسازی، به برساخت نظریه -در سطح خُرد یا متوسط، یا کلان بپردازند کمکی ارزشمند به پژوهشهای تجربی کاربردی و کارآمد کردهایم.
نبوی ادامه میدهد که بهرسمیت شناختهشدن نظریه و بهکارگرفتن آن، خود به فرایند جداگانهای در اجتماع علمی نیاز دارد که به تغییر باورها و هنجارها در این گروه اجتماعی مربوط میشود.
* آموزش تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی
باید آموزش نظریهها، نقد و تلفیق نظریهها و بهویژه برساخت نظریه نه از شیوه میانبُر، بلکه از راه مطالعۀ عمیق مفاهیم و استدلالهای منطقی نظریههای اصلی در جریان اصلی در اولویت قرار گیردنبوی در این مقاله به این مهم اشاره میکند که آموزش کاملا مؤثر و کارآمدِ نظریهها و تفکرات اجتماعی به دانشجویان، بهویژه به دانشجویان مقاطع تکمیلی بسیار راهگشا و کارآمد در ارائه هرچه بهتر نظریات کاربردی است.
این پژوهش توضیح میدهد که برای این هدف چند کار باید صورت گیرد: تحقیق و تدریس نهتنها نظریهها، بلکه تفکر اجتماعی ایرانی-اسلامی، منظور از تفکر اجتماعی ایرانی و اسلامی شامل اندیشههای معاصر روشنفکران ایرانی و عرب و مسلمانان جنوب شرق آسیا و دیگر صاحبنظران اسلامی (برعهده متخصصین نظریهها و نظریهشناسان و نظریهدانان گذاشته شود.
به زعم این پژوهشگر به نظر میرسد کسانی که بهطور تخصصی بر روی نظریهها متمرکز هستند و پژوهشهایی را متمرکز بر نظریه یا نظریهها به انجام رساندهاند، آثار کیفی متمایزی را در این حوزه منتشر ساختهاند.
* جامعهشناختی ساختن تفکرات اجتماعی
مقاطع تکمیلی، علاوه بر آموزش نظریهها، آموزش نقد نظریهها، تلفیق نظریهها، و بهویژه برساخت نظریه نه از شیوه میانبُر و کمزحمت، بلکه از راه مطالعۀ عمیق مفاهیم و استدلالهای منطقی نظریههای اصلی و مطرح در جریان اصلی در اولویت قرار گیرد و بهطور جدیتر، -جدیتراز قبل- و معطوف به بومیسازی نظریههای جامعهشناختی غربی و جامعهشناختی ساختن تفکرات اجتماعی متفکران ایرانی و مسلمان آموزش داده شود.
این پژوهشگر در نهایت اینگونه جمعبندی میکند که با توسعۀ رشتههای خاص در دوره دکتری بهتر بتوان به این هدف دست یافت. از سوی دیگر با به اصطلاح گفتمانسازی، فضای فرهنگی و فکری خاصی برای صاحبنظران حوزه جامعهشناسی شکل بگیرد؛ طوریکه انگیزه جدی برای برساخت نظریهها برای آنها به وجود آید.
نبوی در پایان به این نکته اشاره میکند که در شکلدادن به این فضای فرهنگی و گفتمانی، نهادهای مهم علمی مانند انجمن جامعهشناسی و گروههای آموزشی و پژوهشی جامعهشناختی و علوم اجتماعی در سراسر کشورو روشنفکران خارج از نهادهای علمی نقش مؤثری خواهند داشت.
انتهای پیام/