Web Analytics Made Easy - Statcounter

اهالی و مسئولین فوتبال در پایان مراسم قرعه کشی لیگ صحبت کردند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ اهالی 

گرشاسبی: 

 

اهالی و 

 

قرعه کشی رقابتهای لیگ برتر عصر امروز برگزار و برنامه بازیهای لیگ بیست و دوم مشخص شد.

در پایان این مراسم اهالی و مسئولین فوتبال صحبت کردند.

 

*افشاریان: VAR در نیم فصل دوم؟ ماجدی خودش توضیح دهد!

خداداد افشاریان، رئیس کمیته داوران در پایان مراسم قرعه‌کشی رقابت‌های لیگ برتر فوتبال باشگاه‌های کشور اظهار داشت: نه تنها داوران که فوتبال کشورمان هم نیاز به VAR دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در حال حاضر غیر از مهسا قربانی و علیرضا فغانی باید بنیادی‌فر را هم به این جمع اضافه کنیم. او در حال گذراندن مراحل پایانی است و فقط چند بازی را باید بنشیند.

وی ادامه داد: ما دو پلن داریم؛ یکی اینکه VAR را در ایران داشته باشیم و داوران را در کشور خودمان آموزش دهیم. اگر دیدیم که نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم راه دوم این است که داوران‌مان را به کشورهای دیگر اعزام کنیم. خیلی خوش‌بین هستم که این کار تا 4-5 ماه آینده رخ دهد و دغدغه ما از بین برود.

رئیس کمیته داوران فدراسیون فوتبال درمورد اظهارات ماجدی مبنی بر استفاده از VAR در نیم فصل دوم، گفت: اگر ماجدی چنین صحبتی کرده خودش باید توضیح دهد. تا جایی که من می‌دانم یکی از پلن‌های ما این است که بتوانیم داوران را آموزش دهیم. این پروسه حداقل 6 ماه زمان خواهد برد.

افشاریان در مورد حضور کمیته بدوی در فدراسیون فوتبال و اعتراض برخی از نامزدها، تصریح کرد: اگر درمورد داوری هر سوالی دارید، بپرسید و پاسخگو خواهم بود، اما درمورد موضوعات دیگر صحبت نمی‌کنم چون اطلاعاتی ندارم.

 

*گرشاسبی: توصیه‌ای برای عدم جذب غفوری به ما نشده

حمیدرضا گرشاسبی مدیر عامل فولاد در حاشیه مراسم قرعه‌‌کشی رقابت‌های لیگ برتر فوتبال باشگاه‌های درخصوص اینکه آیا توصیه‌ای برای عدم جذب وریا غفوری شده است یا خیر، کشور اظهار داشت: خیر؛ چه صحبتی باشد شود؟ سرمربیان فهرستی را اعلام می‌کنند و ما هم بر همان اساس رایزنی‌ها را آغاز می‌کنیم. در این پروسه ممکن است یک بازیکن زودتر به نتیجه برسد و بازیکنی هم امکان دارد دیرتر به توافق برسد.

وی در واکنش به این موضوع که غفوری در تمرینات هم حضور پیدا کرده بود، گفت: حالا انشالله حاضر خواهد شد.

مدیرعامل باشگاه فولاد درمورد احتمال بازگشت آرش رضاوند به این تیم خاطرنشان کرد: ما طبق قانون یک درخواست مکتوب از باشگاه محترم استقلال داشتیم که هنوز پاسخی به ما نداده‌اند.

گرشاسبی درخصوص خبر مصدومیت فرشید اسماعیلی، تصریح کرد: هنوز گزارشی به ما نرسیده است. انشالله فردا بازیکنان را در اردو می‌بینیم و اطلاعات دقیق‌تری خواهیم گرفت.

وی درمورد بازی دوستانه فولاد با سایپا، عنوان کرد: یک بازی دوستانه روز پنج‌شنبه با سایپا خواهیم داشت.

مدیرعامل باشگاه فولاد در پاسخ به این سوال که آیا این تیم بازهم بازیکنی جذب خواهد کرد یا خیر، اظهار داشت: ما تا دقیقه 90 تلاش می‌کنیم تا خواسته‌های کادر فنی را محقق کنیم.

گرشاسبی درباره آخرین شرایط پاتوسی، تصریح کرد: پاتوسی با ما قرارداد دارد، اما کمی تنبلی می‌کند و با تاخیر به اردو اضافه می‌شود که این موارد جرائمی برای وی به همراه خواهد داشت.

وی درمورد ناراحتی نکونام از کولیبالی، گفت: تاخیر حضور این بازیکنان در اردوی آمادگی موجب دلخوری کادر فنی و سرمربی تیم شده. قطعاً این تاخیرها با جریمه همراه خواهد بود و بین بازیکن پرکار و بازیکن کم کار تفاوت‌هایی وجود خواهد داشت.

مدیرعامل باشگاه فولاد در پاسخ به این سوال که قرارداد اشکان دژاگه ارزی است یا ریالی، تصریح کرد: چون وی پاسپورت ایرانی ندارد براساس همان پاسپورت با وی قرارداد امضا کردیم، یعنی قراردادش به صورت ارزی است.

 

*علیزاده: قرارداد ۳۵۰ هزاردلاری با منشا نبستیم، حاضریم قراردادش را منتشر کنیم

علی علیزاده معاون ورزشی باشگاه مس در حاشیه مراسم قرعه‌کشی رقابت‌های لیگ برتر فوتبال درمورد وضعیت تیم فوتبال مس رفسنجان اظهار داشت: خوشبختانه وضعیت تیم ما امسال نسبت به سال‌های گذشته بهتر است. تمام سعی و تلاش خود را کرده‌ایم تا تمام نقاط ضعفی که سال گذشته داشتیم را برطرف کنیم. یارگیری نسبتاً خوبی داشتیم. نمی‌توان گفت از نقل و انتقالات راضی بودیم، چون سقف تعیین شد و کار برای‌مان سخت شد. با این حال تلاش کردیم تا بازیکنان مدنظر ربیعی را جذب کنیم.

وی ادامه داد: به ما اعلام کردند باشگاه‌های استقلال و مس قانون سقف قرارداد را امضا نکرده‌اند. نمی‌خواهم به باشگاهی توهین کنم. از روز اول با صداقت پیش رفتیم اما آیا سقفی که 7-8 تومن در نظر گرفته‌اند را خیلی از تیم‌ها رعایت کردند؟ تلاش کردیم که سقف 8 میلیارد را رعایت کنیم. ممکن است چند بازیکن در تیم ما بیشتر از این مبلغ گرفته باشند اما خدا را گواه می‌گیرم که ما سقف را رعایت کرده‌ایم.

معاون باشگاه مس رفسنجان گفت: ۳ سال افتخار پوشیدن پیراهن استقلال را داشتم و در پرسپولیس هم حضور داشتم اما واقعیت این است که اگر بخواهند سقف تعیین کنند، اتفاقات بدی رخ می‌دهد. زمانی که من بازی می‌کردم، سقف 350 میلیون تومانی درنظر گرفته بودند اما اتفاقات بدتری رخ داد.

علیزاده خاطرنشان کرد: من بازیکنی داشتم که قراردادش حدود 4 میلیارد بود و امسال 18 میلیارد درخواست کرد. ما نمی‌توانیم این پول را پرداخت کنیم. برخی بازیکنان ملی‌پوش هستند و شرایط خاصی دارند اما به هر بازیکنی نمی‌توان این پول را پرداخت کرد.

وی درمورد اردوهای آماده‌سازی مس رفسنجان گفت: تیم فعلاً تهران است و ربیعی قطعاً برنامه‌های خودش را به ما اعلام خواهد کرد.

معاون باشگاه مس رفسنجان درمورد جذب بازیکنان خارجی توسط اکثر باشگاه‌ها، گفت: برخی از بازیکنان خارجی پیش از این هم در لیگ ایران حضور داشتند و فکر می‌کنم قیمت آنها پایین‌تر است. بازیکن خارجی ما 400 هزار دلاری نیست اما شاید باشگاه‌های دیگر این مبلغ را پرداخت کرده باشند. من حاضرم قرارداد منشا را منتشر کنم اما همه باشگاه های دیگر هم قراردادهایشان را منتشر کنند.

 

*نصیرزاده: رای پرونده ویلموتس 5 روز دیگر رای اعلام می‌شود

هوشنگ نصیرزاده سرپرست کمیته تدوین و تطبیق مقررات فدراسیون فوتبال در پایان مراسم قرعه‌کشی لیگ برتر فوتبال باشگاه‌های کشور درمورد مشکلات ورزشگاه‌ها و تیم‌های بدهکار، اظهار داشت: ورزشگاه‌ها را فدراسیون فوتبال نمی‌سازد، بلکه توسط طرح‌های ملی و دولت ساخته می‌شوند. درمورد بدهکاری باشگاه‌ها هم باید به اوضاع اقتصادی اشاره کرد. اگر خیلی از باشگاه‌های بدهی دارند، به این دلیل است که تغذیه مالی نمی‌شوند، حق پخش تلویزیونی، بلیت فروشی اسپانسر و فروش محصولات هم نیست.

وی درمورد اظهارات سعید فتاحی مبنی بر تغییرات در سازمان لیگ، ادامه داد: سازمان لیگ بعد از مجمع باید تغییراتی داشته باشد. عدم برگزاری مجمع هم به دلیل شرایط اساسنامه‌ای بود. ۲ نفر هستند که یکی نماینده رئیس فدراسیون فوتبال است. قنبرزاده و درودگر هستند و از طرف دیگر در آینده این اتفاق رخ خواهد داد. چالش‌هایی هم بین باشگاه استقلال و هیأت رئیسه سازمان لیگ وجود دارد و ممکن است اظهارات وی مربوط به این موضوع هم باشد.

نصیرزاده درخصوص انتخاب مصطفی زارعی به عنوان رئیس کمیته صدور مجوزهای حرفه‌ای فدراسیون فوتبال، گفت: جلسه‌‌ای با زارعی داشتم. او انسان مسلطی است و اطلاعات خوبی دارد. ابتدا باید مسائل مربوط به رفع تعلیق انجام شود. چند نفر باید کمک کنیم تا این مشکلات حل شود و سپس به سراغ باشگاه ها برویم. خیلی از موارد ممکن است به بعد از انتخابات فدراسیون فوتبال موکول شود. ممکن است زمان از دست برود، اما چاره‌ای نیست.

سرپرست کمیته تدوین و تطبیق مقررات فدراسیون فوتبال درخصوص آخرین شرایط پرونده ویلموتس و ۲ میلیون یورویی که ایران در زراعت بانک ترکیه دارد، عنوان کرد: ۲ میلیون یورو بیش از مبلغی بوده که در آن زمان برای ویلموتس واریز شده. این پول برای زمان کارکرد ویلموتس و دستیارانش بود. ویلموتس به این پول دست زده و 30 هزار یورو هم برداشته و هم موضوع برای داوران CAS سوال ایجاد کرده است.

وی افزود: گفته شده که 5 روز دیگر رای پرونده ویلموتس اعلام خواهد شد. ممکن است گمانه‌زنی‌هایی صورت گرفته باشد اما CAS تا 5 روز دیگر رای نهایی خود را صادر خواهد کرد. برخی ها می‌‌گویند که رای اعلام شده و فدراسیون آن را نگه داشته که این موضوع درست نیست. پولی که برای زراعت بانک واریز شده برای ویلموتس و دستیارانش بوده است.

 

*علوی:‌ ماجرای معاوضه رضاوند با پاتوسی سکرت است!

محمد علوی سرپرست تیم فولاد پس از قرعه‌کشی لیگ بیست و دوم اظهار داشت: کارمان اوایل فصل سخت است و کم کم آسان‌تر می‌شود. اما به نظر من هر بازی سه امتیاز دارد. در تمام بازی‌ها باید بجنگیم. یادتان نرود در دو جبهه می‌جنگیم. یکی در آسیا و دیگری در لیگ، واقعا کارمان امسال خیلی سخت است. تنها تیمی هستیم که در دو تورنمنت شرکت می‌کنیم. سعی و تلاش‌مان را می‌کنیم در آسیا در حد و نام ایران باشیم و بتوانیم کار بزرگی انجام بدهیم. در لیگ هم ان‌شاءالله بتوانیم امسال با سعی و تلاش بچه‌ها و مجموعه فولاد کار بزرگی انجام بدهیم. 

علوی در مورد اینکه انتظارات از فولاد کهکشانی به خاطر جذب بازیکنان خیلی خوب بالا رفته، گفت: با اینکه گفته می‌شود فولاد کهکشانی موافق نیستم. ما هم مثل بقیه تیم‌ها بازیکنان خوبی را گرفتیم تیم‌های دیگر هم واقعاً خریدهای خوبی کردند. شرایط ما فرق دارد. در آسیا می‌جنگیم که ان‌شاءالله کار بزرگی انجام بدهیم ولی انتظارات از ما بالا رفته. با این حال باشگاه فولاد قولی نمی‌دهد و نمی‌گوییم که قهرمانی می‌آوریم. چون در فوتبال هیچ چیز مشخص نیست. تمام سعی‌ و تلاش‌مان را می‌کنیم تا این قول را به هواداران بدهیم که ان‌شاءالله کار بزرگی انجام بدهیم. 

وی در مورد سرانجام آرش رضاوند عنوان کرد: باشگاه استقلال مطالباتی دارد و باشگاه فولاد هم باید جوابش را بدهد. فعلاً بین دو باشگاه صحبت می‌شود که چه اتفاقی بیفتد. 

سرپرست تیم فولاد در مورد بحث معاوضه پاتوسی یا یک وینگر با آرش رضاوند گفت: این مسئله سکرت است. دو باشگاه تصمیم دارند خبری منتشر نشود تا مسئله ختم به خیر شود. 

 

*کشوری‌فرد: اولویت رئیس جدید فدراسیون باید VAR ‌باشد

محمدرضا کشوری فرد سرپرست سازمان لیگ در مورد اینکه چه تمهیداتی برای برگزاری بهتر فصل جدید لیگ برتر در نظر گرفته شده، اظهار داشت: باید برای فصل آتی برنامه ریزی و چشم انداز بهتری داشته باشیم. این کار را هم کرده ایم. می بینید که قرعه کشی چگونه برگزار می شود. امیدواریم با کمک مربیان، سرپرستان و مدیرعاملان سال بهتری نسبت به سال قبل داشته باشیم.

وی در مورد اینکه در سال جام جهانی هستیم و آیا با سرمربی تیم ملی جلسه ای برگزار شده، گفت: حتما باید انجام شود. بازی برگزار می کنیم به خاطر تیم  های ملی، یعنی تیم های ملی حرف اول را می زنند. هرچه لیگ پویاتر باشد تیم ملی ما هم بهتر است. با تیم های ملی صددرصد باید هماهنگی انجام شود. سهیل مهدی هم جلساتی با سرمربی تیم ملی قبلا داشته، همین الان هم اعلام می کنم لیگ کاملا در اختیار تیم ملی است.

سرپرست سازمان لیگ در مورد اینکه اسکوچیچ 20 شهریور را برای اردوی تیم ملی در نظر گرفته و آیا مشخص است که چند هفته از مسابقات لیگ برتر پیش از این تاریخ برگزار می شود، عنوان کرد: سهیل مهدی برنامه را در این مورد هنوز اعلام نکرده، قرار شد با اسکوچیچ جلسه ای داشته باشیم تا با او همکاری کنیم که تیم ملی با آمادگی به جام جهانی برود.

کشوری فرد در خصوص تغییرات سازمان لیگ و رفتن برخی مدیران، گفت: به هرحال این جا به جایی ها همه جا هست و مورد خاصی ندارد. فریبرز محمود زاده فعلا فدراسیون فوتبال است.

وی در مورد ثبت قراردادهای باشگاه‌های بدهکار عنوان کرد: این مسائل را باید از جمشید نورشرق، فدراسیون فوتبال، کمیته انضباطی و کمیته وضعیت پرسید.

سرپرست سازمان لیگ در مورد اینکه برخی کشورهای اطراف ایران که انتظاری از آن ها نبود به VAR‌ مجهز شدند، گفت: برای ورود این تکنولوژی، ایران هم چند سال است پیگیری می کند اما متاسفانه مشکلاتی به وجود آمده، فدراسیون باید این کار را انجام بدهد. دست سازمان لیگ نیست. ما از خدا می خواهیم این اتفاق بیفتد. امیدواریم هرکسی سرپرست جدید فدراسیون شد اولویتش را روی VAR‌ بگذارد. چون فوتبال ما واقعا درگیر این مسائل است.

وی در مورد انتخاب مصطفی زارعی به عنوان مسئول جدید مجوز حرفه‌ای و جلسه با سازمان لیگ برای خروج باشگاه‌ها از شرایطی که دچارش هستند، اظهار داشت: اول باید خود مجوز حرفه ای را از تعلیق خارج کنیم. زارعی تمام تلاشش را می کند. چند جلسه خوب با او داشتیم. در حال رایزنی هستیم که به امید خدا تا چند وقت دیگر این تعلیق برداشته شود. هواداران استقلال و پرسپولیس باید امیدوار باشند. ما به امید زنده‌ایم.

 

*عطابخش: مدافع ۱۸ میلیاردی در لیگ داریم

امیر عطابخش مدیرعامل پیکان در مورد قرعه‌ پیکان در لیگ بیست و دوم اظهار داشت: اگر خودمان هم می‌خواستیم نمی‌توانستیم چنین قرعه‌ای انتخاب کنیم. هفته‌های اول با تیم‌های هم سطح خودمان بازی داریم. کمترین بودجه را در تیم‌های لیگ برتر داریم. چند تیم لیگ یکی هم بودجه‌شان بیشتر از ما است. با همین بودجه کم تیم جوانی را راهی مسابقات کردیم. در یک دو پست بیشتر احتیاج به جذب بازیکن نداریم. 

مدیرعامل پیکان افزود: به دلیل بودجه کم سعی کردیم شرایط اردویی را در تهران داشته باشیم. با قهرمان و نایب قهرمان لیگ دسته اول بازی می‌کنیم. ان‌شاءالله در تهران میزبان خوبی برای ملوان و هواداران پرشورش در بازگشت به لیگ برتر باشیم. هفته دوم و سوم با مس کرمان و نفت مسجد سلیمان بازی داریم. قرعه خوبی است. سعی می‌کنیم با بازی‌های تدارکاتی تیم را آماده حضور پرقدرت در لیگ برتر کنیم.

وی در خصوص اینکه مجتبی حسینی از پرسپولیس پیشنهاد داشت اما به خاطر قراردادش با پیکان رفتن او منتفی شد، عنوان کرد:‌ قراردادهای ما همیشه مستحکم بوده، پیشنهاد پرسپولیس بود اما به نظرم حسینی تصمیمی برای بازگشت به عقب ندارد. او یک سرمربی موفق و فکر می‌کنم یکی از بهترین مربیان تاکتیکی ایران است. می‌خواهد با جوانان پیکان در لیگ نتایجی در شأن 53 ساله باشگاه و خودش بگیرد. در 10 تیم آسیای جوانترین تیم بودیم. میانگین سنی امسال از سال گذشته خیلی کمتر است. در هفته های آخر فصل قبل 4-3 بازیکن امید داشتیم. امسال این روند ادامه دارد. حتی از رده جوانان بازیکنان خواهیم داشت. کمتر تیمی چنین ریسکی می‌کند که چند بازیکن جوان و امید را در ترکیب اصلی به بازی بگیرد. ما پز جوانانمان را می دهیم. فرهنگ پیکان مثل آژاکس و آرسنال است تا بازیکن به سطح اول فوتبال کشور معرفی کنیم.

مدیرعامل باشگاه پیکان در خصوص اینکه نوع هزینه‌کرد این باشگاه سبب اعتراض برخی بازیکنان در طول فصل به مسائل مالی می‌شود، اظهار داشت: همان بودجه‌ای که برای باشگاه می‌بندیم را به بازیکنان می‌دهیم. یکی دو بازیکن از سال‌های قبل طلب داشتند و ممکن بود پنجره باشگاه بسته شود. به همین خاطر سعی می‌کنیم با توافق بدهی‌ها را بپردازیم. پیکان هیچ وقت در این مورد دچار مشکل نشده، همان پولی که توافق می‌شود را پرداخت می‌کنیم. تاکنون 85 درصد پول بازیکنان در فصل گذشته را پرداخت کرده‌ایم. 

عطابخش تصریح کرد: برخی تیم ها مانند تیم های صنعتی کل بودجه شان را خرج می کنند و بعد با پرداخت های اواخر سال بودجه خوبی را برای خودشان متصور می شوند. نهادهایی هستند که در این موضوع ورود کنند. بودجه ما مشخص است و سعی می‌کنیم با همین بودجه کم  حرفی برای گفتن داشته باشیم اما با غول‌های بودجه اصلا نمی‌توانیم مبارزه کنیم. سعی می‌کنیم حداقل ۴ بازیکن جوان به تیم‌های ملی پایه و حتی بزرگسالان معرفی کنیم. با پول‌های سرسام‌آوری که در بعضی تیم‌های صنعتی و حتی تیم‌های تحت نظر وزارت ورزش خرج می‌شود، امیدوارم در سال‌‌های آینده عقب‌گرد نداشته باشیم. 

وی در خصوص اینکه آیا درخواست 10 میلیاردی از باشگاه استقلال برای انتقال سامان فلاح درست است، عنوان کرد: او 5-6 پیشنهاد از چند باشگاه ایرانی و خارجی داشت. بازیکن خوب و آینده‌داری است. بحث مبلغ و عدد نبود. مذاکراتی صورت گرفت و پیشنهاداتی شد اما حسینی تصمیم گرفت با توجه به گرانی مدافعان میانی لیگ فلاح در تیم بماند. حتی مدافعی بود که 18 تا 20 میلیارد قرارداد بست. در فوتبال دنیا می‌بینیم که مهاجمان قراردادهای بالا می‌بندند اما اینکه مدافع چنین مبالغی بگیرد، خوب نیست. به تبع آن بقیه بازیکنان هم آن سطح را قرار دادند و مبالغ خاص طلب می‌کنند. با نامه‌ای که حسینی داد ترجیح دادیم فلاح را حفظ کنیم.

عطابخش در مورد اینکه باشگاه پیکان نمی‌توانسته دانشگر را جذب کند که حالا به مبلغ 18 میلیارد اعتراض دارد، گفت: اصلاً بحث دانشگر نیست. 

وی در مورد اینکه با طرح مبلغ 18 میلیارد به نظر در مورد دانشگر صحبت می‌کند، اظهار داشت:‌ اسم که نیاوردم اما می‌گویم وقتی  او یا هر شخص دیگری این مبلغ را می‌گیرد بقیه بازیکنان تراز می‌بندند. مثلاً می‌گویند دانشگر 18 میلیارد گرفته ما باید 15 میلیارد بگیریم. شاید یک نفر دو فصل بیشتردر لیگ برتر بازی نکرده بگوید من باید 12 میلیارد بگیرم. سقف ما مشخص است. نهایتاً 2 تا 2.5 میلیارد بیشتر برای تیم فوتبال پرداخت نکردیم. اگر سقف قرارداد تیم این بوده، بیاید من در خدمتش  هستم.

انتهای پیام/

 

 

 

 

منبع: دانا

کلیدواژه: کار بزرگی انجام بدهیم مدیرعامل باشگاه فدراسیون فوتبال لیگ برتر فوتبال مراسم قرعه کشی باشگاه فولاد لیگ برتر داشته باشیم سعی می کنیم سازمان لیگ ان شاءالله مس رفسنجان باشگاه ها روز دیگر تیم ملی تیم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۸۱۹۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیت الله علوی بروجردی: روحانیت در عصر آیت‌الله بروجردی، با سازمان‌دهی ایشان به اوج رسید/ ایشان معتقد بودند ما برای دنیا حرف داریم

پایگاه خبری جماران، سید مهدی حسینی دورود: به مناسبت شصت‌و‌پنجمین سالگرد درگذشت مرجع فقید جهان تشیع - آیت‌الله العظمی حاج‌آقا حسین طباطبایی بروجردی، با نوه ایشان  آیت‌الله سید محمد جواد علوی طباطبایی بروجردی که اکنون از چهره‌های شناحته شده حوزۀ علمیه به‌حساب می‌آید و اظهار نظرات او در حیطه امور اجتماعی معمولا بازتاب های رسانه ای قابل توجهی دارد، به گفت‌وگو نشستیم.

مشروح این گفت و گو در پی می آید:

برخی انتقاد می‌کنند که چرا پس از شصت سال از رحلت مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی (قدس سره)، برای ایشان مراسم سالگرد برگزار‌ می‌کنید؟ 

باید به این نکته توجه داشته باشید که هدف از برگزاری سالگردها صرفاً تجلیل یک شخصیت یا گرامیداشت سالگرد فوت آن مرجع نیست، بلکه این مراسم بهانه‌ای برای تجدید عهد با گذشتۀ خودمان و مرجعیت اصیل گذشته است. همچنین یادآوری این نکته است که حوزه چه بزرگانی را در عرصۀ مرجعیت داشته است و نگاه ما برای آینده نمی‌تواند بی‌نیاز از نگاه به گذشته باشد. در تاریخ هزاروچهارصدسالۀ شیعه و در دوران غیبت کبری و غیبت صغری، حداقل نقش فقهای بزرگ این بود که توانستند چهارچوب مکتب را حفظ کنند و به دست ما برسانند. امروزه جمعیتی بالغ بر چهارصد یا پانصد میلیون نفر، رهرو این مکتب هستند؛ لذا نمی‌توان نقش فقها را نادیده گرفت.  

بارها گفته‌ام که قیام امام خمینی از سال ۱۳۴۲ آغاز شد و در سال ۱۳۵۷ به اوج رسید. سرمایۀ ایشان عبارت بود از حیثیتی که علمای بزرگ شیعه و قبل از آن‌ها ائمۀ طاهرین(علیهم‌السلام) ایجاد کرده بودند و امام با این سرمایه قیام کرد و به محبوبیت عمومی دست یافت. این سرمایه فقط مخصوص امام نبود، بلکه همۀ گذشتگان، از تک‌تک ائمه (علیهم‌السلام) تا فقهایی که جان‌فشانی کردند و جانشان را در این مسیر گذاشتند، در این تاریخ ۱۴۰۰ساله نقش داشته‌اند.

گاهی برخی افراد از ما می‌پرسند که آیا مرحوم آیت‌الله بروجردی کرامتی داشتند؟ آیا ایشان خدمت امام زمان(عج) رسیدند؟ امروزه کرامت‌سازی باب شده است. برخی نزدیکان مرحوم آیت‌الله بروجردی نقل می‌کنند که وقتی این‌گونه صحبت‌ها دربارۀ گذشتگان نزد ایشان مطرح می‌شد، ایشان می‌فرمودند که بعد از مرگ ما، از این دست کرامت‌ها برای ما هم خواهند ساخت!

روزی نزد مرحوم آیت‌الله سید احمد خوانساری(رضوان‌الله‌علیه)، مرجع عظیم‌القدر، دربارۀ کرامت‌های مرحوم آیت‌الله بروجردی صحبت‌ شد. آیت‌الله خوانساری گفتند: «بزرگ‌ترین کرامت کسی مثل آیت‌الله بروجردی این است که به وظایف خودش خوب عمل کند. این بالاترین حد کرامت است.» اینکه کسی بر روی هوا یا روی آب راه برود، کرامت نیست، بلکه کرامت این است که شخص وظیفه‌اش را به‌خوبی تشخیص دهد، به‌خوبی به آن عمل کند و بتواند در حفظ شیعه تأثیرگذار باشد؛ این کرامت است. لذا هدف از برگزاری سالگرد، این است که یاد و نام همۀ بزرگان شیعه، و نه‌تنها مرحوم آیت‌الله بروجردی، گرامی داشته شود.

مرحوم آیت‌الله بروجردی امروزه به عنوان نماد مرجعیت گذشتۀ ما در جامعه است. هرگاه صحبت از مرجعیت ‌شود، نام و یاد ایشان یکی از شاخصه‌هایی است که در ذهن بسیاری از مردم وجود دارد. حتی مرحوم آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی و آخوند خراسانی چنین جایگاهی در اذهان مردم ندارند. مرحوم آیت‌الله بروجردی نماد مرجعیت شده‌اند؛ لذا تجلیل از این نماد، تجلیل از روحانیت و مرجعیت شیعه است. همچنین، تجلیل از پیوندی است که بین آینده و گذشته وجود دارد؛ لذا برای شناخت آینده، آشنایی با تجربه‌هایی که در زمان مرحوم آیت‌الله بروجردی رخ داده است، می‌تواند برای نسل ما کارساز و کارگشا باشد تا بدین وسیله، آیندۀ روحانیت را بسازیم. 

 

آیت‌الله العظمی بروجردی (قدس سره) در چه موقعیتی به قم آمدند و وضع روحانیت در آن دوره چگونه بود؟ 

مرحوم آیت‌الله بروجردی زمانی به قم آمدند که مشروطیت به اتمام رسیده بود. با وجود تلاش و خلوص بزرگانی که از افتخارات شیعه هستند مانند مرحوم آخوند خراسانی و ملا محمدکاظم خراسانی، اما در عمل و اجرا، کار مشروطه به‌درستی پیش نرفت، به‌طوری‌که مرحوم آخوند در آخر عمر تصمیم گرفت به ایران بیاید، اما در کاظمین ایشان را مسموم کردند. لذا حرکت مشروطه، آن‌طور که متولیان بزرگ مانند مرحوم آخوند می‌خواستند، به پیش نرفت و قضایایی که پس از آن پیش‌ آمد، از منزلت روحانیت نزد مردم کاست و روحانیت را ضعیف کرد. شاید یکی از علل آن به نحوۀ عملکرد ضعیف برخی از روحانیون برمی‌گردد که در آن زمان عهده‌دار برخی امور بودند.

به‌هرحال، علت هرچه بود، روحانیت از چشم مردم افتاد. امام خمینی نقل می‌کردند که پس از مشروطیت، وسایل نقلیۀ عمومی روحانیون را سوار نمی‌کردند و می‌گفتند ماشین ما پنجر می‌شود! این قضیه مربوط به آن ایام است.

مرحوم آیت‌الله بروجردی تمام این دوران را به‌دقت دیده بودند؛ چون ایشان در اوج مشروطه، ساکن نجف بودند. دورانی ده‌ساله‌ای که ایشان در نجف بودند، دقیقاً اوج مشروطیت است و در طول این مدت هم، آن‌طور که همه نوشته‌اند و گفته‌اند، در فقه و اصول ملتزم درس آخوند خراسانی بوده‌اند و از همۀ مسائل مشروطه باخبر بوده و همۀ حوادث را از نزدیک دیده‌اند. ایشان به درس آقا سید محمدکاظم یزدی یا اصلاً نرفتند یا شش ماه رفتند. مرحوم آقای عزیز طباطبایی می‌ فرمودند که پدران ما می‌گفتند مرحوم آیت‌الله بروجردی شش ماه به درس آقا سید محمد کاظم یزدی آمده‌اند. آیت‌الله بروجردی به دلیل کسالت پدر و به اصرار مرحوم آخوند خراسانی، به بروجرد بازمی‌گردند، و به فاصلۀ شش‌هفت ماه بعد از بازگشت ایشان، آخوند خراسانی به شهادت می‌رسد.

 پس از فوت پدر آیت‌الله بروجردی، مرحوم آخوند طی چند نامه از ایشان می‌خواهند که به نجف برگردند. ایشان هم تصمیم به بازگشت به نجف می‌گیرند؛ اما خبر درگذشت مرحوم آخوند به ایشان می‌رسد؛ از این‌رو عزم رحیل، بدل به اقامت در بروجرد می‌شود. با اینکه آن زمان آقا سید محمدکاظم یزدی در نجف بود و آیت‌الله بروجردی جزو اولین کسانی بودند که بر «عروه» حاشیه نوشته بودند، به نجف برنمی‌گردند. ایشان ۳۴ سال در بروجرد بودند و اوضاع سیاسی‌اجتماعی کشور بعد از فوت آخوند خراسانی را دیدند، حمله به مجلس را دیدند و شاهد سایر حوادث بودند.  

زمانی که رضاخان عهده‌دار حکومت شد، ایشان در بروجرد بودند. در سفری که آیت‌الله بروجردی به حج رفته بودند، در مرز عراق دستگیر و به تهران منتقل شده و به مدت یازده ماه به مشهد تبعید می‌شوند. ایشان هفت ماه بعد، به قم می‌آیند؛ اما با لطایف‌الحیلی به بروجرد برگردانده می‌شوند. آیت‌الله بروجردی زمان حاج شیخ عبدالکریم حائری  به قم آمدند، یعنی دقیقاً زمانی که مرحوم حاج آقا نورالله اصفهانی از اصفهان به قم آمده بود. بنابراین ایشان کاملاً در جریان اوضاع و احوال کشور بودند. وقتی ایشان به شهر قم آمدند، روحانیت از ارج و منزلت افتاده بود و در چشم مردم جایی نداشت و تأثیرگذار نبود.  

حضرت آیت‌الله العظمی جوادی آملی می‌فرمودند در آن دورانی که روحانیت از اعتبار افتاده بود و رضاخان شاه بود، در شهر آمل دو نفر از شاگردان مرحوم آخوند حضور داشتند، اما نه جماعتی داشتند و نه درس و منبری و فعالیتی، بلکه خانه‌نشین شده بودند. این دو روحانی چون مجتهد بودند، مجوز لباس روحانیت داشتند؛ لذا با هم قرار گذاشته بودند که هرکدام صبح از خانه بیرون بیایند و با لباس روحانیت یک خیابان را تا آخر بروند و به خانۀ خود برگردند. یعنی تمام کارشان این بود که نشان بدهند ما روحانیت هنوز وجود داریم. در واقع روحانیت از نظر اعتبار در پایین‌ترین سطوح خود بود و بزرگانی بودند که این‌گونه در جامعه حضور پیدا می‌کردند تا مردم دست‌کم عبا و عمامه و روحانیت را فراموش نکنند. البته نقش مرحوم آیت‌الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی را نمی‌‌توان نادیده گرفت. ایشان در بازسازی روحانیت نقش چشمگیری در سطح جهانی داشتند.  

دربارۀ اقدامات مرحوم آیت‌الله بروجردی (قدس سره) پس از ورود به قم بفرمایید. 

مرحوم آیت‌الله بروجردی پس از ورود به قم، در اولین اقدام روحانیت را سازمان‌دهی کردند. معنای سازمان‌دهی این است که ایشان تا جایی که می‌توانستند، در هر شهر و بلادی، فرد موجّه و ملای موقّری را مستقر و از او حمایت می‌کردند. البته گاهی در یک شهر بیش از یک روحانی حضور داشت و آنان جواب‌گوی مردم در نیازهای روحانی بودند. به گفتۀ نزدیکان مرحوم آیت‌الله بروجردی، تعبیر ایشان این بود که «ما باید در هر جایی یک روحانی و ملا را پرورش دهیم.» علت به‌کاربردن این تعبیر از سوی ایشان این بود که روحانی به شهر برود، ریشه بزند، آنگاه که ریشه زد و درخت شد، در جامعه ثمرات و تربیت خواهد داشت و در بین اشخاص عادی و طلبه‌هایی که تربیت می‌کند، ثمرۀ خود را نشان می‌دهد.  

آیت‌الله بروجردی وقتی کسی را به شهری می‌فرستادند، از او حمایت می‌کردند. مهم است که آقایان طلبه‌ها و اساتید ما بدانند که آیت‌الله بروجردی هیچ وقت در عمر خود در هیچ مکانی، دفتر کاری نداشتند. وقتی مرجعی در شهری دفتر می‌زند، معنایش‌ این است که «آقایانی که مقلد فلان مرجع هستید، وجوهات خود را به این دفتر بدهید.» پرسشی که در اینجا مطرح می‌شود این است که تکلیف علمایی که در این شهر هستند و حوزه، مدرسه، مسجد و جماعت دارند، چه می‌شود؟ برای این‌ موضوعات چاره‌اندیشی نشده بود. آیت‌الله بروجردی دفتر نزدند و منطقشان این بود که خانه و مسجد هر عالم و عمامه‌به‌سر، دفتر من است. لذا مقلدان ایشان در محل خودشان، نزد هر عالمی که می‌شناختند می‌رفتند و وجوهات خود را به او پرداخت می‌کردند. گاهی اوقات، برخی افراد از سایر شهرها برای پرداخت وجوهات به آیت‌الله بروجردی، به قم می‌آمدند؛ اما ایشان نمی‌پذیرفتند و می‌فرمودند: «در آن شهر فلان آقایان نمایندۀ من هستند، لذا ما به طور مستقیم، از شما وجوهات را نمی‌پذیریم و باید به آن‌ها بدهید تا آن‌ها برای ما بفرستند.» 

آیت‌الله یثربی کاشانی می‌گفتند: «آیت‌الله بروجردی فوت کردند، اما قبل از فوتشان، راه خانۀ ما را به مردم یاد دادند. من ماندم و بین مردم اعتبار پیدا کردم.» لذا به دلیل سازمان‌دهی ایشان بود که در هر شهری شخصیت‌هایی حضور داشتند. ایشان شخصیت‌ها را تشویق می‌کردند که اگر می‌توانند، در بلاد مدرسه بسازند و حوزه‌ای تشکیل دهند. ایشان با اهتمام حیرت‌انگیزی که داشتند، آن‌ها را تشویق و کمک می‌کردند و پول می‌فرستادند و اجازه می‌دادند که در شهرها مدرسه تأسیس کرده و طلبه تربیت کنند، و بعد از اینکه طلبه به حد بالایی رسید، برای ادامۀ تحصیل به قم فرستاده شوند.

حتی در بعضی شهرها مثل کرمانشاه که علما نتوانستند مدرسه بسازند یا مردم رغبتی به طلبگی نداشتند، خودشان مدرسه ساختند و طلبه‌ها را از قم به کرمانشاه فرستادند؛ چون آن زمان، در کرمانشاه طلبه نبود. همچنین چند نفر از بزرگان و اساتید مثل حاج آقا عطاء(الله اشرفی اصفهانی) و مرحوم آقای میبدی را، بااینکه در قم از اساتید مطرح بودند، به کرمانشاه فرستادند تا حوزۀ آنجا دایر باشد.  

بنابراین، این‌گونه نبود که آیت‌الله بروجردی در قم بنشینند، وجوهات را بگیرند و مستقیم به بلاد و شهرستان‌ها شهریه بدهند. ایشان می‌فرمودند که علمای هر شهر نباید کاری به قم داشته باشند، بلکه باید خودشان وجوهات را به هر شهری که هستند، به دست طلبه‌ها و نیازمندان برسانند.

  در واقع ایشان کار شهریه و ادارۀ مدرسه را به عهدۀ عالم آن شهر گذاشته بودند تا فعالیت کنند و شهریه بدهند. وقتی مردم به عالم شهر وجوهات می‌دادند، دست آن عالم برای پرداخت شهریه باز بود. آنان مقلد آیت‌الله بروجردی بودند، اما وجوهات را به عالِم شهر می‌دادند، چون وکیل و نمایندۀ آیت‌الله بروجردی بود. عالم شهر هم با پرداخت شهریه به طلبه‌ها، آن‌ها را تربیت می‌کرد، و اگر وجوهات اضافه‌ای داشت، به قم می‌فرستاد. لذا ایشان این‌گونه سازمان‌دهی روحانیت را شکل دادند. 

من بارها عرض کرده‌ام که با اینکه کل حوزه‌ها در بلاد ایران زیرمجموعۀ قم باشد، مخالف بودم. اساساً با بودجه‌گیری دولت هم مخالف بودم و نمی‌خواهم حرف‌هایم را تکرار کنم؛ اما نوع سازمان‌دهی آیت‌الله بروجردی این‌گونه بود؛ نه اینکه به بلاد برویم، مدارس را از علما بگیریم و بگوییم خودمان آن را اداره می‌کنیم، و کسی را بر مسند بگذاریم که آن علاقه‌ای را که آن عالم محلی به این حوزه داشته، ندارد. لذا این سیاست موجود باعث ناکارآمد شدن بسیاری از حوزه‌ها و مدارس شده است. 

لطفا اهتمام مرحوم آیت‌الله بروجردی(قدس سره) به امر تبلیغ را تشریح بفرمایید. 

ایشان بر امر تبلیغ اهتمام اعجاب‌انگیزی داشتند، تا حدی که طلبه‌ای را که در ماه‌های رمضان و محرم تبلیغ‌ نرفته بود، بازخواست می‌کردند. همۀ اساتید و بزرگان آن زمان مقید به تبلیغ بودند. بارها گفته‌ام مرحوم آیت الله داماد در سطح مراجع بودند، اما برای تبلیغ به زرند ساوه می‌رفتند. همۀ بزرگانی که امروزه مرجع هستند، آن زمان تبلیغ می‌رفتند.

من در سال ۱۳۴۷ به قم آمدم، دو سال ماه رمضان در قم بودم و درس می‌خواندم. آن زمان ماه رمضان برای طلبه‌ها درس برقرار بود و ما درس می‌خواندیم، ولی تعدامان کم بود. آیت‌الله بروجردی آن‌قدر به امر تبلیغ اهتمام داشتند که وقتی مردم ما را در کوچه و خیابان می‌دیدند، از ما می‌پرسیدند: «شما برای تبلیغ نرفتید؟! شما روحانیِ معمم در ماه رمضان در قم چه می‌کنید؟!» این فضایی بود که آیت‌الله بروجردی ایجاد کرده بودند. یعنی همه مجبور بودند به تبلیغ بروند. این شیوه بعدها به وسیلۀ مرحوم آیت‌الله گلپایگانی(رضوان‌الله‌علیه) هم دنبال شد. مرحوم حاج آقا مهدی گلپایگانی گاهی شش هزار مبلّغ می‌فرستاد، درحالی‌که حوزۀ قم بیشتر از ده هزار نفر طلبه نداشت. مرحوم آیت‌الله شریعتمداری و مرحوم آیت‌الله میرزا هاشم آملی هم مبلغ می‌فرستاد. مرحوم آیت‌الله مرعشی نجفی هم به اطراف قم مبلغ می‌فرستاد. آن زمان از ده هزار نفر، ۹۵درصد به تبلیغ می‌رفتند.الان بالاترین آمارهایی که داریم، به ۱۰درصد نمی‌رسد. بر اساس آمارهای موجود، از حوزۀ صدهزار‌نفری، ده هزار نفر به تبلیغ می‌روند که رقم ناچیزی است.

مرحوم آیت‌الله بروجردی مبلغان را از دفتر خود در قم برای تبلیغ به منزل عالم آن شهر می‌فرستادند. آن عالم هم چون به اوضاع‌ و احوال آن منطقه آشنا بود، به تناسب نیاز مناطق، مبلغان را تقسیم و بررسی می‌کرد که چه کسی برای کدام منطقه مناسب است. مردم هم این مبلغان را برای مدتی به عنوان فرستادۀ آیت‌الله بروجردی می‌پذیرفتند. چون شرایط مانند اکنون نبود. مردم خانه در اختیار این مبلغان می‌گذاشتند و از آن‌ها پذیرایی می‌کردند. بسیاری از مبلغانی که برای تبلیغ می‌رفتند، همان ‌جا مستقر می‌شدند و می‌ماندند. مبلغانی هم که به قم برمی‌گشتند، وجوهات را به آیت‌الله بروجردی تقدیم می‌کردند و ایشان اصرار داشتند که اضافۀ آن وجوهات را به خود آن طلبه‌ها برگردانند؛ در واقع آیت‌الله بروجردی مبلغان را این‌گونه تشویق می‌کردند.  

بنابراین، سازمان‌دهی روحانیت به این صورت بود که در هر شهری شخصیت‌های نافذ و معتبری حضور داشتند و در ایام خاص، سیل مبلغان از حوزه به مناطق مختلف سرازیر می‌شد و همۀ اقشار در معرض تبلیغات بودند. لذا ارتباط با مردم را محکم‌تر می‌کردند. اینکه شنیده‌ایم در رحلت آیت‌الله بروجردی(قدس سره) تمام شهرها و حتی روستاهای ایران عزا به پا شد، به این سبب بود که ایشان در گوشۀ منزل خود بودند، اما به وسیلۀ روحانیت با دورترین نقاط کشور ارتباط داشتند و صدایشان به گوش مردم می‌رسید.

سخنرانی امام خمینی در عاشورای سال ۱۳۴۲ که منجر به دستگیری ایشان شد، صحبت‌های امام را همین مبلغان به بلاد بردند؛ چون رادیو و تلویزیون در اختیار ما نبود و رادیو و تلویزیون‌های خارجی هم سخنی از ما نقل نمی‌کردند، بلکه طلبه‌ها به تبلیغ رفتند و اعلامیه، پیام و صحبت‌های ایشان را بین مردم بردند. این ثمرۀ سازمان‌دهی روحانیت توسط آیت‌الله بروجردی با استقرار شخصیت‌ها در بلاد و اهتمام به تبلیغ توسط طلبه‌ها بود.  

گاهی مرحوم آیت‌الله بروجردی مطلع می‌شدند که در برخی بلاد ایران اعتقادات مردم ضعیف شده یا در جایی بین علما اختلاف پیش آمده است که باعث می‌شود در بین مردم اثر سوء بگذارد. لذا ایشان با هزینۀ خودشان، یک‌ سری از مبلغان و وعاظ تراز اول مثل آقایان فلسفی، حاجی انصاری، حاج محقق و تربتی را به آن بلاد می‌فرستادند تا در آنجا به منبر بروند. این‌ افراد وعاظ مشهوری بودند و وقتی به بلاد می‌رفتند، جمعیت‌ بسیار زیادی از منبر ایشان بهره می‌بردند و شرایط مانند الان نبود.

من بعضی استقبال‌هایی را که از این‌ وعاظ می‌شد، دیده بودم؛ به گونه‌ای بود که کوچه و خیابان لبریز جمعیت می‌شد. گاهی آقای فلسفی دو یا سه دهه در یک شهر می‌ماند و منبر می‌رفت. مرحوم آیت‌الله منتظری می‌گفتند در نجف‌آباد بین علما اختلاف پیش آمده بود. آیت‌الله بروجردی من را به آنجا فرستادند و مدت شش یا هفت ماه آنجا ماندم تا مشکل حل شد و برگشتم. حتی در اصفهان مشکلی پیش آمده بود که آیت‌الله بروجردی ایشان را فرستاده بودند. آیت‌الله بروجردی اوضاع شهرها را اداره می‌کردند و از اینکه در هر منطقه‌ای چه می‌گذرد، باخبر بودند. لذا پیوند مردم با ایشان حفظ شد. اینکه می‌گوییم در رحلت آیت‌الله بروجردی همۀ مردم ایران عزاداری کردند، حاصل این پیوند بود.  

بنابراین روحانیت در عصر آیت‌الله بروجردی، با سازمان‌دهی ایشان به اوج رسید و به داخل ایران محدود نشد. ایشان معتقد بودند ما شیعیان مانند اسماعیلی‌های باطنی و امثال این‌ها نیستیم که کسی نباید از سرّ ما باخبر شود، بلکه ما برای دنیا حرف داریم، باید معارف اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را عرضه کنیم و در شهرهای مطرح دنیا حضور داشته باشیم.

بر این اساس، به هامبورگ مبلغ فرستادند و در آنجا مسجد ساختند. به نیویورک مبلغ اعزام کردند. شخصیت‌هایی مثل مرحوم حاج آقا مهدی حائری یزدی را به واشنگتن فرستادند. همچنین آقای صدر بلاغی را به لندن اعزام کردند. آقای محمدی گلپایگانی، پدر آقای محمدی گلپایگانی مسئول دفتر رهبری، را به آلمان فرستادند. دائم افرادی را برای تبلیغ به کشورهای آفریقایی اعزام می‌کردند. مرحوم آقای شریعت را به پاکستان فرستادند. آقای پویا می‌گفتند که به دستور آیت‌الله بروجردی در پاکستان مستقر شدند. حتی افرادی را ‌به هند فرستادند. هر شخصیتی به هر کشوری اعزام می‌شد، آیت‌الله بروجردی  همین برنامه را داشتند که آن مبلغان در آنجا تقویت شوند، حوزه تشکیل دهند، برنامه داشته باشند، خودشان آن مراکز را اداره کنند و کسری‌شان را ما تأمین می‌کنیم. ما اسم این کار را سازمان‌دهی روحانیت می‌گذاریم. 

به علاوه، آیت‌الله بروجردی سازمان‌دهی امور مربوط به مردم در ارتباط با تبلیغ و دین را هم بر عهده داشتند. برای نمونه من از مرحوم آقای مهندس بازرگان شنیدم که فرمود: «من جزو بانیان مسجد دانشگاه بودم. مشوق ما برای ساختن مسجد در دانشگاه، آیت‌الله بروجردی بودند. ایشان اجازۀ وجوهات را به من دادند و گاهی که افراد پول نمی‌دادند یا کم می‌آوردیم، از خود آیت‌الله بروجردی پول می‌گرفتیم که مسجد در دانشگاه سرپا شود.» لذا آنجا محور شد و ما دیدیم در سال ۱۳۵۷ چه نقشی داشت.  

ما شاگرد مرحوم آقای علامه کرباسچیان در مدرسۀ علوی بودیم. ایشان به من گفتند: «مشوق من برای تأسیس مدرسۀ علوی آیت‌الله بروجردی بودند. ایشان قدم‌به‌قدم کمک کردند، اجازۀ وجوهی دادند و پول ‌دادند تا مدرسۀ علوی را برای تربیت بچه‌های شیعه بسازیم. تا نیروهای نخبه تربیت کنیم که فردا به کار بیایند.»

 از مرحوم آقای شیخ عباسعلی اسلامی شنیدم که می‌گفتند: «جامعۀ تعلیمات اسلامی بر اساس تشویق آیت‌الله بروجردی تأسیس شد. ما چند خانه در تهران تهیه کردیم. اگر افراد پیش آیت‌الله بروجردی می‌آمدند و به عنوان وجوه به ایشان خانه می‌دادند، ایشان به ما خبر می‌دادند که در فلان شهر خانه‌ای به ما دادند، بیایید و مدرسه کنید. ما هم می‌رفتیم و تابلوی جامعۀ تعلیمات اسلامی را می‌زدیم و مدرسۀ اسلامی درست می‌کردیم.»  

آیت‌الله بروجردی معتقد بودند که غیر از مسجد و تبلیغ و روضه و آنچه ما در مجالس عاشورا و غیرعاشورا داریم، باید در مدارس هم به فکر بچه‌ها باشیم و در مقام تربیت آن‌ها بربیاییم. لذا در تألیف کتاب‌های دینی نظر می‌دادند. ایشان آن زمان با وزارت فرهنگ ارتباط می‌گرفتند که چه چیزی اضافه شود و چه چیزی نه. همچنین در تدریس عربی اظهار نظر می‌کردند. اما مداخلۀ آیت‌الله بروجردی به نحوی نبود که کار کارشناسان را برهم بزند، بلکه کارشناسان را راهنمایی می‌کردند و آن‌ها هم می‌پذیرفتند.

پهلوی می‌گفت خط فارسی اشکالاتی دارد و اگر کتابت آن را لاتین کنیم بسیاری از اشکالات برطرف می‌شود؛ لذا می‌خواست خط فارسی را عوض کند. اما یکی از افرادی که در برابر این نظر محکم ایستاد و مخالفت کرد، آیت‌الله بروجردی بودند. من متوجه اهمیت این مخالفت نبودم، ولی در ترکیه و آذربایجان دیدم که تغییر رسم‌الخط چگونه ارتباط نسل‌های بعد را با نسل‌های قبل از بین برده است. یعنی تغییر رسم‌الخط، تمام کتاب‌ها و کتابخانه‌ها را از اعتبار انداخته است، به گونه‌ای که نسل جدید نمی‌توانند آثار قدیم را بخوانند. لذا آثار قدیم باید برای استفاده با رسم‌الخط جدید نگاشته شوند.

 

در پایان، دربارۀ سیاست‌ها و فعالیت‌های آیت‌الله بروجردی (قدس سره) در زمینۀ تقریب مذاهب بفرمایید. 

ایشان معتقد بودند شیعیان در بین مسلمان‌ها در اقلیت هستند. در کشور ما عده‌ای سنی وجود دارد و در کشورهای دیگر اساساً شیعه در اقلیت است، و اکثریت مسلمانان را سنی‌ها تشکیل می‌دهند. ما در دل اهل سنت زندگی می‌کنیم، لذا باید چگونگی ارتباطمان را با آن‌ها تعریف کنیم. به همین دلیل، ایشان تقریب را آغاز کردند. قبل از مرحوم آیت‌الله بروجردی، بزرگانی در این فکر بودند و شیخ محمدتقی قمی به مصر رفته بود. مرحوم آقای فاضل لنکرانی می‌گفتند که مرحوم آیت‌الله بروجردی پنج یا شش ماه به قم آمده بود که شیخ محمدتقی قمی از مصر نزد ایشان آمد. تا زمان آیت‌الله بروجردی، تقریب جانی نداشت. ایشان با تفکر تقریب وارد میدان شدند، لذا از آن زمان به بعد مجلس تقریب و شیخ محمدتقی قمی در مصر اوج گرفت. آقای طنطاوی، شیخ سابق الازهر، در بحرین در کنگره‌ای به من گفتند: «زمان آیت‌الله بروجردی من طلبۀ الازهر بودم و از نزدیک تقریب را می‌دیدم.»  

آن زمان جمال عبدالناصر سمت شوروی بود، و شاه ایران سمت آمریکا و لذا مصر و ایران رابطۀ خوبی با هم نداشتند و روابط دو کشور قطع بود. اما ارتباط آقای شیخ محمود شلتوت، به عنوان شیخ الازهر، با آیت‌الله بروجردی هیچ وقت قطع نشد. عبدالناصر با شاه مخالف بود، اما به آیت‌الله بروجردی نامه می‌نوشت که «شاه می‌خواهد اسرائیل را به رسمیت بشناسد؛ شما اجازه ندهید.» یا عبدالناصر به آیت‌الله بروجردی نامه نوشته است که «فلسطینی‌ها آواره شده‌اند و به کمک نیاز دارند، شما کاری کنید.» به گفتۀ آقای طنطاوی، مرجعیت آیت‌الله بروجردی و مرجعیت شیعه بر روابط سیاسی حاکم بود. به عبارت دیگر، این ارتباط فوقِ روابط سیاسی کشورها بود و این نشان‌دهندۀ عظمت شیعه است.  

وی گلایه می‌کرد که «سیدنا! چرا تقریب را تعطیل کردید؟» طنطاوی می‌گفت: «آیت‌الله بروجردی تقریب را برقرار کردند که شیعه در بین اهل سنت معرفی شود، لذا شیعه باید معرفی شود، چون شیعه مذهب اصیل است و لازم است عرضه شود و رسمیت پیدا کند. آیت‌الله بروجردی فقط به فکر شما شیعیان نبودند، بلکه به فکر ما سنی‌ها هم بودند. آیت‌الله بروجردی می‌دانستند جماعت سنی که بیشترشان مسلمان‌اند، به مرجعیت نیاز دارند و ایشان این مرجعیت را در الازهر قرار داده بودند. چون الازهر سابقۀ هزارساله داشت. ما محب اهل‌بیت(علیهم‌السلام) هستیم، ما غیر از وهابی‌ها هستیم، ما هم مثل شما ضریح می‌بوسیم و به اهل‌بیت(علیهم‌السلام) ارادت داریم. آیت‌الله بروجردی مرجعیت سنی را در الازهر تقویت کردند، نه جای دیگر.»

طنطاوی ما را نقد می‌کرد که شما رابطه‌تان را  با مصر به هم زدید و مرجعیت از الازهر رفت و به دست وهابیان افتاد. او می‌گفت: «وهابیان همان طور که دشمن شما هستند، با ما هم دشمن‌اند و با مذاهب هم مسئله دارند. چرا شما این کار را کردید؟ چرا مصر و الازهر را کنار گذاشتید و سراغ آن‌ها رفتید؟ شما در ایران سنّی دارید. این‌ها روحانی و آخوند می‌خواهند. آخوندهای آن‌ها کجا باید تربیت شوند؟ به مدارس وهابی‌ها در عربستان یا پاکستان می‌روند. این‌ها را به الازهر بفرستید. مصری‌ها محب اهل‌بیت(علیهم‌السلام) هستند و علمیت در الازهر است. اما شما این کار را نکردید! تقریب آیت‌الله بروجردی، هم برای شیعه فایده داشت و هم برای سنی. مضافاً اینکه در نتیجۀ تقریب، آثاری مثل فتوای شیخ محمود شلتوت پدید آمد.»

 شیخ محمدتقی قمی از آیت‌الله بروجردی نقل می‌کرد که ایشان می‌فرمودند: «من دلم می‌خواست فتوای شیخ محمود شلتوت را در کفنم بگذارم تا فردا بگویم این کار را من برای شیعه کردم.» البته زمانی که فتوای شیخ محمود شلتوت آمد، آیت‌الله بروجردی دستور دادند که آن را در موزۀ آستان قدس بگذارند. آیت‌الله بروجردی شیخ محمدتقی قمی را همراه گروهی به مشهد فرستادند و مرحوم آیت‌الله‌العظمی محمدهادی میلانی (رضوان‌الله‌علیه) از این گروه استقبال و مجلس مجللی برگزار کردند و فتوا را به موزۀ آستان قدس اهدا کردند.

لذا آیت‌الله بروجردی به تقریب معتقد بودند. فتوا صادر شد و کتاب‌های شیعه را الازهر چاپ کرد. «مجمع البیان»، «مختصر النافع» علامه حلی و حتی کتاب «مراجعات» علامه شرف‌الدین در الازهر منتشر شد. آیت‌الله بروجردی بر تکیۀ بسیار بر حدیث ثقلین اصرار می‌ورزیدند. از نظر ما شیعیان، تواتر حدیث غدیر مسلّم است، اما بعضی از اهل سنت در تواتر آن (نه در اعتبار) شبهه می‌کنند. ولی در تواتر حدیث ثقلین هیچ کس، نه سنی و نه شیعه، شبهه ندارد. ایشان می‌گفتند حدیث ثقلین باید محور کار ما باشد. لذا اهل بیت(علیهم‌السلام) در «کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بهما» محور است. اینجا دیگر قصه غدیر نیست که بگویند در «من کنت مولا»، «ولی» به چه معناست؟ در حدیث «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بهما»، «تمسک» استناد است. بنابراین در حدیث ثقلین، حجیت قول اهل‌بیت(علیهم‌السلام) در کار است. 

متأسفانه گاهی سخنان مرحوم آیت‌الله بروجردی(قدس سره) نادرست نقل می‌شود و عده‌‌ای به ایشان حمله می‌کنند. بنابراین باید با توجه به زمینه‌ای که در آن بیان شده، سخنان ایشان را دریابیم و بفهمیم.

 

دیگر خبرها

  • ۱۰۰ نفر در استان داوطلب تسهیل گری در محرومیت زدایی
  • مانع‌تراشی برای فعالیت تولیدکنندگان پذیرفتنی نیست
  • پرسپولیس جلوتر از استقلال
  • هدف بنیادعلوی توانمند سازی وایجاد درآمدپایداربرای اقشار ضعیف است
  • سند دار شدن بخشی از زمینهای کشاورزی در ساری
  • «وعده صادق» خروشی در دل مؤمنان دنیا ایجاد کرد
  • آیت الله علوی بروجردی: روحانیت در عصر آیت‌الله بروجردی، با سازمان‌دهی ایشان به اوج رسید/ ایشان معتقد بودند ما برای دنیا حرف داریم
  • حکم سنگین علیه دروازه‌بان استقلال چگونه صادر شد؟
  • 39 تغییر کاربری غیر مجاز در ساری قلع و قمع شد
  • ۳۹ تغییر کاربری غیر مجاز در ساری قلع و قمع شد