Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار مهر، نشست «واقعیت گفتمانی خانواده در انقلاب اسلامی» با سخنرانی عاطفه خادمی مشاور اجتماعی و دبیر ستاد جمعیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد.

خادمی در ابتدای این نشست گفت: سیاست گذاری فرهنگی با یک نگاه آسیب شناسانه نسبت به خانواده باید همراه باشد و این امر در دو وجه قابل تبیین است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یک وجه به نوع مواجهه ما با مفهوم خانواده از ابتدا تا به حال باز می‌گذرد. در انقلاب اسلامی خانواده با چه کلیدواژه‌هایی مطرح شده؟ این کلیدواژه‌ها اعم از اهمیت خانواده و اولویت خانواده هستند و خانواده محوری از مهمترین کلیدواژه‌های است که روح خانواده را در جمهوری اسلامی می‌سازد.

وی ادامه داد: با یک نگاه جامعه شناسانه باید گفت تاکید بر خانواده با بنیان‌های اسلامی اصالت را نه به فرد و نه جامعه می‌دهد بلکه اصالت را به خانواده می‌دهد. مطلوب حوزه حکمرانی این است که اصالت خانواده را برجسته کند. در همه اسناد بالادستی به صورت ویژه به خانواده پرداخته شده و الزام قانونی برای اینکه ظرفیت‌های حکمرانی در خدمت خانواده قرار بگیرد، وجود دارد و این گفتمان غالب در رویکردهای حکمرانی است.

خادمی گفت: نقد من به این مواجهه متکی به این است که چقدر این رویکردی که توانسته ایم به لحاظ گفتمانی جا بیاندازیم، در واقعیت محقق شده است؟ آیا می‌توان هر آنچه در جامعه اتفاق افتاده را بر اساس این منطق تبیین کنیم؟ ذهن سیاست مدار و سیاست گذار باید معطوف به این باشد و بر این نکته توجه کند که واژه خانواده درگیر کلیشه شده و باید تدبیری برای این بحث رقم بخورد. وجه دوم مفهومی است که به عنوان واقعیت در جامعه ایرانی در مورد خانواده مطرح است. این رویکرد در موقعیت آسیب اجتماعی، موضوع خانواده را برجسته می‌کند و این مسأله برای جمهوری اسلامی برساخت می‌شود که اساساً خانواده رو به فروپاشی است. با این استدلال خانواده در رأس مسائل قرار می‌گیرد.

خادمی گفت: در دوگانه خانواده محوری و فروپاشی خانواده، برساخت موجود به سمت فروپاشی خانواده سوق پیدا می‌کند، چون این گزاره در عرصه اجتماعی حیات و بقای خود را تعریف می‌کند و نه در عرصه اسناد بالادستی و موضع گیری سیاست مداران. آخرین پژوهشی که انجام شده مربوط به سال ۹۳ است و در این پیمایش تمام گزاره‌ها بر این تاکید دارد که خانواده در جامعه ایران هنوز ثبات دارد و ازدواج هنوز در جامعه ایرانی به سبک سنتی غالب است.

عرصه اجتماعی به نحوی مهندسی می‌شود که این مهندسی خانواده محور نیست

وی افزود: مافیای پژوهش بودجه‌های میلیاردی می‌گیرد و طیف سیاسی خاصی به آن سفارش پژوهش می‌دهد، این طیف تعمدی دارد در اینکه نگاه و رویکرد سیاسی خود را تعمیم بدهد. این رانت در عرصه پژوهش سال‌ها توانست یک روایت اجتماعی را رقم بزند. این روایت ما را در نقطه‌ای قرار داد که خانواده در جامعه ایرانی رو به فروپاشی است. بر این اساس ما همه ظرفیت‌ها را به سمت مدیریت بحران بردیم و از مسائل ایجابی غافل شدیم. من مخالفم که خانواده رو به فروپاشی است بلکه خانواده هنوز ثبات و بقا دارد و حیات خود را ادامه می‌دهد.

وی ادامه داد: مهمترین سوال، نسبت حکمرانی با عرصه نخبگانی و رسانه‌ای و همچنین عموم جامعه است. در این روند یک نسبت معقول و منطقی میان حوزه حکمرانی و رسانه‌ای وجود ندارد و مسأله دچار سیاست زدگی می‌شود و به واسطه تغییر دولت‌ها رویکردها متفاوت می‌شود. عدم شبکه شدن ظرفیت‌ها در یک کل واحد چالشی است که وجود دارد. سیاست‌های بالادستی و نهادهای سیاست گذار آنچه در افق یک جامعه تصویر می‌کنند، در حوزه اقدام و عمل مصون نیست و دولت‌ها به صورت گزینشی و سلیقه‌ای عمل می‌کنند. لذا عملاً همه چیز ختم به عملکرد دولت‌ها می‌شود. دولت‌ها به واسطه برداشت‌هایی که در موضوع دارند، اقدام و عمل خود را فعال می‌کنند.

خادمی گفت: باید خط سیر مشخصی از سیاست گذاری تا اقدام و عمل وجود داشته باشد که با عوض شدن دولت تغییر نکند. یک بخش از ماجرا هم به عموم جامعه باز می‌گردد. ما دچار بیگانگی شناختی در وضعیت عموم جامعه هستیم و نمی‌دانیم که خانواده در جامعه ایرانی چه مختصاتی دارد و نظام مسائل آن چیست و در طول تاریخ دچار چه تطوراتی شده و با چه ویژگی‌های به حیات خود ادامه می‌دهد؟ تقریباً هیچ اطلاعات دقیقی از وضعیت خانواده نداریم. از کم و کیف زندگی و حیات در خانواده ایرانی چیزی ارائه نمی‌شود و شما نمی‌دانید که چالش‌های خانواده ایرانی چیست؟ تغییر بین نسلی در خانواده، ساختار خانواده را با چه وسایلی روبرو می‌کند؟ تفاوت چالش‌های خانواده شهری و روستایی چیست؟ و....

خادمی گفت: موضوع دیگر نسبت خانواده با تحولات اجتماعی است. اینکه خانواده چقدر می‌تواند از خود در برابر تحولات اجتماعی صیانت کند؟ مثلاً مسأله حجاب در خانواده شکل گرفته و به جامعه تسری پیدا کرده یا بالعکس؟ ما پاسخی برای این مسائل نداریم. متأسفانه نگاه ما به خانواده ابزاری است. در سیستم سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و در اقتصاد ما خانواده به ما هو خانواده و خانواده محوری جایگاهی ندارد. در همه این حوزه‌ها انگار می‌خواهیم از خانواده استفاده ابزاری کنیم. ما شانی برای خانواده قائل نبوده ایم و تعریف ما از خانواده حداقلی بوده است. یعنی تعریف ما از خانواده به حقیقت خانواده در گفتمان انقلاب باز نمی‌گردد. واقعیت خانواده در گفتمان انقلاب اسلامی شجره طیبه و کوثر و خیر کثیر است. اگر بر این اساس سیاست گذاری می‌کردیم هیچ گاه در وضعیت فعلی نبودیم. خیر کثیر یعنی تمام اتفاقات جامعه باید ریشه در شجره طیبه داشته باشد.

خادمی گفت: ثمره زیست شما در خانواده در اجتماع جاری می‌شود، خانواده مثل چشمه است که می‌جوشد و در جامعه جاری می‌شود. واقعیت روایت اسلام از خانواده در سیره حضرت زهرا مشهود است. آن حضرت مدیر منزل است ولی رهبر سیاسی اجتماعی هم هست. چقدر ما به نسبت افراد در خانواده توجه داریم؟ ظلم به زن از درون خانواده شروع می‌شود، وقتی شانیت خانواده گرفته می‌شود، هویتی در این خانواده نیست و زن در آن منزلتی ندارد.

خادمی گفت: قرار بوده من در منزل خود تحولات سیاسی اجتماعی را رقم بزنم. خانواده در گفتمان انقلاب اسلامی وجاهت و شانی دارد که اثر وضعی بودنش منجر به تحولات سیاسی اجتماعی می‌شود. دقیقاً مثل خانواده حضرت زهرا. زن باید به واسطه مادر بودن و نقش آفرینی در همسر بودن و همچنین دختر بودن، باید اثر وضعی خود را بگذارد. اما هیچ فکری برای خانواده محوری که رکن رکین آن زن است، نشده است. هویت و منزلت و کرامت و امکان آموزش و پرورش و ظرفیت اقتصادی و نقش آفرینی فرهنگی و… در سبد خانواده وجود ندارد و خانواده به یک خوابگاه تبدیل شده است. این ناشی از عدم فهم درست از خانواده است، اگر خانواده را به عنوان خیر کثیر فهم می‌کردیم مسأله متفاوت می‌شد.

در گفتمان انقلاب اسلامی مهمترین کارویژه خانواده یک مفهوم مغفول است

وی ادامه داد: در گفتمان انقلاب اسلامی مهمترین کارویژه خانواده یک مفهوم مغفول است و آن تولید سکینه و آرامش است. ما این مفهوم را در این چهل سال کجا شنیده ایم؟ در نگاه اسلامی این کارکرد دیده شده و تبعات مثبت اجتماعی دارد. الان اساساً شما سکینه ندارید، در درون خانواده چقدر سکینه داریم؟ اگر خانواده مهد تولید آرامش بود چقدر ناملایمات اجتماع کاهش پیدا می‌کرد؟ سیاست و قانونی نداریم که در دستور کارش ایجاد سکینه و آرامش در خانواده باشد.

خادمی گفت: در بستر آرامش است که می‌توانید برای حوزه‌های هنجاری و ارزشی بسترسازی کنید. ما نسبت به این موضوع سال هاست که غفلت داشته ایم. در این حالت خانواده به محل تنش تبدیل می‌شود. در تولیدات رسانه‌ای ما چند تولید رسانه‌ای وجود دارد که خانواده‌ای با ویژگی سکینه و آرامش وجود داشته باشد؟ لذا باید توجه به معنا و مفهوم حقیقی خانواده داشته باشیم. مساله دیگر توجه به سیر تطورات و تحولات خانواده در جامعه ایرانی است. یکی از آسیب‌های موجود در جامعه ما اخلاق و رویه جامعه ایران است که انس با تاریخ ندارد و تمایلی به آینده نگری هم ندارد. نه از گذشته درس می‌گیرد و نه تصویری از آینده دارد.

خادمی گفت: باید یک اثرسنجی و نسبت سنجی بین خانواده و اجتماع صورت گیرد. الان وضعیت اجتماع و خانواده در یک بی سامانی است و ما هیچ ظرفیت تعدیل کننده‌ای نداریم. خانواده در فضای بی رحمانه ای در تغییرات اجتماعی ورود کرده و هیچ تعدیل کننده‌ای نداریم که جایی حدی بزند یا از خانواده مراقبتی بکند. سیر تحولات اجتماعی با سرعت پیش می‌رود و هیچ نهاد مصونیت سازی نداریم. یکی از این امور فضای مجازی است که خانواده بدون سلاح محکوم به این است که در این کارزار حضور داشته باشد. تعدیل کننده‌ای باید باشد که شتاب این مسأله را بگیرد و از خانواده در این هجمه بی وقفه صیانت کند. موضوع بعدی توجه به ساختار درونی خانواده است. در گفتمان انقلاب اسلامی مشخص است که مدیریت و راهبری با زن است و بحث ولایت و پشتیبانی با مرد است و اساس آن انس و الفت بین زن و مرد است و کارکرد اصلی آن سکینه و آرامش است. در منظومه فکری رهبر انقلاب، نقش زن پررنگ است، اما در فضای گفتمانی به زن نگاهی حداقلی وجود دارد و نگاه ولایت مرد برجسته می‌شود. لذا نوع بازنمایی و وزن دهی به مسأله، تفاوت ایجاد می‌شود.

خادمی گفت: مخاطبان ما در دوران خانواده فرزندان هستند. در این امر هم بی توجه هستیم. نقش‌ها در خانواده با چه منطقی باید طرح ریزی شود و فاصله بین این نقش‌ها چه آثار و پیامدهایی به دنبال دارد؟ اینها مواردی است که بسیار مهم است. همانطور که در حوزه زنان نیازمند بازاندیشی هستیم در موضوع خانواده هم نیازمند همین بازبینی و بازاندیشی از منظر اسلام هستیم. در حوزه اسناد بالادستی اشباع هستیم و نیاز به سند جدید نداریم اما در اقدام و بسیج ظرفیت‌ها باید به فهم بین الاذهانی برسیم که این فهم به گفتمان انقلاب اسلامی برگردد و متأثر از واقعیت اجتماعی باشد. زمانی ما در موضوع موفق خواهیم بود که بتوانیم بین وضع موجود و مطلوب ارتباط برقرار کنیم و فکر کنیم که بین این دو چه تدبیری باید اندیشیده شود.

خادمی در پایان تاکید کرد: خانواده در جامعه ایرانی، اصالت و ریشه و بقا دارد و مهمترین ظرفیتی است که هنوز وجود دارد و نیازمند این هستیم که واقعیت خانواده در جامعه ایرانی احیا شود که این واقعیت ریشه در گفتمان انقلاب اسلامی دارد. براین اساس اقدام و عمل ما سبک و سیاق دیگری پیدا خواهد کرد.

کد خبر 5547481 فاطمه علی آبادی

منبع: مهر

کلیدواژه: عاطفه خادمی ایران انقلاب اسلامی ایران جمهوری اسلامی خانواده حجاب و عفاف مباهله قرآن کریم قرآن سازمان تبلیغات اسلامی هیات مذهبی مقام معظم رهبری شیعه آیت الله خامنه ای محرم 1401 انقلاب اسلامی ایران مسجد تهران مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی خانواده در جامعه ایرانی گفتمان انقلاب اسلامی خانواده محوری سکینه و آرامش اقدام و عمل خانواده ای خادمی گفت ظرفیت ها رسانه ای دولت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۸۴۱۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روشنفکری ایرانی و تشویق حرام‌کاری

  به جای اتهام بی‌سند بیاییم به تاریخی که زیسته‌ایم رجوع کنیم تا دریابیم حقیقت چیست؟ فرض کنید امروز ۲۲بهمن۱۳۵۷است. ببینیم انواع روشنفکران چپ و راست چه می‌کنند.همین که انقلاب اسلامی ‌پیروز شد بنا به همان آویختگی خود به راه چپ و راست غربی، روشنفکران ایرانی به جای اندیشیدن به وضعیت واقعی ایران و محاصره انقلاب به‌وسیله گرگان سلطه و موقعیت جغرافیایی و استراتژیک ایران و خواست غرب در ایجاد بحران و مهارانقلاب اسلامی‌، خودخواسته و ناخواسته ابزار شیاطین و شیطان بزرگ سرمایه‌داری جهانی و قدرت سلطه شدند و امر او را درعمل پیش بردند. روشنفکران مذهبی نهضت آزادی که درون شورای انقلاب و دولت نخست مدیریت و ریاست داشتند، مطلقا انقلاب را درک نکردند اما صادقانه به اختلاف خود با انقلاب و استراتژی سازش با شیطان بزرگ اعتراف کردند. در حالی که وزرای‌شان نقش مشاور سفارت آمریکا را داشتند از قدرت بیرون رانده شدند. آنها درکی از روح استقلال‌خواه ضدسلطه و کفر انقلاب اسلامی‌ نداشتند. چپ‌ها از این لیبرال‌های صادق اولیه بدتر عمل کردند و لیبرال‌های جاه‌طلب، لیبرال‌های نفوذی غرب چون بنی‌صدر و تروریست‌ها بالاخره به اتحاد در جنگ با جمهوری اسلامی ‌به وحدت رسیدند و کمونیست‌ها و تجزیه‌طلبان و روشنفکران ملحدودموکرات! نقاب ارتدکس ضد‌سرمایه‌داری فاشیستی را کنار نهادند و به سرمایه‌داری بدتر از نازیسم سرمایه‌داری جهانی وحشی پناه بردند وهمه با هم علیه مردم و انقلاب ایران به خشونت و جنگ مسلحانه رو آوردند. در حالی که یک‌سال ازعمر انقلاب درمحاصره قدرت‌های سلطه‌جو نگذشته بود وحزب توده هم که چنین نکرد؛ برای ضرورت‌های نفوذ و جاسوسی نقشه شوروی بود که گندش با فرمانده نیروی دریایی‌اش درآمد وگرنه شوروی هم چون غرب مدافع و مشوق صدام در جنگ هشت ساله بود و از استقلال اسلام می‌هراسید که آویخته به هیچ قدرتی نبود، جز خدا. این موضع روشنفکران همان دامچاله اصلی سقوط‌شان بود و روز‌به‌روز فروتر رفتند وابزارقدرت جهانی شدند ودرهمه اشکال مذهبی و الحادی به ارباب خود پناه بردند وابزار طرح‌های آمریکایی شدند وحجاب خودبرانداختند.چهره ایدئولوژیک روشنفکری؛ چهره سیاسی، فرهنگی و اخلاقی روشنفکری عریان شد.
 
۲ نوع حجاب‌زدایی
اخیرا در مقاله‌ای درباره حجاب، گفتم دو حجاب‌زدایی رخ می‌دهد. نگاه رهبری درباره حجاب در پوشاک زنان به‌عنوان صورت و ظاهر و روبنای عفت، به‌صورت عاقلانه و عالمانه‌ای با ضرورت حفظ حجاب از دست‌اندازی حرام‌کاری در کل زندگی ما درآمیخت و معرفتی درخشان وهماهنگی ساختاری عمیقی به‌وجود آورد.درک وجوب حجاب، هماهنگی حجاب با حجاب در اقتصاد، مدیریت کلان، سیاست داخلی و خارجی، نظام اداره کشوری، حیات شهری و... چیزی قیمتی است.خواهیم دید روشنفکری بی‌حجاب ما هم به سبب همین عدم خرد و تقوا در آغوش اسرائیل جا گرفت وحجاب ازسیمای باطل خود برافکند وسیمای هرجایی خویش را آشکار کرد.اشتباه نکنید وقتی ازرسواشدن فحشای روشنفکری وتوبه نکردن و سیاه‌ترشدن باطنش صحبت می‌شود، از هویت اخلاقی متفکران سخن نمی‌گوییم. ما فراوان تحصیلکردگان و نویسندگان وهنرمندان شریف داریم که در فرهنگ مدرن رشد کرده‌اند اما از نظر اخلاقی، نخبگی، قدرت مغزی و خلاقیت فراموش‌نشدنی‌اند. این ربطی به پدیده روشنفکری و ماهیت بی‌هویت تسلیم‌شدگی به بی‌هویتی غربگرا وازدست دادن همه هستی بومی‌ ومصرفگر بی‌اندیشه تولیدات ذهنی غرب زیستن و کر و کور بودن ندارد. دانش و شناخت غرب، زنای معنوی نیست‌.تسلیم به هرروز فکربی‌ریشه و ضد‌ارزش‌های انسانیت و آزادگی خود حرام‌کاری است. حجاب به‌طور عام یعنی زره علیه نگاه حرام یعنی خداترسی وخویشتنداری و حفظ تقوا برای توحید و عدم‌بردگی و پرستش شیطان و عدم غلامی‌ بت‌های گوناگون و بت نفس وبالاتر یعنی فرمان اتقو‌ا...در همه وجوه زندگی،دراقتصاد کلان، درقوای سه‌گانه وقوای نظامی. ما با دو گونه حجاب روبه‌روییم.۱ــ حجاب از حقیقت و حق متعال که روشنفکری ما و هر شرک و نفاق اسیر آن است. ۲ــ حجاب برای ممانعت از تعدی باطل و حرام در ما و داشتن دژ برابر شیطان برای محافظت ازایمان خود و برای عمل به فرمان حق تعالی‌. این همان تقواست و در زندگی اجتماعی هم همین حجاب حفظ ارزش‌های الهی لازم وواجب است. ماهمان‌گونه که نمی‌توانیم اداره مملکت را به خرابکاران بسپاریم تا مثلا خودروسازی از یک‌طرف و خصولتی‌ها ازطرف دیگر و قشر ممتاز و آقا‌ها و آقا‌زاده‌ها و رانتخواران و انگل‌های حریص بیکاره و دلال‌های حقه‌باز از سمت دیگر ملت را بچاپند و با اتومبیل‌های مرگبار مردم را به کشتن دهند و به‌جای بهتر کردن اتومبیل حقیقی محصول دانش و تکنولوژی بومی ‌و بهبود مدام کالای اصیل، به زور برای پاره‌آهن بی‌ارزش نا‌امن، پول بنز از مردم بستانند و همان‌طور که نمی‌توانیم اجازه دهیم آقا‌زاده‌های پر‌رو و طفیلی، جنگل ایرانی را نابود و صنعت مملکت را فلج و تجارت مملکت را به قاچاق تبدیل کنند و نمایندگان مردم و قضات و روسا نوکران‌ اربابان مافیایی باشند و منافع آنان را درنظر بگیرند و این همه بی‌حیایی و بی‌تقوایی و بی‌حجابی فساد وسفره عشرت ورانتخواری حرامزادگی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و انواع تبعیضات و بی‌عدالتی پهن باشد وبعدتنها به حجاب زنان بپردازیم،همان‌طور هم نمی‌توانیم به روشنفکری اجازه زناکاری با دشمن اسلام و مردم در روز روشن دهیم تا با بی‌شرمی ‌لخت و عور و رها از شرافت تفکر اصیل، مفتخر به نوکری قدرت جنایتکار بشری سر برهنه کند و بی‌فکری‌اش را کالای ارزشمند جا بزند ودرجهان نمایش دهد وبه خود‌فروشی‌اش افتخار کند و از اسرائیل دفاع کند.جان سخن امام خامنه‌ای این بود که وجوب حجاب زنان با واجبات کلان پیوند دارد و وجود یکی نباید بهانه ندیده گرفتن دیگری باشد بلکه آن یک حرام را هم نباید تحمل کرد. روشنفکری بی‌حیا با زن بی‌حیا، با اقتصاد بی‌حیا، با سیاست بی‌حیا و با فرهنگ بی‌حیا رابطه دارد و مشوق بی‌حیایی برابر رب‌العالمین و عصمت و معصوم است. حال می‌خواهم بگویم در عرصه روشنفکری ایرانی ما با این تشویق حرام‌کاری و شرک و ظلم روبه‌روییم. با حرامزادگی و زشتکاری با قدرت‌های جهانی و تفکرات الحادی و فسادهای نو‌لیبرالی حرامکار روبه‌رو هستیم. این هم تحمل‌پذیر نیست .

خدمتگزاری چاکرانه در آستان قدرت مدرن
پس این نظر متفکران منتقد غرب و شارحان ارجمند فلسفه وچپ مستقل،قابل قبول نیست که خشونت و به بازی نگرفتن روشنفکران در انقلاب اسلامی ‌و خشونت و سرکوب آنان را به کینه‌توزی و سرآخر سقوط در آغوش اسرائیل کشاند. این دروغ و دست‌کم جهالت محض است زیرا با روشنفکران محارب یا دارای تفکر همراه با محاربان که اول اقدام به جنون‌بارترین خشونت و ضدیت علیه انقلاب کردند، چه می‌توانستند بکنند؟ اجازه دهند با ۲درصد هوادار و با زورگویی و جوسازی و ترور نقشه‌مند از پیش و تفکر فاسد نهانکار، یک انقلاب را نابود کنند؟ بدتر از انفجار دولت و کشتار‌جمعی همراهی با صدام و تجزیه‌طلبی چه چیز ممکن بود که نکردند؟‌ تازه سرشت خشونت‌بار روشنفکری زمان شاه را چه می‌کنید؟ آن زمان هم جمهوری اسلامی‌ بود که آنان با دیکتاتوری و مصرف اندیشه‌های تزریقی و استالینی مقابله با رژیم شاه را نقاب بی‌هویتی و چاکری اربابان قدرت سرمایه کرده بودند؟ کمترین سازشی با این روشنفکری گمراه، چیزی ازانقلاب اسلامی ‌ومقاومت واستقلال امروزی باقی می‌نهاد؟آقایان بدون این‌که فرصت‌طلبی و سوبژکتیویسم و احساسات روشنفکری ایرانی را درست بشناسیم، این روشنفکری و شبه‌مدرنیسم آن جز خدمتگزاری چاکرانه در آستان قدرت مدرن و سرمایه جهانی و تقلید و نفس استقلال، ماهیتا کارکردی نمی‌توانست داشته باشد و عملا نداشت. پای نخبگان بزرگوار دانش و فرهنگ را همان‌طور که گفتم مطلقا به میان نکشید که ربطی به ماهیت روشنفکری نداشتند و هرگز دشمن ایران و سرسپرده اجنبی و ایدئولوژی اجنبی و واسطه از خود‌بیگانگی و‌ مبلغ بی‌هویتی و پرگویی پوچ و مصرف‌‌کننده نیست‌انگاری غربی و دشمن دین، استقلال، اخلاق و فرهنگ ایرانی نبودند .پز انسان منصف گرفتن آسان است؛‌ واقعگرایی و انصاف و داوری عادلانه غیراحساساتی و ناعوام‌فریبانه و عقلانی و مستند به رخدادهای واقعی مشکل است .روشنفکری ما سیری به سوی ظهور خشونت و بی‌خویشی و ابزار‌شدگی و درندگی اسرائیلی داشت وبا تروریسم و درکنار آمریکا واسرائیل و جنایت‌شان قرار گرفت و ابزار پرگار شد؛این استعدادش راپیشاپیش فاش کرد که کناراسرائیل باشد وبرای زورگیری درقدرت هرجنایتی بکند. ازرجوی تا هزارخانی تا کومله و حزب کمونیست اسرائیلی و میلانی و جاسوسان سیا وهمدستان موساد و نوچه‌های خبیث بی‌ارزشی که مصداق همدستی با شیطانند، مگر جز این کردند؟ هنرمندان پناه برده به دامن آمریکا و سلبریتی‌هایی که بازار روشنفکری ومرجعیت روشنفکری را کساد کردند، از فرهادی تا پناهی و هنرپیشه‌های بی‌مغز شیفته جاسوسی غرب و تبلیغاتچی آب دهان و دلقک‌هایی چون کریمی، ‌مگر شاگردان و درس‌آموخته‌های همین روشنفکران پوچ در چرت و چرک و غرق لقمه حرام سیا و وطن‌فروشی نبودند؟ مگر اینان شاگردان و بازیگران همان کارگردانان ترا‌ریخته و استادان بازیچه دانشگاه‌های آمریکا نیستند که سررشته‌اش دست آمریکاست و ید بیضا دارند و بشیر تسلیم به غرب و ایران‌فروشی با نقاب ایران‌دوستی شده‌اند و کنار وحشی‌ترین دشمن ایران وشیطان بزرگ ابزار تبلیغی‌اش گشته‌اند و از دست‌شان لقمه می‌گیرند‌ ؟مگرهما ناطق وامثال اوهمه اعتبارشان را خرج توجیه توطئه‌های انگلیسی ودفاع از بابیت و وهابیت نکردند؟ وزیرسایه این درندگان با انقلاب مردم نجنگیدند؟ اگر کسی باید طلبکار و مظلوم خوانده شود، جمهوری اسلامی ‌است‌ ‌به جرم شجاعت در ایستادگی و شکست توطئه آمریکا و روشنفکران در خدمت آمریکا‌.

دیگر خبرها

  • پذیرش دانشجوی دکتری تخصصی در دانشگاه جامع انقلاب اسلامی
  • فعالان حوزه خانواده در«جامعه پردازخانواده» به یکدیگرمعرفی می‌شوند
  • ختم غائله‌ی شهرنو ؛ «چند نفر از خانم‌های‌ خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم»
  • نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی
  • چهره برتر هنر انقلاب اسلامی خوزستان معرفی شد
  • زن و خانواده مرز مواجهه جمهوری اسلامی با غرب است
  • بانوان نماد خودباوری و مسوولیت پذیری در جامعه هستند
  • بانوان نماد خودباوری و مسؤولیت پذیری در جامعه
  • روشنفکری ایرانی و تشویق حرام‌کاری
  • حفظ کیان خانواده سلامت جامعه را ارتقا می‌دهد