چرا قالیباف به سوپرانقلابی ها حمله می کند؟
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۸۸۶۵۹
به گزارش «تابناک»، روزنامه اعتماد با اشاره به حمله دیروز قالیباف به سوپرانقلابی ها نوشت: بر خلاف برخی تصورات این نوع انتقادات قالیباف به ماههای اخیر و موضوعات جاری کشور ارتباطی ندارد و سالهاست، شهردار اسبق تهران و رییس مجلس فعلی با یک چنین ادبیاتی نسبت به آنچه رکود در گفتمان اصولگرایی عنوان میشود، انتقادات جدی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ریشه این نقدها نیز ظاهرا به تلاشهای قالیباف برای حضور در پاستور و پوشیدن ردای ریاستجمهوری باز میگردد. بسیاری از نزدیکان قالیباف به این نکته اشاره میکنند که او ریشه عدم توفیقهایش در همه انتخابات ریاستجمهوری را در انشقاق میان اصولگرایان و عدم حمایت قاطع زعمای اصولگرایی از خود میداند.
از سال ۸۴ و انتخابات ریاستجمهوری نهم که فرمانده نیروی انتظامی وقت، پرسونای تازه را برای خود برگزید و در شمایل سرهنگ خلبان وارد ماراتن انتخابات عجیب نهم شد تا انتخابات سیزدهم ریاستجمهوری که اعضای جبهه پایداری به نام اصولگرایان و بلافاصله پس از مطرح شدن نام «قالیباف» برای انتخابات ۱۴۰۰، نامه بلندبالای حمایت از رییسی را به امضا رساندند، همواره سد محکم پیش روی قالیباف، انشقاق عمیق میان طیف اصولگرایان بوده است.
مبتنی بر این دلخوریها است که محمد باقر قالیباف، ساختار تازهای را در طیف اصولگرایی با عنوان« نو اصولگرایان» ایجاد کرد تا به زعم خود با عبور از اصولگرایان سنتی و جمعیت موتلفه و مجمعین، «گل برافشاند» و برای گزینشهای آتی، «طرحینو» دراندازد. اما واقعیتی که نو اصولگرایان توجهی به آن نکردند، تبعات بعد از انشقاق و افتراق است.
جبهه پایداری که طیفی از چهرههای جوان و مجموعهای از شمایلهای نامجوی طیف اصولگرایی بودند، ابتدا با تکیه بر ظرفیتهای حمایتی اصولگرایان سنتی و حتی نو اصولگرایان، آرام آرام خود را در قامت مدعی جدی تاج و تخت اصولگرایی معرفی کردند و نهایتا با عبور از قالیباف، وارث اصلی محافظهکاران دهه ۷۰ و اصولگرایان دهه ۸۰ و ۹۰ شدند. جماعتی که در خفا و آشکار در برابر قالیباف ایستادند، موضعگیری کردند و سکه توفیق را به نام خود زدند.
اوج قدرتنمایی جبهه پایداری در جریان چینش کابینه سیزدهم نمایان شد، جایی که اکثریت قریب به اتفاق، مناصب کابینه را در اختیار گرفتند و سهم ناچیزی برای نواصولگرایان باقی گذاشتند. قالیباف اما بیکار ننشست و ایدهای تازه اندیشید تا نقطه ضعف رقیب را شناسایی کرده و از آن بهرهبرداری کند. او و یاران نزدیک از هر فرصتی برای یادآوری این نکته استفاده کردند که میراث اصولگرایی باید در اختیار کسانی قرار بگیرد که از سابقه مناسبی در ایام قبل از انقلاب، زمان پیروزی انقلاب، جنگ و دوران پس از آن برخوردار باشند و کیست که نداند مخاطب قالیباف در این اظهارات، چهرههای نوجویی هستند که نه در زمان انقلاب به بار نشسته بودند و نه در ایام جنگ، فتح الفتوحی به نام آنان ثبت شده است و نه در دوران پس از آن افتخاری به یادگار گذاشتهاند.
مبتنی بر این نقشه راه است که قالیباف سناریویی ذیل عنوان «خطر سوپرانقلابیها»را نوشت و در بزنگاههای مختلف پردههای تازهای از آن را برای مخاطبان اکران کرد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: اسکوچیچ حمید نوری مذاکرات آستانه دریاچه ارومیه افسانه حسامی فرد استهبان قالیباف اصولگرایان سوپر انقلابی جبهه پایداری اسکوچیچ حمید نوری مذاکرات آستانه دریاچه ارومیه افسانه حسامی فرد استهبان ریاست جمهوری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۸۸۶۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری
عباس عبدی در واکنش به اظهارات جنجال برانگیز مهدی نصیری گفت: مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
به گزارش خبرآنلاین، ادعاهای اخیر مهدی نصیری در گفتوگو با بیبیسی که خواستار آن شده بود اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کنند، با واکنشهایی همراه شده است. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند.
عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاح طلب، ضمن آنکه تاکید دارد «براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست»، میگوید؛ «مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.»
عبدی به سکوت اصولگرایان نیز کنایه میزند و میگوید؛ «واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند اما…»
مشروح گفتگوی عباس عبدی را بخوانید؛
آقای عبدی! پس از گفتگوی آقای نصیری با بیبیسی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاحطلبان داخلی مطرح شد، تحلیل شما چیست؟
واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.
عبور نصیری از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون به سرعت رخ نداده استفکر میکنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهیالیه حکومت را تا منتهیالیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.
واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند.
علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.
دربارهعدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکتهای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیضها و بیعدالتیهای رفتاری جاری است که موجب میشود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای انتقاد از حجاب اجباری چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.
فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟
ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگیها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرفهای خودشان را میزنند ولی در سطح همکاری بعید میدانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.
براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیستبه عنوان آخرین سوال فکر میکنید ایده او برای کسانی جذاب است؟
دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند.
به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست.
فارغ از این که با کدامیک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواستهاند تحت عنوان تحولخواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحولخواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم میتواند شامل اصلاحطلب شود و هم برانداز. در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.