سیاست رسمی آمریکا سرنگونی نظام ایران باشد | نیروگاههای ایران باید به شکل مداوم تخریب شوند | ایران هیچ فشار اقتصادی و نظامی حس نمیکند
تاریخ انتشار: ۵ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۹۶۴۲۱
به گزارش همشهریآنلاین، جان بولتون مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا در گفتوگو با شبکه بیبیسی به تکرار ادعاهای خصمانه خود علیه ایران پرداخت و بار دیگر مخالفت خود را با توافق هستهای ۲۰۱۵ که واشنگتن در سال ۲۰۱۸ بهطور یکجانبه از آن خارج شد، اعلام کرد.
وی گفت: در حال حاضر ایران هیچ فشار اقتصادی و نظامی حس نمیکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بولتون با بیان اینکه "از فشار تحریمها مقداری کاسته شده است" افزود: بنابراین آنها (مقامات ایران) میتوانند با این موقعیت کنار بیایند که تاسیسات هستهای و موشکهای ایران تحت نظارت نیست و آنها حتی با چین و روسیه برای سرمایهگذاری جدید در زمینه صنایع نفتی خود مذاکره میکنند.
این مقام پیشین آمریکایی که همواره مواضعی به شدت ضد ایرانی داشته است با تکرار ادعاهای بیاساس خود مبنی بر قصد ایران برای دستیابی به ظرفیت تولید سلاح هستهای مدعی شد: فکر میکنم که ایران هرگز از پیگیری ساخت سلاح هستهای دست برنداشته است. هیچوقت سندی ارائه نشده که نشان دهد نظام ایران تصمیم راهبردی گرفته که دنبال سلاح هستهای نمیرود. آنها به این نتیجه رسیدهاند که حالا فشار بسیار کمتری از طرف آمریکا وارد میشود و فکر میکنند مسیر پیش رویشان بسیار روشن است. به همین دلیل این مذاکرات اصلا برای آنها موضوعیت ندارد.
بولتون همچنین مدعی شد: دولت دونالد ترامپ (رئیس جمهور پیشین آمریکا) به دنبال تغییر نظام در ایران نبود. سیاست فشار حداکثری هم در واقع حداکثری نبود. مشکل همینجا است که آمریکا کاری را که میتوانست نکرد.
وی درباره اینکه ایران میگوید، دانش لازم را به دست آورده است و هروقت لازم باشد میتواند تاسیسات هستهای راهاندازی کند، در اظهاراتی ضد ایرانی گفت: بله این درست است اما اگر این نیروگاهها به شکل مداوم تخریب شوند، هزینه بسیار سنگینی به ایران تحمیل میشود و به ضرر مردم هم تمام میشود. به این شکل آنها میفهمند که دنبال کردن برنامه هستهای به زیان مردم عادی خواهد بود.
بولتون در پاسخ به این سوال که اگر الان مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا بود و مقام مافوقش با نظرات او موافقت میکرد، چه کارهایی در برابر موضوع پیچیده هستهای ایران انجام میداد، مدعی شد: برای کمک به گروههای مشروع اپوزیسیون ایرانی تلاش میکردم. به این فکر میکردم که سیاست رسمی آمریکا باید این باشد که نظام ایران سرنگون شود. چون این کشور برای صلح و امنیت منطقه و مردم ایران یک تهدید است!
بنابر این گزارش، جان بولتون که در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹ به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید فعالیت میکرد، ازجمله مقامات آمریکایی است که بهطور مداوم با گروهک تروریستی منافقین همکاری دارد و تاکنون چندین بار در گردهمایی سالانه این گروه سخنرانی کرده و از آنها حمایت میکند.
جمهوری اسلامی ایران به تازگی اعلام کرد که بیش از ۶۰ نفر از سیاستمداران آمریکایی، ازجمله مایک پمپئو، وزیر امورخارجه سابق و جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی این کشور را به دلیل ارتباط با گروهک تروریستی منافقین در فهرست تحریمهای خود قرار داده است.
کد خبر 693498 منبع: ایسنا برچسبها هستهای - برجام ایران و آمریکا خبر ویژه هستهای - مذاکرات جوزف بایدنمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: هسته ای برجام ایران و آمریکا خبر ویژه هسته ای مذاکرات جوزف بایدن امنیت ملی هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۹۶۴۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده فعالشدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
فرارو- جمعه گذشته تهران میزبان دومین "اجلاس بین المللی ایران و آفریقا" بود. نشستی که با حضور مقامهای ارشد بیش از ۳۰ کشور آفریقایی به ویژه وزرای اقتصاد برگزار شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این قبیل نشستها میتوانند مقدمهای برای وقوع تغییرات مثبت در روابط خارجی و به طور خاص دیپلماسی اقتصادی باشند.
به گزارش فرارو؛ در این راستا، یکی از نکاتی که چندین سال است از سوی کارشناسان مسائل راهبردی و تحلیلگران به عنوان نقدی به سیاست خارجی ایران مطرح شده، غافل شدن از برخی حوزههای جغرافیایی در عرصه سیاست خارجی و صرفا تمرکز بر برخی مناطق و کشورهای خاص است. موضوعی که در برخی موارد در بزنگاههای تاریخی موجب وارد آمدن آسیبها و خساراتی شده است.
با این همه، دولت سیزهم از زمان آغاز به کار خود در سال ۱۴۰۰، تمرکز ویژهای بر توسعه روابط با مناطق مغفول در حوزه سیاست خارجی ایران معطوف کرده است. ابراهیم رئیسی در دو نوبت در قالب تورهایی به کشورهای آفریقایی سفر انجام داده و توسعه روابط با آفریقاییها را یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم توصیف کرده است.
معادلهای که در قالب نشست بین المللی اخیر ایران و آفریقا نیز نمودهای عینیتری گرفته است. با این همه، واقعیت این است که اقبال به توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در شرایط حاضر، به طور خاص تحت تاثیر ۳ مولفه مهم و محوری است.
۱. بازارِ رو به رشد کشورهای آفریقاییقاره آفریقا جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر را در خود جای داده و بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که شاخصهای اقتصادی در شمار قابل ملاحظهای از کشورهای افریقایی رو به رشد بوده و پالس هاس مثبتی را در مورد آینده این دسته از کشورها به ویژه در حوزه اقتصادی مخابره میکنند.
در حقیقت، هم جمعیت این قاره چشمگیر است و هم درآمد خانوارها در آن رو به بهبود است. این دو مولفه در نوع خود کشورهای آفریقایی را به یک بازارِ هدف بسیار مناسب برای بسیاری از کشورهای جهان تبدیل میکنند. ایران نیز با توجه به ظرفیتهای صنعتی و تولیدی خود از این قاعده مستثنی نیست. میتواند کالاهای ساخت خود را که از کیفیت بین المللی برخوردارند و البته کشورهای آفریقایی میتوانند آنها را در مقایسه با نمونهای مشابه خارجی، با قیمت کمتری تهیه کنند، به آفریقا صادر کند.
موضوعی که هم برای ایران و هم ملل آفریقایی حامل نفع و سود است.
۲. کسب حمایت موثر سیاسی در عرصه بین المللیبلوک کشورهای آفریقایی از وزن قابل توجهی در نهادها و سازمانهای بین المللی برخوردارند. آفریقا چیزی در حدود ۵۴ کشور را در خود جای داده که آنها در جنبش عدم تعهد، گروه ۷۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، و دیگر نهادهای بین المللی، بازیگران مهم و تاثیرگذاری هستند.
در این چهارچوب، ایران به واسطه توسعه پیوندهای سیاسی و اقتصادی خود با بلوک کشورهای آفریقایی میتواند روی کارتِ رایدهی آنها در نهادهای بین المللی حساب ویژهای باز کند. موضوعی که یک برگ برنده موثر به حساب میآید. این مساله به ویژه در بحبوحه تشدید تنشها و رقابتهای ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک بین المللی، از ابعاد جدی تری نیز برخوردار میشود.
۳. توسعه نفوذ بینالمللی ایران در قالب یک قدرت منطقهایدر نهایت باید به این مساله نیز اشاره کرد که ایران در منطقه غرب آسیا یک قدرت قابل توجهِ منطقهای است. این کشور به عنوان یک قدرت منطقهای، طرح و برنامههایی برای توسعه نفوذ خود دارد. مسالهای که در عرصه روابط بین الملل برای هر بازیگر دیگری غیر از ایران نیز امری طبیعی محسوب میشود.
حال در این میان، اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و برخی ملل آفریقایی و در عین حال وجود ظرفیتهای نرم فرهنگی نظیر حضور شیعیان در برخی کشورهای آفریقایی و یا مهاجرت تاریخی برخی اقوام ایرانی به کشورهای آفریقایی، بسترهای مناسبی را نیز برای توسعه نفوذ ایران در میان کشورهای آفریقایی ایجاد کرده اند.
بسترها و ظرفیتهایی که تاکنون مورد بی توجهی بوده اند و حال توجه به آن ها، یکی از الزاماتی است که با توجه به افزایش وزن و قدرت منطقهای و بین المللی ایران، از اهمیت بسیار زیادی برخودار میشوند. معادلهای که موجب شده تا بار دیگر قاره آفریقا مورد توجه تصمیم سازان حوزه سیاست خارجی ایران قرار گیرد.