آبرویم را با خدا معامله کردم
تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۰۲۷۶۱
مراسم رونمایی از این کتاب با حضور اهالی فرهنگ و هنر، نویسنده اثر و همسر او در تالار شهدای سلامت مشهد برگزار شد. باباخانی در پاسخ به خبرنگار ما درباره کتاب جدیدش گفت: من میخواستم با نوشتن این کتاب بگویم که اعتیاد درمان دارد و تجربهام از ترک را برای کسانی که دنبال درمان هستند، بنویسم. ضمن اینکه عنوان این کتاب درباره اعتیاد نیست و هر کسی بدون اینکه قضاوت شود میتواند این اثر را در اتوبوس و مترو هم بخواند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: خداوند در آیهای به کسانی که اراده میکنند تا از ظلمت وارد روشنایی شوند وعده پاداش میدهد، باباخانی درباره بازنمایی شخصیت همسرش در این کتاب عنوان کرد: به نظرم زیباترین زنی که در ادبیات داستانی خلق شده، «ماه طاووس» است و من به او افتخار میکنم.
قصههای عریضههای مردم
پس از رونمایی از کتاب «ویولونزن روی پل» که توسط «ماهطاووس» همسر خسرو باباخانی و همراه رنجهای این نویسنده در مسیر ترک انجام شد، مهدی قزلی، مدیر انتشارات جامجم و رضا امیرخانی به همراه خسرو باباخانی روی سن آمدند تا درباره کتاب گپ بزنند. قزلی درباره ماجرای انتشار این کتاب گفت: چند سال پیش برای نوشتن «پنجرههای تشنه» با کاروان حمل ضریح ساخته شده برای حرم حضرت امام حسین(ع) از قم تا کربلا همراه شدم. در آن سفر، مردم نامههایی را برای انداختن در ضریح امام حسین(ع) مینوشتند و من مسئول جمعآوری عریضهها بودم. در مسیر رسیدن به کربلا و تحویل این نامهها به متولی حرم امام حسین(ع)، نامهها را خواندم تا ببینم مردم چه خواستههایی از اباعبدالله(ع) دارند. بالغ بر یک سوم خواستهها درباره ترک اعتیاد بود.
او با اشاره به اهمیت این موضوع خاطرنشان کرد: مردم زمانی که مستأصل باشند سراغ امام حسین(ع) میروند، نامههای عجیب زیادی دیدم که اعتیاد موجب از هم پاشیدن زندگیها شده بود. پیش از این اتفاق، نگاهی جدی به این مسئله نداشتم و آنجا فهمیدم که چقدر این معضل جدی است.
به گفته او، تجربه زیست خسرو باباخانی از اعتیاد و بازگشت از این راه تاریک، پشتوانه «ویولونزن روی پل» است. وی افزود: نویسنده این مسئله را با همه وجود درک کرده و مسائل جانبی ماجرا را میداند. من بارها به ایشان گفتم درباره این تجربه زیسته بنویسد ولی رد کرد، زمانی که از مشکلات مردم در نامههایشان به امام حسین(ع) گفتم و اینکه چنین چیزی درد مردم است، ایشان شروع به نوشتن کتاب کرد و به نظرم یکی از دلایل توفیق این اثر، عنایت امام حسین(ع) است.
قزلی با تأکید بر اینکه این کتاب، یک شخصیت به ادبیات ما اضافه کرده، گفت: ما در خلق شخصیت در ادبیات دچار معضل هستیم به ویژه در خلق شخصیتهای خانم که معمولاً تبدیل به تیپ میشوند یا عاریه گرفته از آثار خارجی هستند. در این کتاب شخصیتی به نام «ماهطاووس» خلق شده که یک زن ایرانی فوقالعاده جدی و محکم است.
برای کاستن از رنج مردم چه کردهایم؟
خسرو باباخانی نویسنده کتاب هم درباره نوشتن اثری از تجربه زیستهاش گفت: من همیشه به رهجوهای درمان سیگار و مواد یا هنرجوهای کلاسهای داستاننویسی میگویم هر شب پیش از خواب از خودتان بپرسید که امروز برای کاستن از رنج مردم چه کردهام؟ اگر جواب ما به این پرسش منفی باشد به نظرم آن روز باطل شده است.
او افزود: رهایی من از شر مواد، لطف خدا بود چون من راههای رفته را از سر گذرانده بودم تا اینکه به لطف الهی متوسل شدم چون خداوند وعده داده اگر از ظلمات به سمت نور بروی من ولی و همهکاره تو میشوم.
باباخانی یادآور شد: سال ۹۰ که از شر مواد مخدر رهایی یافتم با خودم عهد کردم که ۴۰ نفر را درمان کنم و تاکنون ۴۴ نفر را در ترک مواد مخدر و ۶۸نفر را در ترک سیگار به درمان رساندم. ولی با خودم گفتم کافی نیست، تکلیف کسانی که مرا نمیشناسند چه میشود؟ نوشتن این کتاب برای من سخت بود چون اعتراف به گناه و اشتباه سخت است ولی وقتی خاطره آقای قزلی را از کاروان حمل و نصب ضریح امام حسین(ع) شنیدم، راضی به نوشتن شدم.
او با بیان اینکه آبرویش را با خدا معامله کرده است، گفت: کمتر کسی به این صراحت درباره خودش و خانوادهاش مینویسد اما بازتابهای خوب این کتاب در این چند ماه برایم حیرتآور بود. خانمی برایم نوشته بود پس از خواندن کتاب تا صبح گریه کرده چون پدرش مصرفکننده مواد بوده ولی او به دیده تحقیر با پدرش برخورد میکرده و نادیدهاش میگرفته اما پدرش سال گذشته مرده است، میگفت وقتی کتاب را خواندم متوجه شدم پدرم چه رنجی برای رهایی از این ظلمت میکشیده و نتوانستم کمکش کنم.
خبرنگار: زهره کهندل
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: خسرو باباخانی خسرو باباخانی امام حسین ع نامه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۰۲۷۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دخترم عکسهای شرمآوری از خود در فضای مجازی گذاشت و آبرویم را بُرد / دیگر نمیتوانم او را تحمل کنم!
زن میانسال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت، با دیدن دختر فراری خود در مرکز انتظامی لب به گلایه گشود و با بیان اینکه دیگر از رفتارها و آبروریزیهای دخترم خسته شدهام و میخواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم، درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از فوت همسرم با مرد دیگری ازدواج کردم، اما با او سازگاری اخلاقی نداشتم به همین دلیل هم از شوهر دومم طلاق گرفتم تا خودم فرزندانم را تربیت کنم ولی با آنکه ۴ نفر از فرزندانم زندگی خوبی دارند، در تربیت آخرین دخترم عاجز ماندهام و او بلاهایی به سرم آورده است که دیگر تاب تحمل آنها را ندارم.
لادن وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای ۲ نفر از دوستانش قرار گرفت و آداب معاشرت، گفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون میرفت و لباسهای بسیار زنندهای میپوشید. من هم اگرچه از این رفتارها زجر میکشیدم، اما به توصیه دخترانم زیاد سختگیری نمیکردم تا لادن لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.
این ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمیتوانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافهکاری تا نیمههای شب به خانه نمیآمد و گاهی نیز تا سپیدهدم در منزل دوستانش به سر میبرد. در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونهای که حتی در مهمانیها هم گوشی تلفن از دستش نمیافتاد.
در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از ۲ سال است که با لادن ارتباط داری. حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن. فرزین هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید، خیلی راحت گفت: من در کیش هستم و هیچ علاقهای هم به دختر شما ندارم، لطفا مزاحم نشوید!
این شکست عاطفی موجب شد دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند، در حالی که آن پسر فقط با چربزبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی لادن با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد میخواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند. این رفتار او موجب شد دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آنها نمیتوانستند با این فرهنگ زندگی کنند.
من مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم، اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی ۲ نفر از دوستانش باز شد که هیچ قید و بند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی لادن شدند. یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکسهای بسیار زننده و شرمآوری از خودش بگیرد و آنها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. آنها آنقدر از زیباییهای ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرفها چنین رفتار زشتی را مرتکب شد و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد.
از آن روز به بعد هیچکدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی لادن را جزء فامیل خودشان نمیدانستند. اکنون نیز حدود یک هفته است از منزل فرار کرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و من او را در اینجا دیدم.
با توجه به حساسیت این پرونده، مشاورههای روانشناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنماییهای سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز شد که دختر ۲۰ ساله در جریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرار گرفت که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتادهاند و آینده خود را نابود کردهاند.
منبع: خراسان
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟