ببخشید که مُرد
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۲۸۳۵۲
گروه تعاملی الف - علیرضا نجمی:
آدم بینهایت کمرو و خجالتی به مجلس ترحیمی دعوت میشود و در ورودی مجلس ترحیم در برابر صف صاحبان عزا جلوی در ورودی که هر کسی تسلیتی یا ابراز همدردی انجام می دهد در گفتن جمله ای که فراخور حال صاحب عزا باشد میماند، سپس با مِن و مِن زیاد بناگاه میگوید «ببخشید که مُرد». حالا حکایت این روزهای دنیای غرب و به ویژه سردمدار الهیات کلیسایی و این مقام روحانی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حکایت سالها رنج و ستم و تعدی و ظلم و تجاوز و قتل و غارت با یک سفر برای دلجویی و پوشیدن لباس بومیان آن جا تمام نمیشود. گورهای دستهجمعی که به مرور یافت میشود شرمندگی تمامی تاریخ است، شرمندگی آن استعمارگرانی است که به هوای منفعت خویش و به دست آوردن سرزمینهای زیاد و مستعمرات فراوان چنگ بر روح و جان مردمان بومی کشیدند. کودکانی که میتوانستند در آن سرزمین ببالند و رشد کنند و برای خود سردمدار امور شوند را کشتند، نه کشتن صرف بلکه با تجاوزهای جنسی و شکنجههای متعدد. به چه میخواستند دست یابند؟! جامعهای یکدست، مردمانی متمدن به زعم خودشان، حقنه کردن آداب و رسوم انگلوساکسونی و ...
و حالا چه مانده از آن بومیان؟ از آن زبان و آداب و رسوم؟! با ذوقی زایدالوصف میستاییم یک نخست وزیر به اصطلاح انسان را! چرا؟ چون ذهن مان جای خالی برای چیز دیگری ندارد. انسانیت یا انسان بودنی که حال میبینیم و جامعهای متمدن! بر این زیربنا و ساختار پا گرفته است. این حکایت، حکایت تنها یک منطقه از جهان است و حکایت یک گونه از اعمال خشونت جسمی و جنسی و عقیدتی و فرهنگی... از این نمونه میلیونها میلیون میتوان نام برد، مصادیقی گاه عیان و گاه نهان.
مردمان بومی این سرزمینها در نهایت به چه کار میآیند؟! تبدیل شدن به زینت المجالس و بهانهای میشوند برای جذب توریسم و چرخ دندهای برای صنعت گردشگری. هویتها میگیرند و آن چه دلخواه است حقنه میکنند و دست آخر یک لقب و یک جشنواره فرهنگی برای بازنمایاندن پیشینه یک سرزمین... گمان ساده نمیبرید اگر نبودید و اگر این همه بشریت! به خرج نمی دادید الان چه داشتید؟! اقوام و زبان ها و فرهنگهای مختلفی که در همین سرزمین خودمان هم وجود دارد دست کمی از این حجم عظیم نابودی ندارد متاسفانه، فقط گورها سالیان دیگر کشف میشوند...بگذریم... به سرزمین های بومیان با آن پیشینه و فرهنگ سفر کنید و لباس اقوام بپوشید و بگویید ببخشید که مُرد.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۲۸۳۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اردیبهشت زمان سفر سرزمین لاله های سر به زیر
همشهری- مهدیه تقوی راد: اگر برای تماشای لالههای منطقه حفاظتشده گلستان کوه خوانسار دیر بجنبید و بعد از پایان اردیبهشت به این منطقه سفر کنید، دیگر هیچ لالهای را نمیبینید ، اما نگران نباشید،خوانسار اینقدر اماکن و جاهای دیدنی دارد که دست خالی از این شهر کوهستانی بر نمی گردید.
موقعیت: استان اصفهان، ۱۵کیلومتری جنوب شهرستان خوانسار، روستای دره بید
فاصله با تهران: ۳۹۵کیلومتر
چطور برویم: مسیر آزادراه خلیجفارس و آزادراه امیرکبیر را ادامه دهید بعد از گذشتن از آزادراه کاشان – گلپایگان به سمت خوانسار حرکت کنید.
دیدنیهای اطراف دشت: مسجدجامع خوانسار، خانه حبیبیها، غار و کوه هیکل، آسیاب آبی خوانسار، بقعه بابا عدنان، امامزاده شاهزاده احمد
امکانات: نمازخانه، سرویس بهداشتی، پارکینگ
امکان کمپ زدن: ندارد
پوشش گیاهی: لالههای واژگون، موسیر، گزانگبین، باریجه و انواع دیگری از گیاهان مرتعی، گز علفی، ریواس، کنگر، مرزنجوش، آویشن، گون
معرفی: منطقه حفاظت شده گلستان کوه یکی از باارزشترین گیاهان بومی ایران یعنی لاله واژگون را در خود جای داده است. این منطقه با وجود قرارگیری در کویر مرکزی ایران دارای اقلیمی کوهستانی است و آب و هوای خنکی دارد.
جشن لالههای سر به زیرهر سال در فصل شکفتن لالهها، جشنوارهای در این منطقه برگزار میشود و مردم محلی با سورنازنی، چوببازی و برپایی بازارچه صنایعدستی شکفتن لالههای واژگون را جشن میگیرند. این گلها در میان بوتههای گزانگبین و حتی روی صخرهها میرویند و برخی از گلهای این منطقه خاصیت دارویی هم دارند. بهترین زمان بازدید از این منطقه از فروردینماه تا اواسط خردادماه است. در این منطقه جانوران کمیابی مثل خرس سیاه، گرگ، شغال، تشی (نوعی جونده با بدن پوشیده از خار)، سمور، سنجاب، گراز وحشی، قوچ و میش هم زندگی میکنند. خانه تاریخی ابهریها هم یکی دیگر از دیدنیهای خوانسار است که توسط «حاج سیدمحمدباقر ابهری» بیش از ۲۰۰سال قبل در زمینی ۸۰۰متری ساخته شده است و بهتازگی مورد بازسازی قرار گرفته است. این خانه یادگاری بهجای مانده از دوران قاجار بوده و معماری آن، نقاشیها و گچبریهایش به خوبی معرف سبک آن دوران است.
تماشای جاذبههاپارک جنگلی سرچشمه یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری و جاهای دیدنی خوانسار است. در وسط این پارک حوضچههای زیادی وجود دارد که آب آنها از چشمههای موجود در «کوه سیل» سرازیر میشود. چشمههای متعدد این پارک شامل «چشمه مرزنگوش»، «چشمه شترخون»، و «چشمه پیر» میشود. این چشمهها، آب خنک و گوارایی دارند؛ بهطوری که مردم هم از آب آنها مینوشند، هم مقداری با خود به خانه میبرند. سکوهایی هم برای نشستن مردم در این پارک تعبیه شده است. تپه آریاییها، در روستای رحمتآباد در فاصله ۳۵ کیلومتری شمالشرق خوانسار نیز یادگاری از زمان آریاییهاست که در گذشته غارهایی در دل این تپه قرار داشته که این تپهها را از زیر به هم متصل میکرده و محل زندگی بوده است. هنوز هم آثاری از درهای سنگی در این تپه مشاهده میشود. ساختمانهای خشتی که در چند طبقه بالای غارها از دامنه تا قله بنا شدهاند، شکل خاصی به تپه داده و آن را خاص و منحصربهفرد کردهاند.
اماکن تاریخی-مقبره بابا پیر:در پارک سرچشمه خوانسار قرار دارد و متعلق به شیخ ابا عدنان قریشی، یکی از عرفای بزرگ قرن هفتم هجری است. این مقبره در دوره صفویه، روی چشمهای به همین نام ساخته شده است و مورد احترام اهالی خوانسار قرار دارد.
خانه حبیبیها : این خانه با سر در باشکوه و معماری بسیار زیبا و کمنظیرش، توجه هر بیننده یا صاحب ذوق و هنری را به خود جلب میکند. هر ساله در ایام محرم، مراسم عزای حسینی در این خانه تاریخی و باشکوه برگزار میشود و به همین دلیل این خانه با نام حسینیه حبیبیها میان مردم شهرت دارد.
مدرسه مریم بیگم صفوی: به حوزه علمیه آیت الله علوی نیز مشهور است، قدیمی ترین مدرسه خوانسار است که در زمان صفویه توسط مریم بیگم شاهزاده صفوی بنا شده است. در سال ۱۱۰۶ هـ. ق همزمان با سلطنت شاه سلیمان صفوی و به دستور مریم بیگم صفوی ساخته شده است. دو لوح سنگی حاوی کتیبه از مدرسه قدیمی و کتیبه سردر مدرسه در موزه ایران باستان نگهداری می شود.
کد خبر 847740 منبع: روزنامه همشهری برچسبها سفر - گردشگری خبر مهم خانواده