Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-04-28@11:51:26 GMT

قتل همسر دوم به خاطر همسر اول

تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۲۸۹۶۰

قتل همسر دوم به خاطر همسر اول

به گزارش همشهری آنلاین، جسد مقتول با دستور قضایی به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات برای شناسایی عامل یا عاملان قتل در دستور کار مأموران جنایی قرار گرفت. در جریان تحقیقات مشخص شد مقتول زنی به نام نسرین بوده که چند سال قبل از همسرش جدا شده و با پسر کوچکش زندگی می‌کرده است.

با شناسایی هویت مقتول، کارآگاهان به سراغ خانواده وی رفتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مادر مقتول به مأموران گفت: پس از جدایی دخترم از همسرش، او با نوه‌ام در خانه‌ای زندگی می‌کردند تا اینکه یک روز پس از خروج‌شان از خانه دیگر خبری از آنها نداشتم و تلفن همراهش هم خاموش بود تا اینکه پلیس من را در جریان قتل دخترم قرار داد و از سرنوشت نوه‌ام هم بی‌خبرم.

بررسی ریز مکالمات تلفنی قربانی اولین سرنخ این ماجرا را به مأموران داد و آنها متوجه شدند نسرین از مدت‌ها قبل با مرد جوانی به نام مازیار در ارتباط بوده است. بررسی‌ها نشان می‌داد مازیار مردی متأهل است که با همسر و فرزندش زندگی می‌کند. به این ترتیب او بازداشت شد و مورد بازجویی قرار گرفت و در همان بازجویی اولیه به ازدواج پنهانی با نسرین اعتراف کرد.

متهم در ادامه گفت: چند ماه قبل با نسرین آشنا و به او علاقه‌مند شدم به همین خاطر او را صیغه کردم. رابطه ما خیلی خوب بود تا اینکه همسرم متوجه این ارتباط شد و می‌خواست خودکشی کند، اما نجات پیدا کرد و بعد از آن درخواست طلاق داد. من هم به خاطر اینکه زندگی‌ام را دوست داشتم، تصمیم گرفتم کاری کنم همسرم مطمئن شود من دیگر با نسرین رابطه‌ای ندارم به همین خاطر به این فکر افتادم با صحنه‌سازی، فیلمی را به همسرم نشان دهم که او فکر کند من آنقدر دوستش دارم که به خاطر او نسرین را به قتل رسانده‌ام. پس از آن نسرین را در جریان قرار دادم و او هم پذیرفت تا در اجرا کردن نقشه با من همکاری کند.

وی افزود: برای اجرای نقشه و تهیه فیلم به کارگاه دوستم رفتیم و من تلفن همراهم را در حالت ضبط تصویر گذاشتم و دست و پاهای نسرین را بستم و او را به سمت طناب دار بردم و آن را دور گردنش انداختم. قرار بود او لحظه‌ای نشان دهد که در حال خفه شدن است بعد هم خودش را به مردن بزند، اما به یکباره سطل زیر پایش افتاد و او واقعاً خفه شد و من هرکاری کردم که بتوانم او را نجات بدهم، نشد. پس از آن جسد نسرین را داخل ماشینم گذاشتم و در حوالی شهرک اندیشه بیرون انداختم. بعد هم از دوستم که صاحب کارگاه بود خواستم پسر نسرین را به حوالی ترمینال جنوب ببرد و به‌عنوان بچه گمشده به مأموران کلانتری تحویل دهد.

متهم پس از اعتراف، به بازسازی صحنه جرم پرداخت و برای او قرار بازداشت صادر شد البته دو سال پس از آن با قرار وثیقه آزاد شد. با اعترافات متهم و پیگیری مأموران مشخص شد پسر مقتول به بهزیستی سپرده شده است که با هماهنگی‌های لازم، پسربچه به پدرش تحویل داده شد.

در دادگاه

با پایان تحقیقات، متهم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. در ابتدای جلسه همسر سابق مقتول به‌عنوان قیم پسرش درخواست قصاص کرد.

وی در ادامه گفت: این مرد پس از قتل همسر سابقم پسرم را در خیابان رها کرد که من شش ماه به دنبالش بودم تا اینکه او را در بهزیستی پیدا کردم. فقط نمی‌دانم چرا این فرد باید با وثیقه آزاد باشد.

بعد از آن متهم به جایگاه رفت و در دفاع از خودش گفت: من نسرین را به قتل نرساندم و نصاب در و پنجره هستم و زندگی خوبی با همسرم داشتم، اما از وقتی همسرم متوجه رابطه پنهانی من و نسرین شد، زندگی‌ام خراب شد. من قصد داشتم با تهیه یک فیلم ساختگی نسرین را از زندگی‌ام حذف کنم. آن روز مشغول ضبط فیلم بودم که همسرم تماس گرفت و وقتی جواب تماس او را دادم و به داخل کارگاه برگشتم، دیدم سطل از زیر پای نسرین در رفته و خفه شده است. شاید نسرین در یک لحظه تصمیم به خودکشی گرفته یا سطل سهواً افتاده اما من نقشی در قتل او نداشتم.

قاضی دوباره سؤال کرد: اما در بازجویی‌ها به صراحت قتل را پذیرفتی. چرا بعد از قتل سیمکارتت را عوض کردی؟

متهم جواب داد: آنجا تحت فشار روحی و روانی اعتراف کردم، اما حالا واقعیت را می‌گویم. من نسرین را به اندازه همسر خودم دوست داشتم. سیمکارتم هم گم شد و مجبور شدم سیمکارت جدیدی بگیرم.

در ادامه قاضی به متهم گفت: اگر قصدتان صحنه‌سازی بوده، چرا آثار ضرب و جرح روی بدن نسرین دیده شده به طوری که پزشکی قانونی آن را تأیید کرده و مشخص است شما پیش از قتل با هم درگیر شده بودید.

متهم گفت: من با او درگیر نشدم و ممکن است آثار جراحت مربوط به زمانی باشد که او را به داخل ماشینم منتقل می‌کردم.

با پایان دفاعیات متهم، قضات دستور بازداشت وی را صادر کردند و برای صدور حکم وارد شور شدند.

کد خبر 694503 منبع: ایران برچسب‌ها جامعه قتل - قاتل حوادث ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: جامعه قتل قاتل حوادث ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۲۸۹۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گزارش روزنامه شهرداری تهران درباره یک شغل جدید با عنوان «یک زندگی سگی»!

روزنامه همشهری در مطلبی با عنوان «یک زندگی سگی» به قلم فاطمه عسگری‌نیا به شغل جدیدی که این روزها در ایران مُد شده، پرداخت: 

زندگی با سگ‌ها! سبک زندگی جدیدی که خیلی‌ها به تقلید از زندگی اروپاییان و پز اجتماعی در برابر دوست و فامیل آن را انتخاب کرده‌ و البته حسابی هم گرفتار شده‌اند. از هزینه‌های مراقبت بهداشتی و خورد و خوراک این زبان‌بسته‌ها که بگذریم گردش و تفریح این سگ‌ها هم امروز برای صاحبان‌شان حسابی درد سر‌ساز شده است به‌طوری‌که خیلی اوقات ترجیح می‌دهند فردی را برای انجام این کار استخدام ‌ و بابتش هم هزینه‌های هنگفتی را پرداخت کنند.

دنیا، یک سگ کوچک از نژاد پامرانین دارد، اما به قول خودش در طول 24ساعت شبانه‌روز نمی‌تواند آن‌طور که باید از سگش مراقبت کند: «صبح‌ها ساعت6 از خانه بیرون می‌زنم و ساعت 8شب به خانه می‌رسم. در 4ساعت باقیمانده مجبورم کارهای منزل را انجام دهم و فرصتی برای رسیدگی به لاکی ندارم. به‌خاطر همین مجبورم از داگ واکر‌ها کمک بگیرم.»

او قبل از اینکه ازداگ واکرها برای این کار کمک بگیرد سری به پانسیون‌های نگهداری از سگ‌ها زده‌، اما قیمت‌های بالا پشیمانش کرده است: «پانسیون‌ها صرفا 8ساعت در روز کار نگهداری از سگ‌ها را انجام می‌دهند که قیمت‌های‌شان از 200هزارتومان تا 600هزار تومان متغیر است؛ این در حالی است که ۸ساعت برای من که یک کارمند هستم از لحاظ زمانی کافی و از لحاظ قیمتی ممکن نیست!»

داگ واکری؛ شغلی که دنیا از آن صحبت می‌کند این روزها طرفدارهای زیادی دارد، چراکه درآمدش در کنار زمان اندک کار، حسابی برای‌شان جذاب است. البته انجام این شغل شرط و شروطی هم دارد که مهم‌ترینش حسن رفتار با حیوانات و دوستی با آنهاست. برای گفت‌وگو با این افراد به یکی از بوستان‌های تهران سر زدیم.

درآمد میلیونی از سگ‌گردانی

تیپ و ظاهرش مرتب و منظم است. قلاده چارلی (سگی از نژاد شیتزو) را به‌دست گرفته و ‌ او را در بوستانک محله می‌چرخاند. با اینکه قد و قواره بزرگی ندارد، اما اغلب مردم و بچه‌ها از چارلی می‌ترسند، به‌خاطر همین سعی می‌کند کمتر در میان جمع حاضر شود. به بهانه نزدیکی با سگی که به همراه دارد با او گپ و گفت می‌کنم و مشخص می‌شود او صاحب چارلی نیست؛ فقط یک «داگ واکر» است. البته این اسم پرطمطراق خارجی‌ها برای افرادی مانند پیمان است. ایرانی‌ها به او و همکارانش سگ‌گردان می‌گویند: «2 سال پیش در بخش خدمات یک شرکت کامپیوتری کار می‌کردم. حقوق پایه‌ام حقوق وزارت کاری بود. هیچ مزایای دیگری هم نداشت. ساعات کار گاهی تا 12ساعت در روز هم طول می‌کشید و این رسما باعث می‌شد تمام روزم از دست برود. یک روز به پیشنهاد عموی یکی از همکارانم که مسافر خارج از کشور بود و خبر داشت خانه مجردی دارم و تنها زندگی می‌کنم قرار شد یک هفته مسئولیت نگهداری سگش را قبول کنم. ابتدا این پیشنهاد را آن زمان به‌خاطر رودربایستی قبول کردم، اما وقتی رقم پیشنهادی برای نگهداری از سگ را متوجه شدم با انگیزه بیشتری این کار را قبول کردم؛ به ازای 2هفته 15میلیون تومان! تنها مسئله‌ای که برای صاحب سگ مهم بود امنیت جا و اطمینان از غذای او بود که به نحو احسن انجامش دادم.» بعد از این قصه مزه مراقبت گران از سگ حسابی زیر زبان پیمان رفت به‌طوری‌که به‌گفته خودش دیگر بی‌خیال شغلش شد و از آن تاریخ یک داگ واکر حرفه‌ای شده است. او حالا روزی یک ساعت چارلی را برای گردش و تفریح بیرون می‌آورد و به ازای هر ساعت 300هزار تومان دریافت می‌کند؛ ماهی 7میلیون‌و200هزار تومان به غیر از جمعه‌ها که تعطیل است. آن‌هم فقط در ازای نگهداری از یک سگ: «کارم را دوست دارم. هم فال است هم تماشا. هر ‌ماه مسئولیت گردش و تفریح روزانه 3سگ را برعهده دارم.»

دانشجو هستم

بنی هم سگی از نژاد مالیتز است. ‌تر و تمیز و آراسته با کفش‌ها و لباس‌هایی که حاکی از شرایط زندگی او در یک خانواده متمول است. اما کسی که قلاده او را به‌دست گرفته و در بوستان مشغول همراهی او در قدم زدن است پسرکی ساده پوش است که خود را سعید معرفی می‌کند. اطلاعات زیادی درباره سگ‌ها ندارد و می‌گوید: «صاحب این سگ یک مرد جوان است که به‌خاطر شرایط شغلی و ماموریت‌های مداومش فرصت به گردش‌ بردن او را ندارد. من فقط روزی یک ساعت هر روز صبح بنی را برای تفریح، بازی و البته دستشویی کردن به پارک می‌آورم.» سعید دانشجوست و چون پیدا کردن شغل پاره وقت برای او سخت است تن به این کار داده است: «نسبت به ساعت کاری که دارد درآمدم بد نیست، اما هنوز نتوانسته‌ام آنطور که باید با سگ‌ها ارتباط برقرار کنم.»

انگل‌پراکنی در معابر و بوستان‌های شهری

همین‌طور که با ما مشغول گپ و گفت است بنی هم در گوشه و کنار پارک می‌چرخد ضمن اینکه از فرصت استفاده و در فضای باز بوستان دستشویی می‌کند؛ رفتاری که دیدنش خانواده‌های دیگر را آزرده‌خاطر می‌سازد؛ چرا که معتقدند سگ‌گردان‌ها بی‌محابا سگ‌های خود را در فضای بوستان‌ها و پیاده‌راه‌ها رها می‌کنند و باعث آلودگی فضای تفریح بچه‌ها و سلامت خانواده‌ها می‌شوند. یکی از شهروندانی که این صحنه را می‌بیند، می‌گوید:«متأسفانه عده‌ای با گرداندن سگ‌های خود در فضای شهری، به‌خصوص بوستان‌ها، موجب انگل‌پراکنی در شهر می‌شوند.» به‌گفته این شهروند، متأسفانه در کشور ما هیچ قانونی برای سگ‌گردانی در معابر عمومی وجود ندارد و همین مسئله باعث شده تا صاحبان سگ‌ها الزامی برای جمع‌آوری مدفوع رهاشده سگ خود در خیابان و بوستان‌های شهر  نداشته باشند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی این‌طور نیست و قانونی برای محدود کردن این رفتارها وجود دارد.

قانونگذار وارد شود

با توجه به اینکه ژیاردیا، لارو مهاجر پوستی، اکینوکوکوس و اشریشیاکلی تنها چند نمونه از بیماری‌های باکتریایی بسیار خطرناک هستند که از طریق مدفوع سگ‌ها به انسان منتقل می‌شود باید به نگرانی مردم درباره رهاسازی مدفوع سگ‌ها در معابر شهری و محل زندگی انسان‌ها حق داد و به فکر چاره‌ای برای حل این مشکل بود.

نگهداری از سگ و سبک زندگی جدیدی که عده‌ای از روی چشم‌وهم‌چشمی دنبال ترویج آن در شهرها هستند موجب تولید مشاغل کاذب و درآمدهای ناشی از آن شده‌ است، علاوه بر این نه‌تنها چالش‌های اقتصادی و اجتماعی را پیش روی این افراد قرار داده که موجب نگرانی‌هایی برای به خطر انداختن بهداشت و سلامت افراد جامعه شده است؛ موضوعی که مدت‌هاست زنگ خطر آن در جوامع شهری به‌صدا درآمده و نیازمند توجه قانونگذاران است.

دیگر خبرها

  • گزارش روزنامه شهرداری تهران درباره یک شغل جدید با عنوان «یک زندگی سگی»!
  • تقسیم عشق در زندگی زوج مبتلا به «ای‌ال‌اس»/بیماری جزیی از زندگیست
  • دو متهم به قتل وکیل بابلی دستگیر شدند
  • دستگیری ۲ متهم به قتل در آمل
  • دو متهم به قتل، در آمل دستگیر و به زندان معرفی شدند
  • متهمان به قتل در آمل دستگیر شدند
  • مرد نقاش، راز آتش زدن همسر و فرزندش را فاش کرد
  • دستگیری دو متهم به قتل در آمل
  • ۲ متهم به قتل در آمل دستگیر و به زندان معرفی شدند
  • درخواست دیه اولیای دم از قاتل مجنون