Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-03@16:05:30 GMT

شیخ عباس در «نفس المهموم» قلم‌گردانی نمی‌کند

تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۳۲۴۸۴

شیخ عباس در «نفس المهموم» قلم‌گردانی نمی‌کند

به گزارش خبرگزاری مهر، اولین نشست از سلسله نشست‌های «تکیه کتاب» با عنوان «نفس المهموم و تأثیر آن در ادبیات عاشورایی امروز» شنبه هشتم مرداد ماه همزمان با اول محرم الحرام با حضور محمد اسفندیاری و سعید طاووسی مسرور در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمد اسفندیاری به زمینه و زمانه‌ای که کتاب «نفس المهموم» اثر شیخ عباس قمی در آن نوشته شده است اشاره کرد و گفت: اگر شیخ عباس قمی در دوران کنونی زندگی می‌کرد این کتاب را به گونه‌ای دیگر می‌نوشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ما چهار نوع عاشورا داریم؛ عاشورای واقع در کربلای ۶۱، عاشورای تا عصر صفویه، عاشورای پس از صفویه تا پیش از مشروطه و عاشورای مشروطه تا امروز. از میان آنها، کتاب‌های عاشورایی تا عصر صفویه و عاشورایی پس از صفویه تا پیش از مشروطه بسیار اساطیری هستند. اما برای عاشورایی مشروطه تاکنون سعی شده اسطوره‌زدایی شود. بسیاری از اسطوره‌ها از زمان واقعه عاشورا زنده شده‌اند. به تعبیر دکتر علی شریعتی در دوران پیش از صفوی وقتی شیعه نام حضرت محمد (ص) را می‌شنید حق داشت بگوید کدام محمد و پس از صفوی وقتی نام حسین را می‌شنود حق دارد بپرسد کدام حسین؟

اسفندیاری بیان کرد: کتاب «نفس المهموم» تقریباً در دوره و فضای پیش از مشروطه نوشته شده و اسطوره در آن گاهی واقعی‌تر از خود واقعیت است. ما در کتاب‌های تاریخی با دو نوع امام حسین (ع) مواجه هستیم؛ امامی که اسوه است و تاریخ طبری به ما معرفی کرده است و دیگری امامی که ملأ حسینی واعظ کاشفی، فاضل دربندی و شریف کاشانی به ما معرفی کرده است.

کتاب «نفس المهموم» پر از اطلاعات است

وی با تاکید بر اینکه اگر بخواهیم کتاب «نفس المهموم» را بررسی کنیم باید بدانیم در چه زمان و فضایی نوشته شده، گفت: اگر چه شیخ عباس قمی به دوره پس از مشروطه تعلق دارد اما وارث گفتمان عاشورایی پیش از مشروطه است. به این کتاب می‌توان نقدهای زیادی وارد کرد و نقد آن بسیار ساده است. کسانی که ناقد جدی شیخ عباس قمی هستند اگر در زمانه او کتاب می‌نوشتند مانند کتاب «نفس المهموم» تألیف می‌کردند. شیخ عباس قمی با منابع، بسیار آشنا بود و در این کتاب از منابع زیادی استفاده کرده است. با این وجود کتاب توصیفی است و خبری از تحلیل در آن نیست. شاید به این دلیل که در دوره شیخ عباس قمی و قبل از آن تحلیل وارد مباحث عاشورایی نشده بود. اما او به یک لحاظ فضل تقدم و تقدم فضل بر دیگر مقتل‌نویسان دارد و مقتل‌نویسان دیگر بر خوانِ کتاب او نشستند و از کتاب او استفاده کردند.

این نویسنده عنوان کرد: کتاب «نفس المهموم» آخرین کتاب کلاسیک عاشورایی است و عاشورانگاری کلاسیک و سنتی با این کتاب به پایان می‌رسد و وارد عاشورانگاری مدرن می‌شویم. این کتاب، خوشخوان است و از حدود صد سال پیش تاکنون ابوالحسن شعرانی، میرزا محمدباقر کمره‌ای و علی نظری منفرد آن را ترجمه کرده‌اند. کتاب «نفس المهموم» ارزنده، آموزنده، مهم و مفید است و می‌توانیم از آن استفاده‌های زیادی کنیم چرا که شیخ عباس قمی، ذهنیت ایدئولوژیک نداشت. ابوالحسن شعرانی و میرزا محمد باقر کمره‌ای شخصیت‌های مهمی هستند و به سمت این کتاب رفتند.

این عاشورا پژوه با بیان این‌که محاسن کتاب فراوان است، گفت: بنده خودم کلمه به کلمه کتاب را به دقت خواندم و استفاده زیادی از محتوای آن کردم؛ هنگام خواندن کتاب، چکیده آن را به صورت فهرست‌وار در ۹ صفحه نوشتم. این کتاب بر خلاف کتاب‌های امروز که انشا می‌نویسند و اطلاعات قطره چکانی می‌دهند، پر از اطلاعات است و دامن دامن مطلب به ما می‌دهد. قمی در این کتاب قلم‌گردانی نمی‌کند.

اسفندیاری همچنین بیان کرد: نقد این کتاب کار آسانی است و هیچ کس نمی‌تواند بر خود غِره شود که می‌تواند به سادگی به کتاب نقد کند اما باید با تسامح با کتاب برخورد کنیم چرا که نمی‌توان با عینک و نگاه امروز به کتاب و مسائل گذشته نگاه کرد. ضمن پاسداشت مقام شیخ عباس قمی و فضایلی که داشت اگر من امروز بخواهم کتاب «نفس المهموم» را بنویسم بسیاری از اخبار را در آن بازگو نمی‌کردم؛ مطالبی در کتاب است که برای خواننده امروز ثقیل الهضم است و خواننده آن‌ها را نمی‌پذیرد. در منابع کهن شیعه و سنی به کرات آمده که بعد از شهادت امام حسین (ع) در نظام آفرینش دگرگونی‌هایی همچون تاریک شدن هوا، ظاهر شدن ستارگان و… رخ داده است؛ تحقیقات کلان و طولانی‌مدت باید درباره این موضوع از سوی محققان انجام شود و در این زمینه باید از اخترشناسان کمک بگیرند.

محمد اسفندیاری در پایان گفت: برای فهم یک روایت مجهول از غیرمجهول ملاک‌هایی وجود دارد؛ زمانی که واقعه‌ای مهم رخ می‌دهد اما راویان آن محدود باشد آن روایت مجهول است. تنوع راویان مهم‌تر از تعدد راویان است. یکی از مشکلات ما مساله گریزی است در صورتی که ما از مسائل حساس و نفس‌گیر فرار می‌کنیم.

کتاب «نفس المهموم» مخاطب خاص و عام را با خود همراه می‌کند

سعید طاووسی مسرور از دیگر سخنرانان این نشست گفت: شیخ عباس قمی از شاگردان میرزاحسین نوری از پیشگامان اصلاح کتاب‌های مقاتل است. شهید مرتضی مطهری در کتاب «حماسه حسینی» این کتاب را ستایش و از تعبیر «شاید مانند این کتاب در دنیا نباشد» استفاده می‌کند. میرزاحسین نوری یک کار سلبی ایجاد کرد اما شیخ عباس قمی یک کار ایجابی بنیاد نهاد. کتاب «نفس المهموم» در مقایسه با مقاتل دوره قاجاری مباحث اسطوره‌ای و گزافه‌گویی ندارد؛ این امر باعث ارزش، ماندگاری و اثرگذاری کتاب شده است و مخاطب خاص و عام را با خود همراه می‌کند. شیح عباس قمی گزینش خوبی از منابع انجام داده هر چند کتاب ایراداتی هم دارد. به کتاب جفاست که آن را از زمینه و زمانه آن جدا کنیم؛ کتاب تا به امروز اثر خود را گذاشته است و این را می‌توان از ترجمه‌ها و گزیده‌هایی که از آن منتشر شده، فهمید.

وی بیان کرد: موضوع امام حسین (ع) امر عظیمی است که استعداد نگاه اسطوره‌ای دارد و زمینه آن هم فراهم است. حتی در نخستین مقاتل مربوط به صده‌های اول هم چنین نگاهی هست. یعنی فقط مربوط به دوره پس از صفوی نیست. در روزگار کنونی امکانات متعددی همچون نرم افزارهای رؤیت هلال ماه، هواشناسی و… برای ارزیابی روایات تاریخی داریم که با استفاده از آنها پاسخ بسیاری از سوالات و مسائل داده می‌شود. کثرت روایت‌ها چیزی را ثابت نمی‌کند بلکه در مباحث عاشورایی باید بررسی‌های بیشتر و دقیق‌تری صورت بگیرد. یکی از اشکالات کتاب «نفس المهموم» این است که کتاب‌محور است و برخی شخصیت‌ها را بسیار ستایش کرده است اما وارد نقد آنها نمی‌شود و از آن عبور می‌کند؛ شاید در آن دوران سبک نگارش به این صورت بود. بنابراین کتاب با خودش گاهی تعارض پیدا می‌کند و گاهی هم نویسنده رویکرد کلامی به تاریخ دارد که در آن زمان چیز عجیبی نیست.

طاووسی مسرور در پایان گفت: مخاطب خاص و اهل فن به کتاب «نفس المهموم» مراجعه و از آن استفاده می‌کند اما به مخاطب عام پیشنهاد می‌کنم صرفاً به خواندن این کتاب اکتفا نکنند بلکه در کنار آن برخی از آثار جدید و تحلیل‌های مرتبط با موضوعات عاشورا را بخوانند.

کد خبر 5552132 فاطمه ترکاشوند

منبع: مهر

کلیدواژه: دکتر علی شریعتی شیخ عباس قمی عاشورا شریف کاشانی شیعه محمد اسفندیاری محرم 1401 نفس المهموم روایت محرم حسینیه مهر معرفی کتاب حسینیه مهر محرم 1401 نهاد کتابخانه های عمومی کشور کتاب و کتابخوانی معرفی نشریات رایزنی فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روایت محرم یازدهمین جشنواره بین المللی مد و لباس فجر عاشورا بازی های رایانه ای تازه های نشر پیش از مشروطه شیخ عباس قمی نفس المهموم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۳۲۴۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دعای خیر عباس‌میرزا در حق ناصرالدین‌شاه یک‌ساله: پنجاه سال خوشی‌ها ببیند

یکصد و بیست و هشت سال پیش در چنین روزی، ناصرالدین شاه قاجار در آستانه‌ی مراسم پنجاهمین سال تاج‌گذاری در سال ۱۲۷۵ خورشیدی (برابر با ۱۷ ذیقعده‌ی ۱۳۱۳ هجری قمری) به دست میرزا رضا کرمانی در حرم شاه عبدالعظیم در شهرری مضروب و مقتول شد. یادداشت زیر اشاره‌ای به دوران طفولیت او و دعای خیر پدربزرگش، عباس‌میرزا برای سلطنت پنجاه‌ساله او است.

آقا محمدخان، پادشاه بلاعقب قاجار، پیش از مرگ نابهنگام خود، برادرزاده‌اش باباخان یا همان فتحعلی‌شاه را به ولیعهدی انتخاب کرد. او در زمان حیاتش، علاوه بر تعیین ولیعهدِ خود، جانشین برادرزاده‌اش را هم برگزید؛ آقا محمدخان، دختر فتحعلی‏خان قاجار دولّو را که قبلا برای برادرزاده‏اش باباخان خواستگاری کرده بود، به عقد ازدواج وی درآورد. هدف آقا محمدخان از این وصلت ایجاد التیام میان دو تیره‌ی قاجارها، یعنی قوانلوها و دولوها بود. با این‌که فتحعلی‌شاه فرزندان زیادی داشت، لیکن پسر چهارم او، عباس‌میرزا را که حاصل همین وصلت بود بر فرزند ارشد او، محمدعلی میرزا دولتشاه، ترجیح داد و به ولیعهدی منصوب کرد. بدین‌ترتیب مطابق سنتی که آقامحمدخان بنیان نهاده بود، عباس‌میرزای جوان، به عنوان ولیعهد بر حکومت آذربایجان منصوب شد و همراه میرزا عیسی قائم‌مقام فراهانی (مشهور به قائم‌مقام اول) راهی دارالسلطنه‌ی تبریز شد. زندگی کوتاه اما پر فراز و نشیب عباس‌میرزا عمدتا در جنگ‌های طولانی با روسیه‌ی تزاری و تثبیت مرزها در خراسان بزرگ سپری شد. او که از نوجوانی گرفتار بیماری بود، همواره نگران این موضوع بود که مرگ زودهنگامش (پیش از درگذشت فتحعلی‌شاه) موجب خروج سلطنت از خاندان او وراثت سایر فرزندان شاه شود از این رو در مکاتبات متعدد به خصوص در نامه‌هایی که در سال پایانی عمرش برای شاه یا فرزندش محمدمیرزا نوشته، از این موضوع سخن گفته و فتحعلی‌شاه هم در پاسخ به او اطمینان داده که ولیعهدی از خاندان او خارج نخواهد شد. اما در این میان، چند نامه‌ی غیر رسمی از او به‌جامانده که خطاب به عروس ارشدش (مهدعلیای آینده و مادر ناصرالدین‌شاه) نوشته است. او در این نامه‌ها ضمن احوال‌پرسی‌های رایج، در حق «نور چشم» و نوه‌اش ناصرالدین میرزا دعا کرده که پنجاه سال سلطنت کند!

او در دستخطی به ملکه جهان مادر ناصرالدین‌شاه (مهدعلیا) چنین می‌نویسد: «نور چشم عزیزم ملکه جهان گلین خانم کاغذ شما رسید. از سلامت شما خوشوقت شدم. از نور چشمی ناصرالدین‌میرزا نوشته بودید ملاحظه شد خداوند نگاه‌دار او باد امیدوارم با عزت و شوکت زندگی کند. سادات را محترم بشمارد، رعیت را احترام کند حقوق و خدمات همه نوکران را منظور داشته باشد. به محمدمیرزا هم آنچه نوشته بودم نکند در دنیا گرفتار، آخرت هم نخواهد داشت... زیاده فرمایشی نیست. والسلام.» (ثبت به شماره ۲۹۶ - ۱/۷۲۴/۱ - کتابخانه ملی ایران)

عباس‌میرزا در دستخط دیگری که از مشهد برای مهدعلیا فرستاده، ضمن احوال‌پرسی، دعا می‌کند که ناصرالدین‌میرزای یک‌ساله (در زمان نگارش نامه) پنجاه سال سلطنت کند: «در خراسان تحت قبه حضرت امام ثامن ضامن علیه‌الصلوت والسّلام که دعا مستجاب است دعا می‌کنم خیرها و خوشی‌ها و کامرانی‌ها کند و از پدرش پنجاه سال خوشوقتی‌ها ببیند با نصرت و عزت؛ به شرط آن‌که تمام وصایای مرا رفتار کند...». (لاچینی، ابوالقاسم (۱۳۲۶): احوالات و دستخط‌های عباس‌ میرزا قاجار نایب‌السلطنه، تهران، بنگاه مطبوعاتی افشاری صص ۵۵-۵۶)

او در دستخط دیگری به محمدمیرزا که در همین ایام نوشته، مجددا همین عبارت‌ها را تکرار می‌کند: «در آستان حضرت رضا صلوت‌الله علیه استدعا کردم که دومرتبه آن‌جا شرفیاب شوم و مسئلت عزت و بقای شما و اولاد شما را کرده‌ام... این‌دفعه دعا می‌کنم که سال‌ها شما راحت و با عزت و ناصرالدین‌میرزا در سایه شما سلامت بوده، پنجاه سال بعد از شما خوشی‌ها بیند...». (لاچینی، ص ۵۷)

درواقع منظور عباس میرزا از عبارت «پنجاه سال بعد از شما خوشی‌ها بیند» جانشینی ناصرالدین میرزا به جای پدرش در مقام سلطنت است و همان‌طور که او خواسته بود، شاه آینده، نیم قرن بر تخت سلطنت نشست و نهایتا مصادف با جشن پنجاه‌سالگی سلطنتش به ضرب گلوله‌ی میرزارضا کرمانی جان باخت.

۲۵۹57

*پژوهشگر تاریخ

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901708

دیگر خبرها

  • عباس‌زاده مقابل پرسپولیس فیکس می‌شود
  • اعلام خبر شناسایی پیکر شهید عباس رمضانی
  • تولید 90 تن گوشت مرغ در عباس آباد
  • عباس زاده با شعار معروف روی دوش هواداران نساجی!
  • پیکر شهید عباس رمضانی پس از ۳۸ سال شناسایی شد
  • دعای خیر عباس‌میرزا در حق ناصرالدین‌شاه یک‌ساله: پنجاه سال خوشی‌ها ببیند
  • حال و هوای مرقد مطهر حضرت عباس(ع) در کربلا
  • چهار هزار میلیارد ریال صرف احداث طرح های جمع آوری آبهای سطحی و ساماندهی آبگرفتگی معابر کرج شده است.
  • چالشی به نام بازار گردانی
  • اتصال خط ۵۰۰ مخزن عباس آباد به خط اصلی آبرسانی منطقه ۹ پله ارومیه