نقاش روانی که سوژههای نقاشیاش را کشت/ این یک ماجرای واقعی است!
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۳۹۶۴۸
حامد شایسته کارگردان فیلم ویدئویی «کوبیسم» در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره عرضه اینترنتی این فیلم توضیح داد: واقعیت این است که از زمان فراگیر شدن استفاده از پلتفرمها دیگر شاهد استقبال سابق از سینماها نیستیم و به نظر همه چیز دارد شکل مجازی بهخود میگیرد. این مسئله محدود به کشور ما هم نیست و در همه جای دنیا میتوان نشانههای آن را دید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: از نظر شرایط اقتصادی هم واقعاً هزینه سینما رفتن برای مردم سنگین شده است. البته در همین شرایط هم خیلی از دوستان همچنان سنتی فکر میکنند و اکران در سینما را معتبرتر میدانند اما از زمانی که تکنولوژی پیشرفت کرده، شرایط عوض شده است. شما در خارج از کشور هم شاهد هستید که کیفیت سریالها بسیار بیشتر از فیلمهای سینمایی شده است و معتقدم ما هم باید با این موج همراه شویم.
این کارگردان با تأکید بر اینکه انتخاب عرضه اینترنتی فیلمش کاملاً خودخواسته بوده است، افزود: در سینمای بدنه، معضلات بسیاری برای من بهعنوان یک کارگردان جوان وجود دارد، هم از نظر اخذ مجوز و هم از این منظر که میگویند شما حتماً باید تهیهکنندهای داشته باشید که تجربه سینمایی داشته باشد و طبیعتاً آنها هم هزینههای بالایی برای اخذ مجوز میگیرند. اینها معضلاتی است که پیش روی هر کارگردان جوانی وجود دارد. اگر به فیلمسازان جوان اعتماد بیشتری شود و آنها به میدان راه دهند، به نظرم اوضاع سینمای بدنه بسیار بهتر خواهد شد.
وی با اشاره به اینکه «کوبیسم» به رغم صدور پروانه نمایش ویدئویی برای آن میتوانست در گروه «هنروتجربه» اکران شود، گفت: هیچ حمایتی در این زمینه هم از آثار نمیشود و سیاستگذاری این گروه سینمایی هم بهصورتی شده بود که فیلمها در آن پذیرفته نمیشدند. حتی فیلمهایی که در کشورهای مختلف جایزه گرفته بودند، از سوی این گروه سینمایی رد میشد. وقتی فیلم من در خیلی از کشورها جایزه میگیرد اما در خانه خودم، در کشورم به آن فرصت اکران نمیدهند، چه باید بکنم؟ طبیعتاً در این شرایط هم من و هم هر کارگردان جوان دیگری، از پرده سینما زده میشود و عطای آن را به لقایش میبخشد و سراغ پلتفرمهای آنلاین میرود.
کارگردان «کوبیسم» درباره داستان این فیلم هم توضیح داد: فیلم داستان زندگی نقاش معروفی به نام «فریدا» است که بسیاری او را میشناسند. این نقاش خانم زندگی متفاوتی داشته است و ما داستان آن را در مرزوبوم خودمان روایت کردهایم. این نقش هرچقدر در طول زندگی عذاب کشیده آن را در نقاشیهای خود منعکس کرده است و وقتی از روی سوژههایش نقاشی میکشد، آنها را میکشد. او سرانجام به یک پوچ گرایی میرسد و در آخرین اثر خود تصویر خود را میکشد و بعد از آن خودش را مقابل خبرنگاران میکشد.
وی با اشاره به اینکه داستان این فیلم برمبنای یک زندگی واقعی روایت شده است، مطرح کرد: این هنرمند بهواسطه معضلاتی که از کودکی با آن مواجه بوده، دچار بیماری روانی شده است. نگاه ما در این فیلم یک نگاه جدید به یک نقاش معروف به نام «فریدا» است. البته در روایت ما نقاش موردنظر یک مرد است. بهرغم آنکه علاقه داشتیم این نقاش یک زن باشد، به دلایلی که مربوط به محدودیتهای جامعه میشود، مجبور شدیم این کاراکتر را تبدیل به یک مرد کنیم و از بازیگر آقا برای آن استفاده کنیم.
کد خبر 5552299 زهرا منصوریمنبع: مهر
کلیدواژه: فیلم کوبیسم حامد شایسته نقاشی اکران آنلاین محرم 1401 حبیب الله صادقی تئاتر ایران شبکه پنج سیما روایت محرم برنامه تلویزیونی موسیقی ایرانی درگذشت چهره ها عاشورا تماشاخانه ایرانشهر موزه هنرهای معاصر تهران کارگردان تئاتر حسینیه مهر خانه هنرمندان ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۳۹۶۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رازهای نقاشی مرگ سقراط
افلاطون در رساله فایدون واپسین لحظات زندگی سقراط فیلسوف بزرگ یونان باستان را چنین روایت میکند: پس از خطابه دفاعیه علیه محکمهای که خواستار مجازات مرگ برای او شده بود به شاگردانش میگوید: نگران من نباشید، شما فقط جسم منرا در خاک خواهید گذاشت. سپس در میان اشک و غوغای یاران و حتی اندوه زندانبان جام شوکران را از شاگردش کریتو گرفته و مینوشد. مایع زهرآگین بهسرعت بدنش را سست کرده، چشمانش بیحرکت مانده و او مرگ را پذیرا میشود، تا درسی برای زندگی دیگران باشد.
به گزارش ایرنا، پرسشهای سیاسی و فلسفی سقراط شهروندان آتن را به تردید در حقیقت خدایان پانتئون و اصالت ارزشها در اخلاق یونانیان فرامیخواند. او بخاطر این پنداشتها به ناباوری نسبت به خدایان و فاسد کردن جوانان متهم شد که مجازاتش مرگ بود؛ مطابق رسم زمانه با نوشیدن جامزهر. سقراط بیمناقشه حکم قضات را پذیرفت و حتی شاگردانی را که وی را به نوشتن تقاضای عفو و یا فرار از آتن تشویق میکردند، بهشدت سرزنش کرد. صحنه واپسین دم حیات او تا لحظه نوشیدن جام شوکران، بارها توسط هنرمندان مختلف به تصویر کشیده شده که یادمانیترین آنها اثر چشمگیر نقاش نئوکلاسیک فرانسوی ژاک لوئی داوید است باعنوان مرگ سقراط (La Mort de Socrate) که حالا در موزه متروپلیتن نیویورک نگهداری میشود.
داوید این نقاشی ۱۳۰ در ۱۹۶ سانتیمتری را بدون التزام دقیق به روایت افلاطون و برمبنای نگاهی ستایشآمیز به سقراط برای پذیرش شجاعانه مرگ خلق کرد تا تصویری حماسی از عزت و کرامت باشد. در مرکز صحنه سقراط با ردای سفید و در هیبتی قهرمانانه روی تخت نشسته با قامتی استوار دست راستش را برای گرفتن جام سرخ شوکران دراز کرده است. او با دست چپ به بالا اشاره میکند؛ به آسمان و جهان پس از مرگ. بدینسان در آخرین دقایق عمر نیز از موعظه و خطابه باز نمیایستد؛ ترجیح میدهد بمیرد، اما از باورها و تعالیم خود دست نکشد. این آخرین درس اوست برای شاگردانی که پیرامون وی در اندوه و اضطراب بسر میبرند.
افلاطون، شاخصترین آنها، غمزده و سر در گریبان، جلوی تخت نشسته و پشتبه صحنه وقوع تراژدی را انتظار میکشد. مرد جوانی که فنجان شوکران را بسوی سقراط گرفته، از شدت تأثر روی برگردانده تا شاهد نوشیدن زهر توسط فیلسوف نباشد. مرد دیگری دست روی زانوی او گذاشته تا شاید وی را از اینکار منصرف سازد. دیگرانی که تاب دیدن صحنه را ندارند، در عمق دالانی درحال دور شدن هستند. مضمون اصلی صحنهپردازی، تمجید از رویکرد فیلسوف به مرگ است و ابراز همبستگی با او که مرگ را نه پایان هستی، بلکه سویه دیگری از زندگی میپندارد.
ژاک لوئی داوید نقاش برتر زمانه خویش بود و در آثار تماشاییاش روایتهای تاریخی را با فلسفه روشنگری در میآمیخت تا متفکرانهترین نمونههای نقاشی آکادمیک را پدید آورد. زبان تصویری او فاخر متناسب با علائق طبقه اشراف فرانسه بود، لیکن برای قاطبه مردم نیز قابل فهم و عمیقاً الهامبخش بود. شاگردان وی، بعدها از سبک کلاسیک و روایتهای سخت و محکم آن فاصله گرفته به سوی امواج پرشور هنر رمانتیک رفتند. آثار او طلایهدار تمدن مدرن بودند، آکنده از بشارتهای اخلاقی و روح انقلابی. در فرانسه او نقاش محبوب سه رژیم پیاپی بود؛ ابتدا در دربار لوئی شانزدهم سپس در عصر انقلاب و نهایتاً در دوره امپراطوری ناپلئون بناپارت. هر سه رژیم از آثار تاثیرگزار وی برای تبلیغ مشروعیت و اقتدار خویش بهره میگرفتند، اما در نهایت به اتهام خیانت به زندان انداخته شد.
نقاشی مرگ سقراط دو سال قبل از انقلاب کبیر فرانسه خلق شد و القاگر حس مقاومت در برابر بیعدالتی، پیامآور روشنگری و فداکاری قهرمانانه بود. داوید در روند انقلاب فعالانه شرکت داشت و تصاویری از نمادهای شجاعت و ایثار خلق کرد. او سالهای پایانی عمرش را در بیماری و تبعید گذراند. وساطتها برای بازگشت او به فرانسه بهثمر ننشست تا اینکه در ۱۸۲۵ در بروکسل از دنیا رفت. در ۲۰۰مین سالگرد انقلاب (۱۹۸۹) دولت فرانسه تلاش کرد بقایای داوید را به کشورش بازگرداند، اما دولت بلژیک با این استدلال که قبر او بنایی تاریخی است، از اینکار امتناع ورزید.