Web Analytics Made Easy - Statcounter

اقدامات بانک مرکزی آمریکا برای کنترل تورم بر اساس یک منطق ناقص بوده و اقدامات دولت این کشور هم در حال پیچیده‌تر کردن اوضاع است.

به گزارش ایران اکونومیست به نقل از راشاتودی، بردلی بلنکن‌شپ، ستون نویس، خبرنگار و کارشناس سیاسی آمریکایی می‌گوید: اقتصاد آمریکا در سه ماهه دوم سال جاری رشد منفی 0.9 درصدی را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به ثبت رسید و از آنجا که این دومین دوره سه ماهه بود که شاهد رشد منفی اقتصاد آمریکا هستیم، اوضاع اقتصادی آمریکا بر اساس تعریف رکود در لغت‌نامه انگلیسی آکسفورد دچار این پدیده اقتصادی شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در واکنش به این اتفاقات نگران‌کننده کاخ سفید تلاش کرده تا نگرانی‌ها را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کم اهمیت جلوه داده و مدعی شده است که کاهش رشد اقتصادی آمریکا غیرمنتظره نبود و به خاطر اقدامات بانک مرکزی این کشور در بالا بردن نرخ بهره اتفاق افتاده است.

بلنکن شپ در یادداشت خود گفته که اما اشتباه نکنید، اوضاع اقتصادی آمریکا واقعا نگران‌کننده است؛ چراکه حتی اگر رکود پیش آمده به صورت مصنوعی و ناشی از اقدامات بانک مرکزی این کشور باشد، باز هم رکود اتفاق افتاده است و این مسئله نه‌تنها یک خطر جدی و واقعی است، بلکه اقدامات بانک مرکزی آمریکا نیز در بهترین شرایط ناقص و منسوخ به نظر می‌رسد.

وی می‌گوید: نخست آنکه ما باید متوجه شویم چرا بانک مرکزی آمریکا در حال بالا بردن نرخ بهره است. به طور ساده این اقدام با هدف کنترل تورم انجام شده چراکه تورم در آمریکا به بالاترین میزان در حدود 40 سال گذشته رسیده است.

بانک مرکزی آمریکا از این جهت به سمت بالا بردن نرخ بهره رفته که این کار هزینه دریافت وام برای مردم و شرکت‌ها را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ افزایش می‌دهد و این بانک معتقد است که افزایش بهره باعث می‌شود که هزینه‌کرد مردم پایین آمده، تورم کم شود و نهایتا فضای اقتصاد این کشور از التهاب بیفتد.

این کارشناس آمریکایی معتقد است؛ اما این نگاه واقعا مشکل داشته و درست نیست. بانک مرکزی آمریکا بر این باور است که افزایش هزینه‌کرد از سوی مردم ناشی از افزایش حقوق‌ها و افزایش تقاضا در پساکرونا در حال بالا بردن تورم در این کشور است. اما در واقعیت هیچ‌کدام از این استدلال‌ها درست نیست. در حقیقت میزان حقوق کارمندان در آمریکا کاهش یافته و تقاضا در این کشور هم فقط در حال نزدیک شدن به دوران پیش از کروناست و احتمالا بسیاری از بخش‌های اقتصاد آمریکا نخواهند توانست پس از خسارات وارد شده ناشی از تبعات شیوع ویروس کرونا، کمر را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ست کند.

بلنکن‌شپ معتقد است؛ برخلاف تصور اما شرکت‌های آمریکایی در حال سود بردن از بحران بالا بودن قیمت‌ها هستند. در واقع رقابت‌ کم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یکی از اصلی‌ترین دلایل بالا رفتن تورم در آمریکاست. این مسئله در حوزه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انرژی این کشور به طور کامل مشهود است به طوری که شرکت‌هایی نظیر بریتیش پترولیوم، اکسان‌موبیل، شورون و شل به خاطر بالا رفتن قیمت بنزین و دیگر مشتقات نفتی در آمریکا سود بسیار خوبی را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کسب کرده‌اند.

یکی دیگر از مواردی که روی تورم اثر گذاشته این است که شیوع ویروس کرونا واقعا تمام نشده است و افزایش مبتلایان به سویه‌های جدید اومیکرون باعث شده تا بخش قابل توجهی از نیروی کار در آمریکا از مدار تولید خارج شود. این موج‌های شیوع پیاپی یکی از اصلی‌ترین دلایل اخلال در چرخه تامین کالا در آمریکا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بوده است.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

بلنکن‌شپ همچنین می‌گوید که یکی دیگر از عوامل اثرگذار هم تغییرات آب و هوایی است. تمام صنایع ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در سراسر جهان در حال تجربه کردن تبعات تغییرات آب و هوایی است و در سال گذشته تمام صنایع از جمله صنعت تولید الوار،‌ تراشه‌های الکترونیکی و تولید مواد غذایی اساسی تحت تأثیر حوادث طبیعی قرار داشتند. پیش‌بینی می‌شود با توجه به آنکه شرایط مربوط به تغییرات آب و هوایی در حال بدتر شدن است، اوضاع صنایع نیز بهبود پیدا نکند.

وی معتقد است در عین حال اقدامات کاخ سفید برای جلوگیری از تغییرات آب و هوایی نیز آنقدر کافی نبوده که بتواند این مشکل را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ حل کند. بدون ارائه جایگزین کافی پایین آوردن سرمایه‌گذاری در پروژه‌های جدید نفتی و گازی فقط در حال بالا بردن قیمت حامل‌های انرژی است و سود سرشاری را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برای شرکت‌های نفتی و گازی در بر داشته است.

بنابراین در آمریکا به جای آنکه کنگره به سمت تصویب قوانین و ارائه برخی طرح‌ها برای پایان دادن به شیوع ویروس کرونا و حل مشکلات تغییرات آب و هوایی در کنار شکستن انحصار در بازار آمریکا باشد، بانک مرکزی این کشور در تلاش است تا موضوع افزایش مصرف مردم را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تحت کنترل قرار دهد، اما واقعیت این است که مردم هزینه‌کرد خود را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ افزایش نداده‌اند و فقط در حال پرداخت پول بیشتر برای همان چیزهایی هستند که قبلا با پول کمتری می‌خریدند.

مسئله نگران‌کننده‌تر درباره چشم‌انداز کنونی اقتصاد آمریکا این است که در طول دهه‌های گذشته اتفاق مشابهی در این کشور نیفتاده تا بتواند مسیری برای برون رفت از بحران را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ نشان دهد.

در اواخر دهه 1970 میلادی و در طول سال‌های دهه 1980، زمانی که جهان در حال دست و پنجه نرم کردن با بحران مشابه ترکیب شدن رکود با تورم بالا موسوم به "رکود تورمی" بود، جهانی شدن یا به عبارت دیگر ادغام اقتصادها در جهان باعث شد تا بازارهای جدیدی در برابر شرکت‌های بزرگ آمریکایی ایجاد شده و شاهد رشد اقتصادی در آمریکا باشیم.

احتمالا هیچ چیز در شرایط کنونی بااهمیت‌تر از عادی شدن روابط تجاری بین آمریکا و چین و اصلاح برخی سیاست‌ها در چین نخواهد بود، اما ادامه تنش و جنگ تجاری بین آمریکا و چین که در جریان است و تلاش آمریکا برای جدا کردن اقتصادهای غربی از چین در حال هدایت کردن اقتصاد  جهانی به سمت رشد پایین‌ است.

بلکن‌شپ معتقد است این گونه اقدامات ضد جهانی شدن است و من معتقد هستم که این مسیر در حال پیموده شدن است چراکه غرب تلاش می‌کند روسیه را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ از اقتصاد جهانی حذف کرده و این دقیقا برعکس مسیری است که در دوره جهانی شدن طی شد.

وی افزود: این اقدامات فقط ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌موانع اقتصادی پیش روی آمریکا و کشورهای غربی در حوزه چرخه تامین را‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پیچیده‌تر می‌کند. با وجود اظهارات مثبت از سوی کاخ سفید، اما اقتصاد آمریکا در رکود شدیدی به سر می‌برد و ابزارهایی که بانک مرکزی این کشور برای حل مشکل رکود و افزایش شدید تورم به‌کار می‌گیرد کافی نیست. تمام اقدامات کاخ سفید هم در هر سطحی فقط در حال بدتر کردن اوضاع است.

انتهای پیام/‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

منبع: خبرگزاری فارس

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: اقدامات بانک مرکزی بانک مرکزی آمریکا اقتصاد آمریکا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۵۴۶۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«همتی» در نقاب رییس بانک مرکزی سوئیس/سلطان چاپ پول چه کرد؟

باید از همتی سوال کرد، با وجود عملکرد سیاه خود با چه رویی هر مسئله‌ و رویدادی در این دولت را با تحلیل‌های عجیب و غریب نقد می‌کند؟ و به نحوی منتقد است و نسخه می پیچد که گویی سالها رئیس بانک مرکزی سوئیس بوده و عملکرد درخشانی رقم زده است! - اخبار اقتصادی -

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، عبدالناصر همتی؛ رئیس کل اسبق بانک مرکزی در ماه‌های اخیر در قالب یک اینفلوئنسر فضای مجازی ظاهر شده و با تحلیل‌های ضد و نقیض تلاش می‌کند به هر قیمتی نام خود را مطرح کند. مقایسه انتقادهای اکنون همتی با عملکرد او در گذشته نشانه‌هایی از خودزنی دارد.

پررویی به سبک همتی؛ چطور بعد 6 سال یاد سفره مردم افتادی؟

 

فضاحت برخی انتقاداتش به گونه‌ای آشکار است که افراد مطلع نسبت به عملکرد او در دوران ریاستش بر مسند رئیس کل بانک مرکزی را به خنده وا میدارد.

دوره ریاست همتی بر بانک مرکزی از سوم مرداد ماه 1397 تا نهم خردادماه سال 1400 بوده است. برخی اقتصاددانان این دوره را دوران سیاه متغیرهای پولی نامگذاری کرده‌اند.

شکست همتی در جایگاه ریاست بانک مرکزی

همتی همان فردی بود که در زمان ریاست خود بر بانک مرکزی، دستور عدم انتشار آمارهای نرخ تورم از آذرماه 1397 را داد. در مرداد ماه 1397 و زمانی که همتی بر جایگاه ریاست بانک مرکزی تکیه زد، تورم نقطه به نقطه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی 24.2 درصد و تورم 12ماهه مصرف‌کننده نیز 11.5 درصد بود اما به واسطه ولنگاری نظارت بر شبکه بانکی و متغیرهای پولی کشور در زمان همتی در اردیبهشت 1400 تورم نقطه به نقطه به 54.6 درصد و تورم 12ماهه نیز به 51.8 درصد رسید.

در زمان همتی و در اردیبهشت 1400، تورم نقطه به نقطه تولیدکننده در کشور به رقم بی‌سابقه 103.1 درصدی رسید و تورم 12 ماهه تولیدکننده نیز با جهش شدید از 14.2 درصد در مرداد 1397 به 68.3 درصد افزایش یافت. 

نرخ رشد پایه پولی که مرداد 1397 به 20.3 درصد رسیده بود در اردیبهشت 1400 به 31.5 درصد رسید و نرخ رشد نقدینگی نیز در این مدت از 20.5 درصد به 38.8 درصد رسید.

آقای همتی فکر می‌کند حافظه تاریخی مردم از بین رفته و با تحلیل‌های پوپولیستی قصد پاک کردن عملکرد سیاه خود از اذهان عمومی را دارد. او در صدد مقاصد سیاسی خود به اخلاق علمی و حرفه ای پشت پا می‌زند و بی مهابا به دنبال انتقاد از این و آن است. وگرنه سلطان چاپ پول با عملکردی که داشته نباید حتی روی تحلیل و انتقاد پشت درب‌های بسته کلاس درس در دانشگاه‌ها را داشته باشد؛ چرا که هر کلمه‌ او می‌تواند با پرسش، چرا شما این کار را نکردید؟ قطع شود!

سلطان چاپ پول که بود و چه کرد؟

همتی در زمان ریاست خود بر بانک مرکزی در سال های 1398 و 1399 معادل 238 همت بخاطر تامین منابع ریالی ارز 4200 تومان بر پایه پولی بانک مرکزی اضافه نمود که این رقم با احتساب متوسط 7.3 ضریب فزاینده نقدینگی یعنی فقط در نتیجه اقدامات همتی بیش از 1737 همت بر نقدینگی کشور اضافه شد. لقب سلطان چاپ پول پس از این اقدامات به همتی داده شد و او هنوز هم این لقب را یدک می‌کشد.

التهابات ارزی و جهش 223درصدی نرخ دلار در دوران همتی

همتی که دائما درباره بازار ارز و اقدامات دولت در حوزه ارزی تئوری و راهکار می دهد, در دوره مدیریت خود یکی از بدترین دوران مدیریت بازار ارز را سپری کرد و در بخشی از دوران مدیریت وی کشور دچار بی ثباتی و نوسانات متعدد نرخ ارز بود و جهش سنگین ارزی رقم خورد؛ به طوری که نرخ دلار در ابتدای ریاست وی 8500 تومان بود اما در آخر با جهش 223 درصدی در بعدا ز دو سال و نیم, دلار 27500 تومانی را تحویل دولت سیزدهم داد!

بی توجهی به اجرای قانون چک و اصلاح نظام بانکی

قانون جدید چک نیز که در سال 1397 توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید به همت همتی در طول سال‌های حضور او در بانک مرکزی اجرایی نشد و تا رفتن او از بانک مرکزی معطل ماند. قانونی که پس از اجرا در دولت سیزدهم توانست آمار چک های برگشتی و زندانیان مرتبط با جرایم چک را به اندازه قابل توجهی کاهش دهد و اعتبار را به این ابزار معاملاتی بازگرداند.

حتی تسهیل ارائه خدمات بانکی به مردم نیز در دستور کار آقای همتی نبوده و هیچ تغییری در سختگیری بانکها در پرداخت تسهیلات خرد یا پیشرفت در رویه های غیرحضوری خدمات بانکی صورت نگرفت و تنها نقش همتی در بانک مرکزی پیشرانی برای تشدید هدررفت منابع ارزی کشور، جهش های ارزی، ناترازی شبکه بانکی و عدم توجه به اصلاح نظام بانکی بوده است.

خدشه بر اعتماد به بانک مرکزی؛ میراث همتی

شاید بتوان تنها دستاورد همتی در زمان ریاستش بر بانک مرکزی را کلید خوردن ادغام چندین بانک ناتراز دانست که آن هم باز نه به همت همتی بلکه با فشارهای بیرونی و به پیشنهاد نهادهای دیگر انجام شد.

باید از همتی سوال کرد؛ چرا مانع کنترل متغیرهای پولی کشور شد؟ چرا از اصلاح نظام بانکی سر باز زد؟ چرا قانون جدید چک را اجرایی نکرد؟ چرا با عملکرد بد خود به اعتماد عمومی نسبت به بانک مرکزی صدمه زد؟

و آخرین سوال اینکه با وجود عملکرد سیاه خود با چه رویی هر مسئله‌ای را با تحلیل‌های عجیب و قریب نقد می‌کند؟ و به نحوی منتقد است و نسخه می پیچد که گویی سالها رئیس بانک مرکزی سوئیس بوده و عملکرد درخشانی رقم زده است!

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ایران هفت شخص و پنج نهاد آمریکایی را تحریم کرد
  • ایران ۷ شخص و ۵ نهاد آمریکایی مرتبط با جنگ علیه فلسطینیان را تحریم کرد
  • کاکایی، کارشناس صنعت خودرو: مردم پول ندارند سمند ۲۰ سال پیش را عوض کنند؛ می خواهند خودروی برقی یک میلیارد و ۳۰۰ میلیونی وارد کنند؟
  • ایران ۷ شخص و ۵ نهاد آمریکایی را تحریم کرد
  • ایران ۵شرکت و ۷شخص حقیقی آمریکایی را تحریم کرد + جزئیات | بیانیه مهم وزارت خارجه
  • بازیکنی که نگذاشت اوضاع گل‌گهر در دربی بدتر شود
  • ظریف: تصور نکنیم اگر FATF را نپذیرفتیم تنبیه نمی‌شویم
  • «همتی» در نقاب رییس بانک مرکزی سوئیس/سلطان چاپ پول چه کرد؟
  • شاه کلید مهار تورم
  • اجتماع دانشگاهیان خاش در حمایت از دانشجویان و دانشگاهیان آمریکایی و اروپایی طرفدار غزه