روایتی دردناک از مثله شده نوجوان 17 ساله توسط کومله در «قرار بانه»
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۶۰۴۷۵
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، کتاب «قرار بانه» روایتگر رشادتهای زنان در دفاع مقدس است که این کتاب توسط نشر صریر به چاپ رسیده است. در بخشهایی از این کتاب اشارهای به جنایتها و قساوتهای گروهکهای تروریستی حزب دموکرات و کومله شده که توسط شاهدان عینی روایت شده است.
آنچه در ادامه میخوانید روایت شهید اکبر جزی از نحوه شهادت یک نوجوان ۱۷ ساله به دست گروهک تروریستی حزب دموکرات کردستان است:
مگر یک نوجوان چقدر طاقت دارد؟!
پشت سرم را نگاه کردم، چه کسی مرا صدا میکرد؟!
اکبر آقا! مرا نمیشناسی؟
خوب خیره شدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پرسیدم اوضاع چطور است؟
چشمانش پر از اشک بود گفت: چطور آدم شاهد مثله شدن رفقایش باشد و تاب بیاورد؟! گویی آسمان را روی سرم کوبیدند. مثله؟! حیوان را هم مثله نمیکنند، اما چطور اینان انسانها را مثله میکنند.
فردای آن روز ما را به سالن بزرگی بردند. در وسط آن طنابی از سقف آویزان بود، همانند چوبه دار. از دور، یک نفر را با دستهای بسته آوردند. قلبم از جا کنده شد، همان آقاجواد بود! صدای وحشتناکی بلند شد: چون این عنصر ضدخلق، حاضر به همکاری با فداییان خلق نشده و از دادن اطلاعات رژیم ضدمردمی ایران سر باز زده، او را به جزای اعمال ضدخلقیاش میرسانیم.
خدایا! آیا لحظه وداع با این شیدای تو فرا رسیده است؟ او را روی صندلی بردند. اما اگر میخواهند اعدامش کنند چاقو و ساطور برای چه آوردهاند؟! طناب را پایین آوردند، از گردنش هم پایینتر. تعجب من بیشتر شد. طناب را چند دور محکم به کمر او بستند، به طوری که فریاد آقاجواد بلند شد. حالا صندلی را از زیر پایش کشیدند.
صدای گریه عدهای بلند شد. به یکی از آنها گفتم: میخواهند چه کار کنند؟ گفت: میخواهند مثلهاش کنند! نفسم به شمارش افتاد. سینهام سنگینی میکرد. صدای فریاد آقاجواد بلند شد: خدایا! یا الله! نمیتوانستم ببینم. آخر مگر یک نوجوان چقدر طاقت دارد! خون از صورت او فواره میزد، بینی او بریده شده بود. آن را روی میز گذاشته بودند.
دستهایم را روی چشمانم گذاشته بودم. لرزه، همه وجودم را فراگرفته بود. از لای انگشتانم نگاه میکردم چشمانم را میبستم، دوباره نگاه میکردم. گوشش را نیز بریده بودند. عدهای که تاب تحمل نداشتند، از هوش رفته بودند، اما آن گرگ خونخوار لایعقل، کارد را روی لبهای این عزیز گذاشت. لبهایی که دائم به ذکر مشغول بود. دیگر صدایی از او نشنیدم. ساکت و خاموش، از طناب گمراهان ضدخلق آویزان شده بود. اما مگر میشد قرار گرفت. بعدها تا مدت زیادی، جان کندن این عزیز را در مقابل چشمان خود حاضر میدیدم.
درباره شهید اکبر جزی بیشتر بدانید
شهید اکبر جزی در پاییز سال ۱۳۴۰ در اصفهان به دنیا آمد. در سال ۱۳۵۶ به جرم توهین به اسرائیل دستگیر شد. او چندین بار توسط مزدوران شاه دستگیر شد، ولی با زرنگی موفق به فرار از دست آنها شد. در آغازین روزهای پیروزی انقلاب و غائله کردستان بدون اطلاع خانواده عازم کردستان شد. او از جمله کسانی بود که کومله برای کشتن او جایزه تعیین کرده بود. اکبر در عملیات آزادسازی جاده سردشت بانه، به محاصره کامل و اسارت دشمن در آمد. قاسملو در ۲ مرحله دستور اعدام او را میدهد. ولی سرنوشت چیز دیگر را رقم زده بود. و به رغم شکنجههای فراوان جان سالم به در برد و پس از گذشت چند ماه توانست از آن زندان مخوف فرار کند.
پس از معالجه، دوباره به کردستان رفت، او را به عنوان فرمانده عملیات سپاه بانه انتخاب کردند. او در سال ۱۳۶۰ عازم جبهههای جنوب شد و به عنوان فرمانده گردان امام محمد باقر لشکر امام حسین (ع) در عملیات فتح المبین شرکت کرد و در همین عملیات مورد هدف دشمن قرار گرفت و در سوم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید. مزار مطهرش در گلزار شهدای اصفهان قرار دارد.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: قرار بانه کومله بلند شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۶۰۴۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی مستند از دعوای ایران و افغانستان بر سر آب؛ دولت چه کرده؟ | فیلم
هفته پیش طالبان فقط بخشی از حقابه ایران را از رود هیرمند داد، البته احتمالا از ترس سیل. دولت رییسی آن را به پای خود نوشت و گفت با پیگیریها بالاخره حقابه را دریافت کرده. البته شاید رئیس جمهور ایران هنوز نمیداند که ملت ایران همه حقابهای که از هیرمند باید داده شود را میخواهند، نه بخش کوچکی از آن را. دعوای ایران و افغانستان بر سر آب هیرمند، از 150 سال پیش شروع شد. هیرمند از کوه بابا در افغانستان سرچشمه میگیرد. بیشتر از هزار کیلومتر را طی میکند و به هامون هلمند یعنی هامون ایران میریزد. 40 درصد از دلتای رود هیرمند در ایران است اما بالا دست، افغانها سد کجکی و بند کمالخان را زدهاند و اگر آب پشت سد زیاد باشد، آن را به گودزره هدایت میکنند. این کارها باعث شده سیستانیها سهم زیادی از آب رود نبرند و مردم سالها درگیر خشکسالی باشند. /عصرایران
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی