مصرف غذاهای فراوریشده به مغز آسیب میزند؟
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۶۲۲۸۴
یک پژوهش جدید نشان میدهد که مصرف غذاهای فراوریشده و خارجشده از حالت طبیعی باعث کاهش قابلتوجه در کارکرد مغز میشود.
به گزارش همشهری به نقل از یواسایتودی، این پژوهش که نتایج آن این هفته در کنفرانس بینالمللی انجمن آلزایمر در ساندیهگو منتشر شد، نشان میدهد چگونه غذاهایی مانند نودلهای فوری، نوشیدنیهای شیرینشده و غذاهای آماده منجمد همگی در سرعت بیشتر زوال تواناییهای شناختی در افراد ایفا میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رافائل پرز-اسکامیلا، استاد بهداشت عمومی دانشگاه ییل میگوید: «باتوجه به اینکه سلامت جسمی و سلامت روانی-شناختی ارتباطی نزدیکی با یکدیگر دارند، جای تعجب نیست که یافتههای این آخرین پژوهش در این مورد نارسایی مغز با مصرف غذهای فراوریشده ناسالم را نشان دهد. فقط ۱۰۰ کالری مواد غذایی فراوریشده- یعنی دو نان شیرینی هم برای آسیب زدن به سلامت جسمی شما کافی است.»
پژوهشهای قبلی مصرف غذاهای بسیار فراوریشده را با بیماریهایی مانند چاقی، بیماری قلبی-عروقی، دیابت و سرطانها مرتبط کردهاند. اکنون دارد به تدریج معلوم میشود که این غذاها بر سلامت ذهنی و تواناییهای شناختی هم اثر میگذارند.
به گفته پرز-اسکامیلا، علت این تاثیر ایجاد التهاب بوسیله این غذاها در بدن است که میتواند بر واسطههای عصبی در مغز اثر بگذارد. او میگوید این غذاها همچنین در سطح میکروسکوپی بر میلیاردها باکتری موجود در رودهها اثر میگذارند و از این طریق هم کارکرد مغز را مختل میکنند.
این بررسی را که در برزیل انجام شده است- و هنوز برای انتشار در ژورنالهای پزشکی داوری همتا نشده- در کنفرانس بینالمللی انجمن آلزایمر ارائه کردند. یافتههای این بررسی نشان داد که افرادی که ۲۰ درصد یا بیشتر از کالریهای روزانهشان را از غذهای بسیار فراوریشده به دست میآورند، نسبت به افرادی که رژیم غذاییشان حاوی غذاهای فراوریشده اندکی است، در طول یک دوره شش تا ۱۰ ساله دچار زوال بسیار سریعتر کارکرد شناختی میشوند.
به گفته پروفسور پرز-اسکامیلا که در این بررسی دخیل نبود، شواهد به دست آمده در آن با یافتههای مشاهده شده در بررسیهای دیگر قبلی در این مورد کاملا مطابقت دارد.
غذاهای فراوریشده نیاز به آماده شدن ندارند و به راحتی به میزان زیاد قابلمصرف هستند، زیرا معمولا به اندازه غذاهای کامل مانند میوهها، سبزیها، حبوبات، سیبزمینی، تخممرغ و ... احساس پری ایجاد نمیکنند. همچنین بسیاری از غذاهای بسیار فراوریشده میتوانند زیر عنوان غذای سالم پنهان یا حتی تبلیغ شوند.
غذاهای فراوریشده چه هستند؟غذاهای فراوریشده اقلامی هستند که شمار اندکی از اجزای کامل و طبیعی دارند و اغلب حاوی رایحه، رنگ و سایر افزودنیها هستند. در فهرست طولانی غذاهای فراوریشده میتوان از نانهای فانتزی، کراکرها، نانهای شیرینی، اسنکهای سرخشده، پنیر خامهای، بستنی، شیرینی، نوشابههای گازدار و هاتداگ نام برد. غذاهای آماده منجمد هم در صدر غذاهای فراوریشده قرار میگیرند.
کلودیو سوموتو، سرپرست این بررسی درباره رابطه غذاهای فراوریشده و افت شناختی و استادیار پزشکی سالمندان در دانشکده پزشکی سائوپائولوی برزیل، میگوید در انتخاب غذاها برای حفظ سلامت جسم و روان فقط در نظر گرفتن شمار کالریهای آن کافی نیست.
او میگوید: «مستقل از میزان کالری غذاها، مستقل از مقدار غذای سالمی که میخواهید بخورید، غذاهای بسیار فراوریشده برای تواناییهای شناختی شما مناسب نیستند. میدانم که گاهی باز کردن یک بسته غذای آماده و داغ کردن آن در اجاق مایکروویو برای غذا خوردن راحتتر است، اما در طولانیمدت به قیمت از دست رفتن چند سال زندگی شما تمام میشود.»
دکتر کیت شاناهان، کارشناس سمشناسی غذایی غذاهای سرخشده در رستورانها را «بدترین چیز در میان بدترینها» توصیف میکند و میگویدسیبزمینی سرخشده در میان چاقکنندهترین غذاها هستند.
به گفته او، غذاهای فراوریشده در واقع غذاهایی هستند با اجزای ناسالم که به مقدار زیاد عرضه میشوند. این اجزا ممکن است کربوهیدراتهای فراوریشده مانند آرد و شکر یا پودرهای پروتئینی باشند.
تاثیر عوامل اقتصادی-اجتماعیپرسی گریفین، رئیس همکاری علمی انجمن آلزایمر میگوید این بررسی یک همبستگی- نه یک رابطه سببی مستقیم- میان غذاهای فراوریشده و زوال شناختی را نشان میدهد- و ملاحظات بسیاری درباره مصرف غذاهای فراوریشده وجود دارد.
گریفین میگوید: «افزایش در دسترس بودن و مصرف غذاهای فراوریشده و فستفوردها به علت عوامل متعدد اقتصادی-اجتماعی از جمله دسترسی نداشتن به غذاهای سالم، نداشتن وقت برای تهیه غذاهای از اجزای کامل اصلی و نداشتن توانایی مالی برای تهیه گزینههای غذای کامل است.»
شاناهان میگوید هنوز در چنین شرایطی میتوان راهحلهایی برای حفظ رژیم غذایی سالم پیدا کرد: «سبزیها هم ممکن است گرانقیمت باشند و به راحتی ضایع شوند. لبنیات، تخممرع و گوشت چرخکرده هم میتواند برای تهیه غذاهایی مغذی برای فردی که باید مخارجش را پایین نگهدارد، به کار روند. بدن ما نیاز به پروتئین باکیفیت دارد و راههای متعددی برای دستیابی به آنها وجود دارد.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: طرز تهیه غذای فرآوری شده مصرف غذا های فراوری شده بسیار فراوری شده غذا های فراوری شده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۶۲۲۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تأملاتی در بومینبودن نظریههای جامعهشناسی کشور
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بیشتر پژوهشهایی که در اجتماع علمی ایران صورت گرفته و میگیرد، مبتنی بر دستاوردهای دانشمندان غربی است و این دستآوردها چه در نظریهها و چه در روشها و فنون پژوهشهای تجربی، دارای دقت و اعتبار بالایی هستند.
سیدحسین نبوی (استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای به عنوان «بومی نبودن نظریههای غربی و مدرننبودن تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی» به این موضوع میپردازد که تئوریها و روشها با دقت تقریباً وسواسگونهای توسط دانشمندان و پژوهشگران غربی، ابداع و ساخته و برخی از آنها به وفور در جامعۀ خودشان به کار گرفته میشوند.
* دلایل خطای شناختی در پژوهشهای تجربی جامعهشناختی
به زعم این پژوهشگر مفاهیم و تبیینها و اِسنادهای آن نظریهها، برای جامعهشناسی و پژوهشهای تجربی جامعهشناختی در جامعۀ ایران ممکن است نوعی خطای شناختی شکل بدهد و احتمالا داده است، از آنجا که جامعۀ آمریکا، آلمان، فرانسه و دیگر جوامع غربی که نظریهپردازان در آن زمینه و مبتنی بر آن جوامع، به برساختن نظریههای خود اقدام کردهاند و میکنند.
این استاد جامعهشناسی در ادامه مینویسد؛ بهرغم شباهتهای انسانی ما آدمیان، از نظر دین و اعتقادات، از نظر ارزشها و هنجارها و رمزگان تفسیر معنا، از نظر شیوه توزیع قدرت، از نظر کمّوکیف وقایع و رویدادهایی که در دورههای تاریخی گذشته در جوامع آنها روی داده و اثرات و پیامدهای آن باقی است، از نظر رشد و توسعۀ اقتصادی، از نظر محیط طبیعی و جغرافیایی و نیز از نظر برخی عوامل دیگر، با جامعۀ ایران بطور معناداری متفاوت است واین خطای شناختی شکل میگیرد.
نظریههای برساختهشده در جوامع مدرن غربی برای جامعهای که در برخی بخشها کاملا و اساساً متفاوت است، موجب فهم و تبیین اشتباه میشود* عواقب حل مسائل با مفاهیم عاریتی
این پژوهش توضیح میدهد که کاربست نظریههای برساختهشده در جوامع مدرن غربی برای جامعهای که در برخی بخشها کاملا و اساساً متفاوت است، موجب فهم و تبیین اشتباه میشود. گرچه به عنوان جامعهشناس موظف هستیم - به قول گیدنز- به فرازبان جامعهشناسی سخن بگوییم، اما نگرانی این است که اطمینانی نیست که مفاهیم عاریتی، بتوانند شناخت دقیق و صحیحی را برای ما شکل دهند و ما را در حل برخی از مسائلمان، اجتماعی یا فرهنگی بهطور مؤثری یاری دهند.
نبوی ادامه میدهد که احتمالا بسیاری از پژوهشگران مفاهیم و نظریهها را فقط برای هدفی کارفرماپسند یا داورپسند، به کار میگیرند، و به ژرفاندیشی و بازاندیشی در مفاهیم و نظریههای رایج نمیپردازند. تعداد بیشتری از پژوهشگران نیز به علت آشنایی ضعیف با نظریهها، اساساً در موقعیتی نیستند که بتوانند به نقد و بازاندیشی در نظریهها بپردازند.
* زمینهمند نبودن نظریههای جامعهشناختی
به زعم این پژوهشگر خطای شناختی به باور و یقین درستی و صحّت پژوهش انجام گرفته میانجامد و مانع از نقد و بازاندیشی و ساخت نظریهای جدید میشود. بماند از اینکه برخی از پژوهشگران بنا به دلایل اجرایی، فرهنگی یا بخش اقتصادی، حتی همان اصول علمی را در نقدنشدههای مختلف پژوهش خود رعایت نمیکنند.
خطای شناختی به باور و یقین درستی و صحّت پژوهش انجام گرفته میانجامد و مانع از نقد و بازاندیشی و ساخت نظریهای جدید میشودنبوی بیان میکند که زمینهمند نبودن نظریههای جامعهشناختی از دو سو مبدل به مسأله شده است:
نظریههای برساختهشده در جوامع غربی برای کاربست در پژوهشهای بومی، مناسبت کمتری دارند و ممکن است ما را دچار خطای شناختی کنند، اما ما از آن آگاه نیستیم یا اگر آگاه باشیم تلاش جدی برای اصلاح نظریهها و بومیسازی آن آنجام نمیدهیم. نظرهای ساخته وپرداخته شده توسط اندیشمندان بومی به علت ناآشنایی با فرازبان جامعهشناسی، دارای ماهیت جامعهشناختی نیستند و در اجتماع علمی جامعهشناختی به رسمیت شناخته نمیشوند.این پژوهشگر در نهایت اینگونه جمعبندی میکند که در میدان مطالعات جامعهشناسی کشور ما با مسأله و چالشی به نام مفاهیم و نظریههایی که برساختۀ پژوهشگران و جامعهشناسان بومی نیست مواجهایم و این وضعیت، آنقدر عادی و طبیعی شده است که مسألهبودن آن را درنمییابیم. چه بسا بخش قابل ملاحظهای از بحرانها و ابربحرانها، ناشی از سوءمدیریت نباشد و در اثر تشخیص نادرست یا نادقیق که به علت خطای شناختی روی میدهد، شکل گرفته باشد.
انتهای پیام/