ماجرای مخالفت خانواده شهید اسکندری با پرداخت پول برای بازگشت پیکر
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۶۶۱۲۹
سردار رودکی میگوید: داعشیها از ایران خواستند تا در ازای دریافت پولی پیکر شهید اسکندری را بازگردانند، اما همسر و فرزندان این شهید بزرگوار اعلام کردند که ما حاضر نیستیم در ازای پرداخت پولی از بیتالمال به داعشیها پیکر عزیزمان را دریافت کنیم.
سردار «محمدنبی رودکی» فرمانده لشکر 19 فجر در دوران دفاع مقدس در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی ایران اکونومیست در رابطه با سردار شهید «حاج عبدالله اسکندری» که به تازگی پیکرش در منطقه «خان طومان» سوریه کشف و شناسایی شده و به ایران بازگشته است، بیان داشت: این شهید بزرگوار یک زندگی جهادی داشت و از ابتدای جنگ تحمیلی در جبههها حضور داشت و به دفاع از ایران اسلامی و انقلاب پرداخت؛ آشنایی بنده با این شهید بزرگوار نیز مربوط به همان سالهای نخست دوران دفاع مقدس است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: ایشان ابتدا به عنوان یک نیروی رزمی و عملیاتی وارد جبهههای جنگ شد و سپس به دلیل روحیه شجاع و شهادتطلبانهای که داشت وارد یگان اطلاعات عملیات تیپ امام سجاد(ع) و سپس لشکر 19 فجر شد. نیروهای اطلاعات همواره در جبههها حضور داشتند و در نوک پیکان خطر بودند.
سردار رودکی با بیان اینکه شهید اسکندری در سختترین شرایط جنگ حضوری فعال و مؤثر داشت، عنوان کرد: مهمترین ویژگی ایشان تواضع و اخلاص بود و ایشان این ویژگی را در کنار شوخطبعی داشت. در جلساتی که در فرماندهی لشکر در دوران دفاع مقدس برگزار میشد، من اخلاص و تواضع ایشان را میدیدم؛ اهل نفسانیات نبود و هر کاری که در انجام مأموریتها از عهدهاش برمیآمد، خالصانه انجام میداد.
سردار محمدنبی رودکی فرمانده لشکر 19 فجر سپاه در دوران دفاع مقدس
این فرمانده دوران دفاع مقدس اظهار داشت: همواره دوستان و رزمندگان با ایشان مزاح و شوخی میکردند؛ با توجه به اینکه خودش هم روحیه شوخطبع و مهربانی داشت، با لبخند پاسخ آنها را میداد و خودش هم در شوخیهای رزمندهها شریک میشد؛ مزاح بین مؤمنین را انجام میداد؛ او همواره سعی میکرد شادمانی در بین دوستان و اطرافیانش به وجود آورد.
** وظیفهشناس و تکلیفمدار بود
وی دیگر ویژگی سردار شهید اسکندری را وظیفهشناسی و تکلیفمداری دانست و بیان کرد: در جریان عملیات خیبر برادرش از ناحیه بازو تیر خورد و سپس دستش قطع شد. خودش در کنار برادرش حضور داشت. نیروهای بهداری را فراخواند و او را آماده کردند تا به عقب برسانند اما حاج عبدالله به برادرش گفت من باید در جبهه بمانم و به وظایفم عمل کنم و نمیتوانم با تو به عقب بیایم. مدتی بعد حاج عبدالله نیز در همان عملیات ترکشی به پایش اصابت کرد و مجروح شد؛ به بیمارستانی در شهر شیراز فرستاده شد.
سردار رودکی گفت: شهید اسکندری در میانه جنگ تحمیلی به تیپ 41 الهادی که یکی از تیپهای مهندسی سپاه بود و نیروهای استان فارس در شکلگیری آن نقش اساسی داشتند، رفت و به یکی از فرماندهان مؤثر و برجسته آن تیپ تبدیل شد. حاج عبدالله در ادامه به جانشینی و پس از دفاع مقدس به فرماندهی این تیپ منصوب شد.
فرمانده لشکر 19 فجر بیان کرد: بنده پس از پایان جنگ فرمانده سپاه استان فارس شدم و تا سال 71 عهدهدار این مسئولیت بودم. در این برهه تصمیم گرفته شد تیپ الهادی در شهر کوار که در نزدیکی شیراز است و شهر سردار شهید مدافع حرم سرلشکر پاسدار «حاج عبدالرسول استوار محمودآبادی» و سایر فرماندهان در آنجا حضور داشتند، مستقر شود.
** ماجرای ناراحتی شهید اسکندری از صحبتهای استاندارِ جوان
وی خاطرنشان کرد: شهید عبدالله اسکندری پس از مسئولیت در تیپ الهادی وارد دولت شد و مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان فارس شد. او احساس میکرد که در این برهه باید به جانبازان، آزادگان، خانوادههای شهدا و رزمندگان خدمت کند. ایشان در این دوره اقدامات مهمی در خدمت به ایثارگران و خانوادههایشان انجام داد.
سردار رودکی ادامه داد: آن زمان که حاج عبدالله مدیرکل بنیاد شهید بود، یکی از جوانان استاندار فارس شد. حاج عبدالله برنامهای تدارک دیده بود تا جانبازان در آسایشگاهی که حضور داشتند، جمع شوند و استاندار نیز در آنجا حضور پیدا کند و ضمن گفتگو با جانبازان، چند دقیقهای سخنرانی کند.
وی افزود: حاج عبدالله به دیدار آن استاندار میرود و موضوع را مطرح میکند، اما استاندار میگوید من وقت ندارم و بگویید که جانبازان خودشان به دیدار من بیایند. حاج عبدالله از این حرف استاندار خیلی ناراحت شد. با بنده تماس گرفت و موضوع را مطرح کرد؛ من به ایشان گفتم به شیراز خواهم آمد و با استاندار صحبت خواهم کرد.
فرمانده لشکر 19 فجر عنوان کرد: به استانداری رفتم و با استاندار دیدار کردم. جلسهای که قرار بود، نیمساعته باشد، حدود یک ساعت به طول انجامید. من گلایه را خدمت وی بیان کردم و گفتم که امام خمینی(ره) تأکیدات ویژهای نسبت به ایثارگران و جانبازان داشتند. ما تا ابد مدیون این عزیزان هستیم و باید قدردانشان باشیم. آن استاندار عذرخواهی کرد و گفت حتماً خودم به محل گردهمایی جانبازان خواهم رفت و با آنها دیدار میکنم.
وی اظهار داشت: در نهایت استاندار به گردهمایی جانبازان رفت و سخنرانی کرد. حاج عبدالله سپس تماس گرفت و گفت استاندار آمد، صحبتهای خوبی انجام داد و گفتگوهای بسیار خوبی هم با جانبازان داشت و به طور کلی آن مراسم را خوب و اثرگذار ارزیابی کرد.
** شهید اسکندری مشتاقانه به سوریه رفت
سردار رودکی در بخش دیگری از این گفتگو به ماجرای سفر سردار شهید اسکندری به سوریه اشاره کرد و گفت: آن زمانی که حاج عبدالله به سوریه رفت، دیگر مسئولیتی در سپاه و بنیاد شهید نداشت و بازنشست شده بود. یک هفته پیش از آنکه عازم سوریه شود، او را در بیمارستان شهید چمران شیراز دیدم. گفتگوی کوتاهی با یکدیگر داشتیم و او گفت که سردار محمود استوارآبادی تماس گرفته است تا به سوریه بروم. من در صحبتهایش فهمیدم که خودش نیز بیصبرانه آماده و مشتاق حضور در میدان جهاد و مبارزه با داعش است.
وی با بیان اینکه شهید اسکندری یک عمر مجاهدانه زندگی کرد، گفت: ایشان آن زمانی هم که بازنشسته شده بود و باید در کنار همسر، فرزندان و نوههایشان به گذران زندگی میپرداخت، دست از جهاد برنداشت و مشتاقانه عازم سوریه شد. حاج عبدالله در خانه میرود به فرزندانش میگوید که من عازم سفر لبنان هستم. البته به همسرش میگوید که میخواهد به سوریه برود؛ همسرش نیز زینبوار او را بدرقه کرد.
** مخالفت خانواده با پرداخت پول برای بازگشت پیکر حاج عبدالله
سردار رودکی گفت: سردار حاج عبدالله اسکندری مدتی بعد از حضورش در سوریه در ارتفاعاتی در نزدیکی خانطومان در محاصره نیروهای داعشی قرار گرفت و سپس به شهادت رسید. سرِ شهید اسکندری را از پیکرش جدا کردند و فیلم آن را در نهایت قساوت در فضای مجازی منتشر کردند.
فرمانده لشکر 19 فجر در دوران دفاع مقدس بیان داشت: داعشیها پس از این ماجرا از ایران خواستند تا در ازای دریافت پولی پیکر مطهر این شهید را بازگردانند، اما همسر و فرزندان این شهید بزرگوار اعلام کردند که ما حاضر نیستیم در ازای پرداخت پولی از بیتالمال به داعشیها پیکر عزیزمان را دریافت کنیم. حاج عبدالله هر وقت خودش بخواهد به آغوش ما برمیگردد و امروز آن روزی است که پیکر بیسر این شهید بزرگوار به وطن بازگشته است.
رونمایی از سنگ یادبود سردار شهید مدافع حرم اسکندری با حضور سردار حاج قاسم سلیمانی
وی با بیان اینکه بالاخره پیکر این شهید بزرگوار به همراه پیکر شهیدان کابلی، آسمیه، کریمیان و تاش موسی چند روز پیش شناسایی شد، عنوان کرد: ساعت 7:15 روز شنبه 8 مرداد به دفتر فرماندهی کل سپاه رفتم. در آنجا خبر داده شد که پیکر این شهیدان شناسایی و به وطن بازگشته است و خواسته شد تا برای تشییع این عزیزان در شهرهای مشهد، تهران، شیراز و... برنامهریزیهایی صورت بگیرد. من همان موقع به فرزند این شهید بزرگوار پیامک دادم که پیکر پدر به وطن بازگشته است و ساعتی بعد فرماندهان سپاه در استان فارس به منزل این شهید رفتند و خبر بازگشت را به اطلاع همسر و فرزندانش رساندند.
سردار رودکی در پایان بیان کرد: اکنون برنامهریزیها برای تشییع پیکر این شهید بزرگوار در شهر شیراز در حال انجام است و انشاءالله مردم ایران و جهانیان خواهند دید که این شهید بزرگوار با چه شکوه و عظمتی در شهر شیراز تشییع خواهد شد. شهید اسکندری یک عمر مجاهدانه زندگی کرد و با جهاد نیز رخت از دنیا بربست. همسر شهید میگفت: حاج عبدالله در آخرین تماس گفت به مانند امام خمینی(ره) که به همسرش میگفت تصدقت بشوم، من هم دوست دارم این جمله را به تو بگویم. به او گفتم این را بگویی، دوستانت میخندند. گفت عیبی ندارد، بگذار بخندند؛ خوشا به سعادتش.
؛
منبع: خبرگزاری تسنیممنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: فرمانده لشکر 19 فجر دوران دفاع مقدس شهید بزرگوار شهید اسکندری حاج عبدالله سردار رودکی سردار شهید استان فارس داعشی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۶۶۱۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای اظهار نظر سردار سلیمانی در سریال پایتخت ۵
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، پیش از ساخت سریال پایتخت ۵ و سکانس های مربوط به داعش، سردار سلیمانی در گفت و گو با عوامل تولید این فیلم از آنها می خواهد تا پایان سریال را تغییر دهند: «فیلمنامه رو عوض کنید، همه این خونواده باید صحیح و سالم برگردن ایران. مگر ما مرده باشیم که یکی از این خونواده به دست داعش شهید بشه.»
احسان محمدحسنی، مدیر سازمان هنری رسانهای اوج در کتاب سلیمانی عزیز ۲، صفحه ۱۹۴ به خاطره جالبی از نگاه سردار سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه به سریال پایتخت ۵ و سکانس های مربوط به داعش اشاره دارد.
هم چنین سیروس مقدم کارگردان این سریال خاطراتی از ساخت این قسمت ها دارد. این روزها که پخش این سریال پرمخاطب در شبکه ای فیلم به قسمت های حساس حضور خانواده نقی معمولی و همراهانش در سوریه و درگیری با داعش رسیده بد نیست این خاطرات شیرین را مرور کنیم.
سردار سلیمانی هماهنگ کرد تا عوامل فیلم با اسیران داعشی صحبت کننددر کتاب کتاب سلیمانی عزیز ۲ به نقل از مدیر سازمان هنری رسانهای اوج می خوانیم: وقتی قرار شد پایتخت ۵ ساخته شود، تیم را بردیم دیدار حاج قاسم. حاجی خیلی کمک کرد تا بچهها با فضای سوریه و مدافعین حرم آشنا بشوند؛ حتی هماهنگ کرد با یکی دوتا اسیر داعشی صحبت کنند. فیلمنامه که نهایی شد، یک روز صبحانه مهمان حاج قاسم شدیم.
همین که فهمید آخر سریال قرار است بابا پنجعلی شهید شود و در کربلا یا مشهد خاکش کنند، گفت: «فیلمنامه رو عوض کنید، همه این خونواده باید صحیح و سالم برگردن ایران.» کارگردان و نویسنده با تعجب نگاهی کردند و گفتند: «نمیشه! ما میخوایم قصه اینطور تموم بشه.» حاجی وقتی دید قبول نمیکنند، غیرتمند گفت: «مگر ما مرده باشیم که یکی از این خونواده به دست داعش شهید بشه!»
نظر سردار در خصوص ساخت «پایتخت ۵» مثبت بودسیروس مقدم کارگردان خلاق و خوشفکر این سریال در خصوص این سری از مجموعه پایتخت در یک گفت و گویی مطبوعاتی می گوید: پرمخاطبترین فصل سریال پایتخت (فصل پنجم) را تولید کردیم که حملات زیادی هم به آن شد. این سریال با توصیه حاج قاسم سلیمانی ساخته شد. نظر سردار در خصوص ساخت «پایتخت ۵» مثبت بود و فقط یک نگرانی داشتند که انتهای قصه چه میشود که ما گفتیم خانواده نقی با رشادت و جانفشانی خودشان را از مهلکه جنگ نجات میدهند و در نهایت یک بالگرد سوری این خانواده را از مخصمه نجات میدهد. سازمان اوج همفکر و ناظر بر کار بود و قسمت به قسمت فیلمنامه، هم به اوج و هم تلویزیون داده میشد و کاملا هماهنگ بودیم... یک صبح زود خدمتشان(سردار سلیمانی) رسیدیم، زیرا میخواستند سرشان خلوتتر باشد و مفصل صحبت کنند. من از فحوای کلامشان متوجه شدم پایتختهای دیگر را هم دیدهاند. ایشان نظراتی داشتند که بحق هم درست بود. ضمن اینکه به ما مشاورانی برای کار معرفی کردند و فقط نگران فینال قصه بودند که قهرمانان نجات پیدا کنند.
متن کامل این خبر را بخوانید.
۲۴۵۲۴۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901105