چه کسی گفت جمع کنید از ایران بروید؟
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۶۸۰۴۸
مهاجرت ورزشکاران ایرانی در سالهای اخیر شیب تندتری به خود گرفته است. دستکم اینکه مهاجرت «نخبههای ورزشی» چنین شده و در مقایسه با دهههای گذشته رشد قابل ملاحظهای دارد. هرچند این پدیده جدیدی نیست و از دیرباز رواج داشته است. فضای مجازی و سرعت انتشار اخبار در قیاس با سالهای دور هم به این فضا بیشتر دامن زده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دیگر چهره مهم سعید ملایی است. قهرمان پرآوازه جودوی ایران که به دلیل سیاست موجود مبنی بر مسابقهندادن ورزشکاران ایرانی با رقبای اسرائیلی به آلمان مهاجرت کرد، در المپیک توکیو با پرچم مغولستان به مدال نقره رسید تا اولین ایرانی این رشته باشد که دستش به مدال نقره المپیک میرسد. گو اینکه افتخار مدالش به مغولها رسید.
اگر کیمیا و سعید چهرههای سرشناس و در سطح قهرمانهای المپیکی بودند که از ایران مهاجرت کردند، ولی دلایل آنها در کنار دغدغههای ورزشیشان کمی هم سیاسی بود. این موضوع، ولی درمورد بیش از ۹۰ درصد مهاجران ورزشکار ایرانی صدق نمیکند. بسیاری از آنها فقط به این دلیل از ایران کوچ میکنند که یا از لحاظ مالی تأمین نمیشوند یا اینکه امکاناتی که باید، برایشان فراهم نمیشود. قصه تعدادی از این ورزشکاران هم بعضا بسیار غمانگیز است؛ هنوز زمان زیادی از اینکه یکی از ورزشکاران ملیپوش ایران به خاطر دریافت ماهانه ۵۰۰ دلار، از ایران مهاجرت کرده نمیگذرد. اتفاقی تلخ که میتواند به خوبی عمق فاجعه را نشان دهد.
حال، در چنین شرایطی که مهاجرت ورزشکاران بیشتر شده و در رسانههای مختلف دنیا هم بازتاب داده میشود، انتظار این است که مسئولان ردهبالای ورزش ایران، با برنامهریزی دقیق و البته هدفمندتری مانع از کوچ بیشتر ورزشکاران از ایران شوند. درست است که در مقایسه با چند صنف، مهاجرت ورزشکاران عدد درشتی نمیشود، ولی با توجه به اینکه قهرمانی آنها در رقابتهای بینالمللی بازتاب بسیار خوبی دارد، اهمیتشان دوچندان است.
انتظار از مسئولان، ولی ظاهرا فقط در حد حرف مانده، چون به تازگی ذبیحالله پورشیب، ملیپوش و قهرمان کاراته ایران که مدالهای بسیار رنگارنگی به دست آورده با حضور در برنامه سلام صبح بخیر تلویزیون، پرده از اتفاقی برداشته که بسیار عجیب است. او در صحبتهایش به این مورد اشاره کرده که یکی از مسئولان ورزش ایران در پاسخ به گلایه آنها برای رسیدگی بیشتر به ورزشکاران گفته هر کسی بخواهد، میتواند جمع کند و برود، به سلامت!
پورشیب در بخشی از صحبتهایش میگوید: «خدا گواه است؛ به امام حسین قسم، دو رئیس فدراسیون و یکی دو ورزشکار دیگر هم شاهد هستند. نمیدانم این مسئول از حرف من چه برداشتی کرد. به او گفتم اصلا بازیکن نه، مثلا به عنوان مربی، یک ایرانی مجبور میشود برود. خب به این مربی در ایران کمتر هم پول میدهید میماند، چون اینجا برایش بهتر است. حیف است، این فرد سرمایه ماست، چرا از کشور خودمان دورش کنیم. گفت: بروید، باعث افتخار است، هرکسی میرود، برود! وقتی اینطور گفت حقیقتا ناراحت شدم. پیش خودم گفتم حتما با سایر ورزشکاران بدتر از اینها صحبت میشود».
اینکه یکی از مسئولان ردهبالای ورزش بخواهد به جای حلوفصلکردن مشکلات، به صراحت ورزشکاران را تحریک به مهاجرت از ایران کند، در نوع خود بسیار عجیب است. جالب آنکه سمت این فرد در ورزش این روزهای ایران یکی از سمتهای مهم است که ارتباط زیادی هم با ورزشکاران دارد.
در نگاه اول مشخص است که این مسئول یا باید عضوی از کمیته ملی المپیک ایران باشد یا وزارت ورزش. برای پیبردن بیشتر این ماجرا کافی است به مطلبی که روز گذشته روزنامه وابسته به صداوسیما منتشر کرده رجوع شود تا اولین علامت سؤال از بین برود. «جام جم» برای بررسی این موضوع از تیتر «گل به خودی وزارت ورزش» استفاده کرده تا مشخص شود مسئول موردنظر، در وزارت ورزش است.
پیگیریها نشان میدهد اتفاقا کسی که پورشیبها را تحریک به مهاجرت از ایران کرده، مطالب بسیار تندی در گذشته علیه ورزشکاران ایرانی که پناهنده شده و یا مهاجرت کردهاند به زبان آورده است. جالب اینکه در زمان مدیریت او تعدادی از ورزشکاران ایرانی در گذشته مهاجرت کردهاند که این مورد هم در کارنامه چنین مسئولی دیده میشود. حال واقعا همانطورکه قهرمان کاراته ایران میگوید، مشخص نیست این فرد مسئول از صحبت ذبیحالله چه برداشتی کرده که صریحا به او گفته هر کس شرایط اینچنینی را نمیخواهد بهتر است جمع کند از ایران برود! اگر چنین موضوعی اعتقاد قلبی این شخص است پس انتقادهای تندوتیز از ورزشکارانی که پیش از این از ایران رفتهاند چیست؟
پرواضح است که ورزشکاران ایرانی خاصه آنهایی که در رشتههای غیرفوتبالی و انفرادی تمرین و تلاش میکنند، شرایط چندان بسامانی از لحاظ مالی و امکانات ندارند. همین چند وقت پیش بود که دو دختر وزنهبردار ایرانی در کنار یک شناگر ایرانی مهاجرت و پناهندگیشان از ایران را اعلام کردند. نکته غمانگیز داستان اینکه هر سه نفر نسبت به وضعیت تغذیهای حاکم بر اردوی تیم ملی گلایه داشتند!
حال ورزشکاری که با چنین شرایط و سختی باید برای رسیدن به مقام و مدال تلاش کند، مسلم است که انتظار حمایتهای معنوی و مادی بیشتر دارد. عجیب است که چنین حمایتی بعضا نه تنها صورت نمیگیرد بلکه همانطورکه ذبیحالله پورشیب فاش کرده، در چند مورد، ورزشکاران ایرانی را با لفظهای تند، وادار به مهاجرت از ایران میکنند. نکته بحثبرانگیز ماجرا هم اینکه ظاهرا انگیزه یا شاید قدرتی برای برخورد با چنین مسئولانی که مدیریتشان تمام نمیشود و فقط صندلیشان را از جایی به جای دیگر منتقل میکنند هم وجود ندارد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: ذبیح الله پورشیب کاراته ورزشکاران ایرانی مهاجرت ورزشکاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۶۸۰۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار اسحاق جهانگیری درباره مهاجرت رتبههای اول کنکور از ایران
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم، گریزی به دوره مدیریت خود در دولت گذشته زده و شرایط این روزهای ایران را هم بررسی کرده است.
به گزارش اعتماد، در ادامه بخشهایی از این گفتگو را میخوانید؛
* دولتی که نتواند حقوق کارمندش را خودش تامین کند، یا نتواند پول آب و برقش را تامین کند، استقلالش کجاست؟
* مجلس در اموری که نباید دخالت کند، دخالت میکند. این آشفتگیها باید برطرف شود، الان آشکارترین موضوع آن، بحث برنامه است و بودجه.
* این مجلسیها مگر همانهایی نبودند که میگفتند ما یک خیزش هستیم که میخواهیم مسائل اقتصادی کشور را حل کنیم، مسائل اقتصادی حل شد؟ الان چهار سال تمام شد. تورم را کنترل کردید؟ اجازه ندادید سفره مردم کوچک شود؟
* اینکه آدم صدایش را بلند کند، اینکه به پشتوانه یک جایی که از آدم حمایت میکند بیاید و به هر پستی که میخواهد برسد، این دلیلی بر شایستگی نیست. من معتقدم وقتی در سال ۸۴ دولت را تحویل میدادیم خودروسازی ایران از خودروسازی ترکیه و چین جلوتر بود
* به نظرم دولت احمدینژاد بنایی گذاشت که کشور از ریل توسعه خارج شد. یکی از بیاعتمادیها در اثر بیحرمتی به انسانیت اتفاق افتاد.
* چرا هنرمند ما امروز مایوس است؟ رتبههای اول کنکور دارند از ایران میروند! الان دارند میگویند که پرستار، پزشک، کارگر فنی از ایران میروند، خب نباید بگذاریم اینها بروند! این افراد را اینجا مایوس کردهایم.
* این واقعا خیلی بد است که کشور بگوید من ۲ و نیم میلیارد دلار برای دارو گذاشتهام، بعد به بچهای که شیرخشک میخورد بگویند شما سهمیه شیرخشک دارید. مردم میگویند پول شیرخشک نبوده، اما چطور برای چایی این مقدار داده شده است.
* خدا شاهد است که وقتی میشنوم مردم ایران دیگر خود را با کشورهای منطقه مقایسه میکنند، عزا میگیرم. مردم ایران خود را با اروپا مقایسه میکردند، نه نهایت با ژاپن و کره مقایسه میکردند.