Web Analytics Made Easy - Statcounter

در زمانه‌ای که پادشاه حکم ظل‌الله داشت و هر چه می‌گفت و دستور می‌داد بی، چون و چرا اطاعت می‌شد و استبداد بند بند جامعه ایران را فرا گرفته بود، انقلاب مشروطه همچون نسیمی در فضای سیاسی ایران شروع به وزیدن کرد تا بروز عینی این واقعیت برای مردم باشد که سرنوشت آنان محتوم نیست و می‌توانند آن را با دستان خود تغییر دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

انقلاب مشروطه نه یک انقلاب از پایین به بالا بلکه اصلاحاتی از بالا به پایین بود که توانست در ساختار سراسر استبدادزده ایران در عصر قاجار جایی برای مجلس قانونگذاری باز کند. روزنه امیدی که توسط روشنفکران و پس از آن درباریان به روی ساختار حکومتی ایران گشوده شد و ناکارآمدی سیستم قاجاریه را پیش از پیش عیان کرد.

بیراه نیست اگر ادعا کنیم انقلاب مشروطه از اولین جلوه‌های ائتلاف جامعه روشنفکری و روحانیت در ایران بود، ائتلافی که گرچه در طول تاریخ با چالش‌های زیادی مواجه شد، اما به ایجاد تحول نوین در تاریخ ایران کمک شایانی کرد.

درخصوص اهمیت انقلاب مشروطه استاد علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد معتقد است انقلاب مشروطه یکی از بزرگترین انقلاب‌هایی است که در منطقه خاورمیانه اتفاق افتاده، انقلابی که نه تنها ناکام نمانده، بلکه اندیشه‌های آن همچنان بر فراز جامعه ایران حضور دارد.

دکتر مهدی نجف‌زاده به مناسبت ۱۴ مرداد، سالروز صدور فرمان مشروطیت در خصوص زمینه‌ها و عوامل انقلاب مشروطه اظهار کرد: انقلاب مشروطه دارای مفاهیمی همچون پارلمان، آزادی و قانون است که ما از آن به عنوان تاریخ ایرانیان یاد می‌کنیم و فاصله زمانی بین سال ۱۲۷۰ تا ۱۲۸۵ که انقلاب مشروطه به وقوع پیوست را به عنوان بستر رخداد مشروطه در نظر گرفته‌ایم.

وی تصریح کرد: بعد از روی کارآمدن حکومت قاجار روابط ایران با غرب بسیار گسترش پیدا کرد که در این زمان تقریبا چنین مفاهیمی در اروپا شکل گرفته بود. فراهم شدن زمینه‌های مشروطه به تدریج از طریق کسانی که برای فعالیت، تحصیل و تجارت از سوی دربار به اروپا فرستاده می‌شدند و به ویژه خود درباریان که برای سفر به اروپا می‌رفتند، شکل گرفت. آن‌ها در جریان این سفر‌ها با پیشرفت‌های غرب به خصوص نظم و قاعده‌مندی جامعه اروپایی آشنا شده بودند، بنابراین به فکر ایجاد چنین نظامی در کشور افتادند و با کمک رویداد‌هایی همچون روزنامه‌ها و گفتگو‌هایی که شکل می‌دادند، سبب ایجاد اندیشه انقلاب مشروطه در ایران شدند که حدود ۲۰ سال طول کشید تا به ثمر بنشیند.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در در خصوص اینکه چه نشانه‌هایی در جامعه استبدادزده آن روز ایران، امید برای ایجاد تحول را در جامعه زنده کرد، افزود: اواخر دوره قاجاریه سیستم حکومتی به دلیل ایجاد ناآرامی‌ها بسیار شکننده و ناکارآمد شده بود. به ویژه زمانی‌که روابط ایران با غرب شکل گرفت، این ناکارآمدی بسیار نمایان شد؛ بنابراین در این دوره مفاهیمی، چون ظل‌الله و فرایزدی و ... به دلیل ایجاد وضعیت دشوار کشور از جمله بیماری‌ها و قحطی‌هایی که منجر به مرگ می‌شد، دیگر رنگ باخته و منجر به از بین رفتن کارآمدی سیستم شده بود. به اعتقاد من حتی اگر انقلاب مشروطه رخ نمی‌داد به طور دیگری آن سیستم باید از هم فرو می‌پاشید.

نجف‌زاده در ادامه با بیان اینکه اولین کسانی که خواهان تغییر و تحول در ایران شدند، درباریان بودند، عنوان کرد: پس بسیار طبیعی است که با شکل‌گیری چنین مفاهیمی به خصوص نظم روشنفکران و درباریان این شک و تردید در جامعه ایجاد شود که این سیستم نمی‌تواند کارآمد باشد و باید به فکر راه چاره بود. با نگاهی به زندگی ناصرالدین شاه متوجه می‌شویم که این پادشاه در نیمه اول تاریخ بیداری به شدت از یک تغییر و تحول عمده در ایران حمایت می‌کرد، اما بعد از چندی دچار ترس‌خوردگی شد و این موضوع به روشنفکران واگذار شد.

وی افزود: بنابراین در مورد اینکه چه عاملی امید به تغییر در ذهن ایرانیان را شکل داد، به اعتقاد من علاوه بر نقش عمده درباریان می‌توانیم به اخباری مبنی بر مقاومت و پیروزی ژاپنی‌ها در برابر روسیه و شروع تغییراتی در عثمانی اشاره کرد که سبب شد تا آثار این اتفاقات به ایران برسد و این امید را در ایران ایجاد کند که این کشور توانایی این را دارد که به سمتی پیش رود که بتواند یک انقلاب اجتماعی را رقم بزند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه انقلاب مشروطه انقلاب مردمی نبود، بیان کرد: مشروطه توسط روشنفکران با ائتلاف بسیار قدرتمندی که با بخشی از روحانیت ایجاد کردند، صورت گرفت. انقلاب مشروطه یک انقلاب از بالا بود و در حقیقت خیزش‌های مردمی و اجتماعی چندان کارایی نداشتند. این ائتلاف در سطح قدرتمند بود تا بتواند درباریان را به عقب براند و این امر با عقب راندن فتحعلی‌شاه و محمد علی‌شاه اتفاق افتاد.

نجف زاده تاکید کرد: از تاثیرگذاری گروه‌های قدرتمند و حکمرانان محلی در وقوع انقلاب مشروطه نباید غافل شد، به واسطه اینکه آن‌ها از انقلاب مشروطه حمایت‌های فراوانی کردند. مشروطه یک ائتلاف گسترده‌ای بود که نقش مردم در آن خیلی پررنگ نبود.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص تاثیراتی که پیوند دو جریان روشنفکر و روحانیت در وقوع انقلاب مشروطه داشتند، خاطرنشان کرد: روشنفکران و روحانیت در یک جبهه در برابر دشمن مشترکی، چون استبداد قرار گرفته بودند و به همکاری با یکدیگر مبادرت ورزیدند. با وجود اینکه این دو گروه در انقلاب مشروطه همکاری‌های بسیاری با یکدیگر داشتند، اما تعارضی بین شرع و عرف و شرع و عقلانیت غربی اتفاق افتاده بود که سبب شد تا بخش عمده‌ای از روحانیت از جریان این جنبش پا پس بکشند و در برابر انقلاب مشروطه ایستادگی کنند.

این استاد دانشگاه افزود: انتشار مفاهیمی، چون قانون و پارلمان از سوی روشنفکران که چندان خوشایند روحانیت با تفکر سنتی آن روزگار نبود، بر این مسئله تاثیر بسیاری گذاشت. البته بیشتر روحانیتی که سنتی فکر می‎‌کردند، اما در عین‌حال بخشی از روحانیت از جمله نائینی، آخوند خراسانی، طباطبایی، بهبهانی و... در حمایت از روشنفکران و انقلاب مشروطیت نقش بسیار مهمی داشتند و به پشتیبانی خود از انقلاب مشروطه ادامه دادند.

وی با بیان اینکه در وهله اول روشنفکران و روحانیت با یکدیگر همکاری کردند، اما دو برداشت متفاوت از مشروطه بین آن‌ها ایجاد شد، ادامه داد: روحانیت با مفاهیمی از جمله آزادی، پارلمان، قانون، روزنامه و گسترش مطبوعات که از سوی روشنفکران تولید می‌شد چندان آشنایی نداشت و با آن‌ها عجین نبودند. آن‌ها باور و پنداشت خود را از انقلاب مشروطه داشتند و قدرت روشنفکران در آن دوره بسیار زیاد بود و توانستند دست برتر را در انقلاب مشروطه بگیرند، زیرا زمانی که به نوشتن قانون اساسی مبادرت ورزیدند روحانیت در اینجا عقب رانده شده بود و روشنفکران تنها برای اینکه دل روحانیت را به دست آورند فصل‌هایی را در قانون گنجاندند، اما بار اصلی نوشتن بر عهده روشنفکران بود.

روشنفکران با تدوین قانون اساسی مشروطه دست برتر را گرفتند

این استاد دانشگاه با تاکید بر نقش روشنفکران و روحانیت در وقوع انقلاب مشروطه افزود: معمولا انقلاب مشروطه را باید به دو قسم تقسیم کرد؛ قدرت بسیج‌کنندگی در خیزش انقلاب مشروطه توسط روحانیت و نگارش قانون‌اساسی توسط روشنفکران. روحانیت در قدرت بسیج‌کنندگی به ویژه در مهاجرت کبری و مهاجرت صغری نقش بارزی داشتند و مردم عادی به واسطه روحانیت برای ایجاد یک انقلاب مشروطه بسیج شدند.

وی خاطرنشان کرد: البته منظور از مردم همان کسانی هستند که در شهر بودند و در آن دوران تعداد شهرنشینان بسیار کم بود و در جریان انقلاب مشروطه تنها تعداد کمی از طبقه متوسط شهری حضور داشتند. در مرحله اول انقلاب، روحانیت همکاری‌های لازم را انجام داد و در مرحله دوم روشنفکران با نگارش قانون اساسی و ایجاد پارلمان دست برتر را در این انقلاب داشتند.

نجف زاده ادامه داد: در آن زمان روحانیت از گفتمان قدرتمندی برخوردار نبود و تنها دارای قدرت بسیج‌کنندگی بود و روشنفکران از آنچه که روی دست غرب دیده بودند به نگارش قانون اساسی مبادرت ورزیدند.

عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد درخصوص عمده تفاوت‌ها و شباهت‌های انقلاب مشروطه و انقلاب ۵۷ گفت: بر خلاف انقلاب مشروطه در انقلاب اسلامی روشنفکران در بازخیزی مردم و شروع خیزش‌های مردمی نقش بسیار مهمی داشتند و روشنفکران زمینه را برای حضور روحانیت فراهم کردند. از سال ۱۳۲۰ به بعد روحانیت نقش بسیار متفاوتی را به خود گرفته بود. به ویژه با نقش بسیار قدرتمندی که اندیشه سیاسی در آن دوران به دست آورده بود. دیگر روشنفکران در موقعیتی نبودند که بتوانند روحانیت را به حاشیه برانند و بر آن رهبری کنند و بر خلاف انقلاب مشروطه، در انقلاب اسلامی روحانیت دست برتر را داشت.

این استاد دانشگاه در خصوص نقش فضای سیاسی جامعه در وقوع دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی تصریح کرد: با روی کارآمدن پهلوی جامعه ایران شروع به نو شدن و صنعتی شدن کرد و فرم جامعه ایران در فاصله‌‎ زمانی بین ۱۳۰۰ تا ۱۳۵۷ با روی کارآمدن طبقات اجتماعی قدرتمند، طبقه متوسط جدید و سرمایه‌داری و طبقه کارگر تغییر کرد؛ لذا از لحاظ اجتماعی این دو انقلاب با یکدیگر قابل قیاس نیست و انقلاب اسلامی پاسخی بود به جریان سرمایه‌داری و مدرنیته در ایران، اما در انقلاب مشروطه اندیشه‌ها و آرمان‌های مدرنیته نقش بسیار مهمی داشتند.

انقلاب مشروطه همچنان ادامه دارد

نجف زاده در پاسخ به این سوال که کلیدی‌ترین عاملی که جنبش مشروطه را ناکام گذاشت چه بود، عنوان کرد: انقلاب مشروطه ناکام نشده و همچنان ادامه دارد و مشروطه یک گفتمان بسیار قدرتمندی است که از سال ۱۲۸۵ شروع شده و همچنان با قدرت ادامه دارد. ایران جامعه‌ای است که برای اولین بار در خاورمیانه صاحب پارلمان شد و اندیشه ظل‌الله بعد از انقلاب مشروطه از بین رفت، تا آنجا که در دوره‌های بعد رضاشاه و محمدرضاشاه با این عناوین خطاب نمی‌شدند. آن‌ها پادشاهانی مدرن و متفاوت بودند که نقطه عزیمت اندیشه و فکر آن‌ها از قانون اساسی شروع شده بود. پروسه انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی بسیار متفاوت است. به اعتقاد من این دو انقلاب علاوه بر تفاوت‌های اساسی از دو جنس مختلف هستند.

وی ادامه داد: انقلاب اسلامی انقلابی است به نام سنت و مذهب که آمال مذهبی در آن قدرتمند است، اما در انقلاب مشروطه مفاهیم مذهبی و اسلامی در حاشیه قرار گرفتند و این‌ها قابل مقایسه نیستند. انقلاب اسلامی واکنشی است به آن چیزی که بعد از دوره پهلوی با آن روبه‌رو شدیم.

عضو هئیت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص نقش عوامل خارجی در جریان انقلاب مشروطه بیان کرد: انگلستان به واسطه‌ی اینکه سیاست این کشور در آن زمان بر پایه این بنا شده بود که حکومت قدرتمندی که پیرو مطامع انگلستان باشد روی کار بیاید، از انقلاب مشروطه حمایت فراوانی کرد. اما روسیه بر عکس به شدت مخالف انقلاب مشروطه بود که این مسئله سبب ایجاد تعارضی جدی بین انگلستان و روسیه شد.

این استاد دانشگاه ادامه داد: مشروطه‌خواهی یک روند جهانی بود، که در نهایت به پیروزی انقلاب مشروطه در ایران منجر شد و عناصر بیگانه در جریان این انقلاب نقش بسیار مهمی داشتند. در عین حال همه این‌ها را نمی‌شود یک کاسه کرد و بر اساس سیاست‌های آن روزگار می‌توان نقش عناصر بیگانه را اینگونه بر شمرد که انگلستان به حمایت از انقلاب مشروطه و روسیه به مخالفت با آن پرداخت.

وی تاکید کرد: انقلاب مشروطه یکی از بزرگ‌ترین انقلاب‌هایی است که در منطقه خاورمیانه اتفاق افتاد و باید به آن ارج و قرب زیادی بنهیم. مشروطه همچنان زنده است، چراکه دنیا، ذهنیت و وضعیت ما را تغییر داد و لازم است تا ایرانی‎‌ها از آنچه در انقلاب مشروطه رخ داده است، شناخت کافی پیدا کنند. مشروطیت هنوز بر فراز جامعه ایرانی وجود دارد و همچنان مردم ایران به دنبال همان شعار‌هایی هستند که مشروطه به دنبال آن بود.

در مورد مشروطه مهم این است که بررسی کنیم و ببینیم از چه چیزی به چه چیزی رسیدیم. قبل از مشروطه در جامعه ایران شخصیت‌هایی همچون پادشاه، دربار، حکمرانان محلی و خیلی از افراد دیگر به هیچ عنوان پاسخگوی مردم نبودند و مردم برای آن‌ها اهمیتی نداشتند و چیزی به نام قانون مطرح نبود، چنانکه اغلب روشنفکران همواره از قانون حرف می‌زدند و می‌گفتند که دوای درد ایران قانون است.

با وقوع مشروطه ما از آن نقطه به شرایطی رسیدیم که دیگر پادشاه باید محدود باشد، همچنین وزرا و دولت نیز باید در مورد اقداماتی که انجام می‌دهند و بحران‌هایی که اتفاق می‌افتد، پاسخگو باشند.

انقلاب مشروطه به عنوان یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران شناخته می‌شود، چنان‌که تمام مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران در نتیجه آن دست‌خوش تغییر شد و عصری نو را برای کشور رقم زد.

منبع: ایسنا

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: انقلاب مشروطه تاریخ ایران استاد دانشگاه انقلاب مشروطه انقلاب مشروطه انقلاب اسلامی قانون اساسی جامعه ایران دست برتر یک انقلاب مشروطه یک نجف زاده جامعه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۷۷۰۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حسن صباح جزو مقدسات نیست/ ممنوعیت تماشای سریال "حشاشین" موجه نیست

   عصر ایران؛ هومان دوراندیش - ممنوعیت پخش سریال "حشاشین" در ایران، مبتنی بر این دو "دلیل" بوده: تحریف تاریخ اسلام، ضد ایرانی بودن سریال. البته در توجیه این ممنوعیت به "رویکرد سیاسی مغرضانه" هم اشاره شده که به نظر می‌رسد این رویکرد ادعایی، از نظر ممنوع‌کنندگان پخش این سریال در ایران، انگیزۀ تحریف تاریخ اسلام در این سریال و جهت‌گیری ضد ایرانی آن بوده.

   (‌مهدی سیفی، مدیرکل نظارت و تطبیق ساترا گفته است: سریال «حشاشین» محصول کشور مصر است و روایت آن از تاریخ اسلام متضمن تحریف‌های فراوانی است که به نظر می‌رسد با رویکرد سیاسی مغرضانه تولید شده است.) 

  خلاصه اینکه از نظر مقامات ساترا (سازمان تنظیم مقررات رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی)، مشتی مغرض در مصر نشسته‌اند و سریالی ساخته‌اند برای تحریف تاریخ اسلام و ضدیت با ایران و ایرانی.

  دقیقا معلوم نیست تحریف تاریخ اسلام  چه معیارهایی دارد. دربارۀ سریال مختارنامه نیز برخی از نظر اهل سنت چنین نظری داشتند و البته نحوۀ شخصیت‌پردازی عبدالله بن زبیر (با بازی رضا کیانیان) را مغرضانه می‌دانستند.

  طبیعتا در درون هر دینی، بین پیروان مذاهب مختلف، اختلاف نظرهایی دربارۀ وقایع و شخصیت‌های تاریخی وجود دارد. خارج از ادیان نیز چنین اختلافاتی طبیعی است. مثلا هر فیلمی که دربارۀ ژاندارک یا لوتر و کالون ساخته شود، احتمالا مناقشاتی را بین مورخان و چه بسا کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها پدید آورد.

  اما آیا چنین مناقشاتی دلالت دارد بر اینکه ما حق نداریم سریال حشاشین را ببینیم؟ و اگر این سریال را ببینیم ایمان خودمان را به شخصیت حسن صبّاح از دست می‌دهیم؟ اساسا مگر کسی در جامعۀ ایران شیفتگی خاصی نسبت به حسن صباح دارد که نگران باشیم کسانی در مصر از او چه تصویری ترسیم کرده‌اند؟

 حسن صباح که جزو مقدسات نیست. بر فرض که سازندگان سریال حشاشین از او به بدی یاد کرده باشند. می‌توان سریال را دید و نقاط ضعف یا حتی حرف اصلی‌اش را نقد کرد. اینکه عده‌ای برای مردم تصمیم بگیرند حق ندارید این سریال را تماشا کنید، از عجایب است؛ چون این سریال نه پورنوگرافیک است، نه علیه مقدسات شیعی است و نه حتی متعرض شخصیت‌های برجستۀ مذهب تشیع شده است؛ یعنی افرادی نظیر سلمان و ابوذر و مالک اشتر، را که نزد شیعیان ایران از احترام ویژه‌ای برخوردارند. 

اگر هم این سریال ضد ایرانی باشد، قاعدتا چنگی به دل مردم ایران نمی‌زند و حتی ممکن است جمعی از آریایی‌های غیور به صفحات مجازی سازندگان سریال هجوم ببرند و آن‌ها را تنبیه کنند!

ولی واقعیت این است که سریال حشاشین، حسن صباح را شخصیتی در دل تاریخ و تمدن اسلامی ترسیم کرده است. علاوه بر این، فارغ از اینکه سازندگان سریال چه نیتی داشته‌اند، حسن صباح عملا شخصیتی جذاب و دلنشین از آب درآمده است.

   از این حیث سریال حشاشین تا حدی شبیه سریال امام علی (ع) شده که معاویه و عمرو عاص‌ را جوری ترسیم کرده بود که بیننده از آن‌ها بیزار نمی‌شد. در همان زمانی که سریال امام علی (ع) پخش می‌شد، بسیاری به داوود میرباقری ایراد گرفتند که چرا معاویه و عمرو عاص در سریالت جذاب‌تر از سلمان و ابوذر شده‌اند.

  تازه اگر بپذیریم حسن صباح در "حشاشین"، به عنوان یک ایرانی، شخصیتی منفی و منفور است، خواجه نظام‌الملک هم به عنوان یکی از شخصیت‌های اصلی سریال، یک ایرانی است که در برابر او قرار دارد. اگر حسن صباح تروریست ترسیم شده، خواجه نظام‌الملک هم به درستی سیاست‌مداری قلمداد شده که بر ضرورت تدبیر و خرد سیاسی پا می‌فشارد. مبدع ترور هم در تاریخ اسلام، حسن صباح نبوده. در همان قرن اول هجری، افراد گوناگونی در تقابل‌های سیاسی در جهان اسلام ترور شدند.

  نکتۀ مهم دیگر اینکه، حسن صباح در اواسط قرن پنجم هجری در خانواده‌ای به دنیا آمد که شیعۀ دوازده‌امامی بودند ولی بعدها به مذهب اسماعیلی گروید. یعنی او امام موسای کاظم و ائمۀ بعدی شیعیان را به عنوان امام قبول نداشت.

  دربارۀ چنین فردی، قاعدتا در ایران نمی‌توان فیلم و سریال مثبتی ساخت. این هم از عجایب است که خودمان حاضر نیستیم یک فیلم یا سریال در تجلیل از حسن صباح بسازیم، ولی به دیگران هم می‌گوییم چیزی در انتقاد از او نسازید!

  در آغاز دهۀ 1390 که فیلم آرگو ساخته شد، برخی از مقامات سینمایی کشور گفتند این فیلم ضد ایرانی است. ولی آرگو را بسیاری از مردم دیدند و چون فیلم مهمی نبود، آب از آب تکان نخورد. یعنی فیلم، دست کم در ایران، تاثیرگذاری چندانی پیدا نکرد و امروز حتی کمتر کسی به خاطر دارد فیلمی به نام آرگو، روزی در این کشور اهمیت سیاسی پیدا کرده بود.

در سریال حشاشین، شخصیتی که حقیقتا نزد ایرانیان محبوب است، حکیم عمر خیام است که تصویری مثبت و دلنشین نیز از او ترسیم شده. همین نکته نیز یکی از دلایل ضد ایرانی نبودن سریال حشاشین است.

  این هم از عجایب است که ما در کشور خودمان احتمالا دربارۀ خیام هم نمی‌توانیم فیلم یا سریالی توام با تجلیل و تحسین بسازیم. اگر هم بتوانیم، دست کم مصری‌ها زودتر از ما دست به کار شده‌اند و خیام را در یک اثر هنری، به نیکی و دلنشین ترسیم کرده‌اند.

به هر حال حتی اگر ممنوعیت پخش سریال حشاشین در پلتفرم‌های رسمی قابل توجیه باشد، منتفی شدن امکان دانلود این سریال در فضای مجازی به هیچ وجه قابل توجیه نیست. ساترا تصمیم گرفته "حشاشین" از فیلیمو و پلتفرم‌های مشابه پخش نشود؟ قبول. ولی اینکه کاری کرده‌اند که هیچ کس نتواند این سریال را دانلود و تماشا کند، شگفت‌آور است.

اگر الان یک استاد تاریخ بخواهد این سریال را دانلود و تماشا کند، چه کار باید بکند؟ باید بگوید ساترا صلاح دیده من به عنوان یک ایرانی مسلمان شیعه، این سریال را نبینم تا مبادا گمراه شوم؟ آیا این توهین‌آمیز نیست؟ و مگر حسن صباح مصداق "راه" است که بدبینی احتمالی به او پس از تماشای این سریال، مصداق "بیراهه" و "گمراهی" باشد؟

   (اشتباه نشود. این یادداشت در دفاع از تمام محتوای سریال نیست. در دفاع از حق تماشای چنین سریالی است.)

 

   

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: واکنش نشریۀ 29 ساله به حذف سریال «حشاشین» از شبکۀ نمایش خانگی/ علاقه ایرانیان به داستان حسن صباح تاریخی است؛ نسازی، می‌سازند(+ جلد)

دیگر خبرها

  • حسن صباح جزو مقدسات نیست/ ممنوعیت تماشای سریال "حشاشین" موجه نیست
  • عضو مجلس خبرگان: دشمن از فضای مجازی به عنوان قتلگاه جوانان استفاده می‌کند
  • عضو روحانیت مبارز: بَرج‌مان از خرج‌مان بیشتر است
  • روحانیت در دفاع از دین جان و مال را فدا می‌کند
  • شهدای روحانی الگوی مجاهد تبیین محسوب می‌شوند
  • از وطنم ایران تا شب‌نورد؛ با تارِ لطفی + فیلم
  • نصب تابلو‌ها و علائم ترافیکی در کمربندی نسیم شمال 
  • عملیات وعده صادق نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی است
  • تصویری متفاوت از فرودگاه مهرآباد ۶۹ سال قبل + عکس
  • برگزاری ششمین اجلاسیه هم اندیشی روحانیون کلان شهرهای کشور در قم