حکایت نهنگ و مایع مقدس سیاهرنگی به نام نفت
تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۷۸۲۳۳
مرجان صادقی: سارتر میگوید برای تشخیص جهانبینی نویسنده تنها راهی که وجود دارد تکنیک اوست. جهانبینی نسترن مکارمی در بازآفرینی استعماری که به نفت وابسته است بهروشنی در توتال به تصویر درآمده. برای رسیدن به جواب این سؤال و به بهانهی تجدید چاپ این رمان در نشر ثالث، در گفتگو با نویسنده به این ویژگی پرداختهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با اینکه تاریخ از ویژگیهای نخستین رمان توتال است، او بهعنوان نویسنده با تخیل خود به اجزا و چیدمان تاریخی نفت دست زده تا روای داستانی در این بستر باشد. مکارمی درباره ایدهی ابتدایی این بازآفرینی و همکناری واقعیت پراکنده و شاید منفرد «نفت» میگوید: تاریخ نفت در سرزمین ما تاریخ پیچیده ایست. پر از جدال و کشمکش است. پر از منفعتطلبی، ریاکاری و معاملهها و معادلههای چند سویه، ولی بیش از هر چیز نفت برای مردم سرزمینهایی که میراثدار آناند، امری حیاتی و گرهخورده با زیستشان است.
او میافزاید: تجربه زیستهی پیوسته با نفت دو وجه دارد. یک وجه آن تجربهی مبتنی با ارتباط مستقیم و درگیری چهره به چهره و پنجه به پنجه با نفت بهعنوان یک ماهیت صنعتی است و مشمول کسانی میشود که بهواسطه زیستبوم خود، خواسته یا ناخواسته با این ماهیت قرابتی نزدیک یافتهاند؛ و وجه دیگر رابطهای غیرمستقیم است و به ماهیت سیاسی – اقتصادی نفت نظر میکند. گستردگی این وجه آنچنان وسیع است که گاه مرزهای سرزمینها را درمینوردد و قدمتش به رابطهی خونی انسانها بهواسطهی نسبت با حضرت ابوالبشر میرسد.
مکارمی با اشاره به اینکه از جانب دیگر نفت ماهیتی است که با قدرت حاکمه پیوندی عمیق و غیر قابل انکار دارد، تأکید میکند: به جرات میتوان گفت از زمان کشف اولین چاههای نفت در هر گوشه از جهان، هر شخصیت یا گروه سیاسی که توانسته باشد روی حلقههای چاه چنبره بزند، حکومت بلامنازع آن سرزمین را در مشت گرفته است هرچند سکهی این سیطره روی دیگری هم دارد. اگر دقیقتر نگاه کنیم بهوضوح درمییابیم که در حقیقت این نفت است که بهواسطهی ذات باستانی ارزشمند خود، قدرت را به فاتحان تفویض میکند. مجموع این مفاهیم نفت را برای من به سوژهای قابل توجه برای داستانسرایی تبدیل کرده است.
تخیل و اسناد تاریخی
در پایان کتاب اسنادی تاریخی ضمیمهشده است، اینکه نویسنده قصد داشته تا در رمان تخیلی چکیدهای از تاریخ را ارائه کند پرسش بعدی ماست که مکارمی در پاسخ به این سؤال با اشاره به «استعمار» به مفهوم تصاحب سرزمین مادری توسط قدرتی که تنها برای بهرهکشی آمده است، میافزاید: نمود این بهرهکشی میتوان در رابطه شکلگرفته بین سرهرود و یحیی دید. رابطهای اربابرعیتی همراه با سوءاستفاده جنسی.
او تصریح میکند: درباره اسناد پایانی بعضی مخاطبان آن را غیرضروری دانستند و بعضی بر ضرورتش صحه گذاشتند. برای خود من تأکید بر یک سری واقعیتهایی که داستان پیرامون آنها شکل گرفته است، مهم بود. مثلاً اعتراضات کارگران نفتی یا شخصیت شیخ خزعل و رابطهاش با استعمارگران و قدرت حاکمه. درست است که داستان در فضایی تخیلی شکل گرفته ولی بستر وقوع اتفاقها بستری تاریخی است و به نظرم تأکید و ارجاع به آن وقایع تاریخی برای مخاطبی که قصدش صرفاً خواندن یک روایت جذاب نیست و به زمینههای خلق روایت اهمیت میدهد، ضروری است.
صداقت با مخاطب
یکی از عناصر داستان توصیف عینی اعمال و حوادثی است که بر قهرمانها گذشته تا در ذهن خواننده بازآفرینی شود، مکارمی در پاسخ به این پرسش که سوای این عنصر، چه عنصر دیگری برای نزدیک کردن شخصیت به مخاطب لازم است، میگوید: به نظر نویسنده برای نزدیکی مخاطب تمهیداتی لازم است. اول اینکه نباید به مخاطب دروغ گفت و نباید سعی کرد چیزی را به زور به او قبولاند. در عین حال اغلب نویسندهها وقتی قصد نوشتن میکنند این احساس وظیفه را دارند که مفاهیمی که ذهنشان را درگیر کرده آنطور که خودشان دریافت و باور کردهاند را به مخاطب انتقال دهند. این بخش حساس ماجرای نوشتن است. اینجا جذابیت روایت و توصیف اعمال شخصیت فقط یک بخش از کار است، بخش دیگرش به شکل دادن مفاهیم و بسترسازی و انتقال مفاهیم در زمینهای قابل قبول و قابلپذیرش برمیگردد. باید بتوانیم خواننده را در مورد تمام اعمال و واکنشها و اتفاقاتی که برای شخصیتهای داستان رخ میدهد قانع کنیم. این قانع کردن نیاز به ادله و فضاسازی مناسب برای رویدادها دارد.
او تأکید میکند: کافی نیست که فقط اعمال و رفتار شخصیتها توصیف شود. هر چند توصیفها خوب و دقیق و ریزبینانه باشد، مخاطب باید ناگزیر بودن شخصیتها از مواجهه با رویدادها را درک کند و این کار پیچیدگیهای خاص خودش را دارد. سادهانگاری و دستکم گرفتن هوش مخاطب و سؤالاتی که ممکن است در ذهن او شکل بگیرد یکی از آسیبهایی است که نویسنده را تهدید میکند.
قصهپردازی نیاز به بسترسازی دارد
«قصهپردازی در ساختار داستان» ملاطی است که امروز در سایهی زبانبازیها و لفاظیهای داستان کمتر به آن پرداخته شده. مکارمی در پاسخ به اینکه آیا نویسنده این تغییر ذائقه در مخاطب را قبول دارد؟ میگوید: گمان نمیکنم این ربطی به ذائقه مخاطب داشته باشد. به نظرم این بیشتر به سادهانگاری و دستکم گرفتن مخاطب توسط نویسنده برمیگردد. قصهپردازی یکی از مهمترین خصوصیات رمان است. کم توجهی به آن قبل از هر چیز خلاقیت نویسنده را زیر سؤال میبرد نه ذائقهی مخاطب را. اتفاقاً مخاطبی که مدام در طول زمان در معرض شگفتی قرار میگیرد (شگفتزدگیای که از ابتدا برای رسیدن به آن زمینهسازی شده) اشتیاقش برای خواندن و ادامه دادن دو چندان میشود و ارتباط قویتری با داستان برقرار میکند.
او در ادامه یادآوری میکند: قصهپردازی و آفریدن شگفتی نمیتواند یکباره و خلقالساعه و در میانه متن صورت بگیرد. حتماً باید از ابتدا بستر مواجهه با آن در متن داستان و در ذهن مخاطب فراهم شده باشد.
بیشتر بخوانید: در هنرم رادیکال هستم جامعه ناخوش و ابراهیم گلستان شوهر آهو خانم در مسقطخلاقیت و خلق رمان
نویسنده توتال درباره اینکه خلق رمان بیشتر به خلاقیت نویسنده وابسته یا مشهودات و ملموسات ایمان دارد، میگوید: بدون شک همینطور است. نویسنده باید بتواند دریافتهای خود را در زندگی و تجربه زیستهاش را به شکلی خلاقانه به مخاطب عرضه کند. در فقدان خلاقیت ما فقط با یکجور خاطرهنویسی و درد دل کردن یا در بهترین حالتش با نوعی ناداستان که تنها هدفش بیان دریافتها و مشاهدات و رنجها و نیک و بد روزگار نویسنده است روبرو خواهیم بود. حالا این خلاقیت حتماً لازم نیست در قالب خیالپردازیهای غریب و افسانهسازی نمود داشته باشد همینقدر که نویسنده بتواند نگاهی خاص و متفاوت به جهان و هستی داشته باشد خودش تأثیرگذار است. همینکه بتواند مخاطب را وادار کند که به زندگیاش، به جامعهاش یکجور دیگر، از یک زاویهی تازه نگاه کند.
او تأکید میکند: باز برمیگردم به نقش تجربه زیسته. تجربه زیستهی نویسنده خیلی خیلی مهم است. شما اگر از سوژهای بنویسی که هرگز از نزدیک با آن مواجههای نداشتی قبل از اینکه به بحث خلاقیت برسی، بیتجربگی خودت از متن بیرون میزند و مخاطب را دلزده میکند. عباس عبدی نویسندهی مرحوم حرف خیلی خوبی میزد. میگفت بدون تجربه زیسته آدمهای اثر شناسنامهی ناقصی دارند. نمیشود در هوا معلق بود. باید پایتان روی زمین باشد؛ و اگر بپرسید کدام زمین به شما خواهم گفت: «همینکه رویش ایستادهاید! نمیبینیدش؟»
او در پاسخ به این پرسش که از نمونههایی از ادبیات که بهنوعی مکاشفهی تاریخی داشته همچون بوف کور، صدسال تنهایی، اسفار کاتبان، خانه روشنان، مسخ، عامهپسند و داستانهای کوتاه بیژن نجدی تأثیر گرفته است، میگوید: مثالهایی که میآورد خیلی با توتال متفاوتاند امّا عجیب نیست، نویسنده باید بتواند آنچه از دیگران دریافت کرده شخصیسازی کند وگرنه که کارش بیشباهت به کپیکاری نخواهد بود.
۵۷۵۷
کد خبر 1658910منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: ادبیات داستانی نویسنده نفت تجربه زیسته قصه پردازی ی مخاطب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۷۸۲۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رنگ نقش مهمی در معماری ایفا میکند
ایسنا/لرستان یک کارشناس معماری و طراح داخلی گفت: رنگ نقش مهمی در معماری ایفا میکند.
مرجان پیرهادی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: سبک چیدمان دکوراسیون داخلی و حتی نوع وسایلی که در آن فضا دارند بسیار در انتخاب رنگ دیوارها، تأثیرگذار هستند.
وی با بیان اینکه رنگها بار روحی و روانی دارند، افزود: از دیرباز تا به امروز همواره رنگ و استفاده از آن در زندگی انسان تأثیر بسزایی داشته از انتخاب وسایل محیط گرفته تا انتخاب پوشش، از انواع خوراک گرفته تا هر آنچه که در طبیعت موجود است.
این کارشناس معماری با اشاره به رنگ زرد در دکوراسیون داخلی، اضافه کرد: این رنگ محرک فکر است و روی مثبت اندیشی اثر میگذارد و رنگ اصلی بهار و پاییز است.
پیرهادی خاطرنشان کرد: استفاده از زرد، اتاق را روشن و شاد میکند ولی برای استفاده در اتاق مددکاران اجتماعی که سر و کارشان با کسانی بوده که از لحاظ احساسی آسیب پذیرند، باید با احتیاط عمل کنند زیرا این رنگ به شدت تحریک کننده است و هم بر احساسات خوب و هم بد اثر میگذارد.
وی بیان کرد: در طراحی داخلی مدرن، زرد رنگی پرکاربرد است، نه تنها نور و زندگی را به محیط میبخشد بلکه به کسانی که در آن فضا زندگی میکنند هم روحیهای عالی میدهد. این ویژگی، زرد را برای استفاده در تمامی اتاقها ایدهآل میسازد.
سبز، رنگ طبیعت و سلامت است
این طراح داخلی ادامه داد: رنگ سبز در دکوراسیون داخلی باعث ایجاد تعادل در درون ما میشود. رنگ طبیعت و سلامت است پس در کاربریهایی که با این موضوعات مرتبط هستند میتواند جزو انتخابهای رنگی ما باشد.
پیرهادی تصریح کرد: این رنگ هم روی مثبت اندیشی تأثیری مثبت دارد ولی با این حال رنگی است که انسان هم با اشتیاق به سمت آن میرود و هم از آن عقب میکشد، به همین دلیل است که باید در انتخاب انواع درجه رنگبندی آن دقت لازم را به عملآوریم زیرا انواع رنگهای سبز میتوانند پیامهایی با معانی گوناگون داشته باشند.
وی ادامه داد: این رنگ، برای فضاهایی که نیاز به تمرکز و البته آرامش دارند، بسیار مناسب است. دشت سرسبزی را تجسم کنید با گلهای زرد و درشت آفتابگردان، چه ترکیب زیبا و شادی بخشی!
کارشناس معماری اظهار کرد: سبز انواع مختلفی دارد و بر حسب درجه رنگیاش، کاربری متفاوتی مییابد. سبک روستایی یکی از انواع سبکها است که این رنگ به فراوانی در آن یافت میشود.
پیرهادی با اشاره به رنگ نارنجی در دکوراسیون داخلی، گفت: نارنجی با زرد در ویژگیها مشترک ولی با اندکی محدودیت است چون این رنگ یک رنگ شاد و بالابرنده روحیه اجتماعی و دوستانه است.
وی ادامه داد: نارنجی متمایل به گلی، میتواند ناراحت کننده و پیش پا افتاده باشد و همچنین در دکوراسیون احساس کمبود فیزیکی ایجاد کند، در حالی که نارنجی خالص و غنی همیشه توانگر و بسیار اغواکننده جلوه میکند.
این طراح داخلی اضافه کرد: حضور در محیط نارنجی رنگ، افق دید و فکر را وسیعتر میکند و به انسان جرات و جسارت میدهد. در خانه هرگز قسمت بزرگی را به نارنجی اختصاص ندهید بلکه باعث ایجاد تنش بیش از حد در فضا میشود. به دلیل محرک بودن این رنگ برای اتاق بازی بچهها بسیار مناسب است.
رنگ قهوهای برای دانشآموزان و دانشجویان بسیار مناسب است
پیرهادی تصریح کرد: رنگ قهوهای در دکوراسیون داخلی همان نارنجی تیره بوده یا به نوعی ترکیبی از چند رنگ است و رنگی خنثی به حساب میآید، با راحتی و امنیت ارتباط دارد، رنگ زمین بوده و یک رنگ قوی و مفید است.
وی بیان کرد: بهرغم امنیت و شادی که قهوهای ایجاد میکند، معانی منفی نیز دارد و در زبان فرانسوی به معنی غم و اندوه بوده پس استفاده بهاندازه از این رنگ هم در اثر آن بر بیننده، بسیار مؤثر و از لحاظ روانشناسی این رنگ برای ایجاد تمرکز در هنگام مطالعه برای دانشآموزان و دانشجویان بسیار مناسب است.
کارشناس معماری با اشاره به رنگ بنفش و ارغوانی در دکوراسیون داخلی، افزود: قرمز و آبی در دو طیف رنگی متفاوت قرار دارند ولی با تمام ویژگیهایشان وقتی با هم ترکیب میشوند با ایجاد رنگ بنفش، معنویت را تداعی میکنند. بنفش تداعیکننده سلطنت و مذهب، تقویتکننده افکار آرام و نشاندهنده عزتنفس بالا است.
پیرهادی خاطرنشان کرد: در اتاقی که کاملاً با این رنگ، رنگآمیزی شده است باید تا حدی تعدیل به عمل آورد. بهتراست از تُن آن کم کرد یا فقط قسمتی از اتاق را به این رنگ درآورد. بنفش یاسی تا مدتها بهعنوان یک خانواده رنگی دخترانه شناخته میشد، اما امروزه از آن در بخشهای مختلف خانه استفاده میکنند.
وی اظهار کرد: رنگ خاکستری تنها رنگ کاملاً خنثی بوده که در دنیای مد و دکوراسیون برای طفره رفتن استفاده میشود، یعنی برای نشان ندادن احساسات و حالات فیزیکی است.
سفید پاکیزگی، معصومیت و آرزو را برمیانگیزد
این طراح داخلی بیان کرد: این رنگ را اغلب منفی و تداعیکننده رخوت و بیحالی مانند آسمان خاکستری میدانند. جنبه مثبت خاکستری این است که عقل و تدبیر را نشان میدهد و رنگ سیاه هم جنبه معنوی دارد و حمایتگر بوده و هم نشانگر زیبایی خوشایند و شیک بودن است. در دکوراسیون داخلی، فضایی از تجملگرایی پر زرقوبرق را منعکس میکند.
پیرهادی با بیان اینکه در دکوراسیون، رنگ سیاه جذب کننده نور است بنابراین میتواند روحیه منفی را افزایش دهد، ادامه داد: رنگ سفید در تضاد کامل با سیاه است. پاکیزگی، معصومیت و آرزو را برمیانگیزد. این رنگ کاملاً منعکس شونده است، بنابراین نور خالص را تداعی میکند.
وی تصریح کرد: سفید، کسالتآور و مخالف شور و شوق بوده و در دکوراسیون، رنگی خشک و بیحال کننده است. استفاده از تکرنگ سفید در مساحت زیاد، در طولانیمدت باعث افسردگی میشود پس سعی شود از سفید در کنار یک یا دو رنگ استفاده شود.
کارشناس معماری تأکید کرد: ترکیب سیاهوسفید در دکوراسیون، شدیدترین، متضادترین و پرکنتراست ترین ترکیب را ارائه میدهد و با تمامی رنگها میتوانند همراه شوند. اتاقی که فقط با سیاهوسفید آرایهگری شده باشد میتواند بسیار جذاب و چشمگیر باشد. بااینحال میتواند بسیار سنگین و ناراحتکننده به نظر برسد. اضافه کردن سیاه به اتاق میتواند جلوهای تازه به آن بدهد.
پیرهادی خاطرنشان کرد: اگر توجه کرده باشید برای هیچ فضایی بهطور ملزم نامی از رنگ خاصی نبردم، زیرا در انتخاب رنگ برای کاربریهای مختلف، افراد با روحیات مختلف، ابعاد فضایی متفاوت و حتی سن افراد نمیتوانیم یک نسخه یکسان ارائه دهیم و نیاز به شناخت کافی از شرایط و فرد داریم.
انتهای پیام