رهبر انقلاب: سینهزنی عزاداران حسینی محبّت و ولایت اهلبیت را نسل به نسل منتقل میکند
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۸۳۴۷۹
رهبر انقلاب تاکید کردند: سینهزنی عزاداران حسینی، همان وسیلهای است که میتواند محبّت و ولایت اهلبیت را از نسلی به نسل دیگر برساند.
رهبر معظم انقلاب ۱۲ مرداد ۷۳ در دیدار شورای مرکزی هیاتهای عزاداری استان تهران تاکید کردند: هیاتهای مذهبی در حقیقت ارکان حفظ ایمان و شوق ملّت بزرگ ما به خاندان پیغمبر هستند؛ از جمله پیوندهای مستحکم میان امروز و روز عاشورای حسینی هستند؛ آن روحیه را به امروز منتقل میکنند، خاطره امام حسین را تجدید میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن بیانات رهبر انقلاب در این دیدار که برای نخستینبار منتشر شده، در ادامه آمده است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اوّلاً به همه برادران و خواهرانی که در این مجلس حسینی شرکت کردهاید، خوشامد عرض میکنم و مجلس ما بحمدالله عطر و رایحه مجلس عزای حضرت ابیعبدالله (ع) را پیدا کرد.
موضوع هیاتهای مذهبی برای مردم ما یک مطلب عادّی و روزمرّه است که چشمها و دلهای مردم به آنها اُنس گرفته است، ولی اگر کسی با چشم دقیق و حقیقتبین نگاه کند، این یکی از آن بارقههای درخشان حسینی در فضای جامعه مسلمان ما و از برکات و حسنات جاریه آن نهضت عظیم الهی است. آنچه را شما از سوابق عزاداری مردم ایران و شیعیان جهان برای ماجرای حسینبنعلی (ع) تاکنون دنبال بفرمایید، خواهید دید که این سنّت عزاداری به شکل کنونی در تمام حالات و آنات و در همهی شرایط گوناگون اجتماعی وجود داشته است. دشمنان نتوانستهاند این عادت دینی و الهی را از شیعیان سلب کنند و این نشاندهنده عمق ایمان و عمق تأثیر این جریان عزاداری ــ چه به صورت مجالس عزاداری و چه به صورت هیات متحرّک مذهبی ــ در دلهای مردم و در ایمان و عقیده مسلمانان است.
ظرفیّت این هیات هم بسیار زیاد است. شما ملاحظه کنید، در دوران اختناق رضاخانی که همهی حرکتهای مردم، ولو کوچکترین آنها را ایادی استبداد رضاخانی که ضدّ اسلام و ضدّ مراسم تشیّع بود، دنبال میکردند و آنها را با سختی و فشار و شکنجه پاسخ میدادند ــ که حتّی روضهخوانیها را در داخل خانهها و پیش از اذان صبح هم دنبال و تعقیب میکردند و اگر روضهخوانی را میدیدند که قبل از اذان صبح از جایی به جایی حرکت میکند و میدانستند که این روضهخوان میرود که در خلوت و پستوی خانه یک مسلمان عاشق امام حسین (ع) مرثیه بخواند، او را تعقیب میکردند و احیاناً زندان میبردند ــ حتّی در این شرایط هم هیاتهای مذهبی متوقّف نماند. آن کسانی که آن زمانها بودهاند، برای ما نقل کردهاند که در روزهای عاشورا و تاسوعا و ایّام اطراف این دو روز، مردم از شهرها به خارج شهرها میرفتند، در بیابان ها، دور از جادّهها، گاهی در ویرانهها، در روستاهای دور از دسترس پلیس رضاخانی، دسته سینهزنی راه میانداختند و عزاداری میکردند. این چه ایمانی است؟ چه علقه محبّت و اعتقاد عظیم و ناگسستنی است که به وسیلهی این هیات مذهبی هدایت میشود؟ این یک طرف قضیّه است.
در آن وقتی که مردم تهران و بعضی از شهرستانهای دیگر برای دفاع از مقام روحانیّت و رهبری نهضت، در دوازدهم محرّم و پانزدهم خرداد سال ۴۲ میخواهند اعتراض کنند، باز در قالب هیات سینهزنی و عزاداری است که راه میافتند در این خیابانهای تهران و سینه میزنند و زنجیر میزنند و عزاداری میکنند، امّا نوحه آنها عبارت است از اعتراض به حکومت مستبد و دیکتاتور و فاسد پهلوی که امامشان و رهبرشان و امام بزرگوار را در پانزدهم خرداد سال ۴۲ دستگیر و بازداشت کرده بود؛ یعنی یک ماهیّت انقلابی پیدا میکند و این تعجّب هم ندارد؛ اصل ماجرای حسینبنعلی (ع) یک ماجرای انقلابی است، باید هم آنچه از آثار آن نهضتْ به جا است، در همین جهت و همین هدف حرکت بکند.
در سال آخر نهضت هم پیروزی انقلاب، بلاشک تا میزان زیادی مرهون همین هیات مذهبی است که در همهجای کشور در عاشورای سال ۵۷ و دهه محرّم آن سال، هیاتهای مذهبی را تبدیل کردند به وسیلهای برای اظهار اعتراض گسترده ملّت به آن رژیم فاسد و حمایت از امام و خواستاریِ نظام اسلامی. پس این، ظرفیّتِ هیات مذهبی است. در دوران اختناق جمعیّتهای کوچک در بیغولهها و بیابانها و دور از چشم پلیس رضاخانی شروع میشود و در سال ۵۷ و سالهای بعد از آن، در معرض دید همه مردم دنیا و زیرِ نگاه دوربینهای تلویزیونهای جهانی، نشاندهنده میل و خواست ملّت ایران میشود. چقدر عظیم است این هیات ها!
علاوه بر همه اینها، عشق و محبّت به خاندان پیغمبر، عشق به حسینبنعلی (ع)، عشق و دلبستگی به یاران امام حسین (ع)، دلسوختگی شدید نسبت به حادثه عاشورا، روح این هیاتهای مذهبی است. اینها چیز کوچکی نیست؛ مبادا کسی خیال کند که هیئات مذهبی یک چیزی است که اگر بود، بود، اگر هم نبود، نبود؛ این جور نیست. هیاتهای مذهبی در حقیقت ارکان حفظ ایمان و شوق ملّت بزرگ ما به خاندان پیغمبر هستند؛ از جمله پیوندهای مستحکم میان امروز و روز عاشورای حسینی هستند؛ آن روحیه را به امروز منتقل میکنند، خاطره امام حسین را تجدید میکنند.
در طول سال، دستهای دشمنان اسلام و قرآن و خاندان پیغمبر هر چه تلاش میکنند برای اینکه فضای جامعه را فضای غیر دینی قرار بدهند، وقتی که دهه محرّم میشود، ایّام عاشورا میشود، این موکبهای حسینی راه میافتد در خیابانها و کوچهها و محیط زندگی مردم، مثل آب بارانی که پلیدیها را و کثافتها را میشویَد و فضا را پاک میکند، فضای جامعه را شست و شو میدهد و همه آن تلقینات فاسد را که در محیط و فضا، دست دشمن به وجود آورده است، پاک میکند و میشویَد.
قدر این هیاتها را خیلی باید بدانید؛ هم شما که مسئولان این هیات هستید، واقعاً این کار را یک کار مهم و اساسی به حساب بیاورید؛ یک وظیفه هم ناشی از عقیده و هم ناشی از محبّت، و هم یک وظیفه بزرگ اعتقادی و عاطفی به حساب بیاورید و با جدّیّت مساله هیات مذهبی را دنبال کنید و هر کاری که برای بهتر شدن این هیات میشود انجام داد، انجام بدهید؛ هم مردم باید قدر این هیات را بدانند. مردم به طور طبیعی اعضای هیات مذهبی هستند. میبینید که راه میافتند در این موکبهای عزاداری ــ هر کسی با یک نوع ارتباطی ــ میافتند توی این هیاتها و با آنها عزاداری میکنند، عزاداری آنها را تماشا میکنند، اشک میریزند و حال مصیبت و عزا پیدا میکنند. خیلی حادثه عظیمی است.
در هیچ جای دنیا هم یک چنین وسیلهای ــ که تمام شمشیرهای دشمنان در مقابل این وسیله کُند است، همه تبلیغات دشمنان در مقابل این وسیله نارسا است ــ ندارند؛ خیلی تلاش کردند که اینها را از بین ببرند، ولی نتوانستند و این، مال زمان رضاخان است. بعد از آن خیلی تلاش کردند اینها را منحرف کنند. بنده در دوران سلطنت طاغوتِ دوّم پهلوی دیده بودم و میشناختم که این هیات مذهبی را در گوشه و کنار جامعه، میسپردند دست افراد فاسد، تا شاید اینها را از چشم مردم بیندازند، امّا نتوانستند. هیاتهای مذهبی، هیاتهای مذهبی ماندند؛ هیاتهای عزاداری، هیات عزاداری ماندند. گیرم که یک فرد نابابی هم چند صباحی در یک هیاتی بود یا نبود؛ او از بین رفت، آنها نابود شدند، امّا هیاتها همچنان که لازمه کلمه حق است، ماندند. خیلی تلاش کردند بلکه بتوانند این هیاتها را از حال و هوای حسینی خارج کنند، امّا نتوانستند.
بنده عرضم به شما برادران عزیز این است که شما خودتان را عَلَمداران حسینی بدانید. عَلَم عزای حسینی دست شما است؛ این خیلی مرتبه بزرگی است؛ این خیلی مقام مقدّسی است. اگر نهضت امام حسین در روز عاشورا تمام شده بود، امام حسین دیگر عَلَمدار نمیخواست؛ امّا فرض این است که نهضت حسینی تا قیام فرزند معصومش حضرت بقیّةاللهالاعظم برقرار است؛ نهضت که تمامشدنی نیست. هر چه زمان گذشته است، نهضت حسینی گستردهتر شده است، اعماق آن بیشتر آشکار شده است. هر بخشی از این نهضت یک عَلَمداری دارد؛ دنیای فقاهت بخشی از نهضت حسین است، عَلَمدارش مراجع بزرگند؛ دنیای معنویّت و معرفت بخشی از منطقه نهضت حسین است، عَلَمدارانش سُلّاک بزرگ و اهل معرفتند صحنه عظیم زندگی مردم که به سمت اسلام حرکت میکند و نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی، بخشی از نهضت حسینبنعلی است، عَلَمداران و پرچمداران مخصوص به خود را دارد؛ بقای فرهنگ این نهضت در بین مردم هم بخشی از آن نهضت است، پرچمدارانش کسانی هستند که اقامه عزای حسینی را میکنند و از جمله شماها هستید. شما عَلَمدار حسینی (ع) هستید؛ این عَلَم را باید قدر بدانید. آنچنان که شایسته او است، این کار را انجام بدهید.
دیدید که در سال ۵۷، همین هیات مذهبی شما در روشن کردن حقایق برای مردم چه نقش بزرگی ایفا کرد. مردم در خیابانها راه میرفتند و نغمه هیاتهای عزاداری برای آنها بهترین تحلیلکننده سیاسی و انقلابی آن روز بود، که حقایق را بیان میکرد؛ در سال ۴۲ هم همین جور بود، در دوران جنگ هم همین جور بود. امروز هم همین جور است؛ امروز میبینید دنیای اسلام با چه دشمنانی روبهرو است؟ امروز میبینید صهیونیستهای خبیث و پلید در دنیا چه میکنند؟ میبینید آمریکا به عنوان قلدر و دیکتاتور جهانی، امروز چگونه با اسلام و نهضت اسلامی روبهرو و طرف است؟ میبینید طاغوتهای جهانی، امروز چقدر از اسلام کینه دارند، چون از دست اسلام و قرآن سیلی خوردهاند؟ از طرفی، میبینید که چطور عواطف ملّت مسلمان در همه جای عالم نسبت به احکام اسلام و معارف اسلام و حکومت اسلامی برانگیخته است؟ مردم کشورهای اسلامی در گذشته بیتفاوت بودند، حرکتی نمیکردند، اقدامی نمیکردند، دلی برای اسلام نمیسوزاندند؛ امروز آن جور نیست؛ امروز ملّتهای مسلمان در هر جای دنیا که هستند، چه شیعه و چه غیر شیعه ــ مخصوص شیعیان هم نیست ــ نسبت به پرچم برافراشته اسلام در این قبّةالاسلام، یعنی ایران اسلامی احساس دلبستگی و علاقهمندی میکنند و میبینید پیشرفتها و نفوذ روزافزون کلمه اسلام را در دنیا به رغم دشمنان. میبینید که بحمدالله ایران اسلامی در دنیا روزبهروز عزیزتر شده است و عزیزتر میشود و ملّت مسلمان هم همین جور. همه اینها موضوعاتی هستند که هیات مذهبی شما میتوانند آنها را با صدای بلند ندا کنند.
سینهزنی عزاداران حسینی، همان وسیلهای است که میتواند محبّت و ولایت اهلبیت را از نسلی به نسل دیگر برساند. دشمنها نباید بتوانند مراسم مذهبی شما را از دست شما بگیرند. یکی از راههای دشمنان این است که آنها را با خرافات آلوده کنند، که امسال با هشیاری شما مردم، با ایمان عمیق جوانهای مؤمن و عشّاق حسینیِ ما، یک بخش مهمّی از آنچه وسیله و بهانهای در دست دشمن میشد، بکلّی کنار رفت و آن مساله قمهزنی بود. عزاداری هیاتهای حسینی ــ یعنی همین عزاداریهای معمولی که قرنها است که مثل امروز راه میافتند در خیابانها و عزاداری میکنند و به عنوان اعلام مصیبت به سر و سینه میزنند ــ همان بلندگوی عظیم نهضت حسینی است که در همه جای کشور ما و در هر جایی که موالیان اهلبیت و محبّین اهلبیت، بخصوص شیعیان هستند، رونق دارد و روزبهروز باید رونق آن اضافه بشود.
مردم قدر هیاات را باید بدانند. خود هیاات مذهبی هم قدر این سرمایه عظیم را بدانند و حسینبنعلی (ع) و خاندان آن بزرگوار و اصحاب آن بزرگوار و شهدای عالیمقام عاشورا، انشاءالله با روح بلند خود پشتیبان این حرکت ایمانی و اسلامی و عاطفی شما هستند.
امیدواریم که روزبهروز این کانونهای حسینی گرمتر و این عَلَم برافراشتهتر بشود و انشاءالله همهی شماها اجرتان را از حسینبنعلی (ع) بگیرید و همهی ما در زمره خدمتگزاران عزاداری حسینبنعلی (ع) محسوب بشویم و عمر خود را با محبّت آن بزرگوار و خاندان مقدّس پیغمبر به سر بیاوریم و انشاءالله فیض شهادت در راه آنها را ببریم.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: هیات های مذهبی خاندان پیغمبر حسین بن علی هم همین جور هیات ها هیات مذهبی خیابان ها نهضت حسین وسیله ای سینه زنی اهل بیت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۸۳۴۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بودجه دولتی برای حوزههای علمیه | جمع مبلغ نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷ هزار میلیارد تومان!
روزنامه جمهوری اسلامی به انتقاد از تخصیص بودجه دولتی برای حوزه های علمیه و حرم امام خمینی پرداخت.
این روزنامه نوشت: به مناسبت بررسی بخش هزینههای لایحه بودجه کل کشور سال ۱۴۰۳ فهرستی از بودجههای پیشنهادی دولت برای نهادهای فرهنگی و مذهبی در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد که با اعتراضهائی همراه است.
اعتراضها عموماً بر این محورها متمرکز هستند که در شرایط دشوار اقتصادی کشور چرا به این نهادها بودجه تعلق میگیرد و یا چرا چنین مبالغ زیادی برای آنها پیشنهاد شده است؟ محور دیگر اعتراض نیز اینست که این نهادها تأثیر ملموسی بر زندگی مردم ندارند و به همین دلیل تخصیص چنین بودجههائی به آنها منطقی نیست.
طبق آنچه در فهرست منتشرشده آمده، جمع مبلغ پیشنهادی برای نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷۰ هزار میلیارد ریال است که البته رقم قابل توجهی است.
بدون اینکه درباره محورهای اعتراضات یادشده قضاوتی داشته باشیم، بر این نکته تأکید میکنیم که بعضی از نهادهائی که نامشان در فهرست آمده اصولاً وجودشان ضرورتی ندارد، بعضی دیگر از آنها خاصیتی ندارند، تعدادی نیز به میزان بودجهای که برای آنها پیشنهاد شده اثربخشی ندارند و در مورد حرم امام خمینی نیز همانطور که در سالهای گذشته بارها تذکر دادیم اصولاً اینهمه توسعه و خرجتراشی خلاف مشی خود امام است. باقی میماند بودجهای که برای حوزههای علمیه پیشنهاد شده که اشکال اساسی آن مربوط به استقلال روحانیت است.
در سالهای گذشته هنگامی که به تخصیص بودجه دولتی برای حوزههای علمیه و نهادهای مرتبط با آنها انتقاد میکردیم، بعضی از طلاب و علما در قالب گلایه به ما میگفتند مگر از وضع شدیداً فلاکتبار طلاب و روحانیین از نظر معیشت خبر ندارید که به بودجه مربوط به حوزههای علمیه اعتراض میکنید؟
جواب این بود و اکنون نیز اینست که میدانیم بسیاری از طلاب و فضلای حوزههای علمیه و حتی علمای شهرستانها با فقر و ناداری دست و پنجه نرم میکنند و تعداد زیادی از آنها بخش قابل توجهی از وقت خود را به کارهای خدماتی از قبیل پیک موتوری، مسافرکشی و تمیز کردن خانهها و شرکتها مشغولند تا بتوانند از عهده حداقل هزینه زندگی برآیند. با اینحال به دلایل متعدد معتقدیم روحانیت نباید از بودجه دولتی ارتزاق کند.
ممکن است افرادی به دلایل خاصی که دارند، اعتقادی به آنچه ما به عنوان دلایل متقن برای ضرورت اجتناب روحانیت از پذیرش بودجه دولتی مطرح میکنیم نداشته باشند. این، حق طبیعی آنهاست که اینگونه فکر کنند و از تخصیص بودجه دولتی به حوزههای علمیه دفاع نمایند. میبینیم که در عمل نیز تفکر آنها بر کشور حاکم است و متولیان امور به آنچه دیگران با نیت خیرخواهی و مصلحتاندیشی برای روحانیت میگویند اعتنائی نمیکنند و ترتیب اثر نمیدهند.
مهمترین دلیل برای این تفکر که حوزههای علمیه و دستگاههای مرتبط نباید از بودجه دولتی ارتزاق کنند اینست که وابسته شدنشان به بودجه دولتی آنها را به دولت و حکومت وابسته میکند و استقلال را که سرمایه اصلی روحانیت است از آن سلب مینماید.
هیچکس نمیتواند ادعا کند که روحانیت میتواند به بودجه دولتی وابسته باشد و در عین حال استقلال خود را هم حفظ کند. علت اینکه امام خمینی هرگز اجازه استفاده حوزههای علمیه از هیچ بودجهای غیر از آنچه مردم با طیب خاطر به آنها میدهند را ندادند، همین بود که آن را با استقلال روحانیت در تضاد میدانستند.
تجربه چند دهه اخیر نیز بر صحت نظر امام خمینی مهر تأیید گذاشته است. مراجع صاحبنام و ذینفوذی مانند مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله صافی گلپایگانی نیز بر همین عقیده بودند و همین مسیر را ادامه دادند.
نکته دیگری که باید مورد توجه روحانیت قرار گیرد اینست که تنگناهای معیشتی در حال حاضر به آنها اختصاص ندارد. این، گرفتاری بزرگی است که دهها میلیون نفر از مردم کشورمان با آن دست و پنجه نرم میکنند. افتخار روحانیت در طول تاریخ این بود که مانند ضعیفترین اقشار جامعه زندگی میکرد و به همین دلیل، خودش محبوب و کلامش نافذ بود.
حالا هم باید مانند مردم عادی زندگی کند تا مردم پذیرایش باشند. مردم وقتی استقلال روحانیت را ببینند و احساس کنند که حامی آنها و زبان گویای آنهاست، حاضرند هرچه دارند را با روحانیت تقسیم کنند تا این نهاد باقی بماند و بتواند در مقاطع حساس در برابر ظلم و ناروا بایستد.
خوبست این را هم به عنوان نکته پایانی بگوئیم که بودجههای دریافتی حوزهها بیش از آنکه صرف طلاب نیازمند شود به پشتمیزنشینانی میرسد که حوزههای علمیه بدون آن میزها هم میتوانند ادامه حیات بدهند و چه بسا حیات بهتر. با توجه به این واقعیتها آیا بهتر نیست روحانیت خودش پیشقدم شود و از گرفتن بودجه دولتی خودداری کند؟