همه عالم مدیون امام حسین(ع) هستند
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۹۶۱۲۵
به گزارش قدس آنلاین، حجتالاسلام سید محمدباقر علوی تهرانی، سخنران مذهبی اظهار کرد: تمام آنچه در جلسات گفته شد، برای رسیدن به این جمله بود که امیرالمومنین(ع) در نامهای به مالک اشتر میفرماید: دین در دست انسانهای شرور گرفتار شده است. انسانهای شرور، افرادی که در فضای دین، تابع هوای نفس هستند و به واسطه دین دنیا را طلب میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: امیرالمومنین در دعای صنمی قریش که آن را در قنوت نماز و سحر و خلوتش میخواند، میفرماید: «خدایا لعنت کن دو بت قریش و دو مشرک آن را و دو سرکرده ضلالت را و آن دو دروغپرداز را و دو دختر آنان را کسانی که فرمانت را زیر پا نهادند، و وحی تو را نپذیرفتند، و نعمت تو را انکار کردند و نافرمانی پیامبرت را کردند، و دینت را واژگون نمودند و قرآنت را تحریف کردند، و احکام تو را بیثمر گذاردند» این منظور سران سقیفه است که دین در دست آنان اسیر شده است.
همه عالم مدیون امام حسین(ع) هستند
علوی تهرانی گفت: معاویه بنا داشت نام پیامبر(ص) را حذف کند و فرزند او یزید هم میگفت بنیهاشم اعراب را به بازی گرفتند و اصلاً وحی در کار نبوده است. دین در دست این افراد اسیر شده است.
این استاد اخلاق تصریح کرد: معاویه دو بیانیه برای مبارزه با اسلام داشت. اول به استاندارانش دستور میدهد تا هرکس که بر فکر و دین علی(ع) بکشند و دوم بنیامیه در ۵۰۰ سال حکومت، هرکس را که نامش، علی بود، میکشت. این سیاست موجب شد که در ۲۰۰ - ۳۰۰ سال کسی جرأت نکند، نام فرزندش را علی بگذارد. یزید گفت از وحی خبری نیست و یک سال به بیتالله حمله کرد، یک سال به مدینةالرسول حمله کرد و در سال سوم به ابنالرسول(ص) حمله کرد. این یعنی بیدینی تمام.
وی با اشاره به اینکه در آن زمان نیاز بود تا دین را نجات دهند که این کار را امام حسین(ع) انجام داد، افزود: امام فرمود: «ان کان دین محمّد لم یستقم الّا بقتلی فیا سیوف خذینی؛ اگر دین محمد جز با کشتهشدنم پایدار نمیماند، پس ای شمشیرها! مرا دریابید» او کشته دین شد تا دین بماند؛ پس بزرگداشت امام حسین(ع)، بزرگداشت دین است.
علوی تهرانی گفت: اسلام نبوی الحدوث و حسینی البقا یعنی اسلام توسط امام حسین(ع) بقا پیدا کرد و تا آخر قیامت همه عالم مدیون امام حسین(ع) هستند.
منبع: مهر
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: حجت الاسلام علوی تهرانی امام حسین ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۹۶۱۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه شغلی دارد؟
خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصههای رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود، اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»