طبالی شهر میمه آیینی برای سوگواری امام حسین(ع)
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۶۹۸۸۲۷
به گزارش خبرگزاری فارس از شاهینشهر، همزمان با روز عاشورا و همراه دیگر شیفتگان حسینی در سراسر جهان، مردم شهرستان شاهینشهر و میمه در سوگ سالار شهیدان به عزاداری پرداختند.
دستههای عزاداری با حرکت از تکایا و مساجد مناطق مختلف شاهینشهر پس از عبور از خیابانهای شهر در بلوار امام خمینی( ره ) تجمع کرده و در عزاداری یکپارچه در غم شهادت حضرت اباعبدالله حسین(ع) سوگواری کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حضور هیأتهای اقوام مختلف در یک مکان و تنوع گونههای عزاداری از نکات قابل توجه عاشورا در شاهینشهر است. در پایان این مراسم نماز ظهر عاشورا با رعایت دستورالعملهای بهداشتی به امامت امام جمعه شاهینشهر در محل سه راه فردوسی اقامه شد.
آیین طبالی شهر میمه
نواها، ریتم و ضرب طبل میمه در هیچ کجای کشور همانند ندارد، جنس بدنه این طبلها گلدانهای سفالی با طرحها و فرمی خاص است که پوست بز یا آهو را بر روی آن میکشند.
مهارت سنتی ساخت طبل عزاداری میمه در خانواده توکل به شماره ۱۷۲۰ و آئین طبالی در سوگواری امام حسین(ع) به شماره ۱۷۲۱ به عنوان میراثهای ناملموس در ۳۰ دیماه ۹۷ در فهرست میراث ناملموس کشور ثبت شدهاند.
نوای طبلها همچون صدای پای اسبها است، بشارت شروع و پایان تعزیه را مشخص میکند و در ابتدای تعزیه در زمانهای خاص ۲ یا ۳ بار نواخته میشود و مردم را فرا میخواند.
در دهه محرم طبالها با تعزیهخوانها همراهی میکنند، اما روز عاشورا روز خاص برای نمایش هنر طبالها است.
آیین نخلگردانی در مورچه خورت
آیین نخلگردانی هر ساله در روز عاشورا در مورچه خورت اصفهان برگزار میشود. از طلوع آفتاب شروع به ساخت و آمادهسازی نخل میکنند، سپس با پارچههای رنگی و فرش و کتیبهها آن را زینت میکنند و بر دور آن عزاداری میکنند.
مراسم عزاداری روز عاشورا در میمه، طبالی در سوگواری امام حسین(ع)، مهارت ساخت طبل در خانواده توکل، آئین شاطران امام حسین(ع)، پردهخوانی وزوان به عنوان میراث ناملموس بخش میمه و دو نفر پردهخوان در شهر وزوان نیز به عنوان گنجینههای ناملموس زنده بشری در این فهرست قرار دارند.
به گزارش فارس، تعداد میراث ناملموس ثبت شده استان ۱۴۰ اثر است که از این تعداد ۸۰ اثر مربوط به فرهنگ عاشورا و آئینهای سوگواری است.
انتهای پیام/۶۳۱۰۱/ج/
منبع: فارس
کلیدواژه: عزاداری شاهین شهر آیین نخل گردانی عاشورای حسینی روز عاشورا شاهین شهر امام حسین حسین ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۶۹۸۸۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه دختر امام خمینی در خارج از کشور مشغول چه کاری است؟
خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه های رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»