تأثير مستقيم مهاجرت بر پيدايش پديده كودكان كار و كودكان زبالهگرد
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۰۵۲۹۲
خبرگزاری آریا-معاون وزیر دادگستری با بیان اینكه كودك كار مجرم نیست بلكه قربانی یك وضعیت است، گفت: جمع كردن كودكان كار، كارِ سختی نیست اما برای بعدش، برنامه و متولی نداریم!
به گزارش خبرگزاری آریا به نقل از وزارت دادگستری، "كودكان كار بهاستثمار گرفته شدهاند" این شاید معروفترین و پركاربردترین عبارت از زبان فعالان حقوق كودك و متولیان قانونی و رسمی كنترل این آسیب اجتماعی است اما چگونه است كه با وجود آگاهی از این موضوع، همچنان شاهد جولان گروههای كودكان كار در تقاطعها و چهارراههای پایتخت و كلانشهرهای كشورمان هستیم و كسی نیست و این مسئله همچنان پابرجاست؟
چند ماه قبل برای بررسی میدانی وضعیت كودكان كار، مدتی را با این قشر محروم جامعه گذراندیم، قشری كه با تكدیگری نوین و فروش محصولی نازل یا خدماتی اجباری، به درآمد قابل توجهی هم میرسند و البته طبق مشاهدات ما، این درآمدها از خُرد و دُرشت، نصیب رابطانی میشود كه وظیفه جمعآوری كودكان كار از معابر بعد از 10 تا 12 ساعت خیابانگردی اجباری به عهده دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه پیگیری این پرونده به سراغ دكتر فتاح احمدی؛ معاون بینالملل وزیر دادگستری و دبیر مرجع ملی كنوانسیون حقوق كودك رفتیم؛ گپوگفتی كه حدوداً 3 ساعت به درازا كشید تا با برنامههای این مرجع بهعنوان ستاد هماهنگكننده دفاع از حقوق كودك و بهویژه كودك كار خیابانی آشنا شویم و علل و ریشههای ایجاد پدیده كودكان كار و راههای حل این معضل را جویا شویم؛ بخش اول این گفتوگو با عنوان "سازماندهی و هدایت كودكان كار توسط باندهای بهرهكش در مناطق مختلف تهران" و بخش دوم گفتوگو با عنوان "مسئله كودكان كار تا متولی واحد نداشته باشد، حل نمیشود!" منتشر شد.
در ادامه، بخش پایانی این گفتوگو درباره تأثیر مستقیم مهاجرت بر پیدایش پدیده كودكان كار و كودكان زبالهگرد پیش روی شماست:
در بخشهای قبلی گفتوگو از مسئولیت 21 دستگاه در قبالِ كودكان كار و كارِ كودك صحبت كردید و اینكه این دستگاهها باید زیرنظر مرجع ملی كنوانسیون حقوق كودك، متولی حقوق كودكان هستند اما در مورد كودكان كار، مسئلهای كه به نوعی از آن غفلت شده، مسئله رها بودن و عدم مشخص بودن متولی آنان است و گویا كسی مسئولیتی در قبال این افراد ندارد!
اینجا هم بحث تكالیف و مسئولیتهای قانونی است؛ مثالی میزنم؛ فرض كنید كه یك كودك بزهدیده یا معارضِ قانون دستگیر میشود (من تعمداً به كودكانی كه مرتكب خلاف و بزه میشوند به جای بزهكار از بزهدیده استفاده میكنم چون قدرت تشخیص ندارد و از او سوءاستفاده شده است).
كانون اصلاح و تربیت میگوید كه وظیفه اصلاح و بازپروری كودكان بزهدیده با ماست تا بعد از این متوجه نتایج اعمال خلافی كه مرتكب شدهاند، باشند و وقتی آزاد شدند دیگر مرتكب جرایم نشوند اما پس از ترخیص و آزادی از كانون، دیگر نهادی مسئولیتی در قبال این كودكان و نوجوانان ندارند.
نهاد متولی بعد از آزادی كودك بزهدیده كیست؟ بخشی از آن متوجه جامعه است كه این كودكان كه به دلیل شرایط فقر و نابسامانیهای خانواده و جامعه سارق و یا چاقوكش شده باشد را طرد میكند؛ اینجا اصناف و شركتهای بزرگ و كوچك باید اینها را به كار بگیرند تا به حضور مجدد آنها در اجتماع كمك كنند؛ یك امر و یك تكلیف اجتماعی هم این است كه همه باید در جامعهای كه عضوی از آن هستیم تعهدی را ایفا كنیم اما اینكه چه باید كرد؟ موضوعی جهانیست و جزو دغدغههای داخلی ما هم هست.
به نظرم باید ایدههای كارآمدتری را بپرورانیم تا طرحهای ضربتی كه میزان اثرگذاری كم دارند، متوقف شود؛ باید از پشتیبانهای پژوهشی استفاده و نمونههای استانی را بهخوبی مطالعه كنیم؛ باید نظردهی درست و منطقی داشته باشیم.
جمع كردن كودكان كار، كارِ سختی نیست اما خُب، آمدیم و اینها را جمع كردیم؛ ثم ماذا؟ بعدش چه كنیم و كجا نگهداری كنیم؟ كودكان كار مجرم نیستند بلكه قربانیان یك وضعیت هستند و آنها را باید طی زمان ببینیم، كودكان كار باید اجتماعی شوند و در اجتماع باشند.
به نظرم كاری كه جوامع غربی كردند را به عنوان یك نمونه و تجربه مورد مطالعه قرار دهیم و البته در حال مطالعه هم هستیم كه غربیها با پدیده مهاجرت چطور برخورد میكنند و چطور آنها را ادغام میكنند؛ ادغام اجتماعی مهاجرینی كه با فرهنگ میزبان هم سازگار نیستند؛ تركها در اروپا، آیینهای خودشان و فرهنگ خودشان را حفظ كردهاند اما ببینید در آلمان چطور در جامعه آلمانی هضم شدهاند كه هم مطابق با فرهنگ خودشان زندگی كنند و هم به این جامعه آسیب نزنند.
الان یكسری از اقشار وارد جامعه ما شدهاند، مشخصاً خانوادههای افغانستانی و پاكستانی و عراقی كه درباره ادغام اینها باید كاری كنیم؛ به خصوص اینكه بسیاری از اینها هم از شناسهدار شدن گریزان هستند؛ الان بیش از نیمی از كودكان كار از افاغنه هستند كه زندگی خود را در افغانستان گذاشتند و از جنگ و ناامنی فرار كردند و ما آنها را از باب بشردوستانه و حقوق بشر كه به آن اعتقاد داریم پذیرفتیم اما باید جامعه افغانستانیها را در جامعه ایران هضم كنیم بدون اینكه به فرهنگ و سنتهای آنها آسیبی وارد شود و بتوان مانع از بروز آسیبهای بعدی شد.
شما پیش از این یك بار بهصورت رسمی اعلام كردید كه بازگشت طالبان در رأس حكومت افغانستان، تعداد كودكان كار در ایران را افزایش داده است.
رقم دقیقی از این افزایش در دسترس نیست اما با توجه به آمارهایی كه از معابر شهرها گرفته شده، افزایش 5 و 10 و در برخی شهرها 20 برابری ذكر شده است! در برخی از روستاهای اطراف تهران جمعیت یك روستایی قبلآً تا 1500 نفر بوده و از سال گذشته افزایش قابل توجهی داشته و پرجمعیت شده كه 60 درصد آن از خانوادههای افغانی است و بیش از نصف روستا، افغانستانی هستند؛ این آمارها هم نگرانكننده است و هم وظیفه دولت را در ساماندهی مهاجران دوچندان میكند.
چرا نگرانكننده است؟
اگر دیرتر به این پدیده پرداخته شود، آسیبها از حاشیههای شهر متوجه شهر میشود و اینكه این مهاجران نیازمند تمشیت اموری مانند آموزش و غذا و سایر نیازهای انسانی هستند، نیازهایی مانند نان و پوشاك و ... كه نمیتوان آنها را ندید گرفت و هر چه این جامعه اموراتش پیش نرود، آسیبهایش متوجه جامعه اصلی میشود.
نمیتوان گفت كه اینها جمعیت كمی هستند كه در جامعه ما ذوب میشوند، نه اینطور نیست، در برخی از كشورهای اروپایی نتوانستند مشكلات برخی از اقوام را حل كنند و برای نمونه در فرانسه، بزرگترین شبكههای توزیع كوكائین در این كشور دست مراكشیهاست زیرا به هر دلیل نتوانستند مراكشیها را در جامعه خودشان ادغام كنند و جا دهند.
اگر در مورد اقوامی كه متوجه سرزمین شما میشوند، فكری نكنید و آنها را به كارهای شرافتمندانه وادار نكنید و زمینه كار آبرومندانه را برای آنها فراهم نكنید و سطح دانش كودكانشان را بالا نبرید و آنها را توانمند نكنید، عضو باندهایی میشوند كه آسیبهایش متوجه جامعه بومی میشود كه به دنبال آرامش هستند و میخواهد ثمره تلاشهایش را ببیند و اموالشان مورد دستبرد قرار نگیرد و زن و بچه و ناموسشان در معرض خطر نباشند.
لذا اگر برای جامعه مهاجر كه پذیرفتهاید كه در جامعه باشند باید فكر كرد و زمینههای ادغام در جامعه را فراهم كنید كه در غیر این صورت، آسیبپذیر میشوند؛ اگر زمینه ارتقای مهاجران فراهم نشود چه بخواهید و چه نخواهید زمینههای آسیبهای اجتماعی را فراهم میكنید، دخترانشان میآیند و وارد فاحشهخانهها و مكانهایی میشوند كه مردان جامعه اصلی قربانی میشوند و زنان این جامعه، شوهران خود را از دست میدهند، جوانان این جامعه جذب این خانهها میشوند و آیندهشان به تباهی كشیده میشود.
همینطور كودكان پسر این جامعه مهاجر كه تكلیف قانونی متوجه آنها نیست در این جامعه آزادانه حضور مییابند و قید و بندی هم برای تردد وجود ندارد و صبح میتوانند در مشهد باشند و شب را در شیراز یا تهران سپری كنند و در صورت كنترل نشدن، میتوانند باندهایی تشكیل دهند و جامعه اصلی را هدف قرار دهند لذا برای جمعیت مهاجر از كودك تا بزرگسالان آنها باید برنامه داشته باشیم.
برنامههای حمایت از كودكان آسیبپذیر از جمله كودكان كار و زبالهگرد آیا فقط برای كودكان ایرانی است یا شامل كودكان مهاجر هم میشود؟
مرجع ملی حقوق كودك كه وظیفه سیاستگذاری در این بحث را دارد، در راستای اجرای برنامههای كلان خود اول سعی میكند كه به كودكان سرزمین خود فكر كند اما از آنجا كه كودكان مهاجری كه وارد سرزمین ما شدهاند انسانهایی هستند كه به ما پناه آوردهاند، وظیفه خود میدانیم كه برای آنها هم برنامه داشته باشیم؛ این كودكان در طی این سالها بزرگ میشوند و ممكن است مورد بزه قرار بگیرند و یا وارد چرخه بزهكاری شوند؛ بر این اساس مرجع ملی باید هم در خصوص كودكان ایرانی و هم مهاجر چارهاندیشی كند.
در برخی از شهرها صد در صدِ كودكانِ كار، كودكان ایرانی هستند اما آمارهایی كه به ما گفته میشود در برخی شهرها به خصوص در شهرهای مرزی تا 70 تا 80 درصد كودكانِ كار و كودكانِ زبالهگرد از اتباع افغانستان هستند؛ در محلات پرجمعیت حاشیه شهر مشهد كه تا چشم كار میكند، كودك مهاجر دیده میشود و خانوادههایی كه بیكار در كنار خیابان پرسه میزنند، این امر، افراد زیادی را تهدید میكند كه طعمه باندهایی شوند كه آسیبها و مخاطراتش متوجه ساكنین اصلی شهرها شود.
هم مرجع ملی حقوق كودك و هم دیگر نهادهای متولی باید در مورد این مهاجران فكر كنند و از سمنها و نهادهای خیریه استفاده كنند؛ در مشهد نهادهای خیریه افغانستانی هم دست به كار شدهاند و در این حوزه فعالیتهایی دارند كه باید تشویق شوند.
ما بهتنهایی نمیتوانیم حریف معضلاتی كه متوجه این جامعه مهاجر است بشویم؛ باید با همفكری و همافزایی همه دستاندركاران، حریف این معضل شویم و با برنامهریزی و اجرای مناسب بتوانیم هم معضل كار كودك را در جامعه مدیریت كنیم و هم به اجرای كنوانسیونها و پروتكلهایی كه متعهد هستیم، بپردازیم.
به هر حال پذیرفتن موج پرشمار مهاجران افغانستانی و پناه آوردن آنها به كشورمان در پی ظهور دوباره طالبان امری نیست كه بتوان نسبت به آن بیتفاوت بود؛ كشورهای دیگر در موارد مشابه چه میكنند؟
افزایش ناگهانی جمعیت مهاجر برای تمام كشورها نگرانكننده است؛ بعد از جنگ اوكراین شاهد بودیم كه كشورهای اروپایی سیاست انقباضی گرفتند و سریع مرزها را بستند. زمانی كشورهای ایتالیا و قبرس و یونان در اروپای جنوبی درگیر مسأله مهاجران از آفریقا و خاورمیانه شدند اما كشورهای اروپای مركزی و شمالی مرزهای خود را با آنها بستند و مهاجران را به دلیل تبعات احتمالی بعدی نپذیرفتند.
فقط كمی آلمان همراهی كرد و مهاجر پذیرفت چون نگران این بود كه كشورهای اروپای جنوبی مرزهای خود را به سمت كشورهای شمال باز كنند و سیل مهاجران به این كشور بیاید و اینكه بیش از كشورهایی مانند هلند و لهستان كه سیاست انقباضی خود را تداوم دادند، نیازمند نیروی كار جوان ارازنقیمت و با حداقل دانش كاری و توانمند بود.
اما ما باید برای جوامع مهاجرفرست مانند عراق و افغانستان فكری كنیم، باید سعی كنیم اتباع این كشورها در سرزمین خودشان توانمند شوند و كار كنند و درآمد داشته باشند؛ برخی كشورها پشت مرزها اینگونه رفتار میكنند، به كشورهای مهاجرفرست امكانات میدهند و از برنامههای توسعهای آنها حمایت میكنند تا متقاضیان مهاجرت در كشور و خانه خودشان زندگی را ادامه دهند.
ما هم میتوانیم اینگونه اقدام كنیم، باید راهی پیدا كنیم كه افغانستانیها زمینهایشان را آباد و معادن خود را استخراج كنند و این امر، از مهاجرت گسترده به كشورمان پیشگیری میكند؛ به این دلیل اروپاییها جوامع آفریقایی را در باغات و صنایع كشور خودشان سرگرم میكنند.
فرانسه كه استعمارگر قرنهای 16 و 17 بود اگر دروازههای كشور خود را به روی مستعمرههای آفریقایی خود باز كند، جمعیت قالب این كشور سیاهپوست بود اما در همان كشورهای آفریقایی كارخانهها و صنایع را ایجاد كردند تا جمعیت سیاه در كشورهای خود باقی بمانند؛ باید ما هم كاری كنیم كه اتباع كشورهای همسایه در سرزمین خودشان توانمند شوند به فكر مهاجرت به ایران نباشند.
آیا میتوان امكان اجرای این برنامه را در كوتاهمدت و میانمدت متصور شد؟
به هر حال باید از تجربیات كشورهای دیگر در این زمینه بهره برد و بهخاطر داشته باشید كه برخی هزینهكردنها، هزینه نیست و سرمایهگذاری است؛ هزینه برخورد با جرائم احتمالی آینده و آثار سوء ناشی از آن كه از سوی جامعه مهاجر صورت خواهد گرفت و ایجاد حس ناامنی ناشی از آن خیلی بیشتر از این اقدامات ساختاری است.
آیا تا به امروز، وضعیت ایران را با كشورهای منطقه و كشورهای دیگر در حوزه كودكان كار بررسی كردهاید؟
میدانیم كه سازمان جهانی بهداشت در اطراف ما، چهار گروه مختلف را دستهبندی كرده است؛ كودكانی كه در خیابانها زندگی میكنند (اخیراً در هند بودم و دیدم كه جمعیت خیلی زیادی در خیابانها متولد میشوند و در خیابان زندگی میكنند و همانجا هم میمیرند. جمعیت زیادی در دهلی نو و بمبئی و حیدرآباد دیدم كه اینطور تا 70 و 80 سالگی زندگی میكنند)؛ نخستین نگرانی اینها، زنده بودن و داشتن سرپناه است.
دسته دوم كودكانی كه از خانوادههای خود جدا شدهاند و در مأمنی متروك و در سایر پناهگاههای نامناسب زندگی میكنند؛ دسته سوم هم كودكانی كه سطح تماسی را با خانواده خود حفظ میكنند اما به دلیل فقر و پرجمعیت بودن خانواده و سوءاستفادههایی كه از آنها میشود، عملاً در خانواده نیستند و روزگار خود را در خیابانها میگذرانند.
دسته چهارم هم كودكانی هستند كه در مراكز ویژه نگهداری میشوند و وضعیت بیخانمانی را تجربه كردهاند و در خطر بازگشت به همان شكل زندگی هستند.
این 4 دسته از كودكان در كشورهای اطراف خودمان حضور دارند لذا وضعیت این كشورها خوب نیست؛ از وضعیت كودكان بنگلادش و لیبی و هند گذر میكنم اما به میزانی كه از كودكان كار پاكستانی خبر داریم، درصدهای بالا و نگرانكننده است؛ كودكان زیادی در رستورانها، جمعآوری زبالهها و برداشت محصول، ماهیگیری و صید میگو مشغول هستند.
در برخی از این كشورها مثل افغانستان كودكان در معادن، كار میكنند و فقر و جنگ داخلی هم وضعیت آنها را بدتر كرده است؛ در عراق آمار كودكان زیر خط فقر و ترك تحصیل كرده و فراری از مدارس خیلی زیاد است؛ وضعیت در مصر و اردن و لبنان و یمن هم مشابه همین كشورهاست، پس درصد بالایی از جمعیت منطقه ما وضعیت خوبی ندارند؛ در این كشورها، قوانینی در این رابطه تدوین شده اما نتوانستند این پدیدهها را حل كنند لذا امكان به صفر رساندن این وضعیت با بحرانهای موجود فعلاً وجود ندارد؛ برای همین برخی از كودكان به كشور ما سرریز شدهاند.
ما به دنبال استفاده از تجربیات كشورهای اطراف خود هستیم اما در اطرافمان تجربه موفقی ندیدهایم! در شمال جنگهای آذربایجان و ارمنستان است، در شرق جنگهای پاكستان و افغانستان است، جنگهای سوریه را هم داریم، ناامنی در عراق و یمن، وضعیت نامناسب در كشورهای عربی و ... وجود دارد.
ما دائماً در حال مطالعه هستیم و به نمایندههای كشورمان در سفارتخانهها گفتهایم كه تجارب كشورهای موفق در خصوص نحوه مدیریت حقوقِ كودك را برایمان ارسال كنند؛ در كنار آن از طریق اینترنت، مسایل را بررسی میكنیم تا تجارب را در اختیار متولیان قرار دهیم چون باید این تجارب را در سیاستگذاریها به كار بگیریم؛ یكسری تجارب بومی را هم داریم كه به دنبال تعمیم آن به سایر استانها هستیم تا بتوانیم پدیده كودكان كار را مهار كنیم؛ نمیشود این پدیده را حل كرد اما باید بتوانیم جوری آن را مهار كنیم كه در واقع گسترش پیدا نكند.
به عنوان سؤال پایانی، عملكرد دولت قبل در مرجع حقوقِ كودك را چطور ارزیابی میكنید و برنامههای شما برای آینده چیست؟
همكاران در دوره قبل در مرجع ملی حقوق كودك سعی كردند آموزش را به استانها ببرند و كلینیكهای حقوق كودك را به صورت گسترده در سطح استانها راهاندازی كردند؛ این برای شروع كار، خوب بود و ما الان دستاوردهای تلاشهای دوستان قبلی را داریم.
در ادامه آن هم قوانین خوبی تصویب شد مانند قانونی كه در سال 1399 تصویب شده و الان داریم برای آن آییننامه تدوین میكنیم؛ از قبل هم تلاشهایی صورت گرفته و قوانین خوبی هم تدوین شده اما مشكل ما بیشتر در اجراست.
اگر شهرداری به وظایفش عمل و سازمان بهزیستی حمایت بیشتری كند تا حمایت بیشتری از كودكان بدسرپرست و بیسرپرست و كودكان رهاشده انجام دهد؛ بهزیستی تلاش میكند و زحمت هم میكشد اما بودجهها محدود است، تزریق بودجه هم انجام میشود اما مشكلات هم زیاد است.
لذا یك مجموعهای دست به دست هم میدهد و پدیدهای به نام كودكان كار و كودكآزاری شكل میگیرد؛ در این دوره به دنبال تدوین قوانین جدید نیستیم و به دنبال اجرای قوانین موجود یا هماهنگی در اجرا هستیم؛ مشكل ما نبود هماهنگیها و نبود یكصدایی در اجراست؛ بخشهای مختلف كار میكنند اما نتیجه دلخواه حاصل نمیشود؛ بهزیستی و استثنایی و آموزش و پرورش و شهرداری كار خود را میكنند اما همافزایی نداریم؛ در همه جلسات تذكر میدهیم و میخواهیم آن را شكل دهیم و به دنبال این هستیم كه قوانین بر زمین مانده را به خوبی اجرا كنیم.
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: كودكان نگران کننده زندگی می کنند کودکان کار جامعه مهاجر کار و کودک زباله گرد حقوق کودک مرجع ملی بزه دیده آسیب ها گفت وگو شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۰۵۲۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدیده مشکوکی که این روزها بین جوانان مُد شده!
گزارش کامل از گزیدهخبرهای امروز «تابناک با تو» را با کلیک بر تیتر آن بخوانید.
پدیده جدید و مشکوکی که این روزها بین جوانان مُد شده است
روشهای دور زدن حس گرسنگی
ویدئو دیدنی از بازیگرانی که از کودکی به شهرت رسیدند
بهترین رفتار پس از داد زدن سر کودک چیست؟
فرونشست زمین در بهارستان یک پراید را بلعید!
خبر جدید و لو رفته درباره طارمی و تیم جدیدش
حالِ اساسی که تهران امروز به مردمش داد!
عکسی از تغییر چهره باورنکردنی مجری «کلید اسرار»
جت شخصی تیلور سوییفت، حسرت تمام سلبریتیها شد
«اوس موسی» و خانواده در یک قاب دیدهنشده
مرگ مشکوک قاضی ویژهِ دادگاه زمینخواری در ولنجک
مردی که ۶۱۳ روز کرونا داشت، فوت کرد
یک بزرگراه جدید در تهران ساخته میشود
عکس جدید کاظم صدیقی در آغوش وزیر رئیسی
استایل نوجوانپسند نانسی عجرم در لسآنجلس
پسران دهه هشتادی قید دانشگاه را زدند!
زمان پخش سریال پایتخت 7 بالاخره مشخص شد
تصویر جالب از یک داوطلب خسته در کنکور ۱۴۰۳
پلیس برای دستگیری دو نفر مجبور به شلیک گلوله شد
شعار روحانیون علیه رئیسی در تجمع مردم قم!