«سایه»ای بر سر موسیقی ایران
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۲۵۴۷۱
حرف از «سایه» که به میان میآید، بیاختیار ذهنها به سمت موسیقی نیز میرود؛ تا جایی که برخی بر این باورند «ساز و موسیقی باعث شد شعرهای سایه اشتهار بیشتری پیدا کند»؛ اما در کنار این نگاه مطلق گرا، دوستی دیرینه هوشنگ ابتهاج با بزرگان موسیقی و عجین شدن اشعارش با موسیقی هنرمندان این سرزمین، امری انکار ناشدنی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایران اکونومیست، شاید بتوان ورود امیرهوشنگ ابتهاج به دنیای ترانه سرایی را از دوره پیوستن به زندهیاد همایون خرم و سرودن ترانه معروف «تو ای پری کجایی» دانست که با شهرت این اثر، نامش بر سر زبانها افتاد.
به عقیده بسیاری بیان دغدغههای اجتماعی سایه در اشعارش و البته ارتباط غیرمستقیم اشعارش با زبان مردم عادی، علت استقبال موسیقیدانها از آثار او است.
در حقیقت هر کجا در موسیقی ایران را که بنگرید نشانی از اشعار «سایه» را مییابید؛ ترانههایی که در کنار موسیقی بیمانندی که داشتند، دیگر دلیل ماندگاری شان شعر آنها بود. همین قطعه «تو ای پری کجایی» را هم که در نظر بگیرید کمتر کسی هست که آن را با صدای ماندگار حسین قوامی و البته آهنگسازی بیبدیل همایون خرم نشنیده باشد هر چند که جوان باشد و سنش به آن زمانها قد ندهد.
همایون خرم بعدها در گفتوگویی با یک نشریه درباره چگونگی پدید آمدن این تصنیف میگوید: «در منوچهری خانه باصفایی بود با باغچه که شبش رفتم آنجا. شب قشنگی بود و برخی از کارهایی را که با دستگاه حرفه ای شان ضبط کرده بودند گوش کردم. من خودم کارهایی را که مینوشتم و اجرا میکردم تنها یک بار گوش میکردم و دیگر هم فرصتی برای گوش دادن دوباره نداشتم و تاییدشان میکردم. هنگام گوش دادن به کارها، آقای ابتهاج گفتند «خیلی دلم میخواهد که روی یک آهنگی از شما شعر بسازم.» من چیزی نگفتم اما وقتی به روی بالکن و هوای خوب و نسیم و باغچه و شب اواخر تابستان را دیدم گویی باران نت بود که میبارید. بلافاصله رفتم توی بالکن نشستم و این آهنگ را از بالا تا پایین نوشتم. حتی جوابهای ارکستر پشت هم آمد. واقعاً کمتر زمانی بود که یک آهنگ تمام و کمال به ذهن بیاید؛ از صفر تا صدش؛ و به همین دلیل است که برخی از دوستان و شنوندگانی که این کار را میشنوند می گویند این آهنگ زمینی نیست. و من هم معتقدم که به بنده این آهنگ را دادند و «تو ای پری کجایی» الهامی بود که به من شد؛ الهامی که تمام و کمال آمد. آهنگ را برای ایشان اجرا کردم خیلی خوشحال شد و مشغول ساختن شعرش شد».
هوشنگ ابتهاج و همایون خرمالبته که دوستی دیرینه «سایه» با بزرگان موسیقی ایرانی همچون محمدرضا شجریان، همایون خرم، پرویز مشکاتیان، عبدالوهاب شهیدی، محمدرضا لطفی، شهرام ناظری و ... از جمله دلایلی است که بسیاری از این هنرمندان بارها از اشعار این شاعر فقید در آثارشان بهرهمند شدهاند و چه بسا که ترانه های ماندگاری چون «ایران ای سرای امید»، با صدای شجریان و البته آهنگسازی لطفی، ماندگارتر شدند.
لطفی دربارهی ساخت این قطعه که به گفته خودش آن را در شب پیروزی انقلاب به رادیو برد تا پخش کنند، گفته است: «تصنیف سپیده دیرتر از مقدمهٔ آن ساخته شده است. چند ماه پیش از نخستین کنسرت این اثر، وقتی به منزل سایه رفتم و با سهتار، آهنگ تصنیف را برای او نواختم علاقهمند شد که شعر آن را بسراید. خواهش کردم هر چه زودتر اقدام کند چون کنسرت در راه بود و بدون این تصنیف، کارمان ناقص میماند. کار سرودن شعر طولانی شد و من نگران بودم، تا این که یک هفته مانده به اجرای کنسرت شعر آماده شد و من آن را نزد شجریان بردم.»
هوشنگ ابتهاج و محمدرضا لطفیمصداق صمیمیت سایه با هنرمندان موسیقی میتواند این جمله از عبدالوهاب شهیدی باشد که درباره ارتباط خود با شجریان و سایه گفته است: «من و آقای شجریان سالها با هم بودیم. یکی از خاطرات من با او در مسافرت مشهد در حضور آقای سایه بر مزار خیام است. خاطرات خیلی زیادی از آن سالها دارم. این خاطرات برای من خیلی قوی هستند، اما نمیتوانم آنها را بگویم چون خیلی برایم سنگین هستند.»
محمدرضا شجریان ، عبدالوهاب شهیدی و هوشنگ ابتهاجهمچنین شجریان فقید نیز درباره این رفاقت سه نفره گفته است که: «بارها با سایه درباره این بزرگمرد (عبدالوهاب شهیدی) صحبت کردهایم و سایه هم همیشه با احترام از او یاد میکرد. احترام بین ما به گونهای بود که کسی متوجه نمیشد، اما وجود داشت و هنوز هم وجود دارد. از وقتی که در رادیو بودم و به خصوص از زمانی که جناب سایه آنجا آمدند و برنامه گلهای تازه و گلچین هفته را تهیه کردند، من همیشه در کنارشان بودم و خاطرات زیادی از آن موقع با هم داریم؛ در کنار استاد پایور که حق بزرگی بر گردن من دارند، در کنار محمدرضا لطفی و گروه شیدا، ارکستر گلها، جناب فرهاد فخرالدینی و دیگر گروههایی که با هم در رادیو بودیم که اغلب جناب شهیدی با این گروهها در رادیو و یا در کنسرتها برنامه داشتند.»
شاید آغاز این دوستیها و همکاریها به فعالیت هوشنگ ابتهاج در رادیو در برنامه «گلها» و پایهگذاری برنامه موسیقایی «گلچین هفته» توسط او برگردد. مدتی بعد «گروه شیدا» در سال ۱۳۵۲ توسط محمدرضا لطفی و با همکاری درویش رضا منظمی، حسین عمومی و ناصر فرهنگفر در دانشگاه تهران پایهگذاری شد و فعالیت رسمی خود را در سال ۱۳۵۳ با همکاری هوشنگ ابتهاج در رادیو ایران آغاز کرد.
بعد از قیام ۱۷ شهریور در سال ۱۳۵۷، گروه شیدا و عارف متشکل از حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان، محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و هوشنگ ابتهاج از رادیو و تلویزیون آن زمان، استعفا دادند و به صورت مستقل و تحت همین نام در زیرزمین خانه لطفی مشغول اجرای سرود و موسیقی انقلابی شدند. آلبومهای گروه چاووش از مهمترین آثار برجسته موسیقی کلاسیک ایرانی این دوران است.
خود ابتهاج نیز در جایی گفته است که «موسیقی باعث شناختن شعر برای من شد.» و شاید همین نکته بیانگر این باشد که سایه از همان سالهای آغازین فعالیت در عرصه ادبیات و موسیقی رویکردی همیشگی به موسیقی داشت و از همان روزگار دلبسته حضور شعرش در عرصه موسیقی بود.
به هر جهت اشعار ابتهاج همواره نقشی جدی در موسیقی ایرانی داشته است و هنرمندانی چون شجریان و ناظری که بیشتر به استفاده از اشعار شاعرانی چون حافظ، سعدی و مولانا در آثارشان پرداختهاند اما در کنار آن از آثار شاعرهای معاصری چون سایه هم بیبهره نبودهاند.
البته هنرمندان جوانتر هم به مراتب از اشعار ابتهاج فقید در آثارشان بهره بردهاند که نمونه پرطرفدار و مشهور آن به خصوص در میان نسل جوان، قطعه «ارغوان» با صدای علیرضا قربانی و آهنگسازی مهیار علیزاده از آلبوم «حریق خزان» است.
بعدها ه.ا.سایه درباره اجرای این شعر توسط قربانی گفته بود: «دیگر تقصیر من نیست؛ خدا باید راضی باشد. بله، ظاهرا شنوندهها هم از این راضی هستند، من شنیدهام که تا مقدمه شروع میشود مردم شروع به دست زدن میکنند؛ یعنی دیگر آن را میشناسند. ولی عیبش این است _ که البته حق هم دارند _ این شعر برای آواز و تصنیف طولانی است، مقدار زیادی از آن زده شده و یک خرده شعر شَل و کور شده، ولی در مجموع حالتی که این شعر به وجود آورده تا حدی در خود شعر جا پایش معلوم است. راستش را به شما بگویم، خواندن این شعر برای من دشوار است، معمولا هم سعی میکنم از اول شعر را با لحن دیگری که لحن خودم نیست بخوانم تا به جاهایی که میرسد بتوانم به راحتی از آن بگذرم، گاهی هم یادم میرود این کار را بکنم و دستهگل به آب میدهم و خواندن قطع میشود.»
حال در ادامه نگاهی خواهیم داشت به استفاده اشعار سایه در آثار موسیقی برخی از هنرمندان:
محمدرضا شجریان:
ـ در کوچه سار شب (در دشتی) با آهنگسازی فریدون شهبازیان از آلبوم «جام تهی»
ـ «تصنیف سپیده» یا «ایران ای سرای امید» که یکی از به یاد ماندنیترین آثار باقی مانده از این همکاریها با آهنگسازی محمدرضا لطفی است.
ـ استفاده از شعر ابتهاج در قالب تصنیف «نور سایه» در آلبوم «رنگهای تعالی» با همکاری محمدرضا شجریان و سهراب و تهمورس پورناظری
ـ شعر «در کوچهسار شب» که در آلبوم «جام تُهی» (دشتی) با صدای محمدرضا شجریان و تنظیم فریدون شهبازیان استفاده شده است.
ـ استفاده از شعر «برسان باده که غم روی نمود ای ساقی» از سایه در یکی از آوازهای آلبوم تصویری «هم نوا با بم» با صدای محمدرضا شجریان و همخوانی همایون شجریان که در سال ۱۳۸۲ برگزار شد.
ـ در آلبوم «شب، سکوت، کویر» با صدای محمدرضا شجریان و آهنگسازی کیهان کلهر غزل «ای عاشقان» از ه.ا. سایه است.
ـ آلبوم «راز دل» یک مجموعه موسیقی سنتی ایرانی با صدای محمدرضا شجریان و اجرای گروه پایور به سرپرستی فرامرز پایور است که در آن اشعار «چشم انتظار» و «بهار غم انگیز» از ه.الف.سایه به کار رفته است.
ـ آلبوم «جان جان» یا «چاووش ۹» که توسط گروه شیدا به آهنگسازی و سرپرستی محمدرضا لطفی و باحضور محمدرضا شجریان به عنوان خواننده در دستگاه سهگاه اجرا شده است. اشعار به کار رفته در این اثر از عطار و ه. الف. سایه است.
ـ «به یاد عارف» که در گذشته با نام «چاووش ۱» شناخته میشد، اولین مجموعهٔ موسیقی از مجموعه ۱۲ آلبوم چاووش است که با صدای محمدرضا شجریان و با همکاری گروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی در بیات ترک اجرا شد. کلیه اشعار این اثر از سایه است.
شهرام ناظری:
ـ استفاده از شعر سایه در لوح دوم آلبوم «امیرکبیر» با صدای شهرام ناظری و آهنگسازی پژمان طاهری با عنوان تصنیف «ای عاشقان»
ـ در آلبوم «سِفر عُسرت» از شهرام ناظری با موسیقی فرخزاد لایق، قطعه «غروب» با شعری از هوشنگ ابتهاج ساخته شده است.
ـ در آلبوم «چاووش سه» یا «انقلاب» با آهنگسازی محمدرضا لطفی و حسین علیزاده، تصنیف «حصار» با شعری از ابتهاج با صدای بیژن کامکار تک خوانی شده است.
ـ در آلبوم موسیقی «چاووش ۴» از شهرام ناظری با همکاری گروه شیدا و عارف، که آهنگسازی آن را مشکاتیان بر عهده داشت، تصنیف «مرا عاشق» از هوشنگ ابتهاج بود.
ـ آلبوم «چاووش ۸» با صدای شهرام ناظری و سیما بینا که با همکاری گروه شیدا با سرپرستی محمدرضا لطفی در گوشه شوشتری ساخته شده است، شعر و آوازی از مثنوی بانگ نی از ه.ا.سایه دارد.
ـ آلبوم «لاله بهار» نام آلبوم موسیقی است با نوازندگی و آهنگسازی پرویز مشکاتیان و آواز شهرام ناظری که ساز و آواز آن با شعری از ه.ا.سایه است.
همایون شجریان:
ـ شعر قطعه «چه غریبانه» از آلبوم «با ستارهها» با صدای همایون شجریان و آهنگسازی محمدجواد ضرابیان از هوشنگ ابتهاج است.
ـ «چه آتشها» نام یکی از آلبومهای موسیقی همایون شجریان است که با آهنگسازی علی قمصری در سال ۱۳۹۲ منتشر شد و قطعه «بزم تو» با شعری از هوشنگ ابتهاج است.
علیرضا قربانی:
ـ سه قطعه «ارغوان»، «آواز بیقرار» و «دلی در آتش» از آلبوم «حریق خزان» با آهنگسازی مهیار علیزاده.
ـ نوستالژیا از آلبوم «صداها و پلها» با آهنگسازی احسان مطوری
ـ در آلبوم «سوگواران خموش» با آهنگسازی پژمان طاهری چهار قطعه ساز و آواز با اشعار سایه ساخته شده است.
ـ قطعه «صبح آزادی» از آلبوم «دخت پریوار» با آهنگسازی مهیار علیزاده با شعری از ابتهاج ساخته شده است.
وحید تاج:
ـ استفاده از اشعار سایه در آلبوم «سپند دل» به خوانندگی وحید تاج و آهنگسازی محمدرضا عزیزی
ـ «مژده آزادی» از وحید تاج و شعری از ابتهاج
ـ در آلبوم «از روزگار رنگ آمیز» دو ساز و آواز و قطعه «خزان دیده» با اشعاری از ابتهاج
محمد معتمدی:
ـ در آلبوم «وطنم ایران» به آهنگسازی محمدرضا لطفی از اشعار سایه استفاده شده است.
ـ «سایهٔ جان» نام یک آلبوم موسیقی با آهنگسازی محمدرضا لطفی و همکاری گروه همنوازان شیدا است. خواننده این اثر محمد معتمدی است. این اثر حاصل ضبط در کنسرت برج میلاد به هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) تقدیم شده است.
سالار عقیلی:
ـ آلبوم موسیقی «نگاه آسمانی» به آهنگسازی ناصر ایزدی، همراهی ارکستر ملی «مهر» و خوانندگی سالار عقیلی قطعهای به نام «درخت تر» با شعری از هوشنگ ابتهاج دارد.
ـ آهنگ سریال «وارش» با شعر ابتهاج
ـ آلبوم موسیقی «سپردمت به جادهها» با آهنگسازی مسعود پیروی، قطعه «حسرت پرواز» آن با شعری از سایه است.
ـ قطعهای با نام «هنر گام زمان» روی شعری با همین عنوان از ابتهاج که پیمان خازنی آن را ساخته و سالار عقیلی آن را اجرا کرده است.
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: هوشنگ ابتهاج (سایه) ، محمدرضا شجریان ، فرامرز پایور ، شهرام ناظری ، علیرضا قربانی ، همایون شجریان
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: هوشنگ ابتهاج سایه محمدرضا شجریان فرامرز پایور شهرام ناظری علیرضا قربانی همایون شجریان صدای محمدرضا شجریان آهنگسازی محمدرضا عبدالوهاب شهیدی هوشنگ ابتهاج محمدرضا لطفی همایون شجریان ساخته شده آلبوم موسیقی موسیقی ایران ـ استفاده همکاری گروه شعری از ه شهرام ناظری اشعار سایه همایون خرم ـ در آلبوم گروه شیدا ه ا سایه ـ آلبوم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۲۵۴۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حال موسیقی ایران خوب است
«بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. » این بخشی از گفتههای علیرضا طلیسچی، خواننده شناختهشده و پرطرفدار پاپ است که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند، تثبیت کند.
به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری، تولید و پخش رئالیتیشوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکههای نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامهها که اینروزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتیشو «زودیاک» است که با عنوان «شبهای مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش میکند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار میدهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.
سریال «شبهای مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتیشو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدیپور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداختهاند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناختهشده و پرطرفدار پاپ است؛ خوانندهای که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تکآهنگهایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفتوگو از حضورش در برنامه «شبهای مافیا» میگوید و در بخشهای دیگری از این گفتوگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.
این روزها رئالیتیشوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. چطور شد که در برنامه «شبهای مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟
از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور میتوانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما بهنظرم «زودیاک» شیکتر است و پیچیدگیهایش بازی را برای بیننده جذابتر میکند.
خیلیها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت میدهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟
شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. اینطور نگاه میکنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بینندههای برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد کنیم که امیدوارم به چنین نتیجهای رسیده باشیم.
اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزههای مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامههای حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامههای خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک میکند، اما اینکه این برنامهها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفهای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمیرسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفهای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکیدو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شدهاند و اگر از این قبیل برنامهها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی میکند.
پیشنهادی برای حضور در برنامههای موسیقی داشتهاید؟
پیشنهاد داشتهام، اما علاقه نه، چون بهنظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی بهصورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقهای میشود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.
این روزها بازار کنسرتهای پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم میکند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟
بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سالهای اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفهایتر و صداهای قشنگتر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون میآید و خودش را ترمیم میکند.
برویم سراغ مسئله ترند شدن برخی از قطعههای موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه میشود که یک کار اینطور دیده و شنیده و پرطرفدار میشود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته میکنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی میرسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر میکنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.
شما در قطعههای معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعههای احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟
اگر به تاریخمان رجوع کنید، میبینید که مردم ما پر از غم و غصه بودهاند و طبیعتا تمایلشان به آهنگهای شاد بیشتر است. در کنسرتها هم همینطور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانوادهاش کنار میگذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمیخواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگهای شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.
این روزها مدام نام خوانندههای جدیدی را میشنویم که در فضای مجازی معرفی میشوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خوانندههایی را میبینیم که خیلیها نمیشناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟
ما خوانندگانی داشتهایم که با یک قطعه روی صحنه آمدهاند و بقیه قطعههایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشتهایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده و بهتدریج معروف شدهاست. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.
به تجربه حوزههای هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر میکنید یا پیشنهادی داشتهاید؟
من یکبار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر میکردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح میدهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده و تصمیمات بعدیام خبر ندارم.
رئالیتیشوها توانستهاند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند
در چند سال اخیر پلتفرمها به کاربران امکان میدهند فیلمها و سریالها را بهصورت آنلاین تماشا کنند و بهسرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شدهاند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریالهای پخششده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرمهای نمایش خانگی و تلویزیون نشان میدهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کمکردن حساسیتهایی سعی در جذب هنرمندان و چهرههای مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرمهای پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتیشوها و برنامههای مسابقه که در شبکه نمایش خانگی تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز بهوجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمیتواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یکسو پلتفرمهای گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریالهای خود توانستهاند با تمرکز بر جذابیتهای داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامههای مختلف نشان دادهاند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخشهایی موفق شدهاند.
البته دامنه صنعت سرگرمی آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانستهایم رقابتی با برنامههای خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامهها توانستهاند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصلهای آن را دنبال میکنند.
VODها طیف گستردهای از فیلمها و سریالها را از سراسر جهان به کاربران ارائه میدهند. این امر بهمعنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیتهای برنامههای روتین است.
نمیتوان منکر این موضوع شد که پلتفرمهای نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلمها و سریالهای ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کردهاند. این امر منجر به ایجاد شغلهای جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VODها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا میکنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهمتری ایفا کنند. با رفع چالشهای موجود، VODها میتوانند به گزینهای محبوبتر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و بهطور قابلتوجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.
انتهای پیام