هنر پرچمدوزی تلفیق عشق، دلدادگی، استعداد و خلاقیت /حرفه بینظیر بدون شاگرد در همدان
تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۲۶۸۱۸
ایسنا/همدان هنگامی که نام مراسمات مذهبی به ویژه عزاداری سید و سالارشهیدان امام حسین (ع) و شهدای کربلا برده میشود شاید اولین چیزی که در ذهن میآید پرچمهای عزاداری منقش به اسامی اهل بیت(ع)، بیرق، علم و کتلهای عزاداری است که زینت بخش مراسمها، حسینیهها و تکایا هستند گویی بدون حضور این پرچمها چیزی کم است و رقص پرچم در میان دسته عزاداران و سینهزنان حال و هوای دیگری به مراسم میبخشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، با جستجوی کوتاهی درمییابیم که همگی خاطرات مشابهی در دوران کودکی از تماشا و خیرهشدن به پرچمها و پردههای گلدوزی با اسامی اهل بیت(ع)، شعر و سوگوارهای در وصف ایشان گاه نقش رزم واقعهی کربلا در میان نقشهایی چون گل و مرغ، بته جقه یا همان قهر و آشتی داریم حافظه تاریخی نسلهای متمادی از اهمیت و ارزش خاص پرچمها و بیرق در مراسمات مذهبی حکایت میکند پرچمهایی که زمانی توسط استادکاران ماهر و بهنام در میان اشک و روضه دوخته میشد اما در طول زمان دوخت این پرچمها نیز از جریان ماشینیشدن و مکانیزهشدن جهان عقب نمانده و جای پرچمدوزان ماهر این عرصه را گرفت و همین امر هنر اصیل و زیبای پرچمدوزی را به مهجوریت برد.
اما از میدان مرکزی شهر به سمت خیابان شهدا که حرکت کنی کمی پایینتر از کوچه حوزه علمیه به مغازهای کوچک و با صفا میرسی که ابتدای آن پرچمهای زیادی آویخته شده و هنوز از آن صدای چرخ گلدوزی به گوش میرسد داخل مغازه که میشوی تا چشم کار میکند پرچمهای بزرگ و کوچکی به رنگهای قرمز، مشکی و سبز که با ظرافت و دقت خاصی شعرنویسی و گلدوزی شده که از چشم هر بیینندهای دلبری میکند، در میان انبوهی از این پرچمها پیرمردی را میبینی که با آرامش و دقت خاصی یا مشغول به کار پرچمدوزی یا پاسخ به درخواست خریدارانی است که برخی از آنها از استانهای دیگر برای خرید پرچم به سراغ او آمدهاند.
قاسم محمدی، قدیمیترین و تنها پرچمدوز در استان همدان و غرب کشور است که ۶۴ سال از عمر ۷۵ ساله خود را پشت چرخ گلدوزی صرف خدمت به خاندان اهل بیت(ع) با این هنر بینظیر و زیبا کرده است، مشتریان بیشمار در مغازهاش فرصت لحظهای تعلل و استراحت را به او نمیدهد ولی همچنان با همان آرامش و سکوت به کار خود ادامه میدهد.
در مراجعه اول به دلیلی شلوغی مغازه فرصتی برای مصاحبه پیش نیامد، قرار مصاحبه موکول شد به روز بعد ۸ صبح که مراجعات کمتری دارد. روز بعد بر سرساعت مقرر به مغازهاش رفتم در آن ساعت از روز بازار آرامتر و آقای محمدی نیز پشت دخل مغازه خود به انتظار نشسته بود خلوتی کوتاهمدت مغازه اجازه داد تا بتوانم بار دیگر مغازه را با دقت ببینم تعدادی لوازم، ادوات تعزیه و علامتها و علمهای عزاداری نیز در بین پارچهها جایی برای خود باز کردهاند اما در میان پرچمهایی رنگارنگی که گاه قد آن تا سقف میرسید میز و چرخ خیاطی به چشم میخورد که روغنکاریهای سیاه رنگ آن خبر از استفاده دائم و طولانیمدت از آن میداد.
حین اینکه منتظر است چایی که به تازگی ریخته سرد شود با سلامی به پیشگاه اباعبدالله الحسین (ع) از زمینه جذب خود به این هنر میگوید: پدر و مادر بنده اصالتا همدانی هستند ولی در تهران بزرگ شدهام و حرفه گلدوزی را نیز همانجا در سن ۱۰ سالگی آموختم در آن زمان برای جهیزیهها، روتختی و... کار گلدوزی انجام میشد اما در کنار آن گاهی پرچمدوزی هم میکردیم ولی بخاطر علاقه خاصی که به اهل بیت(ع) به ویژه شهیدان کربلا داشتم تصمیم گرفتم کار پرچمدوزی را آغاز کنم و بعد از گذشت ۶۴ سال هر روز از ۵ صبح تا ۸ شب به صورت یکسره مشغول به کار هستم.
مدتی در تهران فعالیت داشتم که سرهنگ گلستانی، رئیس شهربانی همدان به من پیشنهاد داد که "به همدان بیا زیرا شهر دارالمومنین همدان چنین کسی را برای پرچمدوزی ندارد" و همین مسئله چراغ مهاجرت من به همدان را روشن و وی زمینههای آغاز بکار من در استان را فراهم کرد و الان نزدیک به ۵۰ سال است در همدان مشغول به کار هستم و تنها پرچمدوز غرب کشور هستم.
از گفتهاش متحیر میشوم که چگونه ممکن است شغلی به چنین زیبایی و ظرافت متقاضی نداشته باشد، کمی از چاییاش مزه میکند میگوید: اینکار استعداد بسیار، علاقه و عشقبازی میخواهد مانند شما که عاشق کارتان هستید سختیهایی آن را میپذیرید کسی که در این راه قدم میگذارد باید «پیهی چشمش را آب کند» این هنر در فکر، قلب و روح انسان جریان دارد، هربار که پشت چرخ مینشینم با کارم عشقبازی و طرح جدیدی را خلق میکنم در واقع من در گذشته شاگردان بسیاری داشتم اما همانطور که گفتم باید علاوه بر علاقه استعداد و خلاقیت نیز داشته باشی از طرفی دیگر این حرفه با توجه به سختی کار درآمد پایینی دارد که یکی از دلایل عدم گسترش آن در استان است.
همانطور که به پرچم روبهرویش نگاه میکند میگوید: برای اینکار باید سلیقه بهخرج داد الگوی از پیش آمادهای ندارد که از روی آن کپی کنی گاهی وقتی که به مهمانی میروم یا در خیابان اگر نقش یا طرحی زیبا ببینم آن را به ذهن میسپارم و آن را به روی پارچه گاهی با تغییر گاهی عین همان طرح میزنم تا ببینم چطور میشود.
این هنر از گذشته تا به امروز تغییرات زیادی داشته است برای مثال قدیمها پرچمها لچکی، دو چوبه، سه گوش و کتل بود که فقط روی یک سمت آن اسامی اهل بیت(ع) نوشته میشد اما در حال حاضر روی کتل میتوانم دورو و تمام آیه گلدوزی کنم هرسال با توجه به سلیقه و درخواست مشتریان طرحها را تغییر میدهم همچنین امروزه جنس پارچه، مدت زمان آمادهسازی پرچم نیز تغییر کرده است زیرا در گذشته از پارچه ابریشمی برای دوخت پرچم استفاده میشود همچنین چرخها نیز با دینام کار میکردند که مدت دوخت نسبت به حال چندین برابر بود.
مدت زمان دوخت هر پرچم را جویا میشوم که اشارهای به یکی از پرچمها میکند و میگوید: یک پرچم ساده و متوسط مثل اینکار یکی دو روز زمان میبرد و متقابلا کارهای شلوغ و بزرگتر زمان بیشتری میطلبد، هیئتیهای کهنهکار به این امر واقف هستند و از چند ماه قبل سفارشات خود را ثبت میکنند ولی متأسفانه برخی همشهریان یکی دو روز مانده به مراسماتشان به ما مراجعه میکنند و توقع دارند کار گلدوزی شدهای را همان روز تحویلشان بدهم که اصلا مقدور نیست.
در میان گفتوگو صدای پسری جوان که به دنبال آوازه آقای محمدی از شهرستان دیگری آمده توجهمان را جلب میکند و کارش را راه میاندازد و سریع پای مصاحبه بازمیگردد؛ از حس و حال و برکات این کار میپرسم بی درنگ میگوید: هر کدام از اهل بیت (ع) صفت خاصی دارند و به همان میزان نیز رنگ و بوی کار نیز متفاوت است و در تمام این سالها نیز نوشتن نام اهل بیت(ع) نیز باعث شده رفاقت و دوستی شیرین و خاصی با آنان داشته باشم و معجزههای زیادی نیز برایم رخ داده است و بسیاری از کسبه بازار هر روز برای شنیدن آنان به مغازهام سر میزنند.
گاهی وقتها قبل از شروع کار حس و حال خاصی به انسان دست میدهد و همین حس و حال چراغی برای ایجاد یک طرح جدید برایم میشود که واقعا احساس شیرینی برایم است الحمدالله در این خانه تا به حال سختی نداشتهام به قولی «باریک شدهام ولی نبریدم» همه جا دستم را گرفتهاند.
از معجزاتش پرسیدم چشمانش پر از اشک شد و با صدای لرزان ادامه داد: معجزه که بسیار دیدهام ولی سه سال پیش به یک عارضه قلبی سخت دچار شدم و حالم به حدی بد بود که پزشکان همدانی مرا به یکی از پزشکان حاذق تهران ارجاع دادند ولی به علت شلوغی بیش از حد، عمل من به ۶ ماه دیگر موکول شد و همانطور که در بیمارستان بودم دلم شکست و به حضرت عباس(ع) گلهکردم که آقاجان یک عمر اسم شما را نوشتم نگذارید اینجا غریب و تنها بمانم یک لحظه حس کردم در آغوش آقا هستم؛ کمی بعد که آرام شدم داشتم با پسرم از بیمارستان خارج میشدم که خانمی موقر جلو آمد و متوجه احوال بدم شد و سریع مقدمات عمل من را فراهم کرد؛ من ایشان را نمیشناختم و بعدا فهمیدم یکی از معاونین بیمارستان بود تنها بعد از ۵ دقیقه از توسلم به حضرت عباس(ع) نگذشته بود که مشکلم حل شد.
میگوید بیشتر پرچمهای گلدوزی هیئتهای همدان را دوخته است و حتی از استرالیا و برخی کشورهای خارجی نیز مشتری دارد، از حسش وقتی پرچمهایشان را بر سر در حسینیهها میبیند میپرسم: برای من کیفیت کار بسیار مهم است اول از همه نگاه میکنم پرچم ایرادی دارد یا نه تا عیبهای کار خودم را بهتر بشناسم و بعد از آن از نگاه کردن به کار دست خودم بسیار لذت میبرم.
بار دیگر مشتری آذری زبانی که شال و ادوات علامت عزاداری میخواهد صحبتش را قطع میکند، پس از وقفهای مصاحبه را ادامه میدهد از او قیمت پرچمها را جویا میشوم: بستگی به سفارش مشتری از ۵۰ هزار تومان تا ۱۰ میلیون تومان هزینه یک پرچم میشود که هرکدام از یک روز تا یک ماه شاید هم بیشتر زمان برای دوخت میبرد.
شلوغی مجدد مغازه فرصت ادامه مصاحبه دریغ کرد و به عنوان آخرین سئوال آرزوی آقای محمدی را جویا شدم که فقط از خداوند متعال آرزوی سلامتی و عاقبتبخیری جوانان را داشت.
بار دیگر هنگام خروج نگاهی به پرچمها کردم اما اینبار نگاهم متفاوتتر بود پشت هر نام، هر پیچ گل، هر شعر و هر نقش داستانی از عشقبازی و دلدادگی قدیمیترین و تنها پرچمدوز همدان نهفته است پرچمدوزی که این روزها نگرانی خود را برای وجود شاگردی زبردست که راه او را ادامه بدهد، زیر خطوط سوزن چرخ گلدوزی پنهان میکند و عاشقانه طرح و نقش جدیدی را برای زینتبخشی به مراسمات آل الله خلق میکند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری پرچم دوزی پرچم بیرق حسینی پرچم دوزی اهل بیت ع پرچم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۲۶۸۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلسوزی شاگرد منتظری برای شهید مطهری/ تشکیل 700 پرونده برای مشاوران املاک یک استان!
"بانیان آشوب" مادام که هست و نیست خود را در به خیابان کشاندن مردم میجویند؛ نه هیچ پاسخی میشنوند و نه هیچ قصدی برای اقناع شدن دارند.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
دلسوزی شاگرد منتظری برای شهید مطهری!
محمد سروشمحلاتی، فردی که رسانههای اصلاحطلب گاهی از وی با عنوان استاد و گاهی آیتالله نام میبرند؛ به تازگی در یادداشتی که خبرگزاری شفقنا آنرا منتشر کرد به افکار شهید مطهری در مقوله امر به معروف و نهی از منکر پرداخت و مدعی انزوای تفکر مطهری در جامعه کنونی شد!
سروش محلاتی که شاگرد مرحوم منتظری است در بخشی از این یادداشت مینویسد: آیت الله مطهری بقدری از حرکتهای جاهلانه ای که بنام نهی از منکر انجام میشود ناراحت بود که میگفت: بهتر اینکه ما جاهلها امر به معروف و نهی از منکر نکنیم ، چه منکرها که بنام امر بمعروف و نهی از منکر بوجود نیامده (حماسه حسینی) او بجای آنکه مردم را تحریک به نهی از منکرهای جاهلانه و خودسرانه کند، به آنها هشدار می داد که چون معروف و منکر را نمیشناسند و روش صحیح آن را نمیدانند در این عرصه وارد نشوند: خیال کردیم برویم و امر به معروف و نهی از منکر کنیم ؟! از شما می پرسم اصلا من و شما میفهمیم که امر به معروف و نهی از منکر چیست و چگونه باید انجام شود؟ به نظر استاد مطهری، ضرر و زیانی که از راه اجرای جاهلانه نهی از منکر برده ایم، از ترک نهی از منکر نبرده ایم. یعنی اگر ما نهی از منکر نکنیم خسارت کمتری به دین اخلاق وارد میشود!
او همچنین میافزاید: فقه مطهری جدای از عقلانیت نبود لذا وقتی به امر به معروف تاکید میکرد، فقط آن را در قلمرو شیوهها و روشهای مورد تایید علوم اجتماعی ، مشروع و مجاز میدانست و در زمانی که بقول خودش کسی غیر از پند و بند نهی از منکری نمی شناخت، میگفت: روانشناسی و جامعه شناسی می خواهد تا انسان بفهمد که چگونه امر به معروف کند و تشخیص دهد منکر از کجا سرچشمه میگیرد؟
سروشمحلاتی در خاتمه مینویسد: اینک مطهری در میان ما نیست ولی یا اندیشه و فکر او در میان ما زنده است ؟ آیا امروز ما نیز مانند مطهری امر به معروف را میشناسیم و میشناسائیم ؟ آیا نهاد امر به معروف در جامعه ما بر مبنای اندیشه مطهری شکل گرفته و عمل می کند ؟ امروز هر چند خلأ مطهری دردناک است ولی تاثر بیشتر آن است که این خلأ را با شِبه مطهریها پر کرده ایم. مصیبت بزرگ امروز ما این است اندیشههای متحجرانه بَدَلی ، جای تفکر روشنگرانه مطهری را گرفته و مطهریِ امام در غربت و انزوا قرار داده است![1]
*قبل از آنکه نیاز باشد یک شاگرد و رهرو مرحوم منتظری که از قضا کارنامه فکری خوبی هم ندارد مطهری را تفسیر کند؛ نیاز است تا مطهری را "به روایت عقلانیت" خواند و تفسیر کرد.
همان بیتالغزلی که شهید مطهری، خود متمسّک به آن بود و همان را ترویج میکرد.
مطهری چه میخواست به جز حرکت نظام اسلامی بر مسیر عقلانیت، بر مسیر ولایت فقیه و بر مسیر اسلام؟
پر واضح است که امروز نظام اسلامی بر همین مسیر در حال طی طریق است و مشکلات هم عارضه طبیعی هر حرکتی است.
در بحث مظاهر آشکار امر به معروف و نهی از منکر نیز همچنانکه میبینیم نظام به سیاق مبارزه با مخالفان حجاب که در دوران حیات شهید مطهری آغاز شد؛ همچنان بر همان طریق راه میسپرد و البته با مفسدان اقتصادی نیز در هر منصب و جایگاهی برخورد میکند.
لذاست که اظهارات سروشمحلاتی مبنی بر اینکه "مطهریِ امام در غربت است" هیچ مصداق عینی کلانی ندارد.
البته تقلاهایی در این زمینه وجود دارد که باید با آنها برخورد کرد!
کما اینکه مثلا شاهد بودیم شخص آقای سروشمحلاتی چند سال قبل در اظهاراتی بر خلاف سبک و سیاق شهید مطهری گفته بود: "حکومت بدون ولایت فقیه طرفداران زیادی در حوزه علمیه دارد"!
فهم اینکه اگر شهید مطهری زنده بود درباره برخورد با بدحجابی -که از زمان حیات خودش آغاز شد- چه نظری میداشت و یا با چنین سخنانی چگونه برخورد میکرد؛ هرگز کار سختی نیست...
***
حاکمیت پاسخگو نیست!
ذبح عقلانیت در مسیر خیابان
محمدرضا تاجیک، تئوریسین اصلاحطلب و از حامیان اغتشاشات 1401 در بخشی از یک یادداشت که انصافنیوز آنرا منتشر کرد، نوشته است:
"شاید بتوان جامعۀ امروز ایران را «جامعۀ تردید و پرسش» نامید، اما شاید کمتر بتوان نهاد قدرت مسلط در ایران امروز را «نهاد تدبیر و پاسخ» دانست. در این شرایط، چنانچه اهالی قدرت از «رویگرداندن» روی نگردانند و با تردیدها و پرسشهای فزایندۀ جامعۀ مردمان، مواجههای از سر مسئولیت و عدالت نداشته باشند، باید شاهد تعمیق و گسترش (و بهتبع، رادیکالیزه و ستیهندهتر شدن) روی گرداندن اکثریتی از آحاد جامعه از نهاد حکومت و قدرت باشیم."[2]
*ضربالمثلی وجود دارد که میگوید:"آنکه به خواب رفته را میتوان بیدار کرد ولی کسی که خودش را به خواب زده باشد هرگز بیدار نمیشود".
ادعای تاجیک مبنی بر پاسخگو نبودن حاکمیت امروز ایران را اگر با توجه به ضربالمثل پیش گفته و البته با عنایت به سوابق اغتشاشمحور تاجیک بخوانیم؛ آنگاه همه چیز برای یک ذهن منطقی در جای خود قرار خواهد گرفت.
"بانیان آشوب" مادام که هست و نیست خود را در به خیابان کشاندن مردم میجویند؛ نه هیچ پاسخی میشنوند و نه هیچ قصدی برای اقناع شدن دارند.
آنها صرفا با شنیدن "ملودی خشونت" به وجد میآیند و طبعا در این مسیر هیچ عقلانیتی در کار نیست.
حاکمیت ایران به لحاظ عقلانی پاسخ تمام شبهات را میدهد.
لکن نمیتوان انتظار داشت کسی که قبل از اغتشاشات 1401 گفته بود "دلیلی برای صبر مردم نمیبینم"، کسی که اغتشاشات 1401 را "جشن جنبش با خشونتی الهی" توصیف کرده بود و هماو که دست به تحریم انتخابات زد؛ قصدی برای اقناع شدن و یا دعوت مردم به قضاوت عقلانی در قبال پاسخهای حکومت اسلامی داشته باشد.
آقای تاجیک فرد با مطالعهای هستند. لکن مطالعه بدون عقلانیت و عقلانیت بدون تصمیم بر سر نفسانیت؛ هیچ انتفاعی برای عاقبتبخیری و سعادت نخواهد داشت!
***
تشکیل 700 پرونده برای مشاوران املاک 1 استان!
رییس اداره بازرسی و ارزیابی عملکرد اداره کل راه و شهرسازی استان قزوین گفته است: ۶۹۱ فقره پرونده برای مشاورین املاک متخلف در استان تشکیل شده که از این میان ۱۲۴ واحد پلمب شدند.
سیامک پزشکیفر در مصاحبه با ایرنا همچنین میافزاید: ارزش ریالی جرایم متخلفین معادل ۳۶ میلیارد ریال بوده که از این مبلغ ۱۲ میلیارد ریال وصول شده است.
او میگوید: یکی از مهمترین معضلات حوزه مسکن، سوداگری مشاوران املاک است. این افراد –اخلالگر- در گرانفروشی مسکن و اجارهبها نقش اساسی دارند و از این رو باید نسبت به ساماندهی فعالیتهای آنها اقدام شود.
پزشکیفر تصریح کرد: به منظور تنظیم و کنترل املاک و مستغلات، گشتهایی در استان قزوین از سال گذشته آغاز شده و تاکنون از بین ۲ هزار و ۶۴۶ بازدید در سطح استان ۷۴۳ مورد تخلف ثبت شده است.
این مسوول؛ نداشتن پروانه کسب و نرخنامه، نداشتن کد رهگیری، صادر نکردن فیش رسید کمیسیون وجوه دریافتی و گرانفروشی در بحث اخذ کمیسیونهای مصوب استان را عمده تخلفات محرز در بنگاههای املاک برشمرد.[3]
*ما قضاوت درباره اعداد و ارقام فوقالذکر مبنی بر شیوع تخلف و میزان بالای برخورد را به قضاوت مخاطبان محترم میگذاریم.
ما همچنین این سؤال را که کرارا در وبلاگ مشرق مطرح کردهایم مجددا میپرسیم که علت این ولنگاری و احساس فضای باز برای تخلف اقتصادی و گرانفروشی و جرایم مرتبط چیست و چرا متخلفان بازار احساس نمیکنند که یک شمشیر بُرّا و ناظر در پیرامون آنها وجود دارد که نباید از فرامینش تخلف کرد؟!
لازم به ذکر است که در بحث مسکن؛ هماکنون مدتهاست که دستور رئیسجمهور مبنی بر اعمال سقف برای اجاره بها اعمال نمیشود و علت این اعمال نشدن نیز مشخص نیست.
***
1_ https://fa.shafaqna.com/?p=1786486
2_ https://ensafnews.com/514146
3_ https://irna.ir/xjQrdR