Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-04-28@11:11:04 GMT

و پرده برای همیشه فرو‌افتاد...

تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۲۷۵۴۹

و پرده برای همیشه فرو‌افتاد...

   هادی عیار

   ساعت از 2 گذشته و بی‌خوابی در میانهٔ مرداد کلافه‌ام کرده بود. بی‌دلیل و ناگهانی اشک ریختم. نمی‌دانستم چرا ولی غمی سنگین در دلم بود که مبدل به اشک شده بود. به اینستاگرام پناه بردم تا دیدن خوشیِ جماعت، اشکم را بخشکاند. نخشکاند و به جای آن، دلیل اشک‌هایی که به پیشواز رفته بود را به من فهماند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نخستین کاری که کردم، جست‌وجوی تصویر ابتهاج در کنار کسرایی، نیما، شاملو و مرتضی کیوان بود. حالا، آخرین شعلهٔ روشن از انجمن ادبیِ شمع سوخته نیز خاموش شده و به هفت هزار سالگان پیوسته بود. خاک، گوهر قیمتی دیگری را به کام کشید و ما فقط توانستیم آه بکشیم. آهی برای رفتگانِ بی برگشت.

توانِ تسلیت نداشتم. خبر آن‌قدر صدا داشت که گوش عالمی را پر کند و چه نیاز به من، به جای آن تصمیم گرفتم از موقعیتِ سایه در صدسال اخیر شعر فارسی بنویسم.

موزه‌ای به پُرباری حافظهٔ سایه برای شعر و موسیقیِ صدسال اخیرِ فارسی سراغ ندارم. سایه‌ای در جوار نیما، شاملو، شهریار، کسرایی، نادرپور، لطفی، علیزاده، شجریان و اسامی بسیاری که تا امروزِ شعر فارسی کِش آمده است.

اسم‌هایی که گاه در آغوش سایه بوده‌اند همچون لطفی و شهریار و گاه با او دست‌به‌یقه شده‌اند همچون پرویز یاحقی یا رضا براهنی.

روزی دوست شاعری با من تماس گرفت و با چیزی شبیه به عجز از من درخواست راهی ارتباطی برای ملاقات با سایه را کرد. نداشتم و ناامیدش کردم اما چیزی که از آن زمان با آن درگیری ذهنی دارم و امروز بهانهٔ نوشتنم شده، جایگاه سایه در شعر معاصر است.

در سال‌های منتهی به قرن جدید، واکنش‌ها به ابتهاج شامل دو دسته می‌شد. عاشقانِ ارغوان و تاسیان و پیر پرنیان‌اندیش و هجوگویانِ او. تحقیقی آماری در دست ندارم اما مشاهدات شخصی‌ام می‌گوید که دستهٔ دوم همگی از اهالی تخصصی شعر هستند. برخی اسم و رسم دار و برخی دیگر ناکامانِ ادبیاتِ پیشرو و درگیری ذهنی من بیشتر با دستهٔ دوم بوده و هست. نه از در مخالفت بلکه از این نظر که چرا؟ این هجو و تمسخر و انکار چرا نسبت به دیگری، حداقل به این میزان وجود ندارد؟

البته که در کارنامهٔ نزدیک به صدسالهٔ او نوازش‌های تند و تیز بسیاری وجود داشته است. از قرار گرفتن در «مربعِ مرگ» براهنی تا اخراج از کانون نویسندگان. از استعفای بنان و همایون خرم و معینی کرمانشاهی از رادیو به خاطر ریاست او تا زندانی شدن پس از انقلاب.

برخی ستایش گر تصنیف های او بودند و برخی به شعرهای نئوکلاسیک او دلبسته، عده ای با اشعار نیمایی او ارتباط برقرار می کردند و برخی، در همین سال های گذشته دل به شعرهای ساده و همه گیر او بسته بودند اما با همهٔ این موارد من فکر می‌کنم جنس مخالفت‌ها با او در سال‌های گذشته متفاوت از دیگر مخالفت‌ها بوده. اما سؤال این است. چرا؟

بار دیگر به تصویری برمی‌گردم که پس از شنیدن خبر درگذشت سایه، ناخودآگاه به تماشای آن نشستم. تصویری از اعضای انجمن ادبی شمع سوخته دور یک کرسی. یک اعدامی، یک تبعیدی، یک قدر نادیده و یک نوزادِ زنازادهٔ شعر (بر اساس شعرخودش) در کنار ابتهاج.

براهنی در سال 72 در شعری به نام «با احمد شاملو» از مجموعهٔ خطاب به پروانه‌ها با خطاب قرار دادن شاملو می‌نویسد:

«دو سایه دست به شانه كنار تاریكی من و تو‌ایم كه در صحنه مانده‌ایم و سالن خالی است/ و بچه‌های گریه كه از پشت صحنه سرك می‌كشند تا ببینند پرده كی برای همیشه می‌افتد/ دو كور آوازخوان به روی نیمكتی سبز كه قبلاً درخت بود نزدیك می‌شوند/ و سازهای زهی خفته‌اند از اول شب/ همین/ من و تو دست به شانه كنار تاریكی/ و پرده كی برای همیشه می‌افتد!»

با خواندن این شعر، غربت بسیاری در من موج می‌زند. غربت شعر فارسی که خالی از کوه‌های سرسخت شده و جایشان را تپه‌های شنی بسیاری گرفته است. تپه‌هایی که در نیم روزی به بادی نشانی از آن‌ها باقی نمی‌ماند.

ما، شاید، بچه‌های گربه‌ای بودیم که در این سال‌ها به سالن خالی شعر فارسی نگاه می‌انداختیم و در آن چیزی جز سایه‌ای محو نمی‌دیدیم. سایه‌ای باقی مانده از دورانی باشکوه، آخرین یادگار که می‌توان به آن سنگ زد و با این سنگ، شاید، از او پرسید که: شهرِ یاران بود و خاکِ شعرپرور این دیار/ مهربانی کی سر آمد، شعریاران را چه شد؟

با مرگ سایه پرده برای همیشه فرو افتاد و آخرین تصویر نقش بسته در این صحنهٔ خالی، سایه‌ای بود بر دیوار شعر معاصر. برای برخی از مخالفان او، شاید، سایه تبدیل به نمادی از شعر باشکوه سال‌های گذشته بود. تنها یادگار باقی مانده که می‌توان یقهٔ او را گرفت و پرسید: چه شد؟ حالا دیگر همان یقه نیز از دست ما در رفته و ما مانده‌ایم و پتک سرد خالی بودنِ صحنه که هیچ نشانی از گذشته در آن باقی نمانده.

برای من اما این ناامیدی و شوک، امیدوارکننده است. امیدواری برای اینکه شاید شعر معاصر به خودش بیاید و دست از دوران شکوه‌مند گذشته بکشد. که شروع کند به بازتعریف خود در آستانهٔ قرنی نو بی‌آن‌که کسی باقی مانده باشد تا یقهٔ او را بگیرد.

تماشاخانه همه چیز درباره بیماری قرن جدید: ام اس ، نشانه ها و علائمی که اگر زود متوجه بشوید نجات می یابید/ چه افرادی بیشتر مبتلا می شوند و راهکارهای درمان (فیلم) سایه‌ای که از بر موسیقی ایران برفت/ نقش جاودانه ابتهاج در اعتلای موسیقی ایران (فیلم) فیلم های دیگر

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۲۷۵۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهرهای مختلف چگونه با امواج گرمایی مبارزه می‌کنند؟

کره زمین در ژوئن ۲۰۲۳ گرم‌ترین ماه تاریخ خود را تجربه کرد که زنگ هشداری بود برای یادآوری این نکته که با تشدید تغییرات آب‌وهوایی، دما همچنان افزایش خواهد یافت و شهرها باید به دنبال راهکاری برای سازگاری با این شرایط و محافظت از سرمایه‌های انسانی، طبیعی و اقتصادی خود باشند.

به گزارش سرویس ترجمه خبرگزاری ایمنا، زمین گرم‌ترین دوران خود را طی چند هزاره گذشته، در سال ۲۰۲۳ گذراند به‌طوری که حتی شاخص گرما در ایران به رقم خیره‌کننده و فرای تحمل ۶۶.۷ درجه سانتیگراد رسید. این روند نگران کننده حاصل تغییرات آب‌وهوایی ناشی از رفتارهای انسان و پدیده ال‌نینو است.

در حال حاضر موج گرما در مناطق بسیاری در سراسر جهان از جمله اروپا، ایالات متحده و آسیا در حال گسترش است. در ماه ژوئن جنگل‌های آمازون و ساوانای سرادو در برزیل شاهد آتش‌سوزی‌های بی‌سابقه‌ای بودند که از سال ۲۰۰۷ تاکنون مشاهده نشده بود و نگرانی‌ها درباره افزایش خطر آتش‌سوزی‌های جنگلی ادامه دارد. امواج شدید گرما یک خطر قابل‌توجه است که می‌تواند باعث افزایش مرگ‌ومیر تا ۱۴ درصد و همچنین کاهش بهره‌وری نیروی کار و آسیب به زیرساخت‌ها مانند جاده‌ها و خطوط ریلی شود. این امواج خطراتی قابل پیش‌بینی هستند و به لطف فناوری‌ها و استراتژی‌های ساده و مقرون‌به‌صرفه، می‌توان تأثیر آن‌ها بر سلامت شهروندان و زیرساخت‌های شهرها را کاهش داد. بعضی از روش‌هایی که شهرها برای سازگاری با گرمای شدید و به‌منظور محافظت از شهروندان و اقتصاد خود به کار می‌گیرند در ادامه معرفی می‌شود.

بازطراحی خیابان‌ها

شهر آرنهم هلند، طرح جدیدی را برای مبارزه با گرمای شدید اجرا کرده است که طراحی مجدد خیابان‌ها بخشی از آن است. هرچه تعداد خیابان‌ها و مناطق آسفالت‌شده در یک محله بیشتر باشد، اثر جزیره گرمایی شهری قوی‌تر است، زیرا این سطوح در طول روز گرما را جذب می‌کنند و در شب آن را آزاد می‌کنند. این شهر در حال ارزیابی جاده‌هایی است که کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرند تا آنها را با فضای سبز جایگزین کند. علاوه بر این، کاشت درختان در امتداد مسیرهای دوچرخه سواری و پیاده‌روها برای ایجاد سایه بیشتر، ایجاد پارک‌ها و استخرهای سایه‌دار جدید به عنوان نقاط خنک برای ساکنان، بخش دیگری از طرح جدید این شهر است. طی چند روز گذشته نیز روتردام هلند، بسیاری از خیابان‌های سنگفرش خود را به فضاهای سبز تبدیل کرد تا مانع از جذب گرما توسط سطوح خیابانی در فصل تابستان شود.

بازطراحی فضاهای عمومی

در شهر ابوظبی، دمای هوا به ۵۰ درجه سانتیگراد می‌رسد و برای مقابله با این افزایش دما آزمایشاتی برای بررسی ویژگی‌های مختلف فضای باز در حال انجام است تا هنگام وقوع گرمای شدید این فضاها محلی مناسب برای شهروندان باشند. یکی از راهکارها طراحی پارک‌های سرپوشیده است که پرده‌های آن هنگام شب باز می‌شوند و گرمای انباشته شده در روز را آزاد می‌کنند. قرار گرفتن دیوارهای ساختمان‌های عمومی به صورتی که نسیم خنک را در شهر هدایت کند، تعبیه محل‌های نشستن در سایه و دستگاه‌های مه‌پاشی که برای خنک‌سازی بیشتر هوا استفاده می‌شوند، از دیگر طرح‌های اجرایی در این شهر هستند. در امارات به طور کلی، پارکلت‌ها و ساختارهای بادگیر مانند برای رفع گرما و خنک‌سازی موقتی شهروندان در نقاط مختلف شهرها تعبیه شده است.

درختکاری

محله‌های کم‌درآمد معمولاً درختان کمتری دارند که منجر به کمبود سایه می‌شود و این مناطق را حداقل پنج درجه گرم‌تر می‌کند. برای رسیدگی به این مشکل، برخی از شهرها به دنبال شناسایی مناطقی هستند که به درختان بیشتری نیاز دارند تا بتوانند با اجرای پروژه‌های درختکاری راه را برای کاهش دمای شهر باز کنند. شهرهایی مانند دالاس و فینیکس در ایالات متحده آمریکا بر کاشت درختان در مسیرهای رفت‌وآمد کودکان به مدارس تمرکز کرده‌اند. شهر مدلین در کلمبیا، شبکه‌ای از ۳۰ راهروی سبز را ایجاد کرده است که با هزاران درخت تزئین شده است تا فضای مناسب پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری را در سراسر شهر افزایش دهد.

با این حال، هر گونه ابتکار در این زمینه، نیاز به برنامه‌ریزی دقیق برای تضمین بقای درختان دارد. در مادرید، جنگلی که شهر را با هدف خنک‌کردن احاطه کرده بود، متأسفانه به دلیل میزان بالای تلفات ناشی از خشکسالی تبدیل به قبرستان درختان شد. با تجربه‌ای که از این شهر به دست آمد، بسیاری از شهرها در حال تجدید نظر در رویکرد خود به جنگل‌داری شهری هستند و با تکیه بر تنوع گونه‌های درختی، آن‌هایی را انتخاب می‌کنند که در برابر تغییرات آب‌وهوایی مقاوم هستند.

بازبینی روش‌های قدیمی خنک‌سازی

بعضی از ساختمان‌ها در ابوظبی، از نسخه‌های مدرن‌شده روش‌های خنک‌سازی قدیمی استفاده می‌کنند. برای مثال، در برج‌های البحار، آسمان‌خراش‌های ۲۵ طبقه، با الهام از صفحات مشبک معماری اسلامی سایه‌بان‌هایی برای خنک کردن در نمای سازه‌ها اجرا شده است. این سایه‌بان‌ها مجهز به حسگرهایی هستند که با تابش نور خورشید گسترده می‌شوند و نیاز به تهویه مطبوع را به میزان قابل‌توجهی کاهش می‌دهند. در همین راستا، معماران چینی از «چاه‌های آسمانی» معماری سنتی خود الهام گرفته و حیاط‌های سایه‌داری را در ساختمان‌ها اجرا می‌کنند که به‌طور طبیعی جاذب هوای خنک‌تر هستند.

رنگ‌آمیزی سفید

استفاده از پوشش سفید روی پشت بام‌ها می‌تواند تا ۹۰ درصد نور خورشید را منعکس کند، در نتیجه فضاهای داخلی حدود ۳۰ درصد خنک‌تر شده و نیاز به تهویه مطبوع را کاهش می‌دهد. شهر نیویورک پوشش‌های رایگانی را برای ساختمان‌های منتخب، از جمله مساکن مناطق کم‌درآمد فراهم می‌کند و به دیگر مالکان ساختمان‌ها، با تخفیف و نیروی کار رایگان به اجرای طرح رنگ‌آمیزی کمک می‌کند. فناوری‌های نوظهور، مانند سفیدترین رنگ سفید که توسط محققان دانشگاه پردو ساخته شده است، مزایای خنک‌کنندگی بیشتری را ارائه می‌کنند. علاوه بر این، شهرهایی مانند لس‌آنجلس به رنگ‌آمیزی خیابان‌ها با رنگ سفید پرداخته‌اند تا با این کار به کاهش دما در محله‌ها کمک کنند.

استخدام متخصص گرما

بسیاری از شهرها با درک خطر فزاینده گرمای شدید و نیاز فوری به انعطاف‌پذیری، سمت‌های جدیدی را با عنوان متخصص گرما معرفی کرده‌اند. شهر فلوریدا برای اولین بار در سال ۲۰۲۱ «مدیر ارشد گرما» استخدام کرد تا بر ابتکاراتی مانند کاشت درختان، نصب سقف‌ها و پیاده‌روهای خنک و ارتقای کیفیت مسکن کم‌درآمدها برای کاهش مصرف انرژی موردنیاز سرمایش نظارت کند. این شهرستان فرمان جدیدی را برای محافظت از کارگران در فضای باز پیشنهاد داده است تا اطمینان حاصل کند که زمانی که شاخص گرما به ۴۰ درجه می‌رسد، کارگران از استراحت منظم و دسترسی به آب برخوردار هستند.

پناهگاه گرمایی

مادرید برای مقابله با گرمای شهری، الاچیق‌های مجهز به تهویه را در فضاهای عمومی راه‌اندازی کرده است تا ساکنان هنگام احساس گرمای طاقت‌فرسا به آنجا پناه ببرند. علاوه بر این، مادرید اپلیکیشنی را برای اطلاع‌رسانی از استخرهای شهری راه‌اندازی کرده است که شهروندان می‌توانند با استفاده از آن، به استخرهای نزدیک خود دسترسی داشته باشند. یک کمربند سبز به طول ۷۵ کیلومتر با ۵۰۰ هزار درخت جدید نیز در اطراف این شهر در حال احداث است تا دمای کلی شهر را تا حدود دو درجه سانتی‌گراد کاهش دهد.

کد خبر 747839

دیگر خبرها

  • انتشار کتاب ماهی جان در قزوین
  • هفته گرافیک افتتاح شد
  • انتشار کتاب «ماهی جان» در قزوین
  • وطن من| سایه خوش
  • سایه برج ها از سر باغ گیاه شناسی کوتاه می شود
  • پشت پرده جهش ۱۵۰ درصدی یارانه نان چیست؟
  • پشت پرده جهش ۱۵۰ درصدی یارانه نان در بودجه ۱۴۰۳
  • تمساح خونی و سال گربه زیر سایه مست عشق
  • برکت عمر انسان در سایه عمل حسنه است
  • شهرهای مختلف چگونه با امواج گرمایی مبارزه می‌کنند؟