خط رسانهای ضدانقلاب در ماجرای سلمان رشدی
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۳۶۵۱۳
«سلمان رشدی، رماننویس متولد هند، که لحظاتی پیش از شروع سخنرانیاش در نیویورک هدف حمله با چاقو قرار گرفت، به دلیل فعالیتهای ادبی که پنج دهه ادامه داشته، تهدید به مرگ شده بود.» این عبارت آغازین گزارش بیبیسی در مورد سلمان رشدی است.
رسانه وابسته به دولت انگلستان در گزارش خود تلاش میکند سلمان رشدی را صرفا یک رماننویس پست مدرن معرفی کند که کتاب چهارمش یعنی آیههای شیطانی مورد استقبال جامعه ادبی هم قرار گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر بخوانید:
چرا امام خمینی حکم به اعدام سلمان رشدی داد؟
بیبیسی حتی یادآوری میکند که سلمان رشدی به دلیل خدماتش به ادبیات، عنوان «سر» را از بالاترین مقام پادشاهی انگلستان یعنی ملکه دریافت کرده است.
ایران اینترنشنال وابسته به عربستان سعودی هم در برنامههای خود با برخی چهرههایی که آنها را نویسنده نامیده است، مصاحبه کرد و اولین سوالی که از آنها پرسید این بود که چقدر از این اتفاق متعجب شدید؟!
قاسم فر کارشناس رسانه وابسته به عربستان سعودی، سلمان رشدی را یکی از نویسندگان بزرگ جهان نامید و این اتفاق را حمله به آزادی بیان عنوان کرد. امید معماریان دیگر کارشناس این رسانه هم گفت با چنین اتفاقی نویسندگان از مسیر خلاقیت خودشان خارج میشوند.
اینترنشنال مواضع برخی سیاسیون غربی را هم حول این ماجرا ضریب داده است. این رسانه در یک مورد به نقل از وزیر کشور انگلیس نوشته است: از حمله به سلمان رشدی شوکه شدیم؛ تضعیف آزادی بیان را تحمل نمیکنیم.
دیگر کارشناس این رسانه میگوید مقامات جمهوری اسلامی باید این اتفاق را شوخی و طنز درباره مذهب تلقی میکرد و از کنار آن عبور میکرد. نباید فتوای قتل علیه یک نویسنده صادر میشد.
هدف از این خط رسانهای چیست؟
اول اینکه نشان دهند سلمان رشدی یک نویسنده سورئال بوده است و آنچه نوشته یک رمان تخیلی است. اینترنشنال حتی پا را فراتر میگذارد و مینویسد: داستان این رمان به اشتباه برداشت شده و رمان واقعا درباره مهاجران جنوب آسیا در لندن است. در هر حال خط ادیب نمایی از سلمان رشدی خط جدی است تا باقی اتهامات او پشت این عنوان مشروع پنهان باقی بماند.
دوم اینکه اگر سلمان رشدی متنی علیه یک مذهب نوشته است شجاعتی است که او برای نمایش آزادی بیان به خرج داده است. در این خط رسانهای سلمان رشدی قهرمان آزادی بیان میشود و هر آنکسی که به او حمله کرده یا تهدید کرده یا فتوا داده ناقض آزادی بیان معرفی میگردد.
سوم؛ پررنگ کردن فتوای حضرت امام (ره) با هدف نشان دادن خشونت در اسلام.
آزادی بیان یا توهین؟
افرادی مثل سروش هم تفاوت این دو را در ماجرای سلمان رشدی متوجه شدهاند. آبان سال ۸۱ عبدالکریم سروش در آمریکا درباره این مسئله سخرانی کرده و میگوید: در موضوع سلمان رشدی فارغ از هرگونه داوری عدهای از او دفاع کردند و گفتند مسئله آزادی بیان است. ولی اینطور نیست. سلمان رشدی به پیامبر اسلام ناسزا گفته و اهانت کرده بود.. او از آزادی بیان استفاده نکرده بود.
آیا هر توهینی منجر به حکم سب النبی میشود؟
طبق قوانین اسلام دشنام و قذف (نسبت ناروا به افراد) به هرشخصی مجازاتی دارد. اگر توهین و قذف به هریک از پیامبران الهی انجام شود حکم آن اعدام است. طبق ماده ۲۶۳ قانون مجازات اسلامی هرگاه متهم به سب، ادعاء نماید که اظهارات وی از روی اکراه، غفلت، سهو یا در حالت مستی یا غضب یا سبق لسان یا بدون توجه به معانی کلمات و یا نقل قول از دیگری بوده است ساب النبی محسوب نمیشود.
مورد خاص سلمان رشدی این بود که او هم توهین و ... به نبی اسلام و خاندان عصمت و طهارت کرد و هم در این اقدام خود کاملا متوجه آنچه کرد بود. نوشتن یک کتاب مدتها زمان میبرد و او در این اقدام خود مصر بوده است. از طرفی جوایزی که به واسطه این کتاب از طرف دولتهای شیطانی هم دریافت کرد نشان داد که او در یک پازل برنامه ریزی شده قرار گرفته بود.
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: رسانه های معاند سلمان رشدی سلمان رشدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۳۶۵۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مگره و مردان محترم» در کتابفروشیها دیده شدند
به گزارش خبرنگار مهر، رمان «مگره و مردمان محترم» نوشته ژرژ سیمنون بهتازگی با ترجمه عباس آگاهی توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب صدوهفدهمینعنوان مجموعه پلیسی نقاب است که اینناشر منتشر میکند.
سربازرس ژول مگره یکی از شخصیتهای مهم ادبیات پلیسی فرانسویزبان است که ژرژ سیمنون نویسنده بلژیکی خلقش کرده و ترجمه داستانهایش توسط عباس آگاهی در مجموعه پلیسی نقاب چاپ میشود.
پیش از اینکتاب، رمانهای «دلواپسیهای مگره»، «مگره از خود دفاع میکند»، «تردید مگره»، «شکیبایی مگره»، «مگره و سایه پشت پنجره»، «سفر مگره»، «دوست مادام مگره»، «مگره در کافه لیبرتی»، «ناکامی مگره»، «مگره دام میگسترد»، «مگره و جسد بیسر»، «مگره و زن بلندبالا»، «مگره و آقای شارل»، «بندرگاه مه آلود»، «پییر لتونی»، «مگره در اتاق اجاره ای»، «مگره و مرد روی نیمکت»، «مگره و شبح»، «مگره نزد فلاماندها»، «مگره سرگرم میشود»، «تعطیلات مگره»، «دوست کودکی مگره»، «مگره و مرد مرده»، «مگره و خبرچین»، «مگره و بانوی سالخورده»، «مگره و جنایتکار» «مگره و جان یک مرد»، «لونیون و گانگسترها»، «سربازرس مگره و دیوانه بِرژِراک»، «سربازرس مگره در شب چهارراه»، «مگره و مرد بیخانمان»، «سربازرس مگره در کافه دوپولی»، «مگره» و «سربازرس مگره در قضیه سَنفیاکْر» از آثار ژرژ سیمنون، در قالب مجموعهنقاب با محوریت شخصیت سربازرس مگره چاپ شدهاند.
«مگره و مردمان محترم» درباره پرونده قتل یککارخانهدار بازنشسته است که باعث میشود پای سربازرس به خانه او کشیده شود. نکته اینپرونده این است که همه آدمهای درگیر در آن، محترماند و مظنونی بینشان به چشم نمیآید.
اسم کارخانهدار رنه ژوسلن است که در نبود همسر و دخترش، با دامادش دکتر فابر شطرنج بازی کرده است. همسر و دختر ژوسلن به تئاتر رفته و منزل نبودهاند. وقتی پدرزن و داماد مشغول بازی شطرنج هستند، تلفنی ناشناس، دکتر را به بالین بیماری میخواند که وجود خارجی ندارد و به اینترتیب، شرایط برای حضور قاتل در خانه فراهم میشود که بررسیهای اولیه نشان میدهند بدون هرگونه استفاده از زور وارد شده و با اسلحه کمری خود به ژوسلن شلیک کرده است.
ژرژ سیمنون رمان «مگره و مردمان محترم» را سال ۱۹۶۱ نوشته است.
اینرمان در ۸ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
«منو متهم به دروغگویی میکنید؟»
لبهایش کمی میلرزید. بیگمان فشار زیادی به خودش وارد میکرد تا مقابل مگرهای که رنگ رخسارهاش برافروخته بود، ثابت و باوقار باقی بماند. اما لاپوانت هم گرفته و ناراحت، نمیدانست به کجا نگاه کند.
«شاید به دروغگویی نه، ولی به از قلمانداختن بعضی چیزها... مثلا من یقین دارم که شوهرتون در مسابقات اسبدوانی شرطبندی میکرده ...»
«دونستن این چه کمکی میتونه بهتون بکنه؟»
«اگر شما هیچاطلاعی از اینموضوع نداشتید، اگر شما هرگز چنین سوءظنی به او نبردید، مشخص میکنه که اون میتونسته چیزی رو از شما مخفی نگه داره. و اگه او اینو از شما مخفی نگه داشته ...»
«شاید به فکرش نرسیده که راجع به این موضوع با من حرف بزنه.»
«اینکه میگید شاید اگر اون یک یا دوبار، تصادفی، بازی کرده بود پذیرفتنی بود. ولی اون مشتری پروپاقرص اینجور جاها بوده که هفتهای چندهزار فرانک در مسابقات اسبدوانی شرطبندی میکرده ...»
«میخواهید چه نتیجهای بگیرید؟»
«شما جوری وانمود کرده بودید که انگار همهچی رو درباره اون میدونید، و خودتون هم چیزی رو از اون مخفی نمیکردید...»
اینکتاب با ۱۵۲ صفحه، شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۱۲۰ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6090851 صادق وفایی