سخن سنجیده و ماندگارِ فرزدقِ شاعر درباره کوفیان
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۴۲۱۵۷
خبرگزار مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: محمد زارع شیرین کندی، به مناسبت ماه محرم و ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) یادداشتی را برای مهر ارسال کرده است. زارع دکترای فلسفه از دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران دارد. به قلم او کتابهایی چون «تفسیر هایدگر از فلسفه هگل»، «هایدگر و مکتب فرانکفورت» و «پدیدارشناسی نخستین مراحل خودآگاهی فلسفی ما: مقالاتی درباره برخی اندیشمندان و روشنفکران کنونی ایران» منتشر شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او همچنین مترجم کتابهایی چون «لوکاچ و هایدگر: به سوی فلسفهای جدید» اثر لوسین گلدمن و «نظریه اجتماعی و عمل سیاسی: بررسی رویکردهای پوزیتیویستی، تفسیری و انتقادی» نوشته برایان فی است.
مشروح این یادداشت را در ادامه بخوانید:
در هر رویداد عظیم تاریخی، علاوه بر اصل موضوع، جزئیات و فرعیات فراوانی هست که در جایِ خود تأمل انگیز و تفکرانگیزند. منقولی است سخت مشهور، که فرزدقِ شاعر کاروان امام حسین را که شتابان از مکه بیرون میآمده، دیده و چند کلمهای با امام گفتوگو کرده است. گویا در اثنای محاوره امام از وضع و حال مردم کوفه پرسش کرده و فرزدق پاسخ گفته است: «قلوبهم معک و سیوفهم علیک». این سخنِ شاعر حاوی برخی نکات انسان شناسانه آموزندهای است.
علی الظاهر تنها انسان است که میتواند چنین نقشی در نمایشنامه بزرگ هستی داشته باشد که هم ریاکار و نیرنگ باز و دورو و هفت خط باشد و هم یکدل و یکرنگ و راستگو و درست کردار. اما پرسش اصلی آن است که در کدام موقعیت و موضع ممکن است قلب انسان با کسی باشد و شمشیرش بر او؟ زیرا علی الظاهر بعید است که انسان در وضعِ خودتنهایی چنین موضعی را اتخاذ کند مگر این که بالفطره مشکل روانی یا اعوجاج وجودی داشته باشد. مقصود از وضع خودتنهایی تقریباً مشابه وضع «حی بن یقظان» و «رابینسون کروزوئه» است که انسان به دور از شهر (مدینه) و اجتماع است. انسان در شهر و روستا و میان خیل آدمیان دیگر است که ریاکار و حقه باز و آب زیرکاه و بوقلمون صفت و خیانت کار و جنایت پیشه به بار میآید در عین حال که ممکن است سالم و صادق و راست کردار و نیک گفتار و نوعدوست و فداکار و بخشنده گردد.
تا زمانی که زندگی انسان جمعی و مدنی است هر آن احتمال دارد که اخلاق او به مقتضای موقعیتها و رخدادها تغییر کند زیرا او در عین حال موجودی ضعیف و عجول و جهول و طماع و مکار و مغرور نیز است. امروز و همواره کوفیانی که دلهایشان با حسین بود و تیغهایشان بر او، بی وفا قلمداد شدهاند؛ مردمانی که بر اثرِ تهدید و تطمیع و تشویق بر خواستِ دلشان پا گذشتند و به روی شخصیتی که در قلبشان محبوب و محترم بود شمشیر کشیدند. اما نه این بی وفایی خاصِ کوفیان است و نه این قربانیِ ناسازگاری و بی ثباتیِ اخلاقی و ترس و طمع و نیرنگ و دروغ شدن، خاصِ حسین. توده انسانها که میتوان آنان را «همج رعاع»، به تعبیر علی، نیز خواند و «گله» به زعم نیچه و «فرد منتشر» به تعبیر هیدگر، معمولاً با خودشان سازگار نیستند، از خویشتن بیگانهاند و واجد دو شخصیت و بل چندین شخصیتِ گاه متعارض و متضاد.
با خویشتن ناسازگاربودن بزرگترین نقص و بیماریی است که بیشتر نظامهای اخلاقی تاکنون در پی مداوایش گشتهاند. انسانی که با خویشتن در صلح نیست با هیچ موجود دیگری نمیسازد. شاید گزاف نباشد که گفته شود تمام هدف دلسوزان و عالمان و فیلسوفان اخلاق، رهنمون کردن مخاطبانشان به سوی سازگاری با خویشتن بوده است. به قول مولوی، از خود بیگانگان هیچگاه کار خود را نمیکنند بل بی آن که بدانند در زمین دیگران کار بیگانگان را میکنند. این جمع غفیر و خیل کثیر چندان اهل اندیشیدن و سنجیدنِ اقوال و افعال و کارها و امور خویش نیستند، صرفاً در پیِ جلب نفع و درصدد دفع ضررند و حیات طبیعی شأن جز این نیست. آنان معمولاً به مرتبه فرد و شخص نرسیدهاند بل انباشته و توده (جمع) اند؛ بی اصالت و عمدتاً عاری از فرهنگ و تشخص و تعین و تفردند. قول و وفایشان حد و مرزی مشخص دارد و آن حفظِ جان و صیانتِ ذات شأن است. به محض احساس خطر، زود پشیمان میشوند، رنگ عوض میکنند، تغییر موضع میدهند، موافق جریان غالب و قوی شنا میکنند، یعنی سخن میگویند و عمل میکنند. این معنا و مصداق به زمان و مکان خاصی محدود و منحصر نیست بل در زمان اوج پیشرفت علم و اندیشه و تکنیک نیز به وفور دیده میشود.
ملتها و قومها و دستهها و گروههایی که از برایِ اهداف و مقاصد ایدئولوژیک و به فرمانِ پیشوا در جبهههای جنگ بر ضد همنوعان شأن میجنگند، پیشوا را چون بت میپرستند، برایش هورا میکشند، سخناناش را فصل الخطاب و وحی منزل میپندارند از خود بیگانهاند دقیقاً به همان سان که کوفیان سال ۶۱ هجری با خودشان هماهنگ نبودند. جماعتی که چشم شأن به باد است به هر طرف وزید به آن سو متمایل میشوند، با چرخش قدرت و ثروت آنان نیز میچرخند، با تعویض حاکمان و رؤسا آنان نیز عوض میشوند بی تردید اخلاق بندگان دارند و اصالت و اراده و خودینگی شأن را سرکوب کردهاند و تابع و مقلدی بیش نیستند. «فرومایگانی رونده به چپ و راست که درهم آمیزند، و پی هر بانگی را گیرند و با هر باد به سویی خیزند. نه از روشنی دانش فروغی یافتند و نه به سوی پناهگاهی استوار شتافتند» (نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، کلمات قصار، ش ۱۴۷).
اما در این باب از مردی دیگر (مجمع بن عبید عامری) نیز سخنی نقل شده است مشابه گفته فرزدق: «به اشراف شأن رشوه فراوان داده شده و خورجینهایشان پراست ازینرو همگی یکدست بر ضد تو هستند. بقیه مردم نیز دلهایشان به تو مایل است و شمشیرهایشان فردا علیه تو کشیده خواهد شد» (حماسه حسینی، ج ۳، ص ۱۴۵). در این کلام دیگر، اشراف و اعیان از «بس بسیاران»، به تعبیر نیچه، متمایز شدهاند زیرا آنان به سهولت تسلیم قدرت و زور نمیشدهاند بل به ازایِ مکابره با منطق خودشان و مبارزه با دلهایشان پول و ثروت و مال خواستهاند و حاکمیت مجبور بوده است به خواستههای آنان تن بدهد. از این مطلب برمیآید که در چنین حوادث و وقایعی مال و منال و جاه و مقام نیز به سران زیرک و سیاسان سالوس گر رسیده است، و چه بسا «بس بسیاران» که در طول تاریخ جوهر انسانیت خویش را به رایگان فروختهاند و با قلب و عقل شأن جنگیدهاند اما حتی به اندک مال و منصبی نیز نائل نگشتهاند. بیچاره! چه جاندار بدبختی است.
مردان بزرگ، متفکران، قهرمانان و دانایان هستند که اصیلاند و با خویشتن سازگار. عمدتاً همین شیرمردان / زنان تاریخ که متفردند و نامکرر، قربانی تصمیماتِ گاه منفعت طلبانه و گاه نیرنگ بازانه و گاه احمقانه «بس بسیاران» شدهاند و میشوند. اصالت و عظمت شخصیتهای کم نظیر، علی الاغلب، در راه اصلاح و تغییرِ حکومتها و جامعهها فدا شده و میشود، فدای همان گروههایی که میانمایهاند و فرومایه و لرزان و ترسان و سودطلب و طمع ورز. بزرگان نامکرر تاریخ بشر، علی الاغلب، به دست تودههای چماق به دست و فریب خورده و متوهم سرکوب شدهاند تا فرمانفرمایان در آن بالا غریو شادی و پیروزی برآورند؛ تودههایی که هرگز با خودشان سازگار نبودهاند و هیچگاه به ذهن شأن خطور نکرده و نیندیشیدهاند که خویشتن را بیابند و از بردگی و رقیت دیگری رها شوند. پس شاید بتوان گفت که سخن فرزدقِ شاعر که قلوب کوفیان با توست و شمشیرهایشان بر تو، یعنی گرایشِ راستین دل با منافع و مصالح و امیال کنونی سازگار نیست، به همه تاریخ بشر تاب شمول دارد. «بس بسیاران» که ذات شأن با حرام و کذب و خدعه و خیانت شکل گرفته است نااصیلاند و دروغین. همواره نوادر و اندک شماران را که ذات شأن حقیقی است و اصیل، همین «بس بسیاران» میکشند اما بنا به خواست و دستور دیگری، بیگانهای که در درون و بیرون آنان میزید.
کد خبر 5562143منبع: مهر
کلیدواژه: محرم 1401 امام حسین ع تاریخ اسلام عاشورا و فرهنگ حسینیه مهر روایت محرم محرم 1401 هوشنگ ابتهاج معرفی کتاب کتاب و کتابخوانی هوشنگ ابتهاج درگذشت حسینیه مهر روز خبرنگار فرهنگسرای اندیشه بنیاد ملی بازی های رایانه ای تازه های نشر ادبیات کودک و نوجوان امام حسین ع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انتشارات شهید کاظمی شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۴۲۱۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برگزاری مراسم گرامیداشت تولد مختومقلی فراغی شاعر شعر ترکمن در همه شهرستانهای گلستان
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز گلستان سید علی مهاجر شامگاه دوشنبه ۱۰ اردیبهشت در چهارمین جلسه هماهنگی و برنامه ریزی نکوداشت ۲۹۱ مین سالگرد تولد شاعر و عارف نامی و بلند آوازه ترکمن، در جوار آرامگاه وی در مراوه تپه گفت: امسال برای دومین بار برنامههای متنوعی به مناست دهه گرامیداشت این شاعر نامی در تمام ۱۴ شهرستان استان برگزار میشود.
وی برگزاری سالگرد تولد مختومقلی را فرصت خوبی برای نمایش دوباره وحدت در گلستان دانست و گفت: اقوام و مذاهب ساکن در این دیار در یک سنگر فعالیت دارند و با اتحاد در مقابل همه موانع و چالشها ایستادگی میکنند.
معاون استاندار گلستان افزود: با توجه به حجم بالای مهمانان شرکت کننده در آیین گرامیداشت تولد مختومقلی باید تدابیر لازم برای کاهش بار ترافیکی و ارائه خدمات امدادی، اورژانسی، ساماندهی پارکینک خودروها و روشنایی محوطه و زیباسازی محل آرامگاه و اطراف آن با لوازمی که معرف قومیت ترکمن است، اندیشیده شود.
سید علی مهاجر معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار گفت: مختومقلی فراغی عارف و دانشمند فرزانهای است که در راستای انسانیت، تقوا و ترویج فرهنگ قرآن کریم و احترام به اهل بیت (ع) همت گمارده است.
او افزود: شعر و هنری که در راستای آموزههای دینی و اسلامی با ایجاد و تداوم وحدت و همدلی و رضای خداوند متعال، پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع) را به همراه داشته باشد، ماندگار خواهد بود.
او تاکید کرد: ادارات کل و دستگاههای اجرائی استان و شهرستان، در راستای هر چه باشکوهتر برگزار شدن این مراسم تلاش و همکاری لازم را داشته باشند.
فرماندار شهرستان مراوه تپه هم با بیان اینکه مراسم بزرگداشت این شاعر شهیر قوم ترکمن ۲۷ اردیبهشت با حضور مهمانان داخلی و خارجی برگزار میشود گفت: ما باید از تجربیات سالهای گذشته بهره ببریم و برای حل مشکلات اقدام کنیم، تا پشتیبانی شایستهای از این مراسم شود.
امان محمد باشقره، مختومقلی فراغی را یکی از محورهای وحدت در گلستان دانست و بیان کرد: مراسم بزرگداشت این عارف و شاعر ایرانی با محوریت وحدت، برنامهریزی و اجرا شود.
فرماندار مراوه تپه با بیان اینکه در روزهای منتهی به مراسم، جمع کثیری از اقشار مختلف مردم در آرامگاه مختومقلی فراغی حضور خواهند داشت ادامه داد: تامین آب شرب بهداشتی و سالم، بهبود روشنایی محوطه و محیط پیرامونی همراه با افزایش ولتاژ برق، پاکسازی و زیبا سازی محوطه، پیش بینی و ایجاد پارکینگ وسایل نقلیه، بهبود عبور و مرور خودروها و نیز افزایش پهنای باند و بهبود پوشش مخابراتی تلفن همراه و افزایش سرویسهای بهداشتی، از الزامات برگزاری این مراسم است.