چرایی تشکیل کشور پاکستان در اندیشههای «علامه اقبال لاهوری»
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۴۵۰۵۳
«علامه اقبال لاهوری» که بیشتر او را به عنوان یک شاعر میشناسیم در اصل یک متفکر بزرگ اسلامی است که برای مبارزه با استعمار انگلیس ایده تشکیل یک کشور بزرگ مسلمان را داده است.
«محمد رضا کمیلی» کارشناس مسائل پاکستان با انتشار یادداشتی در روز استقلال پاکستان نوشت: آئین بزرگداشت سالروز استقلال پاکستان از هند بریتانیایی هر سال ۱۴ اوت (۲۳ مرداد) با گل افشانی بر مزار «محمد علی جناح» بینانگذار پاکستان و «علامه اقبال لاهوری» ایده پرداز شکل گیری پاکستان شروع میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در اصل پاسخ به این سوال که چرا پاکستان از هند جدا شد و اصلا چه لزومی داشت شبه قاره هند تبدیل به کشورهای مختلف (هند، پاکستان و بنگلادش) شود را بررسی خواهیم کرد.
به عنوان مقدمه بیان این نکته ضروری است که اقبال لاهوری، تنها یک شاعر ساده نبوده است او متفکر بزرگ مسلمانی است که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود در ۱۹ اسفند سال ۱۳۶۴ خود را مرید او دانسته و میفرمایند: «من از برادران و خواهران خواهش میکنم اجازه بدهند من صمیمانه و مثل کسی که سالها مرید اقبال بوده و در ذهن خودش با اقبال زیسته در اینجا حرف بزنم و قدری از حق عظیم او بر خودم را در این مجمع بزرگ و در ذهنیت مردم عزیز کشورمان ادا کنم.»
سرودن شعر تنها بخشی از ویژگیهای اقبال لاهوری است و او را باید در اصل باید یک متفکر بزرگ اسلامی دانست که ایده نجات و پیشرفت امت اسلامی را داشت. اقبال در زمانی میزیست که استعمارگران انگلیسی ثروت شبه قاره را چپاول میکردند، هندوها بر مسلمانها مسلط بودند و پیوسته عقاید خود را تحمیل میکردند و در نهایت مسلمانانی که در نهایت ضعف تلاش داشتند از اعتقادات و هویت خود دفاع کنند.
نبردهای آزادی خواهانه مسلمانان در طول قرن نوزدهم بی فایده مانده بود و رفته رفته برخی افراد مسلمان تحصیل کرده از جمله خود اقبال به دنبال حل مشکلات فراوان مسلمانان شبه قاره به روشهای دیگر بودند. برای بررسی عقاید اقبال لاهوری سخنرانی تاریخی او در شهر «الله آبادِ» هند که در سال ۱۹۳۰ به عنوان رئیس حزب «مسلم لیگ» فعالترین حزب سیاسی شبه قاره که برای دفاع از هویت مسلمانان شکل گرفته بود را اگر مرور کنیم به پاسخ بسیاری از سوالات خود در زمینه چرایی لزوم استقلال کشور پاکستان دست خواهیم یافت.
ذکر این نکته قبل از آغاز تحلیلی بحث لازم است که اقبال زنده نماند تا استقلال پاکستان و به عینیت رسیدن ایده بزرگ خود را به چشم ببیند. او ۹ سال پیش از استقلال پاکستان از دنیا رفته و ادامه این راه و مسیر سخت را به «محمد علی جناح» سپرد که با مبارزاتش استقلال کشوری برای مسلمانان را به نتیجه رساند.
هرگز نااُمید نخواهم شداقبال لاهوری در نخستین بخش از سخنرانی حماسی و تاریخی خود میگوید: «شماها برای ریاست این مجمع «حزب مسلم لیگ» کسی را انتخاب کردهاید که هرگز نومیدی بدو روی نیاورده و طوفان حوادث، کاخ امید او را متزلزل نساخته است و همیشه با ایمانی قوی معتقده بوده است که آن نیروی نهانی که میتواند اندیشهی بشر را از قید و بند و رنگ و جنس و خون رهایی بخشد، هنور در پیکر جامعه مسلمان، موجود وجاری است. آری! شما مردی را انتخاب کردهاید که معتقد است برای رهبری انسان در زندگی فردی و اجتماعی، مهمترین اثر و فعالترین قدرت از آن دین است و بس.»
پس مهمترین خصوصیت اقبال لاهوری ونوع نگاه او به جامعه دین داری اوست. او در زمانی سخن از امید میگوید که بزرگان مسلمان نا امید شدهاند، نبردهای نظامی آنها شکست خورده، مسلمانان ملتی سرخورده شدهاند. تحت تسلط استعمار و پس از آنها هندوها قرار دارند؛ و در تصمیمات سیاسی به دلیل برتری عددی هندوها و وجود حزب کنگره رای آنها محترم شمرده نمیشود.
اقبال مشکلات جزئی مسلمانان را بیان نمیکند، زیرا معتقد است این مشکلات کوچک همه حل خواهند شد اگر مشکل اساسی که نبود یک هویت مستقل مسلمان در شبه قاره است حل شود تمام مشکلات از ریشه حل خواهند شد.
هدف را بزرگ کنیداقبال لاهوری زمانی که هیچ کس به چنین ایده بزرگی حتی فکر نمیکند میگوید: «اگر ما فقط در هند، مقررات زندگی و تشکیلات اساسی را بر پایه اصول اسلامی انتخاب کنیم و به کار بندیم، ملتی نمونه و ایده آل به جهان عرضه خواهیم کرد که میتواند در وضع زندگی همه مسلمانان و شاید همه جهانیان، تاثیری بزرگ و شگرف بگذارد. این است هدف ما، هدفی که بخاطر آن در هند میکوشیم. تمدنی جدا و ملتی مستقل برای مسلمانان.»
اقبال میگوید که دروغ بزرگ «ملت بزرگ هند» مسیر تسلط هندوها بر افکار مسلمانان و تحت فشار قرار گرفتن آنها است. او تنها به نقش اسلام در زندگی مسلمانان معتقد است و همین ایمان خلل ناپذیر است که سبب میشود مانند دیگر سیاستمداران گرفتار دنیا نشده و مسئله استقلال را که در آن دوران سخنی غیر قابل باور به نظر میرسید بیان کند.
زندگی آرام اقبال از زبان خودشاقبال به روشی که زیسته نیز اشاره میکند تا همه بدانند که سخنانش از سر دلسوزی است و در واژه واژه سخنانش آزادگی وجود دارد: «من در دوران عمرم هرگز فرمانده یا سرباز نظامی نبودهام تا ناگزیر در برابر فرماندهی خضوع کرده باشم. سالهای زندگی من همه در راه تحقیق و کاوش راجع به حقیقت اسلام و آشنایی با فنون سیاست و ادب سپری شده است. نتیجه کوششها و برخودرهای من با روح اسلام و تعالیم اساسی آن این است که تشخیص داده ام اسلام حقیقتی است جهانی.»
در این بخش از سخنرانی نیز اقبال به اسلام نگاهی جامع دارد و آن را راه حل بزرگترین مشکلات مسلمانان میداند.
هندوستان واحد غیر ممکن استاین متفکر بزرگ اسلامی تفکر ادامه پیدا کردن هند واحد برای مسلمانان و هندوها را غیر ممکن میداند و از آن شدیدا انتقاد میکند. او میگوید: «هندوستان، همچون کشورهای اروپائی دارای وحدت زبان، نژاد و مذهب نیست. در این کشور ملتهای مختلف با نژادها و زبانها و مذاهب متنوع زیست میکنند. افکار و روشها و هدفهای زندگی این ملتها، همچون ممالک اروپائی تحت تاثیر یک احساس واحد مشترک قرار ندارد. یقیناً روا نیست که میراث این ملتها، مورد تعرض وتجاوز قرار گیرد، بلکه میباید حق هر ملتی را به همان ملت واگذار کرده و اختیار اداره و تعیین سرنوشتن را به خود همان ملت داد.»
تاسیس دولتی اسلامی راه حل مشکل از نظر اقبال لاهوریلاهوری دلایل خود برای ایده تشکیل یک دولت اسلامی را بیان کرده و میگوید: اگر من برای تاسیس این دولت اسلامی پافشاری میکنم، فقط به این دلیل است که با ایمانی راسخ معتقدم: تشکیل چنین دولتی هم به نفع اسلام است و هم به صلاح هند. زیر از یک سو موجب توازن قدرتهای مختلف داخلی است و همین توازن قدرتها است که سبب آرامش و صلح میشود. از یک برای اسلام فرصت و مجالی است که بتواند خود را از پیرایههای زشتی که در دوران حکومتهای بی بند و بار و سودجو نسبت به آن بسته اند، پاک ساخته و حقیقت درخشنده و کامل خود را با اسولبی متناسب و سازگان با روح زمان به جهان عرضه کند.
خود خواهی هندوهااو مشکلات سیاسی حال و آتی مسلمانان را نیز تشریح کرده و در مورد خصوصیات هندوها تاکید میکند: «کاملاً مشخص است هندوها اصرار دارند انتخابات به طور عمومی انجام گیرد (یعنی مسلمانان از هند جدا نشوند) منظور آنها جز این نیست که بتوانند در این انتخابات اکثریت قاطعی را به دست آورده، اقلیتهای غیر هندو را در خود هضم کنند و نگذارند که هیچ از فرقههای مذهبی، شخصیت خود را به معرض بروز و ظهور برسانند و رسالت خویش را انجام دهند. به همین منظور است که به جامعه تلقین میکنند که انتخابات ملی با حفظ امتیازات فرقهای سازگار نیست. به نظر آنان ملیت عبارت است از آن که یک فرقه فدای فرقهای دیگر شوند. در نتیجه هندوها بتوانند همه چیز را برای خود ضمانت کنند. ولی واقعیت امر فرای خیال پردازیهای آنان است و ما هرگز به ادعای غیر منصفانه آنها تن در نخواهیم داد.
در اصل اقبال میگوید: هندوها به این دلیل اصرار دارند که کشور یک پارچه مانده و تقسیم نشود، چون میدانند که برتری عددی دارند و با روشهای سیاسی میتوانند کاری کنند که این برتری عددی در پارلمان قانون ساز نیز حفظ شود و عملاً مسلمانان هویت خود را به صورت کامل از دست بدهند.
ایدههای انگلیسی، راه استمرار استعمارلاهوری نقشههای انگلیس را نیز به خوبی میشناسد و میداند که استعمارگران غربی جز منافع خود به چیزی نمیاندیشند او میگوید: «راه حلهایی که از کارگاههای سیاست بریتانیا، به ملت هند پیشنهاد میشود فقط به منظور آن است که نفوذ دولت انگلیس را به دراین سرزمین باقی نگاه داشته و همگی را چشم انتظار لطف و عنایت آنها باقی بگذارد. بی شک انگلیسیها به مصلحت خود نمیبینند که مسائل اختلافی را حل کنند، زیرا در صورت حل این مسائل بهانهای برای حضور در هند ندارند. من به مسلمانان هشدار میدهم و اعلام میکنم که باید هر ایدهای که از سوی هندوها و انگلیسیها داده میشود را رد کنند. مسلمانان باید راه مستقیم و میانه خود را که سرانجام به موجودیت مستقل مسلمانان ختم میشود انتخاب کنند.
تفاوت شبه قاره با مصر در نگرش اقبال لاهوریاین متفکر مسلمان بازهم به ایده خوش آب و رنگ وحدت هندوها و مسلمانان اشاره کرده و ضمن رد آن میگوید: انگلیسیها میکوشند که در برنامههای چنین وانمود کنند که اتحاد مسلمانان و هندوها مانند اتحاد مسلمانان و مسیحیان است که در برخی کشورهای مانند مصر با موفقیت روبرو شده است. این قیاس، کاملاً باطل است، زیرا تفاوت هندوها با مسیحیان انکار ناپذیر است.
ارتباط دوستانه مسلمان با اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) حتی ازدواج به آنها جائز و مشروع است، ولی در مورد هندوها نه آنها تن به چنین چیزی میدهند و نه اسلام چنین اجازهای میدهد. هندوها مسلمانان را مردمی نجس و مادی میدانند و با آنها معامله نمیکنند و از ابراز محبت به آنها میپرهیزند. مسلمانها نیز متقابلا به هندوها به دیدهی مردمی بت پرست که نه پیامبری به هدایتشان کمر بسته و نه کتابی آسمان بر آنها نازل شده نگاه میکنند.
ایده اقبال لاهوری و تلاشهای جناحسخنان اقبال سالها بعد توسط مسلمانان پذیرفته شد و فعالان سیاسی و اجتماعی دست به دست هم دادند تا مسلمانان برای حفظ هویت اسلامی خود کشوری مستقل ایجاد کنند. این تلاشها در ۱۴ اوت ۱۹۴۷ به ثمر نشست. هر چند دیگر اقبال زنده نبود تا مردم را راهنمایی کند و افسوس که محمد علی جناح نیز تنها ۱۳ ماه پس از استقلال پاکستان از دنیا رفت تا سیاستمداران دنیا زده به بیداری اسلامی مسلمانان شبه قاره ضربات جدی وارد کنند.
محمدرضا کمیلی در پایان یادداشت خود نیز به نقل از مینویسد: جمهوری اسلامی (ایران) تحقق آرمانهای اقبال لاهوری است.
باشگاه خبرنگاران جوان بینالملل بینالمللمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: اقبال لاهوری روز استقلال پاکستان تحولات شبه قاره استقلال پاکستان اقبال لاهوری بزرگ اسلامی متفکر بزرگ شبه قاره هندو ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۴۵۰۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ضرورت توسعه تعاملات علمی دانشگاهی در راستای منافع دو کشور در عرصه بینالمللی
در دیدار روسای دانشگاه علامهطباطبائی و دانشگاه اوفای روسیه، قرارداد همکاری مشترک با هدف گسترش همکاریهای آموزشی و پژوهشی به امضای روسای دو دانشگاه رسید.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، وادیم زاخاروف رئیس دانشگاه علم و فناوری اوفای روسیه با همراهی ریتا فیلیپووا معاون بینالملل دانشگاه و امینا اوزاوا رئیس دانشکده تاریخ و روابط بینالملل این دانشگاه، با حضور در دانشگاه علامهطباطبائی با عبدالله معتمدی رئیس این دانشگاه دیدار و گفتگو کردند.
در این دیدار که به منظور بحث و تبادل نظر درخصوص همکاریهای مشترک آموزشی و پژوهشی میان دو دانشگاه انجام شد، قرارداد برنامه آموزشی شبکهای کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای بین دوطرف امضا شد که بر اساس این قرارداد دانشگاه «اوفا» درسهای تعیین شدهای را برای دانشجویان رشته مطالعات منطقهای دانشگاه علامهطباطبائی و دانشگاه علامهطباطبائی دروس مشخصی را برای دانشجویان رشته روابط بینالملل دانشگاه «اوفا» به منظور بهرهمندی از توان علمی استادان هر دو دانشگاه ارائه میدهند.
معتمدی در این دیدار با اشاره به همکاریهای علمی و سیاسی میان ایران و روسیه گفت: زمینههای مشترک همکاریها و وحدتنظر در مورد مناسبات بینالمللی در راستای منافع دو کشور، زمینهساز توسعه همکاریهای روزافزون شده است.
وی با اشاره به همکاریهای دانشگاههای روسیه با دانشگاه علامهطباطبائی در سالهای گذشته بیان کرد: درخصوص تبادل استاد و دانشجو و برگزاری برنامههای مشترک آموزشی و پژوهشی تجربه خوبی با دانشگاههای روسیه داشتهایم. امیدواریم بتوانیم تعاملات نزدیکتری در راستای منافع ملی و بینالمللی دو کشور داشته باشیم.
در ادامه رئیس دانشگاه «اوفا» نیز توضیحاتی در خصوص ظرفیتهای این دانشگاه بیان کرد و گفت: سال گذشته تفاهمنامه همکاری با دانشگاه علامهطباطبائی را امضا کردیم و بسیار خرسندیم که در مدت کوتاه این قرارداد همکاری مشترک به مرحله اجرا رسیده است.
وادیم زاخاروف گفت: دانشگاه «اوفا» انجمنهای دوستی بسیاری با دانشگاههای خارجی دارد و در این خصوص ایران نخستین جایگاه را در بین کشورهای دوست با روسیه دارد. او با بیان این که جمهوری باشقیرستان یکی از جمهوریهای روسیه است که به لحاظ زبان و فرهنگ، نزدیکی زیادی با زبان و ادبیات فارسی دارد. این موضوع خود زمینه همکاریهای بیشتر با دانشگاههای ایران، بهویژه دانشگاه علامهطباطبائی به عنوان دانشگاه تخصصی علوم انسانی و اجتماعی را فراهم کرده است. امیدوارم این قرارداد نیز زمینه خوبی برای توسعه همکاریهای مشترک باشد.
نرگس سنائی رئیس میز روسیه و رئیس گروه گسترش همکاریهای علمی بینالمللی دانشگاه نیز به اهمیت تقویت روابط علمی و فرهنگی ایران و روسیه در شرایط کنونی اشاره و تاکید کرد: امضای قرارداد برنامههای مشترک آموزشی شبکهای گام نوینی در روابط دانشگاهی ایران و روسیه محسوب میشود.
سعید شکوهی رئیس موسسه آموزش عالی بیمه اکو و مهدی خانمحمدی مدیر سنجش، نظارت و ارزیابی آموزشی دانشگاه نیز در این نشست حضور داشتند.
گفتنی است دانشگاه «اوفا» یکی از دانشگاههای مهم روسیه است که در جمهوری باشقیرستان واقع شده است. این دانشگاه در حال حاضر ۴۸ هزار دانشجو دارد و نیز بیش از ۳ هزار دانشجو از ۶۰ کشور جهان در این دانشگاه مشغول به تحصیل هستند. ۳۰ درصد از رشتههای تحصیلی این دانشگاه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است.