خانواده عروس را فریب دادیم چون پسرم معتاد بود!
تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۵۰۹۰۶
وقتی پسر بزرگم را می بینم که چگونه در منجلاب کثیف اعتیاد دست و پا می زند، دلم به درد می آید و بسیار زجر می کشم. این درحالی است نه تنها کاری از دستم ساخته نیست بلکه جگرگوشه دیگرم نیز ترغیب به مصرف مواد شده است و از برادرش الگوبرداری می کند به گونه ای که...
به گزارش خراسان، این ها بخشی از اظهارات زن 45 ساله ای است که برای رهایی فرزندش از چنگال مخوف اعتیاد دست به دامان قانون شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تا آن روز وقتی آثار اعتیاد را در چهره و رفتار فرزندم می دیدم، مدام خودم را دلداری می دادم که اشتباه می کنم، پسر من مانند فرزندان دیگران نیست که آلوده موادمخدر بشود. آن روزها خودم را فریب می دادم و برای جلوگیری از آبروریزی همه چیز را پنهان می کردم.
وقتی فهمیدم دیگر در گرداب اعتیاد دست و پا می زند تصمیم گرفتم به طور مخفیانه پسرم را در یکی از مراکز ترک اعتیاد بستری کنم اما او فقط سه روز بعد از رهایی از مرکز ترک اعتیاد دوباره نزد دوستان معتادش رفت و پا به پاتوق های استعمال موادمخدر گذاشت.
بارها تلاش کردم او را از این وضعیت اسفبار نجات بدهم اما همه تلاش هایم بی نتیجه ماند و من فقط هزینه هایش را پرداخت می کردم. پدرام دیگر درس و مدرسه را رها کرده بود و تنها با موادمخدر زندگی می کرد. بالاخره یک روز تصمیم گرفتم با برخی از افراد مورد اعتمادم در این باره مشورت کنم. آن ها پیشنهاد کردند اگر پسرم ازدواج کند، به ناچار مصرف موادمخدر را ترک می کند و سرگرم زندگی می شود.
با آن که وجدانم به این کار رضایت نمی داد اما به خاطر نجات فرزندم دختری را انتخاب کردم و به خواستگاری اش رفتم. خانواده عروس از اعتیاد پدرام اطلاع نداشتند و ما هم به هر ترفندی متوسل شدیم تا آن ها متوجه ماجرا نشوند. پدرام برای چند روز اعتیادش را کنار گذاشت و دارو مصرف کرد تا ازدواج آن ها به ثبت رسید.
او به محض این که از دفتر ثبت ازدواج بیرون آمد یکسره به پاتوق مصرف موادمخدر رفت و این گونه دوباره به اول خط بازگشت. از آن روز به بعد سونیا به کیسه بکس تبدیل شده بود و پسرم در هنگام خماری او را زیر مشت و لگد می گرفت. حتی زمانی که دچار توهم ناشی از مصرف موادمخدر می شد نیز عروسم را آزار و اذیت می کرد.
حالا دیگر بسیاری از شب ها را نیز به خانه نمی آمد و با رفتارهای دیوانه وارش سونیا را زجر می داد تا جایی که ازدواج آن ها فقط پنج ماه دوام آورد و بعد از آن سونیا که از فریبکاری های ما مطلع شده بود، طلاقش را گرفت و به دنبال سرنوشت تیره ای رفت که ما برایش رقم زده بودیم. در این میان، من هم به زنی فریبکار و سرخورده معروف شده بودم.
بعد از این ماجرا پدرام دوباره به خانه ما بازگشت و با پررویی و بی شرمی بساط موادمخدرش را مقابل چشمان کنجکاو برادر کوچک ترش پهن کرد. از آن روز به بعد من فقط گریه می کردم و خودم را مقصر این حوادث تلخ می دانستم چرا که با تشویق برادرش در کنار او موادمخدر مصرف می کرد و من دچار عذاب وجدان شده بودم.
با خودم می اندیشیدم کاش روزهایی را که پسرم به من نزدیک می شد تا با من درد دل کند به حرفش گوش می دادم. من از ترس این که مبادا درباره موادمخدر حرفی بزند حتی به او اجازه نمی دادم مانند یک دوست در کنار پدرش بنشیند و با او درددل کند. روزهایی را به یاد می آورم که می دانستم پسرم در نوجوانی به سمت دوستان ناباب گرایش پیدا کرده است اما به خاطر حفظ آبروی خانوادگی آن را پنهان می کردم تا کسی چیزی نفهمد.
در واقع پسرم را به حال خودش رها کردم و تنها با بوییدن دهانش یا جست وجو در لباس هایش اورا کنترل می کردم تا تردیدهایم درباره گرایش او به مواد مخدر برطرف شود. اکنون هم که پسر کوچکم مسیر خلافکاری های برادرش را الگوی خودش قرار داده است، به دایره مشاوره و مددکاری آمده ام تا دست به دامان قانون شوم.
با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد علی عسگری (رئیس کلانتری احمدآباد مشهد) مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی ماموریت یافتند تا بررسی های روان شناختی و قضایی را با احضار پدرام به کلانتری آغاز کنند و او را از این مرداب وحشتناک نجات دهند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: محرم ماهواره خیام هوشنگ ابتهاج حسین همدانی سلمان رشدی آیات شیطانی خانواده عروس فریب معتاد محرم ماهواره خیام هوشنگ ابتهاج حسین همدانی سلمان رشدی آیات شیطانی آن روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۵۰۹۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شگرد عجیب یک کلاهبردار برای خرید سکه و طلا
مردی شیاد که با فریب نمایندگان شرکتهای مختلف در شهرستانها اقدام به کلاهبرداری و خرید سکه و طلا میکرد از سوی پلیس فتا البرز دستگیر شد.
به گزارش مشرق، سرهنگ «رسول جلیلیان» رئیسپلیس فتا استان البرز گفت: با مراجعه چند نفر مبنی بر کلاهبرداری از آنها در بررسیها مشخص شد، متهم ابتدا با استفاده از سایت آگهی اینترنتی، فروشندگان سکه و طلا را شناسایی میکرده است سپس قربانیان بعدی خود را از طریق خیابانگردی و عکسبرداری از تابلوی شرکتها و مغازههایی که روی تابلو آنها شماره تلفن ثبت بوده شناسایی کرده است. این کلاهبردار پس از تماس با نمایندگان آن شرکتها در شهرستانها، با چربزبانی و دادن برخی اطلاعات، خود را به عنوان مدیر بالا دستی یا دستاندرکار، معرفی و عنوان داشته یکی از اقوامم به شهر شما سفر کرده اما دچار تصادف شده و الان در بیمارستان منتظر عمل جراحی است از آنجا که سقف انتقال من پر شده فقط شما را بهعنوان نمایندگی در آن شهر داشتیم که میتوانید به من کمک کنید. قربانیان نیز فریب خورده و مبالغی که متهم خواسته بود را به حساب اعلامی واریز میکردهاند اما پس از آن وی اقدام به بلاککردن آنها کرده و بعد از آن با پول واریزی که در واقع به حساب فروشنده سکه و طلا رفته بود اقدام به خرید سکه و طلا میکرده است.
وی اضافه کرد: با انجام اقدامات اطلاعاتی صورتگرفته، مخفیگاه و مسیرهای تردد متهم در کرج شناسایی و با هماهنگی انجامشده با مرجع قضایی متهم طی یک عملیات غافلگیرانه دستگیر و در بازرسی بدنی تعداد ۲ دستگاه گوشی تلفنهمراه، ارتکاب جرم (گوشی – سیمکارتهای فعال) کشف و ضبط شد.
جلیلیان بیان کرد: تحقیقات لازم توسط کارشناسان این پلیس انجام شد که متهم در ابتدا به بزه ارتکابی خود اقرار و اعلام کرد که تعداد افرادی که با آنها تماس گرفته و موفق به کلاهبرداری از آنها شده ۱۰۰ نفر از سراسر کشور است.
منبع: روزنامه ایران