Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-04-28@12:21:07 GMT

فروش نوزاد دور از چشم شوهر

تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۵۳۳۳۷

فروش نوزاد دور از چشم شوهر

نتیجه ازدواجمان یک دختر شش ساله ویک پسر دو ساله بود که تصمیم به طلاق گرفته و حضانت فرزندانم را هم برعهده گرفتم، برای امرار معاش و نظافت به خانه‌های مردم می‌رفتم، درآمدم خیلی کم بود و کفاف زندگی‌ام را نمی‌داد، به پیشنهاد یکی ازبستگان برای کسب درآمد بیشتر به یکی از شهرستان‌های اطراف تهران مهاجرت کردم.

به گزارش ایمنا، زن جوانی به همراه همسرش برای دادخواهی از یک پزشک و دو خانم دیگر به کلانتری مراجعه کرد و نیازمند مشاوره بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس از بررسی احوال ایشان توسط مشاور کلانتری نصیرشهر، وی داستان زندگی خود را این‌گونه تعریف کرد:

در خانواده ضعیفی متولد شده بودم و به دلیل مشکلات مالی خانواده و بیماری پدر نتوانستم مقطع ابتدایی را به پایان برسانم و در ۱۵ سالگی برای کاهش بار هزینه‌های مالی خانواده به اولین خواستگارم جواب مثبت دادم و ازدواج کردم. پس از گذشت سه سال از زندگی مشترکمان متوجه اعتیاد همسرم شدم بارها برای ترک اعتیادش تلاش کردم اما او اراده ضعیفی داشت و پس از بازگشت از کمپ مجدد لغزش می‌کرد.

نتیجه ازدواجمان یک دختر شش ساله و یک پسر دو ساله بود که تصمیم به طلاق گرفته و حضانت فرزندانم را هم برعهده گرفتم. برای امرار معاش و نظافت به خانه‌های مردم می‌رفتم. درآمدم خیلی کم بود و کفاف زندگی‌ام را نمی‌داد. به پیشنهاد یکی از بستگان برای کسب درآمد بیشتر به یکی از شهرستان‌های اطراف تهران مهاجرت کردم.

شش سالی بود که طلاق گرفته بودم و برایم خیلی مهم بود که تهمت ناروا به من نزنند برای همین به سختی کار می‌کردم تا هزینه‌های زندگی را تأمین کنم. در یکی از مجتمع‌های مسکونی که برای نظافت می‌رفتم با یکی از ساکنین آشنا شدم اسمش حمیده بود و داستان زندگی‌ام را برایش تعریف کرده بودم.

پیشنهاد عجیب به مادر باردار در مورد فروش نوزادش

از کار زیاد رنجور و ناتوان شده بودم و نیاز به استراحت داشتم؛ از این رو به منزل خواهرم در شهرستان رفتم تا حالم بهتر شود. پس از بهبودی به خانه برگشتم و با پسر صاحب خانه‌ام ازدواج کردم و به لطف خدا بعد از یک ماه از همسرم باردار شدم.

یک روز حمیده با من تماس گرفت و پیشنهاد عجیبی به من داد که بچه‌ای را که باردار بودم به خواهرش بدهم و به همسرم بگوییم بچه مرده به دنیا آمده است. برای حفظ زندگی و تأمین بخشی از مخارج زندگی، مجبور به پذیرفتن درخواستش شدم. یک هفته به دنیا آمدن فرزندم مانده بود که حمیده و خواهرش مرا به اجبار به بیمارستان خصوصی بردند و با هماهنگی که با پزشک انجام داده بودند مرا به اتاق عمل برده و دخترم ساعت ۱۰ شب به دنیا آمد.

همسرم شب به منزل آمد و متوجه غیبت من شده بود و با پرس‌وجو فهمیده بود که در بیمارستان هستم. در بیمارستان به او گفته بودند که فرزندت مرده به دنیا آمده و وقتی درخواست ملاقات داده بود اجازه به او نداده بودند.

فردای آن روز که برای ترخیص من آمده بود متوجه رفتارهای مشکوک حمیده و خواهرش شده بود که برای ترخیص من اصرار داشتند هزینه بیمارستان را واریز کنند و به آنها گفته بود نیازی به کمک شما ندارم و خودم از پس هزینه‌ها بر می‌آیم اما موقع تسویه حساب متوجه شده بود که فرزندمان زنده است.

در بخش بستری بودم که دیدم همسرم با صورت برافروخته به سمتم می‌آید، فهمیدم که چه اتفاقی افتاده است. آرزو کردم کاش هنگام زایمان مرده بودم و این لحظه را نمی‌دیدم. حقیقت را از من پرسید و من ناچار بودم تأیید کنم.

برای کشف حقیقت بیمارستان به من اجازه خروج نداد و هشت روز در بیمارستان ماندم تا حقایق روشن شود، در طول این مدت نوزاد را از من دور نگه داشتند و حق تغذیه او را نداشتم و طفل کوچکم را نتوانستم با شیر مادر تغذیه کنم که همین مسئله باعث ضعف نوزاد شده بود.

اکنون دخترم دوماهه است اما از آن روز به بعد دیگر همسرم با من کلامی حرف نمی‌زند و خانه‌ای را که در آن گل‌های عشق و صفا کاشته بودم با بی‌خردی از ریشه خشکاندم.

منبع: رکنا

کد خبر 596564

منبع: ایمنا

کلیدواژه: حادثه اخبار حوادث وضعیت اخبار حوادث در ایران خرید و فروش نوزاد عامل فروش نوزادان فروش نوزاد عامل فروش نوزادان در فضای مجازی فروش نوزاد در فضای مجازی فروش نوزاد در بیمارستان شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۵۳۳۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ختم غائله‌ی شهرنو ؛ «چند نفر از خانم‌های‌ خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم»

یک اعلامیه دادیم خانم‌ها را دعوت کردیم، متوسط‌ها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشین‌های خودمان به شهرهای‌شان برگرداندیم... چندتای‌شان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آن‌ها گفتند ما برای خدا حاضریم با این‌ها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانم‌های بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم می‌آیند.   به گزارش خبرآنلاین، در آستانه‌ی پیروزی انقلاب یکی از نقاطی که مورد غضب انقلابیون تندرو قرار گرفت و حتی دو هفته پیش از پیروزی قطعی توسط آنان به آتش کشیده شد، شهرنو یا همان محله‌ی بدنام تهران بود. نخستین بار عصر دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۵۷ شماری از جوانان تندرو به شهرنو هجوم برده و آن‌جا را به آتش کشیدند، اما ماجرا با ورود ده نفر روحانی در آن مقطع ختم به خیر شد؛ آن‌ها فورا به آتش‌نشانی مراجعه کرده و از ماموران خواستند برای خاموش کردن آتش اقدام کنند. با این حال استخوان شهرنو همچنان لای زخم انقلاب باقی ماند تا نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب.   مرحله‌ی بعدی مواجهه‌ی انقلابیون با شهرنو این بار اما نه سرخود، که به دستور دادستانی وقت صورت گرفت آن هم نزدیک به دو هفته پس از پیروزی انقلاب. روز یک‌شنبه ۵ اسفند ۱۳۵۸ خیابان‌های اطراف محدوده‌ی شهرنو زیر پوشش حفاظتی پاسداران انقلاب قرار گرفت و در ساعت ۲۲ پاسداران کمیته‌ی منطقه‌ی ۱۲ و چند نفر از اعضای شورای دایره‌ی مبارزه با منکرات، با در دست داشتن حکم دادستانی با بولدوزرهای شهرداری دیوارهای شهرنو را تخریب کردند..     فردای آن روز کیهان در پی اعلام این خبر نوشت: «قرار است جای خانه‌ها، مغازه‌ها و اماکن قلعه شهرنو که کار تخریب آن ظرف چند روز آینده پایان می‌گیرد، به‌زودی در زمین آن بازار اسلامی،‌ مسجد، مدرسه و پارک ایجاد شود.»   یکی از مسئولان شورای دایره‌ی مبارزه با منکرات نیز در رابطه با این موضوع به خبرنگار شهری کیهان گفت: «دایره‌ی مبارزه با منکرات کار خود را از چهار ماه پیش با حکم دادستان انقلاب اسلامی آغاز کرد و خط اصلی عمل‌کرد این شورا مبارزه‌ی پی‌گیر در جهت ریشه‌کن کردن فساد و فحشا در سراسر کشور می‌باشد.»   نماینده‌ی دادستان برای حل این مسئله، شیخ حسین انصاریان بود. ایشان در گفت‌وگویی که با بخش تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاییز ۷۸ انجام داده جزئیات این ماجرا را توضیح داده است.     مرکز اسناد انقلاب اسلامی به‌تازگی ویدیوی قسمت دوم این بخش از سخنان او را در کانال تلگرامی خود قرار داده که متن آن به این شرح است:   «یک اعلامیه دادیم خانم‌ها را دعوت کردیم، متوسط‌ها را من خیلی باهاشون صحبت کردم، با ماشین‌های خودمان به شهرهای‌شان برگرداندیم.   جوان‌های‌شان را یک محضرداری به نام آقای تقوایی که روحانی بود الان هم هست به او گفتیم ما شاید دو هزارتایی ازدواج داشته باشیم... چندتای‌شان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آن‌ها گفتند ما برای خدا حاضریم با این‌ها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانم‌های بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم می‌آیند.   تعدادی‌شان هم اعلام کرده بودیم به موسسات ازدواجی، آن‌ها جوان‌ها را می‌فرستادند ما هم عین داستان را بهشان می‌گفتیم و خیلی‌های‌شان هم به این صورت ازدواج دادیم. پیرزن‌ها را هم بهشان گفتیم که به شما کمک می‌کنیم؛ ماهیانه‌ای برای‌شان مقرر کردیم هر ماه می‌آمدند و پول به آن‌ها می‌دادیم. آن‌جا تخلیه شد.» کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: مینو محرز: شش درصد کارگران جنسی تهران ایدز دارند/ می‌خواستند روسپی‌ها را با آموزش خیاطی درمان کنند تهران ، زنان «شهر نو» و یک آقای خیلی خاص!

دیگر خبرها

  • ختم غائله‌ی شهرنو ؛ «چند نفر از خانم‌های‌ خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم»
  • «در پا به ماه» نسخه نپیچیدیم بچه‌دار شوید/ تولد ۲۰ نوزاد را دیدیم
  • تقسیم عشق در زندگی زوج مبتلا به «ای‌ال‌اس»/بیماری جزیی از زندگیست
  • زن جوان شوهر سابقش را کشت
  • اضافه شدن چهارمین دستگاه دیالیز، به تجهیزات بیمارستان دارالشفاءمیرجاوه
  • مرد نقاش، راز آتش زدن همسر و فرزندش را فاش کرد
  • بیمارستان رضوی مشهد: تکذیب فروش اسناد حاوی اطلاعات بیماران به عنوان کاغذ باطله
  • تکذیب فروش اسناد حاوی اطلاعات بیماران به عنوان کاغذ باطله
  • چهارمین دستگاه دیالیز در بیمارستان بین‌المللی دارالشفاء میرجاوه راه‌اندازی شد
  • اعزام هوایی نوزاد دلیجانی