Web Analytics Made Easy - Statcounter

«یک خوشه انگور سرخ»

نوشته: فاطمه سلیمانی ازندریانی

ناشر: نیستان، چاپ 1397

172 صفحه، 41000 تومان

 

***

 

فاطمه سلیمانی ازندریانی، متولد 1362، نویسنده‌ای است علاقمند به  کشف تجربه‌های تازه برای روایت داستان‌های خودکه اغلب با مضامین مذهبی، تاریخی و یا تحولات اجتماعی گره خورده‌اند. زاویه‌ی دید در آثار این نویسنده اهمیت ویژه‌ای دارد و او معمولاً از منظری کم‌تر دیده شده به بیان قصه‌ی خود می‌پردازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به‌طور نمونه در کتاب «به سپیدی یک رؤیا» داستان از زبان یکی از کنیزان حضرت فاطمه معصومه (س) تعریف می‌شود و سلیمانی تلاش می‌کند ظرایف نگاه و بیان زنانه را در کلام راوی‌اش جاری سازد. در کتاب «یک روز بعد از حیرانی» نویسنده به ذهن یک شهید نزدیک می‌شود و با خطاب قرار دادن او وقایع را روایت می‌کند. در داستان «طلوع روز چهارم»، از نگاه پنج بانوی قدیس؛ فاطمه بنت اسد که مادر حضرت علی(ع) است، آسیه، هاجر، یوکابد و حضرت مریم قصه‌اش را به مخاطب عرضه می‌کند. 

از دیگر ویژگی‌های کار این نویسنده، تصویرپردازی دقیق از مکان‌‌هایی است که وقایع داستان در آن‌ها رخ می‌دهند. برای مثال در این باره می‌توان به ترسیم خانه‌ی امام معصوم در داستان‌های تاریخی مذهبی او اشاره کرد. نویسنده سعی دارد خانه‌ای با ویژگی‌های آن مقطع تاریخی را با حضور طیف وسیعی از شخصیت‌ها، از کاملاً روشن گرفته تا مطلقاً تاریک، برای خواننده‌اش بسازد تا واقعیت را به شکل ملموس‌تری بازنمایی کند. سلیمانی در کتاب تازه‌اش، «یک خوشه انگور سرخ» نیز همان ویژگی‌های روایی را دنبال می‌کند که در آثار پیشین خود نیز داشته و به‌تدریج درصدد تکامل آن‌ها بوده است. در این‌جا نیز او به ذهن تاریک‌ترین شخصیت قصه پا می‌گذارد و با التهاب‌های روحی او پیش می رود.

راوی داستان ام‌فضل، همسر امام جواد (ع) و دختر مأمون خلیفه‌ی عباسی است. زن از همان آغاز با بیان ابعادی از فاجعه‌ی شهادت امام معصوم زبان به سخن می‌گشاید. او که نقشی کلیدی در این فاجعه داشته، با گفت‌وگویی درونی با خود به تشریح وقایع می‌پردازد. انتخاب راوی اول شخص به نویسنده کمک کرده به لایه‌های مختلف ذهن شخصیت‌اش نفوذ کند و از جنبه‌ها و زوایای متفاوتی آن را مورد واکاوی قرار دهد. ام‌فضل که فریفته‌ی موقعیت بهتر در دربار معتصم عباسی است و جاه‌طلبی‌های افسارگسیخته‌ای دارد، در این واگویی ماجراها با خود، صریح و بی‌پرده به افشای نیات‌اش می‌پردازد و از ترس‌ها، تردیدها، طمع و مکری که در سر می‌پروراند، برای مخاطب می‌گوید. 

اما آن‌چه در مرکز قصه قرار گرفته، ماجرای ازدواج امام معصوم با دختر مأمون است. ام‌فضل تمایلی به این ازدواج ندارد. او گرچه محمدبن‌علی را از هر لحاظ انسانی کامل و واجد صفات پسندیده می‌داند، اما از نزدیک شدن به خاندان پیامبر با چنین وصلتی به‌شدت هراس دارد. در گفت‌وگوهای بسیاری که با پدرش می‌کند، تلاش دارد او را از چنین پیوندی برحذر دارد. او معتقد است گرچه نسب خلفای عباسی به عموی پیامبر می‌رسد و از این جهت خویشاوندی دوری میان آن‌ها برقرار است، اما آن‌ها از سلاله‌ی روشنی‌اند و با تاریکی‌هایی که در کارنامه‌ی عباسیان ثبت شده همخوانی ندارند. ام‌فضل به زندگی امام هشتم اشاره می‌کند که در عین سادگی غنی از نور معرفت بوده است و او همان راهی را پیمود که تمامی خاندان پاک‌اش در آن قدم نهاده بودند. اکنون فرزند آن امام نیز از این قاعده مستثنی نیست. او هم به راه پدر و جد خود می‌رود. او مردی است که سر سازش با دستگاه حکومت عباسی ندارد و از تهدید و مرگ نمی‌هراسد. مأمون به دخترش تأکید می‌کند که این ازدواج راهی برای آشتی خاندان علی(ع) و بنی‌عباس است که سال‌هاست مقابل هم قرار گرفته‌اند. ام‌فضل گویی از پیش عاقبت چنین کاری را می‌داند، تأسف می‌خورد و به اکراه تن به وصلت با فرزند پیامبر خدا می‌دهد.

در طول کتاب، نویسنده کوشیده وسوسه‌ها، تنش‌ها و فضای پرالتهاب دربار عباسی را پس از ازدواج ام‌فضل به نمایش بگذارد. فضای مسمومی که ام‌فضل در آن از یک سو با هواهای نفس خویش و از سوی دیگر با وسوسه‌های مأمون و معتصم در جنگ و ستیز به سر می‌برد. او خود را با زنان خاندان پیامبر مقایسه می‌کند و همواره در این قیاس سرافکنده و شرم‌زده است، زیرا ام‌فضل تنها به حفظ جایگاه خویش در دارالخلافه می‌اندیشد و برای رسیدن به هدف‌اش ابایی از کشتن همسرش هم ندارد، اما آن‌ها در تمامی طول تاریخ اسوه‌ی فداکاری و پاکدامنی و پرهیزگاری بوده‌اند. آن‌چه دختر خلیفه را هرچه بیش‌تر در قعر باتلاق فلاکت خویش فرومی‌برد همین خودپرستی و سنگدلی و هوسرانی اوست. نویسنده در رویکردی متفاوت وارد بخشی از زندگی آدم‌هایی شده که فجایع تاریخی بزرگی را رقم زده‌اند و کوشش داشته با جست‌وجو در وجوه مختلف شخصیتی آن‌ها تصویری جامع از این بخش از تاریخ اسلام برای خوانندگان‌اش به نمایش بگذارد. تصویری که تا به حال کم‌تر به آن پرداخته شده است. او از نگاه بانیان تاریک‌ترین وقایع تاریخی به مسأله پرداخته و درون آن‌ها را در معرض دید همگان قرار داده تا با نگاهی کامل‌تر به قضاوتی درست‌تر درباره‌ی تاریخ بپردازند. 

 

منبع: الف

کلیدواژه: امام معصوم ام فضل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۵۷۹۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سریال قطب شمال اقتباسی از رمان کنت مونت کریستو یا نسخه ایرانی یک سریال ترکی؟

آفتاب‌‌نیوز :

محمودی‌یکتا پیش از این نوشتن فیلمنامه سریال‌های «ملکه گدایان» و «عقرب عاشق» را به عهده داشته و قطب شمال اولین ساخته اوست. داستان سریال به شکل خلاصه در باره همایون و ارغوان است که در آستانه ازدواج هستند. اما دوست همایون به نام سامان به دلیل علاقه خود به ارغوان برای رقیب عشقی خود پاپوش درست می‌کند و او را به زندان می‌اندازد تا بتواند با ارغوان ازدواج کند. اما همایون پس از آزادی از زندان و با چهره‌ای تغییریافته سراغ دشمنان خود می‌رود تا انتقام بگیرد.

این داستان چندخطی در باره عشق و خیانت و انتقام را در بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌ها می‌توان سراغ گرفت. در تیتراژ همین سریال هم داستان آن برگرفته از رمان کنت مونت کریستو از الکساندر دوما معرفی شده است، اما واقعیت این است که برای تماشاگر ایرانی و احتمالا برای سازندگان سریال، این داستان بیشتر از این که اقتباسی از کنت مونت کریستو باشد، کپی از سریال ترکی ازل است که در اوایل دهه نود، بینندگان فراوانی داشت. ازل هم البته به گواه سازندگانش برداشتی از رمان الکساندر دوما بود و داستان مرد جوانی را روایت می‌کرد که بعد از یک دزدی منتهی به قتل همراه دوستانش به زندان می‌افتد و دوستانش قتل را به گردن او می‌اندازند. حتی یکی از آن‌ها با دختر محبوب او ازدواج می‌کند. او در زندان دچار سانحه می‌شود و صورتش را از دست می‌دهد، اما بعد از آزادی و پس از عمل صورت، با تغییر چهره‌ای که پیدا کرده، در صدد انتقام برمی‌آید.

سریال ازل، از اولین تجربه‌های برخورد تماشاگر ایرانی با سریال‌های ترکی بود و در آن زمان طرفداران زیادی داشت و ماجراهایش با علاقه و کنجکاوی زیاد دنبال می‌شد. ضمن این که از نظر ساختاری هم در زمان خودش سریال موفقی محسوب می‌شد؛ بنابراین همیشه گزینه خوبی برای ساخت یک سریال ایرانی بر اساس آن به حساب می‌آمد. حالا آنطور که از قسمت اول قطب شمال برمی‌آید، این سریال هم در واقع نسخه ایرانی سریال ترکی ازل است که حالا باید دید چقدر مورد توجه تماشاگر قرار می‌گیرد. سریال برای قسمت اول نقد‌های مثبت و منفی گرفته که البته نکته مشترک همه آن‌ها همین اشاره به کپی‌برداری از سریال ازل است. بعضی نقد‌ها پرداخت داستان را ناموفق دانسته اند و بعضی دیگر فرزاد فرزین را به دلیل شباهت به بهادر زمانی که این شخصیت را پیش از عمل صورت بازی می‌کند، انتخاب درستی برای این نقش دانسته‌اند. به هر حال قسمت‌های بعد مشخص خواهد کرد که این سریال فقط یک کپی از سریالی پربیننده است یا شکست خواهد خورد.

منبع: همشهری آنلاین

دیگر خبرها

  • پل استر، نویسنده شهیر آمریکایی در گذشت
  • ماجرای خانواده رضا عطاران در «بدل» چیست؟ / معرفی چهره‌های جدید
  • ماجرای خانواده رضا عطاران در «بدل» چیست؟/ معرفی چهره‌های جدید
  • مسوولان در نشر و چاپ کتاب نویسندگان را حمایت کنند
  • جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط...
  • سریال قطب شمال اقتباسی از رمان کنت مونت کریستو یا نسخه ایرانی یک سریال ترکی؟
  • چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتاب‌های ایرانی علاقه‌مند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
  • ماجرای علاقه زیاد سردار سلیمانی به نوه اش، عسل /زینب گفت ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید می‌کنه!
  • پیش بینی برداشت بیش از سه هزار تن انگور امسال از تاکستانهای مهاباد
  • ماجرای اظهار نظر سردار سلیمانی در سریال پایتخت ۵