نقدی بر نقد کرباسچی به موسوی/ چرا اصلاحطلبان با میرحسین مرزبندی نمیکنند؟
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۶۱۳۸۴
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، غلامحسین کرباسچی که پس از جدایی از روزنامه سازندگی و در واقع از حزب کارگزاران سازندگی، روزنامه هممیهن را منتشر میکند، در گفتوگویی با روزنامه خودش، نکاتی را در مورد مطلبی که اخیراً از میرحسین موسوی منتشر شده، بیان کرده است. نکاتی که نشان میدهد مشکل در جریان اصلاحات فقط یک فرد و توهمات سیاسیاش نیست بلکه سیاست حاکم بر این جریان سیاسی، قبیلهگرایی است و طبعاً در چنین وضعیتی، درخواست «مرزبندی با موسوی» تخطئه میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کرباسچی ابتدا گفته «شاهد فشار زیادی به شخصیتهای سیاسی هستیم که بیایید و موضع بگیرید... سؤال من این است که اگر کسی در مقدمه کتابی یک جمله نوشت، همه باید موضع بگیرند؟»
یعنی کرباسچی نمیداند که نه موسوی «کسی» است و نه کرباسچی و غیره، «همه» هستند؟! کاندیدای انتخاباتی جریان اصلاحات و لیدر جنبش (فتنه) سبز که خاستگاه آن جریان اصلاحات و مورد حمایت این جریان بود، به یکی از فرماندهان نظامی که در مسیر تأمین امنیت کشور جان داده است، توهین کرده و علاوه بر آن، با توصیف شهادت مدافعان حرم به «تلف شدن جان در راه حفظ یک مستبد» به صدها شهید مدافع حرم ایرانی جسارت کرده و کل حضور ایران در سوریه را هم زیر سؤال برده است. آیا امر عجیبی است که نظر حامیان همیشگی موسوی در مورد این موضع پرسیده شود؟
و جالب آنکه همچنان هم دست از حمایت او برنمیدارند و کرباسچی در همین سخنان میگوید: «ما آقای مهندس موسوی را شخصیتی میشناسیم که به انقلاب اسلامی، به رفاه و آزادی و امنیت کشور و مردم اعتقاد کامل دارد.»، اما فکر قبیلهگرا نمیگذارد که کلام در نقد موسوی بچرخد! اجبار به موضع گرفتن همه نیست، اما موسوی دیگر باید چه کند تا امثال کرباسچی و خاتمی و حسن خمینی راه خود را از او جدا بدانند؟
کرباسچی میگوید: «واقعیت این است که نیروها و شخصیتهای سیاسی، باید در جریان آزاد اطلاعات باشند و منابع مختلف به آنان مشورت و اطلاعات بدهند. وقتی کسی ١٣،١٢ سال در حصر بوده، چنین امکانی را ندارد... درباره روش و نوع بیان مسائل، نقدهای جدی به ایشان داشتم و دارم. اما از وقتی که ایشان زندانی شدند، مسلماً دیگر درباره درستی یا نادرستی عملکرد ایشان حرفی نمیزنم؛ چون قضاوت درباره افراد، باید در شرایط آزاد و برابر صورت گیرد.»
میرحسین موسوی سرداری را مورد اهانت قرار داده که در این دنیا نیست تا امکان دفاع از خودش را داشته باشد و در زمان حیات او هم حرفی نزد، حالا، چون موسوی در حصر بوده، دیگران نباید او را نقد کنند؟! از سویی، زمانی هم که در حصر نبود، همین وهمیات را داشت. آیا وقتی حملهکنندگان به مردم عزادار عاشورا را مردم خداجو نامید هم در حصر بود؟ آیا وقتی همزمان با انقلاب مردم مصر، اردوکشی خیابانی در تهران راه انداخت و علیه نظام و همردیف با براندازان شعار دادند هم از مشاوره مشاورانش محروم بود؟ و آیا اکنونی که به حسین همدانی فحاشی میکند، سردار شهید شرایط آزاد و برابر دارد و میتواند از خود دفاع کند؟! بامزه آنکه کرباسچی در انتهای سخنانش میگوید که جریان حاکم باید رقیب را تحمل کند و نقدها را بپذیرد!
از حق نگذشته، او البته پس از دفاع متعدد از موسوی نکاتی را هم در نقد دیدگاه موسوی بیان کرده است. از جمله اینکه «اگر جمهوری اسلامی در این قضیه (سوریه) ورود نمیکرد و نیروهای نظامی ایران به عنوان مستشار یا هر عنوان دیگری آنجا دخالت نمیکردند، آیا مسئله سوریه به نحو مطلوبی حل میشد و مثلاً یک نظام دموکراتیک و عادلانه سر کار میآمد؟ آن هم در کشوری که با این همه چنددستگیهای قومی و مذهبی روبه روست و از یک طرف، ترکیه و از طرف دیگر، اسرائیل و از یک طرف، کشورهای عربی و نیز امریکا، روسیه، فرانسه و ... در آن دخالت دارند. شما لیبی را ببینید! بعد از این همه سال که هیچ مداخلهای هم از ناحیه کشوری مثل ایران هم نبوده، میبینیم که در نتیجه تضاد منافع نیروهای رقیب، بر باد رفته است و معلوم هم نیست چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. میدانید که ماجرای زندان ابوغریب از اتهامات اثبات شده نیروهای امریکاست. اما در داخل امریکا با همه ادعاهایی که درباره آزادی و دموکراسی و رقابتهای سیاسی و حقوق بشر دارند، چنان رفتار میکنند که گویی اصلاً چنین جنایاتی اتفاق نیفتاده یا مربوط به قرن ۱۵ میلادی است. این جناح و آن جناح یا فلان شخصیت سیاسی یا نظامی را هم متهم نمیکنند. یک هواپیمای مسافربری را زدند و بعد به فرمانده آن مدال شجاعت دادند.»
او همچنین در مورد ادعای موسوی پیرامون رهبری آینده میگوید: «اینکه ما شائبهای را درباره آینده حکومت مطرح کنیم و بعد بگوییم اگر نیست، تکذیب کنید؛ مناسب نیست. برای طرح چنین مسائلی، حتماً باید دلایل و شواهدی داشته باشیم.»
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: کرباسچی میرحسین موسوی مرزبندی سیاسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۶۱۳۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنشهای انتخاباتی رادیکالها پس از عملیات تحریم!
جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخش اصلی از عاملیت و ترک فعلها بوده است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش ازسرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
برخی اصلاح طلبان در اقدامی مزورانه در حالی در رسانه های خود از تبدیل شدن امید در ایران به امری مناقشه آمیز سخن به میان میآورند که بررسیها نشان میدهد ادعاهای آنان مبتنی بر پیمایش های دهه ۹۰ یعنی دولت مورد ائتلاف آنان میباشد.
آغاز این کنشها با توییت سعید حجاریان تئورسین اصلاحات درباره «امید» در سیاست و جامعه آغاز شده است، روزنامه آرمان امروز نوشته است:
سعید حجاریان، تئوریسین و فعال سیاسی اصلاح طلب در توئیتی نوشت: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم. این فعال سیاسی اصلاح طلب، اخیرا توئیتی منتشر کرده و در آن نوشته بود: «دولت سیزدهم و تفکر حاکم بر آن چماقی بود به بار شیشه مملکت؛ مسئله نرخ بنزین، «نور» حجاب و دیگر طرح ها و اقدام های در پیش هم ضربات مهلک تری هستند. تداوم این تفکر در دولت چهاردهم آخرین چماق است بر بار شیشه و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند.
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشته است:
این سخنان وی با واکنشی را به همراه داشت که عنوان کرده بود دیگر بار شیشهای نمانده که بخواهد حفظ شود. حجاریان در پاسخ به این نقد، توئیتی دیگر در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و در آن نوشت: منتقدی مجرب نقدی بر این پست نگاشته و بیان کرده اند: «چیزی باقی نخواهد ماند» گزاره ای آخرالزمانی است؛ یعنی چیزی متصور نیست که برای حفظ اصلاح اش تلاش کنیم. پاسخ اینجانب: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم.
بررسیها در این رابطه بیانگر آن است که اصلاح طلبان با طرح این ادعا که ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، تاکید می کنند، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند.
اصلاح طلبان همچنین با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی معنادار به پیمایش امید در جامعه پرداخته و مینویسد:
امید در ایران به امری مناقشهآمیز و پرابلماتیک و مساله اجتماعی مبدل شده است، امید در ساختار اجتماعی باید تولید و بازتولید شود اکنون ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند. در دهه اول هزاره سوم شاخص نیکبختی در ایران از صد کشور پنجاه و چهار بوده و اکنون به هفتاد تنزل یافته است.
در ادامه این یادداشت آمده است:
شوربختانه در پیمایشهای متعدد ملی دیگری نیز تایید شده است، ازجمله در پیمایش ملی سرمایه اجتماعی (۱۳۹۵) که پنداشتهای مردم در حوزه مولفههای سرمایه اجتماعی را ارزیابی نموده است، نشان میدهد که ۸۰درصد مردم درخصوص موفقیت نظام در حل مشکلات ارزیابی در حد کم و خیلی کم داشتهاند و تنها یک درصد در حد زیاد و خیلی زیاد امید به توان نظام در حل مشکلات داشتهاند. یا در شاخص ارزیابی نسبت به روند آینده جامعه در سه قلمرو رفاه، وحدت و همدلی و فقر یافتههای امیدبخشی حاصل نشده است.
اصلاح طلبان با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
اصلاح طلبان در حالی مدعی پیمایش ها در خصوص شرایط ناامیدی در جامعه هستند که این پیمایش ها در بازه زمانی ۳ دهه گذشته به ویژه دهه ۹۰ بوده که از قضا جریان اصلاحات خود بخش مهمی از سیاستگذاری و روند اجرایی کشور هم در دولت اصلاحات و هم به انحای دیگر در دولت روحانی بر عهده داشته است.
این موضوع زمانی اهمیت می یابد که در یابیم جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخشی از این ساختار و شرایط مورد ادعای آنان در حقیقت بخشی از عاملیت و ترک فعل های آنان بوده است.
اصلاح طلبان همچنین بدون اشاره به کاستی ها و انتقادات وارده به دولت های مختلف در پیگیری برنامه های توسعه، معطل نگاه داشتن کشور به دلیل مذاکرات خارجی و ...بوده اند که حتی عالی ترین مقامات کشور نیز انتقاداتی به عدم پیشرفت در دهه ۹۰ مطرح کرده و نسبت به تعلل ها، کم عملی ها و بی عملی ها انتقاد کرده بودند. این در حالی است که این بخش از اصلاح طلبان تلاش دارند طی یک کنش سیاسی- رسانه ای اقدام به فاکتور کردن کم کاری ها به نام حاکمیت می باشند، هدف از این اقدام فضاسازی خاص برای حضور در عرصه انتخابات پس از تحریم آن است.