بالاترین نمره کارنامه دولت سیزدهم در سیاست خارجی است/ رسانهها نتوانستند اقدامات دولت را تشریح کنند
تاریخ انتشار: ۲۶ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۷۲۴۹۲
محمد صادق کوشکی در جریان بررسی عملکرد دولت سیزدهم با اشاره به تلاشهای رئیس جمهور، گفت:همهی مقامات دولتی از جمله استانداران، مدیران کل و مدیران ستادی وزارتخانهها مانند رئیس جمهور عمل نکرده و در قالب دموکراسیهای پیچیده و بی حاصل با مردم برخورد میکنند.
محمد صادق کوشکی کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا، درباره عملکرد یکساله دولت سیزدهم، گفت: موفقترین و بالاترین نمره کارنامه دولت سیزدهم مربوط به سیاست خارجی بوده که این دولت آن را در قالب سیاست منطقهای پیش برده است؛ این مسیر بسیار درست، علمی، دقیق و اثربخش بوده که در این یکسال نیز به تدریج شاهد اثرات آن هستیم و بهترین اقدام در کارنامه آقای رئیسی، اتخاذ یک سیاست درست و علمی و دارای دستاورد در حوزه سیاست خارجی(سیاست منطقهای) است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به ورود ایران به سازمانهای مهم جهانی از جمله بریکس و شانگهای، گفت: ورود به این سازمانها اتفاق مهمی بوده که با استفاده و بهرهبرداری درست از آنها شاهد نتیجه آن در حوزه اقتصاد کشور خواهیم بود.
کوشکی با اشاره به تلاشهای شخص رئیس جمهور در یک سال گذشته، اضافه کرد: رئیس جمهور و برخی از وزرا در بازدیدهای میدانی و ارتباط چهره به چهره با مردم شرکت کرده و از نزدیک مشکلات و دغدغههای مردم را رصد میکنند که این بسیار روش درستی است اما همه مقامات دولتی از جمله استانداران، مدیران کل و مدیران ستادی وزارتخانهها اینطور نبود و اکثرا مانند شخص آقای رئیسی عمل نمیکنند و در قالب بروکراسیهای پیچیده و بی حاصل با جامعه برخورد کرده و میخواهند آن را از ورای گزارشها بشناسند و به این سبب آقای رئیسی و مدیرانی که اعتقاد به بازدید میدانی دارند در این دولت، اقلیت هستند.
کوشکی عملکرد دولت در فضای رسانهای را ضعیف دانسته و با انتقاد از عدم شفافسازی رسانهها در خصوص اقدامات دولت، بیان داشت: رسانهها زبان گویای دولت نبودند و نتوانستند اقدامات دولت را به نحو دقیق تشریح کنند و انتصابات سخنگوهای نهادها نیز در جهت شفافسازی ضعیف بوده است.
وی با اشاره به عدم رضایت مردم در حوزه مسائل اقتصادی، گفت: در حوزه مسائل اقتصادی عدم رضایت جامعه به چشم میخورد با توجه به اینکه در حوزه اقتصاد ملاک همیشه رضایت مردم بوده است.
این کارشناس سیاسی ادامه داد: اگر جراحی اقتصادی از طریق سامانه کالابرگی انجام میشد و یارانهها را در قالب کالاهای اساسی در اختیار مردم قرار میدادند پیشبینی میشد در این صورت فشار اقتصادی وارده به مردم کمتر شود زیرا یارانه مستقیم تورم را به شکل افسار گسیختهای افزایش میدهد ولی اگر شهروندان کالابرگ داشتند و به جای پول کالا دریافت میکردند تورم مهار میشد و همچنین فشار معیشتی کاهش پیدا میکرد.
کوشکی در پایان با اشاره به رهاشدگی بعضی حوزهها تصریح کرد: بعضی از حوزهها، مانند حوزه حمل و نقل، صنعت هوایی و وزارتخانههایی مانند وزارت علوم و آموزش عالی رها شده اند و دولت سیزدهم هیچ راهبرد و نظری در خصوص آنها ارائه نکرده است.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: دموکراسی دولت رئیس جمهور سیاست خارجی دولت سیزدهم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۷۲۴۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسئله مردم نرخ رشد نقدینگی نیست، مردم تورم را میبینند
در سال ۱۴۰۲ بهرغم کاهش رشد نقدینگی، رشد پایه پولی همچنان فزاینده بوده و بهنوعی دولت در بازار پول بهعنوان رقیب بخش خصوصی فعال بوده است.
به گزارش هممیهن، به این مفهوم که دولت همچنان کسری بودجه خود را داشته و این کسری را از منابعی که در بازار وجود داشته از محل فروش اوراق و... تامین کرده و آن نقدینگی که بخش خصوصی و تولید باید استفاده میکرد را خود دولت جذب کرده است.
در ادامه گفتگو با داود سوری استاد سابق دانشگاه شریف را میخوانید:
در دو سالونیم گذشته تلاشهای دولت جهت کنترل تورم نتیجه نداده و تورم از کنترل رشد نقدینگی تاثیر نپذیرفته؛ به نظر شما علت چیست؟
خیلی سخت است که بتوان قضاوت کرد. رابطه رشد نقدینگی و تورم رابطه کوتاهمدتی نیست که به محض کاهش رشد نقدینگی در تورم کاهش اتفاق بیفتد. انتظار میرود اگر کنترل نقدینگی تداوم پیدا کند در آینده نرخ تورم هم کنترل شود. نکتهای که باید توجه کرد این است که کیفیت کاهش نقدینگی به چه صورت بوده است.
آنچه مشخص است اینکه در سال ۱۴۰۲ بهرغم کاهش رشد نقدینگی، رشد پایه پولی همچنان فزاینده بوده و به نوعی دولت در بازار پول به عنوان رقیب بخش خصوصی فعال بوده است. به این مفهوم که دولت همچنان کسری بودجه خود را داشته و این کسری را از منابعی که در بازار وجود داشته از محل فروش اوراق و... تامین کرده و آن نقدینگی که بخش خصوصی و تولید باید استفاده میکرد را خود دولت جذب کرده است. به هر حال باید منتظر ماند و دید نتیجه کاهش روند رشد نقدینگی در سال آتی چگونه خواهد شد.
یعنی سال ۱۴۰۴ باید منتظر تاثیر بر نرخ تورم باشیم؟
نمیتوانیم یک رابطه یک به یک بین تورم و نقدینگی داشته باشیم. نرخ تورم میتواند از جای دیگر هم افزایش پیدا کند. با این وجود به نظر میرسد سال بعد باید اثرات کاهش نقدینگی را دید. البته نرخ اعلامی بانک مرکزی بهطور متوسط در یک سال ۵۲ درصد اعلام شده در حالیکه این نرخ تورم در فروردین ۸۰ درصد بوده و تا اسفند به ۳۸ درصد رسیده است. از این رو یک روند کاهش وجود داشته و اگر مشکلی پیش نیاید سال بعد میتواند بر نرخ تورم مؤثر باشد.
شاید اشاره ابراهیم رئیسی که اخیراً گفته اقتصاددانها متوجه کاری که دولت برای کنترل نقدینگی کرده میشوند همین موضوع است.
چیزی که مهم است اینکه نتیجه سیاستها را باید در عمل ببینیم. واقعیت این است که بسیاری از آمارها منتشر نمیشود و آمارهای منتشر شده نیز از دقت کافی برخوردار نیستند؛ لذا نمیتوان قضاوت درستی داشت. ولی میدانیم که تورم وجود دارد. قیمتها را میبینیم که مدام در حال افزایش است.
بحث درآمدها و رشد اقتصادی را میبینیم. اگر سیاستها در این شاخصها نمود پیدا نکند نمیشود درباره مؤثر بودن سیاستها صحبت کرد. مسئله مردم که نرخ رشد نقدینگی نیست. نرخ رشد نقدینگی را ما به دهان مردم انداختیم. مردم تورم را میبینند. حالا از هر جا که میخواهد ظاهر شود. برای مردم چه اهمیتی دارد نرخ رشد نقدینگی چقدر است. آنها تورم را نگاه میکنند.
در نرخ تورم چه سهمی میتوانیم برای تورم انتظاری قائل شویم؟ مسئولان در گفتههایشان بر غیررسمی بودن قیمتها و تورمهای غیرواقعی و انتظاری بارها تاکید میکنند.
انتظارات قاعدتاً تاثیرات کوتاهمدت دارد. ممکن است اتفاقی بیفتد و شوکی وارد شود و برای مردم انتظاراتی شکل بگیرد، اما مدتی که گذشت اثر آن اتفاق از بین میرود. ولی وقتی یک پدیدهای ادامهدار است نمیتوان به انتظار تفسیر کرد. آنچه ما الان آموختهایم و آن را انتظار مینامیم این است که فرآیند سیاستگذاری و کیفیت سیاستگذاری بهگونهای بوده که هر سال منتظر بدتر شدن شرایط هستیم.
این را آموختهایم که اگر امروز کالایی را خریداری کنیم صرفه بیشتری دارد تا اینکه سال بعد آن را بخریم. همه میدانیم که اگر ریال نگه داریم سال بعد زیان دیدهایم. این یک یادگیری است که طی سالیان متمادی شکل گرفته و همچنان این فرآیند در حال تداوم است.
هیچ علامتی نیز داده نمیشود که این مسیر ممکن است تغییر کند. نه کیفیت سیاستگذاری را رو به بهبود میبینیم و نه رفتارهایی که در جامعه صورت میپذیرد متفاوت میشود؛ بنابراین دلیلی ندارد که افراد آموختههای خود را تغییر دهند.