۲ عامل شکست نهضت ملیشدن نفت
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۰۳۴۹۸
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر «اختلاف افکنی بین سران نهضت» و «رفتار احزاب سیاسی» را دو عامل شکست خوردن نهضت ملی شدن نفت دانست.
به گزارش ایران اکونومیست از روابط عمومی و امور بینالملل مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد، آیین افتتاحیه نمایشگاه و روایتگری ۲۸ مرداد با حضور موسی حقانی رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، وحید رحمتی مدیر مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد و جمعی از پژوهشگران تاریخ معاصر، در کاخموزه ملت واقع در مجموعه سعدآباد برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وحید رحمتی مدیر مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد در این مراسم طی سخنانی کوتاه، ضمن تشکر از حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر و محمدرضا ورزی، دبیر شورای راهبری مجموعه سعدآباد اظهار داشت: امروز به این نتیجه رسیدهایم که وظیفه داریم برای آگاهی مخاطبان از طریق روایتگریِ مبتنی بر سند و پژوهش، تلاش کنیم و اکنون اولویت نخست مجموعه سعدآباد است.
وی ادامه داد: البته با نقطه مطلوب بسیار فاصله داریم. انشاءالله به نقطهای برسیم که فرآیند روایتگری به مناظره تبدیل شود تا یکطرفه نباشد. ریلگذاری ما برای آینده این است که موزههایمان را با روایتگری برای مخاطب جذاب کنیم.
جنگ نرم علیه نهضت ملی شدن صنعت نفت
موسی حقانی در این مراسم گفت: ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یادآور یک خاطره تلخ در ذهن مردم ایران است، چون نهضت ملی شدن صنعت نفت در یک نیمروز توسط نیروهای نظامی، اراذل و اوباش و در اصل سرویسهای اطلاعاتی بیگانه نظیر اینتلیجنت سرویس و سی آی ای، به همراه شبکه صهیونیستی و ناشناخته در کشورمان یعنی بدامن، شکست خورد.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر هم افزود: انگلیسیها هنوز هیچ سندی درباره کودتای ۲۸ مرداد منتشر نکردهاند و حتی تا دو سه سال قبل هم درباره مشارکت خودشان چیزی نمیگفتند. آمریکاییها البته اسنادی را ـ نه به صورت کامل ـ منتشر کردهاند.
آمریکاییها با وقاحت میگویند «ما در ۲۸ مرداد با استفاده از ۵ نفر کودتا کردیم و بعد حتی قول خودشان را اصلاح کردند و گفتند ۴ نفر و نیم، چون یکی از آنها ناشنوا بود!»
این استاد تاریخ معاصر ادامه داد: مثلی است که میگوید «تنها جایی که در آن کودتا نمیشود، آمریکاست؛ چون در کشور خودش سفارتخانه ندارد!» وگرنه هر جا سفارتخانه دارند، کودتا کردهاند، یعنی چیزی بیش از ۷۰ کودتا.
حقانی افزود: آمریکاییها با وقاحت میگویند «ما در ۲۸ مرداد با استفاده از ۵ نفر کودتا کردیم و بعد حتی قول خودشان را اصلاح کردند و گفتند ۴ نفر و نیم، چون یکی از آنها ناشنوا بود!» در صورتی که یک جنگ نرم مفصل علیه نهضت ملی شدن صنعت نفت راه انداخته بودند و این طور نبود که طی یک نیمروز کودتا انجام گیرد.
آیتالله کاشانی، قهرمان واقعه ۳۰ تیر
حقانی درباره اینکه آیا دکتر مصدق خودش در کودتا همکاری کرد یا نه، گفت: به نظر من دکتر مصدق خودش به بنبست رسیده بود و وقتی به بنبست رسیده است، نمیتواند بنبستشکنی کند. عکسهای روزنامههای آن زمان را مرور میکردم و دیدم در راستای جنگ نرمی که برای تفرقهافکنی میان ملت شکل گرفته بود، عکسهای آیتالله کاشانی را به شکل زشتی چاپ کرده بودند. و البته هنوز هم گرفتار جنگ نرم انگلیسیها هستیم و فیلمها و سخنرانیهای تقطیع شده درباره ۲۸ مرداد را همچنان منتشر میکنند.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر اظهار داشت: سخنرانی سال ۵۷ آیتالله طالقانی در کنار مزار دکتر مصدق را گوش میکردم و ایشان اختلاف افکنی بین سران نهضت و رفتار احزاب سیاسی را دو عامل شکست خوردن نهضت ملیشدن نفت میدانند. او میگوید «مردمیشدن صنعت نفت به علت تلاشهای آیتالله کاشانی، آیتالله خوانساری و فدائیان اسلام است. در حالی که فدائیان اسلام در دوره دکتر مصدق به زندان افتادند و شکنجه شدند. دکتر مصدق یک دولتمرد ملی در مقایسه با قوامالسلطنه و وثوقالدوله است، اما ظرفیت لازم برای یک مبارزه ضدسلطه را ندارد و وقتی شکست میخورد، سپر میاندازد.
وی خاطرنشان کرد: صفوف یکپارچه ملت ایران در ۳۰ تیر موجب بازگشت مجدد دکتر مصدق به قدرت شد و آیتالله کاشانی، قهرمان سی تیر است، چون مردم را به همراهی و پشتیبانی از دکتر مصدق فرا خواند.
حقانی گفت: وقتی وارد مبارزه با آمریکا یا انگلیس میشوی، باید تبعاتش را پیشبینی کنی و بپذیری. کاری که دکتر مصدق هم کرد، اما از یکجایی کم آورد. و وقتی کم بیاوری، وضعیت بدتری را باید تحمل کنی! همچون محمدرضا پهلوی که پس از کودتای ۲۸ مرداد و بازگشتش، خوی رضاخانی پررنگتری پیدا کرد و سرکوب گسترده را با تأسیس ساواک رقم زد.
اختلاف افکنی برای منحرف کردن انقلاب
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر انقلاب مردم ایران جزء سه انقلاب بزرگ قرن بیستم است. برای به انحراف کشاندن انقلاب توسط سرویسهای بیگانه، چند روش وجود دارد که نخستین آنها اختلافافکنی به کمک مطبوعات است. مثلاً با چاپ کاریکاتورهای زشت و زننده از دکتر مصدق و آیتالله کاشانی، تلاش میکردند هر دو نفر را از اعتبار بیندازند؛ این دو هم گاهی خودشان و اکثر اوقات توسط اطرافیان، نابردباری به خرج میدادند و وجههشان مخدوش میشد.
وی با تشریح اتفاقات آن سالها گفت: برای یک مبارزه ضد استعماری و ضد استکباری، خودمان را به مسائلی محدود کردیم که دیگر کارایی نداشت، مانند استفاده از ظرفیت مجامع بینالمللی. البته دکتر مصدق کار خوبی کرد که به لاهه رفت و پیروز شد، اما طرف مقابل به این محاکم قائل نبود.
حقانی خاطرنشان کرد:بی اعتبار کردن سران نهضت، ایجاد آشوب در جامعه و ترساندن روحانیت و همچنین القای ناامیدی برای آینده مراحل به انحراف کشاندن انقلاب است. به نظرم ما ایرانیها باید راجع به کودتای ۲۸ مرداد و اختلافافکنیها، خیلی مطالعه کنیم. انشاءالله به جای کوبیدن همدیگر و استفاده از تاریخ برای تسویهحسابهای روز، از دستاوردهای ملت و کشور حراست کنیم.
سیدامیر مکی، دیگر سخنران مراسم افتتاحیه گفت: مبحثی که اخیرا در رابطه با کودتا میبینیم؛ حماسهسازی و قهرمانسازی است. در حالی که نباید دچار این آفت شویم، بلکه باید به واکاوی جریان نفوذ دولتهایی بپردازیم که دستاندرکار این واقعه بودند.
منبع: خبرگزاری ایرنا برچسب ها: انگلیس ، ایالات متحده آمریکا ، کودتای ۲۸ مردادمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: انگلیس ایالات متحده آمریکا کودتای ۲۸ مرداد آیت الله کاشانی کودتای ۲۸ مرداد اختلاف افکنی نهضت ملی شدن شدن صنعت نفت دکتر مصدق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۰۳۴۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
موفقیت به لطف حجاب و ۳ فرزند
قصه امروز از آن قصههایی است که پای دل در میان است و فرمول همیشگی، سر سوزن ذوق و خردههوش و یک عالمه ایمان. قصهای که در هیاهوی «نمیشود و نشد و نکن» درست دیوار به دیوار هجمه فرهنگ منحط غرب و شلوغیهای امروز و فردا و پسین فردا؛ درخشیده و باب همدلی و همراهی شده و گوش به گوش تا آن سر فلک رسیده.
قصه درخشان لیلا بانو، قصه مادرانگی توام با شکوه است و موفقیت؛ قصه خدمترسانی همزمان با تحصیل و تخصص و فرزندآوری، او مرزهای نشد و نمیشود و کاش و ای کاش را درنوردیده و جایگاهی والا در اجتماع ترسیم کرده است.
جایگاهی که با الگوبرداری از ریحانهالنبی به منصه ظهور رسیده و چندین و چند بُعد را در مقام عمل به مرحله اجرا درآورده است. لیلا بانو تا دلت بخواهد رخ در رخ موفقیت و پیشرفت گام برداشته و پزشک متخصص شده و سه فرزند صالح به ایرانِ جان هدیه کرده است. او باز هم دست از تلاش برنداشته و تصورات موهم آنور آبیها را برملا ساخته، او اشتغالزایی و خدمت به محرومان را در کارنامه دارد و به گمانم روز به روز نعمتش افزون میشود آخر نگاهش به سیرهای اصیل و الگویی تمام عیار چون خانم فاطمه زهرا(س) گره خورده است.
ازدواج نخبگانیلیلا رمضانی، متخصص رادیولوژی، دهان فک و صورت سیر تا پیاز قصه امروزش را نقل میکند و میگوید: «اهل لرستان هستم و بزرگ شده تهران؛ بیشتر از شهر اهل درس و کتاب و مطالعه هم هستم، از همین بابت در سال ۸۱ با کسب رتبه ۵۲ در دانشگاه آزاد تهران در رشته دندانپزشکی عمومی مشغول به تحصیل شدم.
شب و روز توام با درس و کسب علم را در سال ۸۷ به اتمام رساندم و ظرف یک سال با همسری نخبه و هم رشته خودم ازدواج کردم؛ همسری با رتبه ۱۷ کنکور رشته دندانپزشکی.
پایان تحصیلم مصادف شد با آغاز کار اما با قید خدمت در مناطق کمبرخوردار، هدفی که سبب شد، از سال ۸۸ تا ۹۴ در شهرستان فامنین همدان مشغول به خدمت دندانپزشکی عمومی شوم.
البته نه تنها شهرستان، طی این مدت روستاگردی داشتم، از روستاهای شیرینسو و گلتپه تا روستاهای فامنین را زیر پا گذاشتم و اقدام جهادی کردم.
خدمت به مردم در مناطق کمتربرخوردار، جزو علاقه شخصی یا هدفی متعالی من است، با این کار حس نوعدوستی در من غلیان میکند، گاهی درمان و وقت دیگر اصول پیشگیری را به خانوادههای روستایی میآموزم و خدمتی از سر ذوق ارائه میدهم.»
یک قصه واقعی از پیشرفت
لیلا بانو سکان ادامه کلام را به دست میگیرد تا افزون بر شرح قصه کوچک اما موفقش، پرده از رازی بردارد که یحتمل پاسخ خیلی از بانوان این سرزمین است، او ادامه میدهد: «مابین مشغولیتهای دندانپزشکی، کانون گرم خانواده دو نفرهمان گرمتر شد و خداوند در سال ۹۰ دو فرزند پسر و دختر دوقلو به ما هدیه کرد. خب هماهنگ کردن کار و بچهداری و خانهداری مشکل بود بالاخص که محل زندگی و کارم از اقوام و خانواده دور بود و باید یک تنه از عهده این برهه از زندگی برمیآمدم.
البته همین شد که انتظار داشتم، بر سختی اداره امور فائق آمدم و دل به ادامه تحصیل دادم، در کنار فرزندان دوقلو، در سال ۹۴ تصمیم گرفتم تحصیلاتم را ادامه دهم.
یک دست کتاب و یک دست خانهداری و بچهداری طی طریق کردم و در آزمون تخصصی رشته رادیولوژی دهان، فک و صورت همدان شرکت و پذیرفته شدم.
دور از غلو و صحبتهای شعاری، سخت بود اما غیرممکن نه! حتی لذتبخش هم بود، طنین تلاش در کنار زندگی خانوادگی و رشد فرزندانم طنین خاصی بود و هر صبح این آهنگ زیبا شنیدنیتر هم میشد.
پذیرش در دانشگاه برهه جدیدی شد در روزمرگیهای ما، به این ترتیب که از سال ۹۴ تا سال ۹۷ مشغول تحصیل شدم و در همین سه سال موفق به کسب رتبه برتر و اتمام تحصیل شدم.
علاوه کنم، بیشتر از دانشجوی برتر دوره تخصص، چاپ مقالات مختلف داخلی و خارجی هم داشتم و این یعنی آهنگ زندگی بر وفق مرادم بود.
در این میان تحول دیگری بر زندگی چهار نفره ما حادث شد و آن خوشقدمی فرزند سومم در دوره تخصص بود؛ درس و بحث و تحصیل جای خود و فرزندآوری هم جای خود، اصلا منافاتی نداشت.
به گمانم فرزند سومم، نوزاد بود که در آزمون دانشنامه تخصصی شرکت کردم و با رتبه عالی این مرحله را گذراندم و به عنوان هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان در رشته رادیولوژی انتخاب شدم.»
الگویی برای بانوان
خانم دکتر، موفقیت یک زن، نامآشناترین واژه در ایران اسلامی را پیوند میدهد به باقی قصهاش، به اهدای یک الگوی تمامعیار به بانوان این دیار و میگوید: «پایان تحصیلات در دوره تخصص هم باز مصادف شد با ارائه خدمت، آن هم خدمترسانی در مناطق کمبرخودار؛ قرعه فال این بار به شهرستان ملایر افتاد به ویژه که ملایر، مرکز تخصصی رادیولوژی دهان، فک و صورت نداشت.
نبود مرکز تخصصی سبب شد، یک مرکز در ملایر راهاندازی کنم و از عضویت هیأت علمی خارج شوم؛ اولین مرکز در ملایر برای هشت نفر مستقیم و غیرمستقیم اشتغالزایی به دنبال داشت و چندجانبه خدمترسانی صورت گرفت، خدمتی از صمیم قلب.»
خانم دکتر سهفرزندی
سطر به سطر زندگی خانم دکتر، پرطمطراق است و پر از تلاش؛ آنقدری پر تلاش که سه فرزند کوچک، خانه و کاشانه و مرکز رادیولوژی را با نمره بیست اداره کرده، زین پس باز هم کلام را میسپاریم به لیلا بانو تا بیشتر از قبل راز باز کند، او اضافه میکند: «فرزند هدیه خداست و با آمدنش خیر و برکت در زندگی جریان پیدا میکند، حالا اگر صاحب سه یا چهار فرزند شوی که گویی لطف خداوند جانانه نصیب حالت شده؛ من مادری هستم که لطف خداوند جانانه قسمتم شده.
حتی بیاغراق، سه فرزند کوچکم را موثر در پیشرفتم میدانم نه مانع، مراحل کار و زندگی را در کنار مشکلاتش توامان با عشق و انگیزه کودکانم پشت سر گذاشتم و کوچکترین لحظهای دلم نلرزید یا گلایه نکردم، فرزندانم مسیر موفقیتم را تضمین کردند و چه حسی از این زیباتر.
نعمت خداوند، همیشه راهگشا و چاره است، فرزندان من هم انگیزهسازم شدند خصوصا با انتقال حس زیبایی به نام مادر شدن و آرامشی که به شیره جانم نشست.
تولد فرزند برکت با خود دارد و به نظرم برخلاف نظر خیلیها همین برکت خودش موفقیت و پیشرفت در زندگی است نه مانع برای رسیدن. حتی خداوند هم در قرآن میفرماید «اِنّ مَعَ العُسْرِ یسْراً» همراه هر سختی آسانی است، به هر حال هر برهه از زندگی با سختیهایی مواجه است که نباید به خاطر فرار از سختی و مصائب از نعمت فرزند داشتن محروم شد.
کار و مشغله سر جایش، نشاطی که فرزندان با خود دارند و رنگ و بوی متفاوتی که به زندگی میدهند سرجای خودش، ناگفته نگذرم شلوغ کاری و هیاهوی بچهها مثل بمب انرژی است برای من، پیشتر گفتم از بچهها انرژی میگیرم و یک لبخند آنها روزم را کامل میسازد.
صدالبته که همراه و همسر در کسب موفقیتها بیتاثیر نیست، آرامش خانه و برقراری کانون گرم خانوادهام را مدیون همراه و همسرم هستم؛ تا جایی که دکتر فلاحی طی ۱۲ سال گذشته زندگی مشترکمان در بسیاری از امور پشتیبان من بوده است.»
حجاب، عامل موفقیت یک دکتر
قصه خانم دکتر، قهرمان خانوادگی زیاد دارد، اما او به عنوان یک زن مسلمان آهنگی از زیستن را تجربه کرده که گویی تا حد امکان بینقص است؛ ادامه این قصه را او نقل میکند: «و قصه حجابم که از سالهای دور اولویت اولم بود، خودمانیتر بگویم حجابم را دوست دارم آن هم تمام و کمال، در محیط کار و تحصیل و دانشگاه هم توفیری نداشته و ندارد.
حجاب کامل، زیبنده زن مسلمان و ایرانی است، یا بهتر بگویم حجابِ زن معرف شخصیت اوست، منم زن هستم و حجاب را پوششی میدانم برای یک زن، خیلی هم به محدویت حجاب و سخت نگیرید و این حرفها اعتقاد ندارم. من نمونه یک زن شاغل و درس خوانده هستم که در هیچ زمانی حجاب برایم محدویت نبوده، انگار میکنم که شناسنامه زنان باحجاب معنا پیدا میکند و غرورآفرین است، چه چیزی بهتر از حجاب که حافظ یک زن مومنه است، خلاصه که اعتقادم در این زمینه راسخ است و از محجبه بودنم لذت میبرم.
و اینکه هر زنی حس خوب حجاب را درک کند هرگز از محجبه بودن دست نمیکشد، به گمانم لذت پوشش و حجاب در سرشت زنانه نهادینه شده.
در این مقوله اقتدا به الگوها هم کم تاثیرگذار نیست، شخصیت حضرت زهرا(س) در ابعاد مختلف گویای حجاب فاطمی است و این کرور کرور غرور و ارزش است، چیزی بیشتر از حجاب؛ ایمان و اخلاص، فرزندداری، همسرداری و ازدواج و هر بعدی که نظارهگر باشید، الگویی تمامعیار است.
امیدوارم به تاسی از خانم فاطمه(س) ما هم در این زمینه حرف برای گفتن داشته باشم.»
منبع: فارس