اعلام تراز دریاچه ارومیه هیچ مفهومی ندارد
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۰۸۲۸۷
ایسنا/آذربایجان شرقی عضو هیأت مدیره انجمن هیدرولوژی ایران گفت: وضعیت دریاچه چنان وخیم است که اعلام تراز سطح آب برای آن مفهوم خود را از دست داده است، باید توجه داشت تا زمانی که زمینهی موفقیت پروژهها فراهم نشود، مطالعه و اجرای آنها اثر بخش نخواهد بود.
ابوالفضل مجنونی در گفتوگو با ایسنا در خصوص وضعیت دریاچه ارومیه اظهار کرد: در خصوص علل خشک شدن دریاچه ارومیه و وضعیت امروز آن و سهم عوامل مختلف بسیار بحث شده است اما در کل وضعیت امروز را میتوان در دو دسته کلی عوامل اقلیمی و عوامل انسانی تقسیمبندی کرد و سهم عوامل اقلیمی نمیتواند بیشتر از ۲۰ درصد باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در حوضه دریاچه ارومیه بارشهای منطقه نسبت به آمار بلند مدت ۱۸ درصد کاهش و دما ۱.۵ درجه افزایش داشته است، بررسیها نشان میدهد که تا سال ۱۳۷۴ بین ورودی آب به دریاچه و تراز سطح آب دریاچه ارومیه با میزان بارش همبستگی مستقیم و بالایی وجود داشته است، اما از سال ۱۳۷۴ با توسعهی کشاورزی و سد سازیها و اقدامات دیگر، بین بارش با رواناب ورودی به دریاچه و بارش با تراز آب دریاچه مطابقت و روندی مشاهده نمیشود.
وی افزود: بدیهی است که از این تاریخ به بعد خشکسالی و ترسالی چندان تفاوتی برای دریاچه نداشته است، هر چند در ترسالیها آن بخش از آبی که دریاچه با بارش مستقیم روی بدنه آبی خود دریافت میکرد، بهتر بوده است، اما به دلیل موانع متعدد مانند وجود سدها و آب بندهای مختلف و سفرههای آب زیرزمینی تشنه، بارش روی سطح حوضه آن چندان برای دریاچه حیاتبخش نبوده است.
چنانچه شرایط به حال خود رها شود، ترسالیها نیز تاثیری چندانی در افزایش تراز دریاچه نخواهند داشت
مجنونی خاطرنشان کرد: چنانچه شرایط به حال خود رها شود، با وضعیت فعلی ترسالیها نیز تاثیری چندانی در افزایش تراز دریاچه نخواهند داشت؛ عوامل انسانی نیز شامل توسعهی غیرپایدار کشاورزی ناشی از ایجاد ظرفیت دسترسی به آب تنظیم شده بیشتر که حاصل احداث انواع سدها، آب بندها و افزایش برداشت از منابع زیرزمینی برای توسعهی کشاورزی آبی در منطقه بوده است.
وی گفت: ۷۵ الی ۸۰ درصد آب تجدید پذیر حوضه دریاچه ارومیه یعنی حدود ۵.۷ میلیارد مترمکعب سالانه در بخشهای مختلف مصرف میشود و بر اساس شاخصهای توسعهی پایدار این رقم حداقل نباید بالای ۴۰ درصد باشد، اما میتوان گفت نزدیک ۹۰ درصد آب مصرفی در بخش کشاورزی است.
وی با بیان اینکه این ارقام به روشنی نقش توسعهی ناپایدار کشاورزی را در بلعیدن حق آبه دریاچه ارومیه نشان میدهند، اضافه کرد: علیرغم روشن بودن دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه ظاهراً قرار نیست درس عبرتی گرفته شود؛ چنانچه طبق گزارشهای منتشر شده در چهار سال اخیر حدود ۵۰۰۰ هکتار توسعهی کشت آبی در حوضه دریاچه ارومیه اتفاق افتاده است که حدود ۹۵ درصد در قسمتهای غربی و جنوبی حوضه دریاچه ارومیه بوده است.
این استاد دانشگاه تبریز متذکر شد: این ارقام نشان نمیدهند که در شرق حوضه بهتر عمل شده است شاید دیگر پتانسیل برای توسعهی کشت آبی در قسمتهای شرقی حوضه دریاچه ارومیه نمانده است، حال مسئولان ستاد احیای دریاچه ارومیه، دست اندرکاران و مدیران ارگانهای مسئول هر چه هم عملکرد خود را عالی گزارش کنند، وضعیت امروز دریاچه گویای همه چیز است.
عوامل شکست پروژه احیا دریاچه ارومیه بدون حب و بغض آسیبشناسی شوند
وی با تاکید بر اینکه در مورد راهکارها بسیار گفته شده است اما به نظر باید بدون حب و بغض عوامل شکست پروژه احیا دریاچه ارومیه آسیبشناسی شوند، ادامه داد: دلیل شکست تکتک پروژههای ستاد احیا باید توسط کارشناسان مرتبط واکاوی شود و هرچه سریعتر بدون فوت وقت اقدامات اساسی برای دریاچه ارومیه در دستور کار قرار گیرد، چراکه دریاچه واقعاً نفسهای آخر خود را میکشد و طبق پیشبینیها پاییز کم بارانی نیز پیش رو داریم.
وی تصریح کرد: وضعیت دریاچه چنان وخیم است که اعلام تراز سطح آب برای آن مفهوم خود را از دست داده است، باید توجه داشت تا زمانی که زمینهی موفقیت پروژهها فراهم نشود، مطالعه و اجرای آنها اثر بخش نخواهد بود؛ همانگونه که دهها گزارش و لیست بلند بالایی از اقدامات ارگانهای اجرایی در شش، هفت سال اخیر ارائه شده است اما وضعیت دریاچه بدتر از چند سال قبل است.
مجنونی یادآور شد: باید در کنار تامین منافع کشور، منطقه و مردم راهحلهای اساسی برای زمینه سازی موفقیت طرحها در نظر گرفته شود، در کوتاه مدت باید حق آبه زیست محیطی دریاچه از سدها رهاسازی و انتقال آب زاب و تصفیه خانهها از طریق خط لوله هر چه سریعتر حتی بدون یک روز تاخیر انجام شود.
وی افزود: در میان مدت باید بهعنوان یک راهکار اساسی با سرمایهگذاری روی صنایع کم آب بر، فشار را از روی تأمین معیشت از راه کشاورزی برداشت.
وی در ادامه بیان کرد: تجربه پروژه احیای دریاچه ارومیه نشان داد اول از هر چیز باید مشکلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی حل شود سپس زمینه موفقیت پروژههای احیاء فراهم شود؛ متاسفانه در زمان فعالیتهای ستاد احیا هم بسیاری از مدیران منطقه اعتقاد قلبی به احیای دریاچه نداشتند و احساس آنها این بود که تب احیای دریاچه خواهد خوابید و به دنبال پیشبرد وظایف سازمانی خود بودند.
تا زمانی که معیشت کشاورزان تامین نشده، طرحهای احیای دریاچه با همراهی جدی انجام نمیشود
این عضو هیأت مدیره انجمن هیدرولوژی ایران با تاکید بر اینکه درک درستی از تبعات خشک شدن دریاچه ارومیه در برخی افراد ایجاد نشده است، متذکر شد: تا زمانی که معیشت کشاورزان تامین نشده و تحولی در اشتغال منطقه ایجاد نشود، نمیتوان انتظار داشت با طرحهای احیای دریاچه ارومیه همراهی جدی انجام شود البته این به معنای تعطیلی کشاورزی نیست؛ با توسعهی پایدار و کشاورزی مدرن و پر بازده میتوان منابع کمتری را هدر داد و به خود کفایی و منافع مالی بیشتر هم رسید.
وی با تشریح دلایل عدم تأثیرگذاری طرحهای کاهش مصرف آب کشاورزی نظیر تغییر الگوی کشت در حال دریاچه ارومیه، گفت: برنامه اصلاح الگوی کشت نیز نیاز به تغییر در زیرساختهای منطقه دارد و گرنه مانند سایر اقدامات در حد چند جلد گزارش طرح، چند اقدام نافرجام و چند افتتاح باقی خواهد ماند، همانگونه که تا حال هم چنین بوده است اما در خصوص الگوی کشت بهعنوان مهمترین پروژه کاهش آب مصرفی بخش کشاورزی باید آسیب شناسی شود، باید توجه داشت الگوی کشت فعلی در طول زمان شکل گرفته است و کشاورزان در سالیان متمادی به تجربه با لحاظ شرایط آب و هوایی، کمیت و کیفیت آب و خاک، بازار و سایر عوامل دخیل به الگوی کشت خاصی دست یافتهاند؛ بنابراین در گام نخست باید به الگوی کشت موجود و نظرات خود کشاورزان و ذینفعان توجه کرد و خود آنها را قانع نمود.
وی اضافه کرد: باید توجه داشت محصولی که هر کشاورز میکارد، ارتباط مستقیمی با معیشت او دارد؛ بنابراین در تغییر یا اصلاح الگوی کشت باید حتماً به افزایش درآمد و یا حداقل حفظ سطح کنونی درآمد کشاورزان توجه شود و گرنه الگوی کشت پیشنهادی محکوم به شکست است بهعنوان مثال یکی از راهکارهای عملیاتی کردن تغییر الگوی کشت و حرکت به سمت الگوی کشت کم مصرف در حوضه دریاچه ارومیه، پیادهسازی تحویل حجمی آب و توجه جدی به حسابداری آب است.
مجنونی توصیه کرد: میتوان قیمت خرید محصولات کم آب بر را بالا برد و در کنار این سیاستها ارزشگذاری آب نیز مهم است که میتوان با فراهم کردن زیرساختها برای محصولات پر مصرف قیمت آب را بالا در نظر گرفت و در عوض برای کشت محصولات استرانژیک کم مصرف مانند گندم ضمن تعریف قیمت خرید بالا، آب را هم رایگان در اختیار کشاورزان قرار داد.
وی همچنین یادآور شد: تحویل حجمی آب، مقدمه اجرای بسیاری از پروژهها نظیر آبیاری مدرن، انتقال آب با لوله، آبیاری کم فشار، تغییر الگوی کشت و... است که با عدم تحویل حجمی آب، تغییر الگوی کشت از پرمصرف به کم مصرف نیز به شکست منجر میشود که نمونهی آن، توصیه به توسعهی کشت کلزا در حوضه دریاچه ارومیه بهعنوان یک محصول کم مصرف است اما به دلیل عدم تحویل حجمی آب، کشاورزان به کشت دوم روی آوردند که باعث افزایش مصرف آب شد.
وی ادامه داد: نمونه دیگر آن تلاش برای جایگزینی علوفهجات کم مصرف بجای یونجه بوده است که باز موفقیت آمیز نبود، الگوی کشت کشاورزان در سالهای گذشته متناسب با شرایط طبیعی آبدهی رودخانههای موجود در این حوضه بوده است و بر اساس آمار و اطلاعات هیدرولوژی بیش از ۷۰ درصد جریان سطحی در رودخانههای اصلی این حوضه در اواخر زمستان و بهار جریان دارد؛ بنابراین الگوی کشت عمده در منطقه غلات و انگور بوده است، اما متاسفانه توسعهی کشت سیب و محصولاتی مانند چغندر و یونجه، باعث روی آوردن کشاورزان به منابع آب زیرزمینی و مصرف بیشتر آب در سطح حوضه شده است پس باید حتماً پتانسیل منطقه برای تعیین الگوی کشت مد نظر قرار گیرد.
این استاد دانشگاه تبریز اظهار کرد: ایجاد مشوقهای مالی نقش مهمی در تغییر الگوی کشت دارد، الزام به تغییر الگوی کشت مبنای قانونی ندارد و کشاورز را نمیتوان به سمت محصولات کم مصرف وادار کرد و منظور از ایجاد انگیزه مالی لزوماً کمک بلاعوض نیست؛ بیمه همگانی این گونه محصولات و یا دادن رایگان نشای گیاهان کم آب بر دارای بازار فروش مناسب، دادن یارانه کود و نهادههای دیگر به محصولات کم آب بر میتوانند نمونههای دیگری از این انگیزشها باشد.
وی با تاکید بر اینکه توسعهی صنایع تکمیلی کشاورزی گام مهمی در راستای تغییر الگوی کشت است، گفت: بهعنوان مثال شرکت پاکدیس ارومیه نقش بسیاری در توسعهی کشت انگور در سالهای گذشته داشته است و توسعهی صنایع تکمیلی از جمله کارخانجات روغن نباتی در توسعهی محصولات کم آب بر همچون کلزا نقش مهمی دارد که باید به آن توجه کرد؛ همچنانکه توسعهی کارخانجات قند باعث توسعه کشت محصول پرمصرفی مانند چغندر شده است.
وی در پایان تاکید کرد: متاسفانه گزارشهایی از احداث کارخانه چغندر قند در جنوب حوضه دریاچه ارومیه علیرغم مشاهده وضعیت فعلی وجود دارد که به معنی تشویق برای توسعه کشت چغندر پرمصرف و هدر رفت تلاشهای انجام شده است و نشان از عدم درک تبعات خشک شدن دریاچه ارومیه دارد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی درياچه اروميه دانشگاه تبريز دریاچه ارومیه ستاد احیای دریاچه ارومیه استاد دانشگاه احیای دریاچه ارومیه طرح احیای دریاچه ارومیه احیا دریاچه ارومیه خشکی دریاچه ارومیه حوضه دریاچه ارومیه خشک شدن دریاچه ارومیه تغییر الگوی کشت باید توجه تحویل حجمی آب احیای دریاچه وضعیت دریاچه تا زمانی توسعه ی کشت محصولات کم ی کشاورزی کم مصرف طرح ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۰۸۲۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حال خوش این روزهای نگین فیروزهای آذربایجان
دریاچه ارومیه به عنوان نگین منطقه آذربایجان پس از یک دوره خشکسالی و کاهش وسعت آبی، این روزها جان دوبارهای گرفته و امیدها برای احیای بزرگترین دریاچه داخلی ایران را زنده کرده است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از آذربایجان شرقی، دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران، بزرگترین دریاچه آب شور در خاورمیانه و ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا، روزگاری زیستگاه ۲۱۲ گونه پرنده، ۴۱ گونه خزنده، ۲۷ گونه پستاندار، ۲۶ گونه ماهی و هفت گونه دوزیست بود، اما همچون بسیاری از رودخانهها و تالابهای کشور در پی تغییرات اقلیمی و برداشت بیرویه از حوضههای آبریز از وسعت آن کاسته شد.
دریاچه ارومیه در سال ۱۳۴۶ بر اساس مصوبه شماره یک شورای عالی حفاظت محیط زیست کشور، به عنوان منطقه حفاظت شده و طبق مصوبه شماره ۶۳ شورای عالی در سال ۱۳۵۴، به عنوان پارک ملی شناخته شد.
نگین فیروزهای آذربایجان در سال ۱۳۵۶ در زمره مناطق بینالمللی ذخیرهگاههای زیستکره جهانی به ثبت رسید و سال ۱۳۵۴ با ۱۰۲ جزیره که از سوی سازمان یونسکو ذخیرهگاه طبیعی جهان شناخته شده بود در کنوانسیون رامسر بهعنوان یکی از تالابهای بینالمللی به ثبت رسید و مؤسسه بینالمللی تالابها آن را به عنوان یکی از مهمترین زیستگاههای پرندگان معرفی کرده است.
دریاچه ارومیه جدای از تأثیرات زیستمحیطی، پیوند عمیق و ناگسستنی با احساسات و علایق مردم منطقه آذربایجان دارد، خواهرخواندگی تبریز و ارومیه را به اثبات میرساند و روزهای پرشور این دریاچه، روزهای خوش مردمان منطقه نیز خواهد بود.
طی سالهای اخیر، خشک شدن دریاچه ارومیه و تلاشهای ناکام سیاستگذاریهای زیستمحیطی، بحران خشکسالی نگین آبی آذربایجان را تبدیل به یک تهدید جدی کرده بود تا جایی که خبرهایی از مالچپاشی، استخراج نمک، تیتانیوم و لیتیوم به گوش میرسید که پس از مدتی تکذیب شد.
خشک شدن دریاچه شایعههای بزرگی با خود به همراه میآورد و اندوه خشکسالی دریاچه، به حدی جدی بود که تبدیل به یکی از دغدغههای اصلی روزمره مردم شده بود. این نگین آبی که از نظر سطح آبهای آزاد، بیستمین دریاچه جهان و به لحاظ وسعت و شوری پس از بحرالمیت قرار گرفته است، به شورهزاری هشت میلیارد تنی تبدیل شده بود که تهدیدی بزرگ برای زیستبوم منطقه بود و به خطر افتادن بهداشت و سلامتی مردم و نابودی کشاورزی را در پی داشت.
دریاچه ارومیه، پروندهای با جنبههای حقوقی، اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی است که بهدلیل مدیریت نادرست، حاشیههای زیادی را پشت سر گذاشته و به علت نبود اطلاعرسانی و شفافیت، با شایعات، تحلیلهای نادرست و نقدهای غیرمنصفانه زیادی مواجه بوده است.
اقدامات نرمافزاری و سختافزاری دولت، دو جنبه مکمل اقدامات پیشگیرانه خشکسالی دریاچهی ارومیه بودهاند که چالشهایی با خود به همراه داشتهاند و به نظر میرسد که اقدامات نرمافزاری در برخورد با مسئله دریاچه ارومیه باید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
حوضه آبریز ۵۲ هزار و ۴۷ کیلومتر مربعی دریاچه ارومیه که از ۶۰ رودخانهی فصلی، دائمی و دورهای سیراب میشود در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کردستان و کشور ترکیه قرار دارد. استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان به ترتیب باید سالانه یک میلیارد و ۱۵۰ میلیون مترمکعب، ۳۹۴ میلیون مترمکعب و ۹۵۱ میلیون مترمکعب از حقابهی دریاچه ارومیه را تأمین کنند.
رودخانههای زولاچای، نازلوچای، روضهچای، شهرچای، باراندوزچای، گدارچای، مهابادچای، سیمینهرود، زرینهرود، لیلانچای، مردقچای، صوفیچای، قلعهچای، آذرشهرچای و آجیچای تأمین کننده نیاز دریاچه ارومیه است.
ارزشهای بومشناختی اهمیت ویژهای به موجودیت دریاچه ارومیه بخشیده و احیای آن چالشی فرامنطقهای است؛ این دریاچه این روزها و پس از یک دوره طولانی خشکسالی، همزمان با بارشهای زمستانه و بهاره جان دوباره گرفته و دلشورههای مردم را تا حد زیادی با آغوش گرم آب شورش به پایان رسانده است، اما این پایان ماجرا نیست و احیای دریاچه نیازمند راهکارهای طولانی مدت است.
انسداد چاههای غیرمجاز با هدف احیای دریاچه ارومیهچاههای غیرمجاز، تهدید جدی برای آبهای زیرزمینی تلقی میشود و یکی از دلایل اصلی خشکسالی در حوضه آبریز دریاچهی ارومیه است. آمار چاههای مجاز و غیرمجاز، همواره در هالهای از ابهام به سر میبرد و تنها راه احیای منابع آبهای زیرزمینی اعمال مقررات سختگیرانه در حفر و استفاده از این چاهها است.
با توجه به اظهارات دبیر کارگروه ملی نجات دریاچهی ارومیه، ۷۳ هزار حلقه چاه غیرمجاز و ۴۰ هزار حلقه چاه مجاز در حوضهی آبخیزداری دریاچه ارومیه وجود دارد.
یوسف غفارزاده، مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان آذربایجانشرقی انسداد چاههای غیرمجاز را ضرورت احیای دریاچه ارومیه میداند و میگوید: در حوزه استحفاظی استان، ۱۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه وجود دارد که تاکنون انسداد ۸۶۵۲ حلقه چاه با هماهنگی دادستانی مرکز استان و نیروی انتظامی اجرایی شده است.
وی با اشاره به مسدودسازی ۹۱۲ حلقه چاه غیرمجاز در سال گذشته، ادامه میدهد: تاکنون ۴۶ درصد چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه با حکم قضائی مسدود شده و لازم است نسبت به مسدودسازی سالانه ۲۰۰۰ حلقه چاه غیرمجاز اقدام شود.
مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان آذربایجانشرقی تصریح میکند: صرفهجویی ۴۰ میلیون مترمکعبی آب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از مهر سال گذشته و بر اساس تصمیم ستاد احیای دریاچه ارومیه بوده که با قطع اضافه برداشتهای چاههای دارای کنتورهای هوشمند عملی شده است.
غفارزاده همکاری سازمان جهاد کشاورزی را در این زمینه ضروری میداند و خاطرنشان میکند: احیای دریاچه ارومیه نیازمند عملکرد جدی دستگاههای اجرایی و نظارتی با هدف مسدودسازی چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه است.
وی با اشاره نصب کنتورهای هوشمند در چاههای مجاز اطراف دریاچه ارومیه، اظهار میکند: فرهنگسازی و پرهیز از حفر چاههای غیرمجاز چه در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و چه در مناطق دیگر با هدف جلوگیری از هدررفت آبهای زیرزمینی نیازمند یک حرکت اجتماعی است تا ضریب خطر بحرانهای خشکسالی در آینده کاهش پیدا کند.
مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست نیز با اشاره به چاههای غیرمجاز حوضه آبریز دریاچه ارومیه، تاکید میکند: کشاورزی در این منطقه با برداشت غیرمجاز آب از منابع زیرزمینی انجام میشود و تعداد زیادی چاه غیرمجاز در این منطقه حفر شده است.
وی با اشاره به اما و اگرهای وجود چاههای مجاز، میگوید: برداشت آب توسط پمپ و ایجاد کانال برای انتقال آب به زمینهای کشاورزی در این منطقه انجام و تا حد امکان از این کار ممانعت میشود.
خط قرمز تهدید کمربند سبز اطراف دریاچهیکی دیگر از عوامل کم آب شدن دریاچه ارومیه، توسعه بی رویه بخش کشاورزی است؛ توسعه ۱۴۰ هزار هکتاری باغات استان آذربایجان غربی به جای مدیریت مصرف، روند مصرف آب در باغات استان افزایش داشته است و ۵۷ درصد منابع آبی کشاورزی توسط سه محصول سیب، یونجه و چغندرقند مصرف میشود.
مجتبی ذوالجودی، معاون محیطزیست دریایی سازمان حفاظت محیطزیست با ابراز نگرانی از توسعه کمربند سبز پیرامون دریاچه ارومیه، تاکید میکند: با وجود شرایط بسیار بدِ آبی و خشکسالی طی سالهای اخیر، توسعه کشاورزی در باغاتی که در اطراف دریاچهی ارومیه با بیشترین مصرف آب کمترین بهرهوری قرار دارند، ادامه داشته است.
وی اضافه میکند: وزارتخانههای ذیربط از وزارت نیرو و وزارت کشاورزی گرفته تا مردم، باید در این زمینه احساس تکلیف کنند، چراکه شرایط کنونی منجر به احیای دریاچه ارومیه نخواهد شد.
معاون محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به ضرورت طرح رویکرد علمی در خصوص دریاچه ارومیه، اظهار میکند: وزارت کشاورزی مکلف شده است تا این موضوعات را دنبال و سند الگوی کشت را برای تمام حوضهها عملیاتی کند. وزارت نیرو نیز باید برای تأمین منابع آبی کشاورزی قانون را مدنظر قرار دهد.
ذوالجودی ادامه میدهد: وزارت کشاورزی، اولین وزارتخانهای است که تأثیرات مثبتی در حوضه آبخیزداری دریاچهی ارومیه دارد و با سیاستگذاریهای علمی باید کشاورز را به خودداری از کشت بعضی محصولات یا اجتناب از توسعه کشت تشویق کند.
وی میگوید: احیای دریاچه ارومیه به مرور زمان محقق خواهد شد و شرایط همه تالابها از جمله دریاچه ارومیه تا شش سال دیگر و به مرور بهتر خواهد شد.
وضعیت فعلی، نتیجه دو دهه غفلت استحداکثر تراز مشاهداتی دریاچه ارومیه به سال ۱۳۷۴ بازمیگردد که تراز آب دریاچه از سطح آبهای آزاد به بیش از یک هزار و ۲۷۸ متر میرسید و با مساحت ۵۷۳۰ کیلومترمربعی دریاچه و بر اساس برداشت ماهوارهای بیش از ۳۶ میلیارد مترمکعب آب در دریاچه وجود داشت.
حداقل تراز برای بقای دریاچه یک هزار و ۲۷۴ متر از سطح آبهای آزاد است که برای رسیدن به این تراز به حجمی معادل ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب آب نیاز است.
مالک رحمتی، استاندار آذربایجانشرقی در خصوص اهمیت احیای دریاچه ارومیه بهعنوان مسئلهای ملی، میگوید: نگاه ما برای احیای دریاچه ارومیه، رویکرد و نگاهی ملی است و با تمام توان برای احیای آن تلاش میکنیم تا با مشکلات زیستمحیطی مواجه نشویم.
وی وضعیت کنونی دریاچه ارومیه را نتیجه دو دهه غفلت میداند و عنوان میکند: احیای دریاچه زمانبر خواهد بود و در این راستا افتتاح و بهرهبرداری انتقال آب سد کانی سیب و تکمیل خط انتقال پساب تصفیهخانه تبریز که حیات تازهای به دریاچه بخشیده، عملی شده است.
استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به لزوم شتابدهی به پروژههای در حال اجرا، تاکید میکند: تمام امکانات دانشگاههای دو استان آذربایجانشرقی و آذربایجانغربی و دانشکدههای علمی ملی پای کار است تا با بهرهمندی از خرد جمعی برای احیای دریاچه ارومیه موفقتر عمل کنیم.
رحمتی با تاکید بر مدیریت منابع آبی، اظهار میکند: با توجه به لزوم تغییر الگوی کشت، متناسب با اقلیم طبیعی و منابع آبی، کشاورزی سنتی دیگر کارساز نیست و اصلاح الگوی کشت، استفاده از آبیاریهای نوین، اصلاح بذر و استفاده از دانش و علوم روز در حوضه آبریز دریاچه ارومیه باید مدنظر باشد.
سهم پایدار تبریز در تأمین حقابه دریاچه ارومیهانتقال پساب تصفیهخانهها، راهکاری پایدار برای تأمین حقابه دریاچه ارومیه است و تمرکز بر تصفیه فاضلاب در مصوبات احیای دریاچه ارومیه مورد تأکید بوده است. مطابق طرح ستاد احیای دریاچه ارومیه، ۱۲ تصفیهخانه با حجم تولید پساب ۳۰۲ میلیون و ۳۰۰ هزار متر مکعب در احیای دریاچه نقش خواهد داشت.
پسابها یا به صورت مستقیم به دریاچه سرریز میشود یا با هدف تعادلبخشی و جایگزینی منابع آب زیرزمینی استفاده میشود و یا به مصرف صنایع میرسد تا جایگزین مصرفی صنایع از رودخانهها باشد و آب رودخانهها به دریاچه منتقل شود.
محمد خانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب آذربایجان شرقی تاکید میکند: سالانه ۸۵ میلیون مترمکعب پساب تصفیهشده شهر تبریز به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی میشود.
وی ۹۰ درصد پساب تصفیه شده تبریز را سهم دریاچه ارومیه میداند و ادامه میدهد: پساب تصفیه شده تبریز سهم بسیار ناچیزی در احیای دریاچه ارومیه دارد.
رهاسازی روزانه ۲۰ میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه ارومیهمحمدصادق معتمدیان، دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه با اشاره به بارشهای اخیر و رهاسازیهای آب سدها، میگوید: وضعیت دریاچه ارومیه رو به بهبود است.
وی تصریح میکند: تراز فعلی دریاچه ارومیه به یک هزار و ۲۷۰ متر و ۳۸ سانتیمتر رسیده است که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، افزایش هفت سانتیمتری داشته و این تراز نسبت به آغاز سال آبی جاری (اول مهر ۱۴۰۲) ۵۵ سانتیمتر بیشتر است.
دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه از افزایش ۳۵۰ کیلومترمربعی وسعت دریاچه نسبت به مدت مشابه سال گذشته خبر میدهد و اضافه میکند: وسعت دریاچه ارومیه در حال حاضر یک هزار و ۵۰۰ کیلومترمربع است.
معتمدیان خاطرنشان میکند: دریاچه ارومیه، یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون مترمکعب آب دارد که بیش از ۲۵۰ میلیون مترمکعب بیشتر از زمان مشابه سال گذشته است و ورودی آب به دریاچه ارومیه در حال حاضر ۴۱۱ مترمکعب در ثانیه است.
وی در خصوص آغاز رهاسازی آب از سدهای استان آذربایجانغربی از آذر سال گذشته، میگوید: روزانه حدود ۲۰ میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه رهاسازی میشود.
اینروزها، دریاچه ارومیه به مردم لبخند میزند و با رهاسازی آبها و حقابهها، میزبان مردم در آبهای شور خود شده است و ساکنان شهرهای دور و نزدیک برای دیدنش لحظهشماری میکنند.
سیاستهای احیای دریاچه نه به صورت موقت، بلکه باید به عنوان راهکاری مداوم و مستمر دنبال شود تا نمک بر زخمهای دریاچه نپاشند و ارومیه پناهگاه مردمی باشد که با خشکسالیاش اندوهگین و با جانگرفتنش سرزنده میشوند و به ساحلش پناه میآورند.
چنانچه سیاستهای فعلی که منجر به احیای دریاچه شده است، ادامه نداشته باشد، باز هم خشکسالی و دیگر تهدیدات زیستمحیطی گریبانگیر منطقه آذربایجان خواهد بود و زخمهای بیشمار بر تن عریان دریاچه ارومیه خواهد نشست.
کد خبر 743948