هاشمی طبا : فقط علی کریمی باید هزینه بپردازد یا این قاعده شامل همه تهمت زنان و دروغگویان می شود؟
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۳۶۹۷۶
مصطفی هاشمی طبا در یادداشتی در روزنامه شرق با اشاره به قضیه اخیر علی کریمی نوشت:اینکه افراد باید هزینه اظهارات خود را بپردازند حرف حقی است اما اینکه حرف علی کریمی تا چه حد غلط یا درست بوده باید توسط علمای اعلام بررسی شود و نه اینکه گویندهای بهجای ارائه پاسخ درست حسب «و جادلهم بالتی هی احسن»، به کریمی فحاشی کند و دیگران با پایینکشیدن تابلوهای علی کریمی حقوق مسلم او (حقالناس) را ضایع کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر قرار است هزینه اظهارات را علی کریمی پرداخت کند، باید این هزینه توسط دادگاهی شرعی با شنیدن دفاع او به رأی برسد و نه آنکه هرکه قدرت دارد بر او سیلی بنوازد و اگر علی کریمی به آیه شریفه «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» استناد کند، چه پاسخی میتوانند بدهند؟اما چرا فقط برخی افراد باید هزینه اظهارات خود را بدهند؟ مثلی است که میگویند «مردم در برابر قانون مساوی هستند اما برخی مساویتر!».
سالهاست در کشور ما افراد مختلف که ظاهرا مصونیت دارند و از عداد مشهوران جامعه یا بهعبارتی سلبریتی هستند، همه نوع اظهارنظر درباره افراد و اشخاص کرده و هتاکی و تهمت را با شجاعت انجام میدهند و حتی با تمسک به حدیثی و تغییر معنی یک لغت، تهمت به دیگران را نهتنها مجاز که واجب میشمارند اما هرگز هزینهای بابت این هتاکی و تهمت و اظهارات مشوشکننده اذهان نمیپردازند و آخرین آنهم تهمت فراماسونبودن به نخستوزیر دوران دفاع مقدس و طرح فراماسونریبودن اوست. او که مورد تأیید امام امت بود و مقام معظم رهبری در ابتدای انقلاب نهایت تأیید از او را به عمل آورده بودند و حتی در جریان وقایع سال 88 گفته بودند شما از جنس اینها نیستید.
گیریم او در سال 88 مرتکب خطای سیاسی شده باشد. به چه دلیل تمام نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و از همه مهمتر امام امت و رئیسجمهور وقت را چنین بیاطلاع نشان میدهند که سالها یک فراماسون نخستوزیر ایران بوده و این بزرگواران تأیید کردهاند. آیا از این بدتر تهمتی به مسئولان بلندپایه کشور میتوان وارد کرد.
البته شاید اینان بهقول معروف توریه میکنند. همه میدانند که فراماسونها در ابتدا از جمعی معمار و بنا تشکیل شده بود که موضوع بهاصطلاح نظام مهندسی (به اصطلاح امروز) را در دستور کارشان قرار داده بودند و البته بعدا به تشکیلاتی مخفی، سیاسی و توطئهگر تبدیل شدند. شاید اینان بگویند چون ایشان مهندس معمار است بههرحال در زمره فراماسونها قرار دارد! و این یعنی توریه؛ چراکه این اصطلاح در نزد اینگونه سلبریتیها بسیار معمول و مایه دروغ و بهتان است. اما هرگز بهای اظهارات خود را پرداخت نکردهاند.
وقتی مقام معظم رهبری فتوای حرمت سلاح اتمی را میدهند، آنانکه برخلاف این فتوا صحبت گریز هستهای یا حاکمبودن لوله توپ (اشاره به بمب اتمی) را میکنند، چگونه هزینه این اظهارات را نمیدهند، درحالیکه علاوه بر نادیدهگرفتن فتوای رهبری به ایرانهراسی بینالمللی و تأیید لجنپراکنی امثال نتانیاهو و دیگر اذناب صهیونیسم اقدام کردهاند. دوست همشهری ما، نگاه کنید چه کسانی هزینه اظهارات خود را نمیدهند و البته هزینه سنگین آن از جیب ملت پرداخت میشود.
اگر امثال علی کریمی، علی دایی، حسن یزدانی، حمید استیلی و علیرضا دبیر حرفی بزنند و غلط هم باشد، در برابر خدماتی چون به اهتزاز درآوردن پرچم جمهوری اسلامی و ترنم سرود آن و آوردن پیام شادمانی و امید برای مردم ناچیز است و اگر نظری حتی به اشتباه دارند، در برابر آنهمه تلاش و فداکاری و امیدآفرینی قابل اغماض است، درحالیکه آنانکه تخم ناامیدی و تفرق و بیتقوایی و عادیشدن دروغ و بهتان در جامعه میپراکنند، مصون از هرگونه پرداخت هزینه هستند. اینها که به آنان سلبریتی میگویند، در جامعه بینالملل پیام سلامتی و تحرک و پویایی نسل جوان را به دیگران ابلاغ میکنند و اگر انقلاب صادراتی داشته، به یمن حضور شهیدان و فداکاران و نیز همینهایی است که به آنان سلبریتی میگویند، وگرنه تهمتزنندگان و کجفهمان هم در داخل مردم را رودرروی هم قرار میدهند و هم در جامعه بینالمللی و مردم کشورهای دیگر تصویری معوج از ایران و انقلاب اسلامی ارائه میکنند.
دوستانی که خود را تجسم عینی اسلام میدانند و خود را پیرو راه ابا عبدالله الحسین (ع) میخوانند، خوب میدانند که اگر بالاترین حکم تعزیر یا قصاص برای متهمی که بدترین جنایات را مرتکب شده صادر شود، او به جز تحمل آن حکم، مستحق هیچ نوع تعرضی نیست و اگر قبل از اجرای حکم کسی به او تعرض کند، باید ابتدا باید جبران حق آن محکوم بشود و سپس حکم را به اجرا درآورند. برای هر خلافی حکمی قانونی وجود دارد و هرکس خارج از حکم عمل کند، حقالناس بر گردن اوست و چنین است که فحاشان به علی کریمی و پایینآورندگان تابلوهای عکس او مدیون او هستند، او اگر در این جامعه نتواند احقاق حق کند، اما در قیامت میتواند حق خود را بستاند. آیا حقالناس به همین سادگی در جامعه ما پایمال میشود؟
منبع: بیتوته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۳۶۹۷۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی
ما در جامعه امروزی، مادران بیشماری را مییابیم که نگران تربیت معنوی فرزندان خود، آنها را تحت آموزشهای مختلف از این جلسه به آن جلسه و از این معلم به آن معلم میبرند! درحالیکه الگوی اصلی در مقابل چشمان کودکان، در حقیقت خودشان هستند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، وقتی از معنویت سخن به میان میآید، گذر از زَبَدی که ناپایدار است و رسیدن به مغز و اصل چیزی که نفع واقعی انسان را در بر دارد، متبادر به ذهن میشود. در حقیقت معنویت تلاشی برای وانهادن ادراکات غیرواقعی و درک زندگی واقعی است. تلاشی که به زندگی جهت میدهد، برای آن هدف تعیین میکند و مسیر انسان را به سوی تکامل رهبری میکند.
اما نقش زنان در معنویتبخشی به زندگی چیست؟ چگونه زنان میتوانند هم به زندگی خود و هم به اجتماع کوچک (خانواده) و اجتماع بزرگ (جامعه) معنا بخشند؟
خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با دکتر مژگان خانبابا، مشاور امور بانوان معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استاد دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه، به بررسی نقش زنان در معنویتبخشی به زندگی پرداخته است.
معنویت؛ تلاشی برای درک زندگی واقعی
«معنوی و معنویت» منسوب به معنا، غالباً در مقابل ظاهری، مادی و صوری به کار میرود. واژه «معنویت» را شاید بتوان با این آیه قرآن به خوبی بیان کرد: «كَذَلِكَ یضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا ینفَعُ النَّاسَ فَیمْكُثُ فِی الْأَرْضِ» (سوره رعد؛ آیه 17) در این آیه حق ثابت و ماندنی، و باطل همچون کف روی آب، ناپایدار و زوالپذیر معرفی شده است. این آیه میتواند مقایسه ظاهر و معنا باشد.
وقتی از معنویت سخن به میان میآید، گذر از زَبَدی که ناپایدار است و رسیدن به مغز و اصل چیزی که نفع واقعی انسان را در بر دارد، متبادر به ذهن میشود. در حقیقت معنویت تلاشی برای وانهادن ادراکات غیرواقعی و درک زندگی واقعی است. تلاشی که به زندگی جهت میدهد، برای آن هدف تعیین میکند و مسیر انسان را به سوی تکامل رهبری میکند.
اما نقش زنان در معنویتبخشی به زندگی چیست؟ چگونه زنان میتوانند هم به زندگی خود و هم به اجتماع کوچک (خانواده) و اجتماع بزرگ (جامعه) معنا بخشند؟
آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوینقش زنان در معنویتبخشی به زندگی
برای رسیدن به پاسخ این سؤالات، کافی است تنها به یکی از روایات قرآنی، آن هم روایتی که تنها در آن روایت، نام زنی به صراحت آمده است، مراجعه کنیم. داستان حضرت مریم بنت عمران، یکی از چهار زن برگزیده عالم که مادرش پس از وضع حمل از اینکه دختری زاده، نگران است: «وَ لَیسَ الذَّکَرُ کَالاُنثَی» (آل عمران/ آیه 36)
اما همین دختر چنان به تربیت معنوی خود مشغول میشود و از خود آغاز میکند که سرمشق و الگوی پیامبر خدا میگردد: «کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیهَا زَکَرَیَّا المِحرابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزقًا» (همان سوره/ آیه 37) پیامبری که خود متصل به منبع وحی است، میپرسد: «یَا مَریمُ اَنَّی لَکِ هَذَا» (همان آیه).
شاید این بخش از آیه همان حلقه مفقوده در جامعه زنان امروزی باشد. ما در جامعه امروزی، مادران بیشماری را مییابیم که نگران تربیت معنوی فرزندان خود، آنها را تحت آموزشهای مختلف از این جلسه به آن جلسه و از این معلم به آن معلم میبرند! درحالیکه الگوی اصلی در مقابل چشمان کودکان، درحقیقت خودشان هستند.
آنها غافل از اینکه شبانهروز توسط فرزندانشان رصد میشوند و فرزندان آنها با چشمانی تیزبین الگوهای زندگی خود را در مادران خود جستجو میکنند، به جای پرداختن به رشد معنوی خود، فرزندان را به دست کسان دیگری، خواسته یا ناخواسته میسپارند و از نقش اصلی خود در این فرایند کاملاً غافل میشوند: «یَا ایُّها الّذینَ آمَنُوا عَلیکُم اَنفُسَکم» (المائده/ 105)
در روایت حضرت مریم سلام الله علیها، هر بار حضرت زکریا علیه السلام نزد او میرود، رزقی میبیند: هر بار رزقی، یعنی هر بار ثمره و پاداش فعلی الهی متفاوت از دیروز و فردا.
سحر دانشور: حوزه زنان رسانه ندارد!معنویت و معنابخشی یعنی پرهیز از تکرار و روزمرگی
معنویت و معنابخشی یعنی پرهیز از تکرار و روزمرگی: «مَنِ اِسْتَوَى یوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ» این الگو چنان تأثیرگذار است که پیامبر الهی را به حرکت درآورده، او را از ناامیدی از درگاه الهی که متناسب با شأن پیامبریاش نیست، به سوی امید «رَبِّ هَب لِی مِن لَدُنکَ ذُرِیَّةً طَیِّبَة» (همان سوره/ آیه 38) و امیدبخشی : «وَ امرَاتِی عَاقِر» (همان سوره/ آیه 40) به حرکت درمیآورد.
آنچه که از زنان در جامعه امروزی انتظار میرود؛ یعنی توجه به معنویت و پرهیز از روزمرگی و معنابخشی به زندگی خود و اطرافیان (خانواده)، ایجاد شوق، پویایی، تحرک و نشاط معنوی در زندگی با متصل شدن به خالق هستی و ایجاد رابطه دوستی با تنها دوست اطمینانبخش و مطمئن: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (الرعد/آیه 28)
سپس داستان از انحصار در خانواده و اطرافیان درآمده، خطاب آن جهانی میشود: «وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ» (همان سوره/آیه 42) رسالت مریمی که در واقع پیامبر نیست، از حوزه خانواده و عشیره به جهانیان گسترش مییابد.
این داستان، ذهن خواننده را به رسالت پیامبران بزرگ الهی و از جمله پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله نزدیک و منتقل میکند. آنجا که از حوزه عشیره و خانواده: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ» (الشعراء/ 214) و مخاطبینِ خاصِ«رِحْلَة الشِّتَاءِ وَالصَّیفِ» (قریش/آیه2) به دعوتی جهانی : «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِینَ» (الحجر/ آیه 95) گسترش مییابد.
رسالت معنوی حضرت مریم سلام الله علیها از خود شروع میشود، به خانواده میرسد و از آنجا به خارج از خانواده و جهانیان منتقل میشود. این، نقش معنوی یک زن از نگاه قرآنی است.
انتهای پیام/