Web Analytics Made Easy - Statcounter

«ملکه برفی»

نویسنده: هانس کریستین اندرسن

ترجمه: لیدا طرزی

ناشر: نیستان، چاپ اول 1401

160 صفحه؛ 35000 تومان

 

****

"ملکه برفی"  عنوان مجموعه ای از داستانهای هانس کریستین اندرسن، نویسنده بزرگ دانمارکی است که به تازگی توسط انتشارات کتاب نیستان ترجمه، چاپ و منتشر شده است. این مجموعه شامل سیزده داستان خواندنی و جذاب است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

انتشارات کتاب نیستان در سال 1396 مجموعه داستانی دیگری از این نویسنده منتشر کرده بود با عنوان چمدان پرنده. در هر دو اثر سنت داستان گویی اندرسن به خوبی نمایان است. او سرراست و روشن قصه اش را می گوید، صریح و آشکار نتیجه گیری می کند و در قالب این نتیجه گیری، بی پروا  پند اخلاقی می دهد. در داستانهای اندرسن نیکی و خیر همیشه پیروز است و بدی و شر محکوم به نابودیست. گرچه آثار اندرسن خیال انگیزند ولی او می کوشد در قالب خیال راه و رسم درست زندگی را به کودکان بیاموزد. قهرمانهای اصلی داستانهای او کودکانند. کودکان قصه های اندرسن با همه سادگی و کودکی شان کارهای بزرگی انجام می دهند. اندرسن در داستانهایش موجودات دیگر همچون حیوانات، گیاهان، ماه و خورشید و ستارگان و طایفه جن و پری را هم به خدمت می گیرد تا دنیای خیالی رنگارنگی برای کودکان نقش بزند، با اینهمه داستانهای او همیشه هم پایان خوش ندارند و اگر کسی بدی کند، حتی اگر کودک باشد، نتیجه  رفتار ناپسند خود را می بیند. در واقع، رفتار جهان با شخصیتهای داستانی هانس کریستین اندرسن نتیجه مستقیم رفتار آنان با جهان است. دختری که برای خراب نشدن کفشهایش روی نان می ایستد، پسری که دیگران را آزار می دهد، بچه هایی که حیوانات را می آزارند، همه خیلی زود نتیجه کارهایشان را می گیرند. اندرسن استاد روایت قصه های تلخ است ولی تلخی داستانهای او نتایجی شیرین دارند. همدردی، مهرورزی، کمک به موجودات دیگر، درک شرایط خاص و منحصربفرد و یافتن راه حل مناسب برای رویارویی با آن شرایط، همه از نتایج شیرین آن تلخی ها هستند. داستانهای اتدرسن علاوه بر آنکه باعث سرگرمی کودکان می‌شوند، درس‌های اخلاقی خوبی هم به آنان می آموزند.

هانس کریستین اندرسن خود کودکی بسیار سخت و زندگی پر نشیب و فرازی داشت. هرچند دوران کودکی اش در فقر و مشقت گذشت، ولی توانست با تلاش و سخت کوشی ذوق و قریحه خدادادی اش را پرورش دهد و به یکی از بزرگترین نویسندگان ادبیات کودکان تبدیل شود به گونه ای که پس از گذشت  150 سال از مرگ وی آثارش همچنان در سراسر جهان منتشر شده و کودکان بسیاری آنها را می خوانند. او که از نوجوانی قصه می نوشت و شعر می سرود  تا سی سالگی اثری منتشر نکرد واز این سن به بعد انتشار داستانهایش را آغاز کرد. اندرسن به ایتالیا و اسپانیا سفر نمود و از تجربه های سفرهایش در داستانهایش بهره ها برد. او مسیحی معتقدی بود و ایمان به خدا در جای جای آثارش مشهود است. 

در ترجمه هر دو اثر تلاش کرده ام در عین شیرین زبانی های  گاه به گاه که سنت قصه گویی و قصه گوهای قدیمی است، از کلمات ساده و قابل فهم برای کودکان استفاده کنم. کتاب ملکه برفی چند داستان بلند اپیزودیک دارد از جمله خود داستان ملکه برفی، داستان ماه آسمان چه دید، و داستان گالش های اقبال. برای حسن اختتام، این یادداشت را با نقل "روایت نخست" از  داستان ملکه برفی به پایان می برم. خوبست گاهی دوباره کودک شویم و همه چیز را باور کنیم و به چیزهای ساده دل خوش کنیم.

" این داستان درباره آینه ای است که تکه تکه شد. جانم برایتان بگوید، روزی روزگاری جن بدجنسی بود که از بدجنسی برای خودش دیوی بود. این دیو بدجنس آینه ای اختراع کرده بود که هر چیز خوب و زیبایی را زشت و هر چیز بد و زشتی را زیبا نشان می داد. قشنگ ترین مناظر طبیعت را شبیه اسفناج پخته و زیباترین آدمها را شبیه هیولا نشان می داد. مثلا اگر کسی یکی دوتا کک و مک داشت آن کک و مک را همه جای صورتش پخش می کرد طوری که بینی و دهانش پر از کک و مک میشد. دیو قصه ما از اینکه چنین آینه ای اختراع کرده بود کیف می کرد. اگر کسی فکر خوبی به ذهنش می رسید آن فکر در آینه به پوزخند تبدیل میشد و آقا دیوه کیف میکرد. آقا دیوه مدرسه ای داشت که کلی دانشمند را در آن جمع کرده بود. داشمندان مدرسه آقا دیوه همگی اعتراف کردند که آینه آقا دیوه حرف ندارد و همه چیز را همانطور که هست نشان می دهد. آنها آینه را برداشتند و همه جا بردند و رو به روی همه چیز و همه کس گرفتند تا عکس همه چیز و همه کس در آن بیفتد. حتی روزی خواستند به آسمان بروند و فرشته ها را دست بیندازند ولی هرچه بالاتر می رفتند آینه بیشتر پوزخند می زد. آن قدر پوزخند زد تا از دست دانشمندان افتاد و هزار هزار تکه شد. بعضی از آن تکه ها به اندازه یک دانه شن بودند. تکه های آینه در همه جای زمین پخش شدند. بعضی هایشان داخل چشم آدم ها رفتند و باعث شدند آنها همه چیز را بد و اشتباه ببینند. آخر تکه های آینه هم همان خاصیت آینه بزرگ را داشتند. اگر تکه ای از آینه به قلب کسی می رفت قلبش یخ می زد و به یک تکه یخ تبدیل میشد. بعضی از تکه ها بزرگ بودند و آدمها از آنها در پنجره هایشان استفاده می کردند. از بعضی از تکه ها هم عینک درست کردند. آقا دیوه آن قدر خندید و خندید که از خنده روده بُر شد. ولی بعضی از تکه های آن آینه هنوز دور دنیا می چرخند و ما می خواهیم قصه آنها را بخوانیم..."       

منبع: الف

کلیدواژه: هانس کریستین اندرسن ملکه برفی همه چیز تکه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۴۱۳۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

(تصاویر) خیابانی که قرار بود شانزلیزه ایران شود

خیابان لاله‌زار قدمتی به درازای تاریخ پایتخت دارد. زمانی تنها یک باغ خارج از حصار شاه طهماسبی بود و به مرور به یکی از شلوغ‌ترین و پررفت‌وآمدترین خیابان‌های تهران تبدیل شد.

روزگاری لاله‌زار مدرن‌ترین خیابان تهران نام داشت و بسیاری از اولین تجربه‌های مدرنیته را در حافظه خود ثبت کرده است. زمانی نیز به‌عنوان خیابان فرهنگی تهران قدیم از آن یاد می‌کردند.

شواهد امر می‌گوید که لاله زار باید پیش از سال ۱۱۹۰ خورشیدی به وجود آمده باشد. در عصر قاجاریه، این باغ مکان تفریح و تفرج پادشاهان به حساب می‌آمد و در سال ۱۱۵۴ خورشیدی و دوران فتحعلی‌شاه قاجار نیز، باغ لاله زار را محل سکونت رییس هیئت اعزامی ناپلئون بناپارت در نظر گرفتند. با توسعه شهر تهران، این باغ و اراضی اطراف آن نیز جزئی از محدوده پایتخت شد و روند رو به رشد خود را با سرعت پشت سر گذاشت.

سال ۱۲۵۲ خورشیدی و در عهد ناصری، ناصرالدین شاه در سفری به فرنگ، از تماشای خیابان شانزلیزه پاریس به وجد می‌آید. در بازگشت او، باغ لاله زار ۹۰ هزار تومان فروخته می‌شود و مسیری از میان این باغ می‌کشند تا خیابانی به سبک خیابان‌های اروپایی و شبیه شانزلیزه پاریس، در طهران آن روز‌ها ساخته شود.

اولین سیم تلگراف را از باغ لاله زار کشیدند، اولین چراغ گاز تهران قدیم را در شب‌های لاله زار روشن کردند، اولین سالن سینما و اولین مغازه گل فروشی هم در همین خیابان افتتاح شد.

یک خط واگن اسبی، برای گشت‌زنی در خیابان لاله زار تدارک می‌بینند. «محله دولت» نیز در غرب باغ لاله زار، به‌عنوان جدیدترین محله مسکونی تهران، یکی از زیباترین و مصفاترین کوچه باغ‌ها و از مرغوب‌ترین اراضی شهر معرفی شد.

در دوران مشروطه، لاله‌زار اوج رونق و شکوفایی خود را پشت سر گذاشت و تا پایان عصر قاجاریه نیز، یکی از مهم‌ترین نقاط گردشگری پایتخت بود. در پایان عصر قاجار و اوایل دوره پهلوی نیز، خیابان لاله زار یا «شانزه‌لیزه تهران» نماد نوگرایی و هنر ایران را بر پیشانی داشت. خیابانی که ترکیبی از هنر و تجارت را در دل خود جای داده و تئاترها، سینماها، رستوران‌ها و ویترین مغازه‌های مختلف آن، رفت و آمد بسیاری را در این خیابان رقم می‌زد.

امروزه از آن لاله زار طهران قدیم تنها «خانه امین‌السلطان» یا «خانه و باغ اتحادیه» باقی مانده که خوشبختانه از دام تخریب رها شده و به دست مرمت و بازسازی رسیده است. خیابان لاله‌زار قدیمی که امروزه به آن قسمت جنوبی لاله‌زار می‌گویند، حد فاصل خیابان جمهوری تا میدان توپخانه را شامل می‌شود؛ میدانی که خود داستان‌های شنیدنی در خاطر دارد.

دیگر خبرها

  • قیمت سکه و طلا امروز ۱۰ اردیبهشت؛سکه طرح قدیم هم کاهشی شد
  • گل کریستین رومرو به آرسنال روی اشتباه مهلک دروازه‌بان (تاتنهام 1-3 آرسنال)
  • مراحل تماشایی بسته بندی صد‌ها تن «خرچنگ برفی» در کارخانه (فیلم)
  • «حسنا و ملکه‌های رنگی» به کتابفروشی‌ها آمدند
  • (تصاویر) خیابانی که قرار بود شانزلیزه ایران شود
  • زیاده‌گویی پارلمان اروپا فقط برای دلخوش‌کنی صهیونیست‌ها است
  • والدین صبور در برخورد با کودک 4 تا 6 ساله موفقتر هستند
  • نوسروده حجت‌الاسلام انصاری‌نژاد در استقبال از غزل رهبر انقلاب
  • نوسروده حجت‌الاسلام انصاری‌نژاد در استقبال از غزل رهبر
  • کتاب شام برفی به چاپ نهم رسید