موردی که خیلی ها از همسرشون پنهان می کنن
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۴۹۸۸۷
رایج ترین مسئله ای که افراد از همسران خود پنهان می کنند حریم شخصی یا پنهان کاری؟ دلایل پنهانکاری رازهایی که بنیان ازدواج را به خطر میاندازد عواقب پنهان کاری در زندگی مشترک راهکارهای بازسازی اعتماد در رابطه ببخشید تا بخشیده شوید به حرفهای یکدیگر با دقت گوش بدهید در یک کلام: رایج ترین مسئله ای که افراد از همسران خود پنهان می کنند
به گزارش اقتصاد آنلاین؛ مخفی کردن موضوعات از همسر میتواند دلایل متعددی از جمله ترس و خجالت از بازگویی حوادث پیش آمده یا اشتباهات انجام شده داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درست است که در هر ازدواجی به کمی حریم شخصی نیاز هست، ولی حریم شخصی با پنهان کاری تفاوت زیادی دارد. درک تفاوت این دو موضوع و رعایت اصول اعتماد و صداقت در ازدواج، کمک میکند بتوانیم رابطه سالمتر و پایدارتری را تجربه کنیم. وجود مخفی کاری یا وجود صداقت در ازدواج، بر کیفیت ارتباط همسران تاثیر بهسزایی دارد.
در این زمینه بخوانید؛
جملاتی که شنیدنش از زبان شوهر یعنی زنگ خطر
۱۴ رفتاری که نباید در زندگی مشترک تحمل کرد!
چطور رفتار همسرمان را بعد از ازدواج اصلاح کنیم
عدم پنهان کاری و به عهده گرفتن مسئولیت رفتارهای خود در یک رابطه عاطفی، باعث افزایش حس اعتماد و صمیمیت همسران میشود. این مقاله بیان میکند در یک رابطه عاطفی سالم، لازم است چه مسائلی را با همسر خود به اشتراک بگذارید و چه مسائلی را میتوانید از او مخفی نگه دارید. همچنین راهکارهایی جهت جلوگیری از تداوم پنهان کاری و بازسازی اعتماد از دست رفته ارائه میدهد. اما گاهی ترمیم رابطهای که در آن بیاعتمادی وجود دارد آسان نیست و در این راه یاری جویی از متخصص و مشاور مجرب میتواند بسیار راهگشا باشد. برای ارتباط با مشاورین میم میتوانید از خدمات مشاوره آنلاین یا تلفنی بهره ببرید، به “اپلیکیشن میم” مراجعه نمایید یا سوالات خود را در قسمت “سوالات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید” مطرح کنید.
حریم شخصی یا پنهان کاری؟حریم شخصی شرایط یا حالتی است که فرد میتواند بدون دخالت و نظارت دیگران عمل کند. برای مثال زمانی که مراسمی را ترک میکنید و به حریم شخصی خانه خود بازمیگردید، فردی که در آن مراسم کنار شما نشسته بود، دیگر نمیتواند به شما زل بزند، با شما حرف بزند یا به نحوی آزرده خاطرتان کند. مخفی نگهداشتن امور شخصی مستلزم این است که حد و مرزهایی را متناسب با باورها، ارزشها و نیازهای فردی خود تعریف کنید. اگر فردی به حریم شخصیتان تجاوز کند، عصبانی میشوید و به حق تصمیم میگیرید که از آن فرد بیملاحظه و مزاحم دوری کنید.
مخفیکاری حالتی است که آگاهانه تصمیم میگیرید تا اطلاعاتتان را از یک یا چند نفر پنهان کنید. به طور کلی ورای مقتضیات رازداری حرفهای، زمانی که تصمیم میگیرید موضوعی را از دیگران مخفی کنید، از این واهمه دارید که مبادا برملا شدن این راز به خودتان یا دیگران آسیب بزند. علت اصلی پنهانکاری غالباً ترس از انتقامجویی و یا قضاوت شدن است. زمانی که رازتان به خطر میافتد، احساس میکنید که کنترلتان را بر این اطلاعات مهم از دست دادهاید و ترس از واکنشهای اطرافیان مشوش و نگرانتان میکند.
در این شرایط مضطرب، هراسان، نگران و عصبانی میشوید و میخواهید خودتان را از مهلکهی فاش شدن اسرار و فردی که ممکن است رازهایتان را برملا کند، دور کنید.
اگر برایتان سوال است که مخفی نگه داشتن یک موضوع خاص، شامل پنهانکاری میشود یا تلاش برای رعایت حریم شخصی است، از خودتان بپرسید که: “اگر فردی که این راز را از او مخفی میکنم، متوجه تمام حقیقت بشود، آیا از دست من عصبانی یا آزرده خاطر خواهد شد؟”اگر پاسختان مثبت است، در حال مخفیکاری هستید. برای مثال نگاه کردن فیلمهای مستهجن یکی از رفتارهایی است که بسیاری از افراد آن را از همسرانشان مخفی میکنند. به همین نحو زاغ سیاه کسی را چوب زدن، فالگوش ایستادن و کسی را تعقیب کردن و به عبارتی تمام این کاراگاه بازیهایی که در مورد همسرتان انجام میدهید، نیز رفتارهایی است که همسران را به پنهانکاری وادار میکند. رفتار اول مصداقی از خیانت جنسی است و رفتار دوم واکنش متداول به خیانت است. درهر حال هر دو مورد نمونهی بارزی از پنهانکاری همسران است.
دلایل پنهانکاریمخفیکاری زوجین دلایل متعددی دارد که مهمترین آنها براساس نتایج یک پژوهش عبارت است از:
نخستین و مهمترین دلیل پنهانکاری در زندگی مشترک، به ویژه از جانب زنها این است که همسر پنهانکار رغبتی به صادق بودن ندارد و نگران است مبادا برملا شدن این راز همسرش را آزرده کند یا به رابطهشان آسیب بزند. در واقع همسران با این پنهانکاریها سعی میکنند که با نارضایتی همسرشان مواجه نشوند.
شرمساری محرک دیگری برای مخفیکاری است، افرادی که یک رابطه عاشقانه را شروع میکنند، از این میترسند که رفتارها و اعمال آنها نه تنها به نارضایتی عشقشان، بلکه منجر به از دست دادن او بشود.
مخربترین نوع پنهانکاری دقیقاً به همان رازی مربوط میشود که میترسید فاش شدن آن نارضایتی همسرتان را در پی داشته باشد. واقعیت این است که مخفی نگه داشتن رازهایی که در هویتتان ریشه دارد، مانع از آن میشود که نامزدتان به خوبی شما را بشناسد و با عیبهایتان آشنا شود.
رازهایی که بنیان ازدواج را به خطر میاندازدمخفی نگه داشتن رازهای مرتبط با موضوعات زیر بیشترین خطر را برای زندگی مشترک دارد:
خیانت و رابطه نامشروع
دیدار مخفیانه دوستان و خانواده
مشکلات شغلی
پرداخت نکردن قبضها و صورت حسابها
پول قرض دادن
اطلاع ندادن درباره ابتلا به بیماری
مخفی نگه داشتن اعتیاد یا سوءمصرف مواد مخدر
مشکلات حقوقی
راههای کنار آمدن با هوو (چطور با زن دوم شوهرم کنار بیام؟)
عواقب پنهان کاری در زندگی مشترکپنهان کاری در رابطه نوعی فریبکاری است. صداقت همواره بهترین رویه است و مخفیکاری در موازین اخلاقی اکثر ما مترادف با دروغگویی است. اکثر ما فریبکاری و دروغگویی را فقط در مهلکههایی سخت، مانند زمانی میپذیریم که برای نجات دادن زندگی دیگری یا جان سالم به دربردن از یک فاجعه تلاش میکنیم.
مخفی نگه داشتن رازهای بزرگ نوعی فریب است. هر چه زمان بیشتری میگذرد، گفتن واقعیت سختتر میشود.
فریبکاری و گول زدن دیگران به بیاعتمادی دامن میزند. زمانی که اعتماد از بین میرود، دوباره به دست آوردن آن، به ویژه برای افرادی که به همسر یا نامزد خود خیانت کردهاند، بسیار دشوار است.
پنهانکاری همسر کانون خیانت است. از نظر پنهان داشتن واقعیتهای مهم زمینه را برای فریبکاری یا خیانت بیشتر آماده میکند. حال آن که صادق و روراست بودن با شریک زندگی یک ارتباط صادقانه و صمیمانه را تقویت میکند.
دروغگویی بنیان رابطه را سست میکند و همسران را از هم دور میکند. حتماً با ما موافق هستید که وقتی مچ فردی را هنگام دروغگویی میگیرید یا از پنهانکاری او پرده برمیدارید، علاقهتان به او کمتر میشود.
راهکارهای بازسازی اعتماد در رابطهاگر مخفیکاریهایتان زندگی مشترکتان را به خطر انداخته است، با توجه به راهکارهای زیر میتوانید دوباره اعتماد را به رابطهتان برگردانید:
تصمیم بگیرید که گذشته را با اتکاء به عشق خود فراموش کنید. از کنکاش درباره موقعیتی که اعتمادتان را خدشهدار ساخته است، دست بردارید.
ببخشید تا بخشیده شویداگر شما آن همسر خیانتکار، دروغگو و پنهان کار هستید، با تغییر دادن رفتارهایتان نشان بدهید که آن رفتارهای ناپسند را کنار گذاشتهاید و دیگر راز، دروغ و خیانتی در رابطهتان وجود ندارد. کاملاً شفاف، صادق و روراست باشید.
کتابهای خودیاری مرتبط با تقویت یک رابطهی مبتنی بر اعتماد را به تنهایی و با همسرتان مطالعه کنید.
با همفکری همسرتان اهداف خاصی را برای نجات زندگیتان تعریف کنید. شفاف و صادقانه درباره اهدافتان حرف بزنید و روند پیشرفتتان را مرتب بررسی کنید تا مطمئن شوید که همه چیز روبهراه است.
برای جلب اعتماد یکدیگر لازم است که هر دو نفرتان تعهدها و مسئولیتهایتان نسبت به یکدیگر و نسبت به زندگی مشترکتان را تجدید کنید.
همسر آزرده خاطر باید درد و ناراحتی خود را بیان کند. همسر پنهانکار باید بپذیرد که خیانت و دروغگویی او آسیبی جدی به رابطهشان زده است، با همسر خود همدردی کند و نشان بدهد که ناراحتی او برایش مهم است. این همدردی زخمهای دیگری را التیام میدهد.
به حرفهای یکدیگر با دقت گوش بدهیدصادق باشید، باید توانایی درک و بیان اینکه چرا رفتارهای بد رخ داده است را داشته باشید. نمیتوانید با گفتن “نمیدانم” از خودتان سلب مسئولیت کنید. برای این که علت این پنهان کاری و علت دوباره تکرار نشدن آن را بفهمید، باید به سختی تلاش کنید.
از کلماتی که دعوا به راه میاندازد، استفاده نکنید. بدون آن که انگشت اتهام را به طرف همسرتان بگیرید و او را سرزنش کنید، درباره باورها و احساسات خودتان حرف بزنید. کلماتی مانند باید، هرگز و همیشه را از گفتارتان حذف کنید.
مسئولیت اعمال و تصمیمهایتان را به عهده بگیرید. حالت تدافعی جز به راه انداختن جرو بحث یا تشدید بحران فایدهای ندارد.
به یکدیگر یادآوری کنید که هر دو نفر حق دارید، در ازاء سوالاتی که درباره خیانت و مخفیکاری میپرسید، پاسخهایی شفاف و صادقانه دریافت کنید.
به خاطر داشته باشید:
ترمیم رابطه و بازیابی اعتماد زمان میبرد و توقع نداشته باشید که همه چیز یک شبه حل شود. نمیتوان مدت زمان معینی را برای اصلاح رابطه تعیین کرد، اما وقتی اعتماد بینتان دوباره شکل بگیرد، خودتان متوجه میشوید.
به یاد آوردن اتفاقات ناخوشایند و بحث کردن درباره آنها اشکالی ندارد. شاید این تجربیات تلخ را فراموش نکرده باشید، اما اگر تلاش کنید، درد و ناراحتی مربوط به آن در نهایت برطرف میشود.
به احساسات درونی خودتان توجه کنید و آنها را با یکدیگر در میان بگذارید. صرف نظر از این که کدامیک قربانی و کدامیک مجرم هستید، میتوانید به یکدیگر دلداری بدهید و همدیگر را آرام کنید.
مسائل جزئی و کوچک به اندازه مسائل بزرگ اهمیت دارد.
به یاد داشته باشید که به زمان، صبر، صداقت، تعهد، عشق و بخشش نیاز دارید.
در یک کلام:اعتماد و صداقت برای موفقیت ازدواج حیاتی است. مرز باریکی بین رازهای قابل پذیرش و مخفیکاریهای مخرب ازدواج وجود دارد. اگر احساس میکنید که از هم دور شدهاید و فکر میکنید که مخفی کاری دلیل این سردی رابطه است، بهتر است به یک مشاور مجرب مراجعه کنید. همسری که متوجه میشود، شریک زندگیش به او دروغ گفته، نیمی از حقیقت را کتمان کرده یا اطلاعات مهمی را از او مخفی کرده، حس میکند که مورد خیانت قرار گرفته است. بخشیدن این خیانتها و برگشت به زندگی عادی دشوار است و ممکن است همسر خیانت دیده هرگز نتواند دوباره کاملاً به شریک فریبکارش اعتماد کند. با مشاورتان صادق باشید تا ایشان درک بهتری از علل زیرپا گذاشته شدن اعتماد داشته باشند. برای رشد خودتان و بهبود شخصیتتان تلاش کنید و از راهنماییها بهره بگیرید.
منبع: lovesradioمنبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: پنهان کاری روابط زناشویی اخبار عمومی زندگی مشترک مخفی نگه داشتن پنهان کاری پنهان کاری داشته باشید حریم شخصی مخفی کاری یک رابطه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۴۹۸۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۱۶ میلیارد یورو تعهد ارزی ایفا نشده در کدام سیاه چاله اقتصادی مخفی بود؟
فرارو-ستار شیرعالی، معاون اقتصادی سازمان بازرسی کل کشور اخیرا در یک برنامه تلویزیونی گفته است: «بر اساس اطلاعات پورتال بانک مرکزی، تا این لحظه بالغ بر ۱۶ میلیارد یورو تعهد ارزی ایفا نشده داریم. این ۱۶ میلیارد یورو مربوط به تعهدات واردکنندگانی است که از سال ۱۳۹۴ تا پایان ۱۴۰۲ به تعهدات خود عمل نکرده اند.»
به گزارش فرارو، ارز دولتی یا ارز مبادلهای همان ارزی است که به هر فرد ایرانی سالیانه یک مرتبه اختصاص مییابد و در بازار کمترین قیمت را دارد. بخشی از هدف پرداخت ارز دولتی، واردات کالاهای دولتی، واردات برخی از کالاهای اساسی توسط بخش خصوصی، تأمین محصولات کشاورزی، تأمین ارز از صادرات محصولات پتروشیمی و فولادی، کالاها و تامین اقلام اساسی سبد زندگی مثل برنج، روغن، شکر، گندم و جو است.
اصطلاح رفع تعهد ارزی که شیرعالی درباره آن صحبت کرده هم برای صادرات کالا و هم برای واردات کالا به کار میرود. درخصوص واردات کالا وارد کنندگان کالا میبایست در راستای ارزی که از بانکها دریافت نموده اند کالایی که براساس آن ثبت سفارش شده است را عینا مطابق همان اوصاف کمی و کیفی وارد کشور نمایند و در صورتی که وارد کنندگان به این شرط عمل نکنند ملزم به بازفروش ارز خریداری شده به بانک میباشند.
مصادیق تخلفات ارزی وارد کنندگان شامل، تعهد ارزی ناشی از عدم ورود کالا، تعهد ارزی ناشی از کمیت کالای وارده، عدم ارائه پروانه سبز گمرکی، کسر تخلیه کالا، تعهد ارزی ناشی از کیفیت کالای وارده و گران نمایی کالا یا بیش بود ارزش کالا است. بر اساس قوانین و مقررات رسمی کشور، اگر فردی از پس تعهدات خود برنیاید، توسط نظام بانکی کشور نیز مورد تنبیه قرار خواهد گرفت. درواقع چنانچه تعهدات ارزی ایفا نشده وارد کننده بیش از ۳۰ درصد باشد خدمات بانکی به وی ارائه نمیشود. همچنین بانک عامل میتواند از طریق تعزیرات حکومتی علیه وارد کننده شکایت کند.
با توجه به این بندهای قانونی و تبصرههای مختلف برای پیشگیری از هر نوع تخلف ارزی در کشور، پرسشهایی مطرح است از جمله این که چرا در مدت زمان حدودی ۸ سال، رقمی بالغ بر ۱۶ میلیارد یور، عدم ایفای تعهدات ارزی ثبت شده و اقدامی انجام نشده است و اساسا کدام نهادها موظفند در این زمینه پیگیری انجام دهند؟ فرارو در راستای پاسخ به این پرسش ها، با مرتضی افقه، استاد اقتصاد دانشگاه چمران اهواز و اقتصاددان و علی قنبری، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفتگو کرده است:
افراد خاص به رانتهای خاص دسترسی دارندمرتضی افقه به فرارو گفت: «متاسفانه گاهی اوقات، مشکلات اقتصادی مردم، تبدیل به وجه المصالحههای سیاسی میشود، دستگاههای نظارتی دولت در وهله اول، مسئول نظارت بر چگونگی تخصیص ارز در کشور هستند. حتی پس از این که چنین رانتها و سوءاستفادههایی رخ میدهد نیز، نهادهای قضایی و نظارتی باید به پروندههای تخلف رسیدگی کنند. به عبارت دقیقتر در مرحله اعطای ارز و سپس در مرحله عدم ایفای تعهدات ارزی توسط دریافت کننده، نهادهای قضایی کشور مسئولیت رسیدگی به موضوع را بر عهده دارند. حتی اگر این اعلان سازمان بازرسی درباره تخلف صورت گرفته جنبه سیاسی نداشته باشد و یک دغدغه واقعی باشد نیز در مرحله نخست، این سازمان قضایی کشور است که باید صراحتا بگوید چرا چنین کوتاهی انجام شده است.»
وی افزود: «فراموش نکنیم که فعلا در مرحله اعلان قرار داریم و خبر گرفته ایم که چنین اتفاقی رخ داده است؛ بنابراین تخلف مذکور باید تحت بررسی قرار گرفته و مشخص شود که آیا واقعا تخلفی در این ابعاد صورت گرفته یا تشویش اذهان عمومی (به زعم برخی مسئولان) رخ داده است. منظور من این است که صرف اطلاعیه دادن و عدد و رقم گفتن، شاهد وقوع تحولات خاصی نخواهیم بود. همچنین مسئولان باید به شفافیت هر چه تمامتر پاسخگو باشند که اگر چنین ماجرایی رخ داده، چه تاثیری بر معیشت و زندگی مردم گذاشته است. طبعا بانک مرکزی و دستگاههای ذیربط بانک مرکزی هستند که باید در مرحله نخست، پاسخگوی وضع موجود باشند. درست همانطور که وقتی بانکها کوچکترین وامی به اشخاص میدهند، خود، پیگیری میکنند که وام به کجا رسید و آیا به طور تمام و کمال تسویه شد یا خیر، در مورد اعطای ارز دولتی نیز باید پیگیریهای دقیقی توسط بانک مرکزی انجام شود و سپس پرونده تخلفات به دستگاه قضا ارجاع داده میشود. شاید بانک مرکزی، تخلف را گزارش کرده باشد، اما اگر چنین فرض کنیم که بانک مرکزی چنین موضوعی را گزارش نکرده است باید بررسی شود که این عمل بی دلیل و از روی سهل انگاری بوده یا به دلیل تخلف، چنین مسئلهای رخ داده است. در صورت هر نوع تخلف، دستگاه نظارتی بانک، باید وارد عمل شده و موضوع را مورد بررسی جدی قرار دهد.»
این استاد دانشگاه گفت: «تا جایی که خاطرم هست، همیشه این دعواها و بحثها وجود داشت که بانک مرکزی میگفت، اسامی بدهکاران و متخلفان بانکی را به دستگاههای ذیربط داده است، اما هیچوقت اتفاق خاصی رخ نمیداد، چرا که بسیاری از افراد ذی نفوذ که در این تخلفات نقش داشتند با استفاده از قدرتهای خود بر عملکرد فاسدشان سرپوش میگذاشتند. پیامدهای چنین وضعیتی، شامل این نوع موارد است: گسترش تبعیض، گسترش نابرابری، ایجاد ثروتهای بادآورده برای عدهای که به رانت دسترسی داشتند و فقیر شدن عدهای دیگر که نتوانسته اند از رانتها استفاده کنند. به طور کلی تبعات این نوع رفتارها بسیار سنگین است و معتقدم اگر به درستی و با دقت مورد بررسی قرار گیرد، میتواند مجازاتهای قابل توجهی را نیز شامل شود.»
وی افزود: «شواهد نشان میدهد که بیشتر افرادی که میتوانند چنین تسهیلاتی دریافت کنند، یا خود صاحب نفوذند یا از سوی افراد صاحب نفوذ معرفی میشوند. در نتیجه به اطلاعات خاصی دسترسی دارند. حقیقت این است که افراد عادی، حتی برای دریافت یک وام ساده ۱۰ میلیون تومانی باید چندین بار برای تایید ضامنهای خود به بانک رفت و آمد کند، پس چطور میشود که افرادی در این حد بدهکاری دارند و بعد از نزدیک به ۱۰ سال، تخلفاتشان آشکار میشود، با برخورد جدی و تندی رو به رو نمیشوند. عملا به نظر میرسد که این نوع اقدامات فرادولتی است و به یک دولت مشخص نیز محدود نمیشود. زور و قدرت چنین افرادی نیز فراتر از نظامهای عادی کنترلگر است. متاسفانه در بسیاری از موارد، این افراد، زمانی لو میروند که یک دعوای سیاسی در پشت صحنه در جریان است و اتفاقا محور بسیاری از این نوع تخلفات مالی نیز، دعواهای سیاسی است.»
مردم گروهی هستند که متضرر میشوندعلی قنبری به فرارو گفت: «عدم نظارت و کنترل کافی در بخش واردات کشور در بسیاری از زیرمجموعهها وجود دارد. ما هم اکنون با کمبود ارز در کشور مواجهیم. این که گفته میشود از سال ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۲، مبلغ ۱۶ میلیارد دلار ارز دولتی تخصیص داده شده، اما بازدهی نداشته، یعنی نهایت سوء استفاده اقتصادی. دولت، قوه قضائیه و سازمان بازرسی کشور باید با این افراد برخورد جدی داشته باشد. متاسفانه وجود ارتباطاتی در داخل کشور و سوء استفاده از موقعیتها به بروز این نوع رانتها دامن میزند. در حال حاضر کشور با کمبود ارز مواجه است و فشار برای دریافت ارز دولتی از سوی واردکنندگان نیز بسیار بالا است. حتی همین حالا که رسما چنین تخلفی از رسانه ملی پخش شده نیز دیر نشده و فرصت خوبی است تا با متخلفین، برخوردی جدی شود. سازمان بازرسی کل کشور، به عنوان دستگاهی عریض و طویل، موظف است به این تخلفات رسیدگی کند.»
وی افزود: «قطعا افراد معمولی در جامعه ما نه دسترسی و نه امکان انجام چنین تخلفاتی را دارند. کاملا روشن است که تخلف و سوء استفاده افراد از جایگاههایشان در نهادهای مختلف وجود دارد. اما چرا برخورد قاطع و جدی با این افراد نمیشود. متاسفانه مشخص است که نهادها، شرکتها یا افرادی که در این مشکل دست داشته اند نه تنها به لحاظ ارزی تخلف کرده اند بلکه در ورود کالاهای مورد نیاز کشور اختلال ایجاد کرده و موجب اخلال در ورود کالاهای مورد نیاز به کشور هم شده اند. وقتی برای یک کالا در کشور تقاضا وجود دارد، اما در زمان و در ابعاد کافی، وارد کشور نمیشود، بخش بزرگی از بار پیامدهای آن بر دوش مردم خواهد بود. در شرایطی که ارز دولتی به درستی و به اندازه مورد استفاده قرار نمیگیرد، با مشکل افزایش قیمتها نیز مواجه میشویم که مشکلی بزرگ و قابل توجه است. این معادله ۲ طرف دارد و باید هم با واردکنندگان متخلف و هم با سیستم نظارتی که از این مسائل غفلت کرده، برخورد شود.»
این اقتصاددان در ادامه گفت: «اصلا بعید نیست که برخی از این افراد نه یکبار بلکه شاید چند بار، اقدام به دریافت ارز دولتی کرده اند و همین فرضیه نیز مسئله را بغرنجتر و نگران کنندهتر میکند. متاسفانه برخی از افرادی که به راحتی به ارزهای دولتی دسترسی دارند، افرادی هستند که روابط دیپلماتیکی با دستگاههای دولتی دارند. در طول سالهای اخیر، چندین بار شاهد این اتفافات بوده ایم. نگاهی به پروندههای فساد همچون پرونده چای دبش نشان میدهد که تا چه حد در این حوزهها ضعف داریم. نکته ناراحت کنندهتر این است که در نهایت بار همه فشار چنین فساد و رانتهایی بر دوش مصرف کنندگان و اقشار ضعیف جامعه خواهد بود. در همین ماجرای ارز، ملت در سایه عدم ایفای نقش وارد کنندگان در حوزه واردات از طریق ارز دولتی، دچار کمبود کالا میشوند، در نتیجه مردم، اولین گروهی هستند که متضرر میشوند.»