روایت زنان اردوگاه «الهول» از جنایات داعش؛ از کودکان جاسوس تا سر بریدن دختران
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۵۹۵۹۸
امروز (شنبه) در گزارشی میدانی گوشهای از جنایات عناصر سازمان تروریستی داعش در اردوگاه «الهول» (شمال شرق سوریه) از زبان آوارگان این اردوگاه روایت کرد.
اردوگاه الهول اردوگاهی در استان الحسکه سوریه واقع در شمال شرق این کشور است که آوارگان و بستگان عناصر داعشی در آن نگهداری میشوند.
مانند خفاشهایی که تنها در تاریکی نمایان میشوند، عناصر مزدور داعش به دور از دیدگان در اردوگاه الهول به این طرف و آن طرف میروند و ابزارهای وحشتناکی را برای کشتار توسعه میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پیش از آغاز کارزار «انسانیت و امنیت (کارزار شبهنظامیان کُرد موسوم به نیروهای دموکراتیک سوریه) که نیروهای امنیت داخلی آن را به راه انداختند، بسیاری از ساکنان اردوگاه قبول نمیکنند درباره حقایق خطرناک زندگی صحبت کنند، اما برخی سکوت خود را شکستند و آنچه را که پنهان میشد، فاش کردند.»
این افراد به علت در خطر بودن جانشان هویتشان را فاش نکردند.
در اردوگاه چه میگذرد؟
هنگام پیگیری فرایند پاکسازی در روز اول کارزار انسانیت و امنیت، وارد یکی از چادرها شدیم. سه زن در چادر بودند که ما از آنها درباره ترورها در اردوگاه سؤال کردیم. یکی از آنها گفت ما چیزی ندیدیم که در همین لحظه دیگری نتوانست خودش را کنترل کند و به لهجه محلی گفت: اونها رو میبینیم و فقط میتوانیم بگویم حسبنا الله و نعم الوکیل. چی میخواهیم بگوییم مگر.
یکی دیگر از آوارگان درباره کشتارها به لهجه محلی میگوید: «آره والله، درسته اینها انسان نیستند.»
یکی از آوارگان درباره وضعیت امنیتی اردوگاه و جنایت عناصر داعش با صدایی آرام و لرزان میگوید: «دخترم را کشتند.». این خانم که کاملا استرس در چهره او مشهود بود، درباره داعشیها گفت: «آنها صورتهایشان را نشان نمیدهند، به همین خاطر شناسایی آنها دشوار است. زنانی هم هستند که این قتلها را انجام میدهند.»
با یکی دیگر از آوارگان دیدار کردیم. قبل از آنکه با او گفتگو کنیم، از ما خواست که کودکان را از محل دور کنیم تا صحبتها را منتقل نکنند، زیرا برخی از آنها آموزش دیدهاند تا جاسوسی کنند و ریز و درشت مسائل را انتقال دهند.
وی پس از دور کردن کودکان با خوشحالی گفت: «زمانی که این کارزار آغاز شد، خوشحال شدیم. هر کسی که اینجا با مدیریت اردوگاه تعامل داشته باشد، تهدید به قتل میشود. آنها شبها ظاهر میشوند و به اردوگاه میآیند تا جنایت کنند.»
این خانم در ادامه میافزاید: «ده روز پیش، یک گروه داعشی یکی از دخترها را سر برید و سرش را از تنش جدا کرد. آنها سرش را یک جا و تنش را جایی دیگر انداختند و، چون نقاب داشتند، امکان شناسایی آنها وجود نداشت.»
او اضافه میکند که اگر کسی از آنها اطاعت نکند و زیربار دستوراتشان نرود، پیامی با لکه خون با این محتوا برای او میفرستند: «در روزهای آینده حسابت را خواهیم رسید.»
این خانم میگوید: «در مرحله اول کارزار امنیتی، احساس آسایش کردیم و امور به خوبی جریان داشت. حتی کودکان ما بیرون میرفتند و بدون هیچ ترسی بازی میکردند؛ اما سپس قتلها دوباره بیشتر شد. امیدوارم که گروههای داعشی در اردوگاه در این مرحله ریشهکن شوند و امنیت به اردوگاه بازگردد.»
یکی دیگر از آوارگان اردوگاه نیز به نوبه خود همین آرزو را میکند و میگوید که امیدوار است پس از آغاز عملیات پاکسازی نیروهای داخلی، آرامش و امنیت در اردوگاه الهول برقرار شود.
با یکی دیگر از آوارگان دیدار کردیم و او گفت: موارد قتلی هستند که ما نمیتوانیم درباره آنها صحبت کنیم. چرا این جنایتها صورت میگیرد؟! هر کسی که دست از پا خطا کند، حسابش را میرسند. مردم اینجا میترسند.
منبع : فارس
بیشتر بخوانید
دقیقترین بالستیک ایرانی و پیشرفتهترین ضدزره بومی در سرزمین تزارها + تصاویر و فیلم باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: داعش اردوگاه الهول
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۵۹۵۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاد، اما خسته!
این بخش کوتاهی از یکی از برنامههای شبکهای فارسیزبان است که بهتازگی تعطیل شده است اما فارغ از همه پیشزمینهها و قصاوتهایمان نسبت به اهداف این شبکه و زیرسؤال بردن نهاد خانواده، واقعا تحقیقات علمی چنین نظری دارند؟ زنان بدون فرزند، زندگی شادتری نسبت به مادران دارند؟ این سؤالی است که مرور برخی از پژوهشهای علمی و گفتوگو با کارشناسان این حوزه، میتواند به آن پاسخ بدهد! «این نتایج علمی، از کدام دادههای بهدست آمده حرف میزنند؟ کدام مادران؟ در کدام مناطق؟ با کدام ساختار شخصیتی؟» این را فیروزه روستا، متخصص و مشاور سلامت مادران میگوید که تحقیقاتی اینچنینی را رد میکند و معتقد است که بدون شک، تعریف شادی در آدمهای مختلف، متفاوت است: «برخی افراد، ساختار شخصیتیشان بهگونهای است که انرژی بالایی دارند و بهطور کلی شخصیتی برای مادری کردن دارند؛ این افراد اگر مادر نباشند و مادری نکنند، غمگین خواهند بود. اما از طرف دیگر، برخی افراد استقلال بیشتری دارند، انرژیشان را از تنهایی و سکوت میگیرند و ممکن است با مادری کردن، آنچنان که باید، ارتباط برقرار نکنند.» در واقع خانم روستا میگوید که نمیتوان خوشحالی از مادر بودن یا نبودن را به همه آدمها و همه زنان ارتباط داد؛ بلکه این موضوع ارتباط مستقیمی به ویژگیهای شخصیتی آن زن دارد. پس تحقیقاتی که همه زنها یا قریب بهاتفاق آنها را در یک دسته جای میدهد و راضی یا ناراضی از مادری خود میداند، تحقیقات جامع و کاملی نیستند و نمیتوان به آنها استناد کرد.چیزی شبیه گرسنگی
آنچیزی که نمیتوان آن را پنهان و کتمان کرد، غریزه مادری است که نهفقط در وجود انسانها، بلکه در وجود حیوانها هم به شکلی ویژه وجود دارد. موضوعی که فیروزه روستا آن را به گرسنگی و نیاز به غذا خوردن تشبیه میکند: « خب بر کسی پوشیده نیست که اگر انسان از نیازهایش عبور کند و به آنها پاسخ بدهد، حالش بهتر و انسان شادتری خواهد بود.» به نظر میرسد که اگر از منظر علمی و پژوهشی هم بخواهیم تبعات خوشحالی یا ناراحتی مادر بودن را بررسی کنیم، پاسخ دادن به نیاز و غریزه مادری، باعث میشود که آن زن، فردی شادتر از کسی باشد که این غریزه را نادیده گرفته استکلیشهای است اما واقعیت دارد؛ اینکه دختران از همان دوران کودکی و در بازیهایشان هم همیشه نقش مادر را دارند؛ آنها برای بچههای کوچکتر از خودشان یا عروسکهایشان نقش مادر را ایفا میکنند. اتفاقی که البته صرفا مختص به کشور ما نیست که آن را محصول سنت و فرهنگ ایران بدانیم بلکه عروسکبازی و مادری کردن، یک بازی بینالمللی برای دخترانی در هرکجای این جهان است. موضوعی که نشاندهنده ریشه ذاتی دختران به مادر بودن و فرزند داشتن است.این ماجرا تا آنجا پیش رفته است که حتی بهزیستی هم یکی از بندهای قوانینش را به دختران مجردی اختصاص داده است که تمایل به فرزندخواندگی دارند؛ دخترانی که نیاز به مادری کردن در وجودشان ریشه دارد و حالا بههر دلیلی، شرایط ازدواج و فرزنددار شدن برایشان مهیا نشدهاست! حالا چه میشود کرد؟ بهزیستی دومین اولویت درخواستهای فرزندخواندگیاش بعد از زن و شوهری که هیچوقت صاحب بچه نشدهاند را به این دختران مجرد و سپس به زن و شوهری که بچهای دارند و تمایل دارند فرزند بعدیشان، فرزند خونی خودشان نباشد اختصاص داده است. در واقع این نیاز آنقدر جدی است که در اولویت دوم قرار گرفته است و اتفاقا خبرها و آمارهای بهدست آمده نشان میدهد که استقبال و تقاضای دختران جوان از این قانون، بیشتر از آن چیزی که پیش از این تصور میشد؛ انگار که حالشان با داشتن بچه، بهتر است!
این ظاهر نهچندان شاد!
اما چرا آنچه ما در جامعه از یک مادر میبینیم، چندان شاد و خوشحال به نظر نمیرسد؟: «واقعیت این است که انتظاری که جامعه امروز از زنان و مادران دارد، با ۴۰سال پیش فرقهایی جدی و اساسی دارد. زنان در چنین جامعهای باید زیبا و خوشاندام باشند، از منظر علمی و اجتماعی، حرفی برای گفتن داشته باشند، مادری ایدهآل باشند، از همسرشان حمایت کنند، حواسشان به پدر و مادرشان باشند، اوضاع خانه را همیشه در بهترین حالت خود نگه دارد و...خب همه اینها باعث میشود که زن، انرژی زیادی صرف کند، خسته شود و نتواند از مادری کردن که حالا به همه مسئولیتهای قبلیاش اضافه شده، آنطور که باید لذت ببرد و شاد و خوشحال به نظر برسد.» خانم روستا به «جامجم» میگوید که زنان بهواسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایتهای بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند: «آنوقت است که میتوانیم بگوییم مادران، به سبب پاسخ به غریزهشان و از طرف دیگر بهدلیل حمایتهایی که از آنها میشود، افراد شادتری نسبت به کسانی هستند که فرزندی ندارند.» اما این حمایت چقدر عملی میشود؟ به نظر میرسد که در روزگاری که همه دولتها به سمت افزایش جمعیت میروند، لازم است که فکری به حال ارتباط عاطفی و پیوند عمیق و امنیتی که فرزند از مادرش میگیرد، بکنند. آنوقت است که اگر مادری بداند بعد از بچهدار شدن و استراحت لازم، سرکارش برمیگردد و صندلیاش برای او حفظ خواهد شد، خوشحال خواهد بود. در غیر این صورت، از مادری که همه مسئولیتها بر دوش اوست، شغلش را از دست داده، بیخوابی میکشد، خسته است و... چه انتظاری برای شاد بودن داریم؟: «در این میان فراموش نکنید که بخش قابلتوجهی از این حمایتهای لازم، از سمت پدران و همسران است که تامین میشود و زمینه را برای حال خوب مادر فراهم میکند.»
نرگسخانعلی زاده - گروه جامعه