زندگینامه خودنوشت مرحوم آیت الله سیدحسن سعادت مصطفوی
تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۶۷۹۰۴
به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله سیدحسن سعادت مصطفوی از علمای تهران، اساتید برجسته فلسفه اسلامی و استاد تمام دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، ساعتی قبل پس از تحمل یک دوره بیماری دارفانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت.
آنچه در ادامه میخوانید زندگینامه این عالم بزرگوار و فیلسوف اسلامی است که به قلم ایشان نوشته شده است:
اینجانب سید حسن سعادت مصطفوی فرزند حضرت آیةالله جامع المعقول و المنقول حاج سید محمّد سعادت مصطفوی در اول خرداد ماه ۱۳۱۵ شمسی در شهرستان قاین خراسان جنوبی متولد شدم از شش سالگی به مکتب رفتم و بعضی کتابهای فارسی را فرا گرفتم و پس از یک سال و نیم به مدرسه ابتدایی رفتم و چون معلوماتم در حدّ کلاس دوّم بوده از همان ابتداء مرا به کلاس دوم بردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرحوم والد بر اثر مبارزاتی که با خاندان علم داشتند و حوزه علمیه قاین را احیا کردند و موقوفات آن را از تصرف خاندان علم بیرون آوردند، بر اثر مزاحمتهای آنها ناچار به مهاجرت به تهران شدند و ما در سال ۱۳۲۶ شمسی به تهران منتقل شدیم.
تحصیلات
کلاسهای پنجم و ششم ابتدایی و دبیرستان را در تهران طی نمودم و در ضمن تحصیل در این دوران نزد حضرت والد به تحصیل دروس مقدماتی حوزوی اشتغال داشتم.پس از طی دوران دبستانی و دبیرستان بطور جدی صرف و نحو و معانی بیان مفنی و مطول و منطق حاشیه ملاعبدالله و قوانین و شرح تجرید و شرح منظومه و شرح اشارات و فلسفه مشاء را نزد حضرت والد که از شاگردان ممتاز آقا بزرگ حکم خراسانی بودند و همچنین کفایه آخوند و مکاسب و رسائل شیخ انصاری را در مدرسه علمیه رضائیه که تدریس تمام دروس از سطح و خارج بایشان محول شده بود با یک دوره درس خارج فقه و اصول به مدت ۷ سال گذراندیم. و پس از آن مدت چهار سال در درس فقه مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی صاحب شرح عروه بنام مصباح الهدی با جدیت در این درس خارج فقه حاضر شدم و در همین مدت و برهه چهار ساله در درس حکمت متعالیه اسفار اربعه مرحوم آیت الله حاج سید ابوالحسن رفیعی قزوینی که زمستانها در تهران و همچنین پاییز در منزلشان مجلس درس گرمی از فضلاء را داشتند صبح و عصر حاضر میشدم.
به مدت ۶ سال درس صبح امور عامه فلسفه بود و درس عصر سفر نفس اسفار.
تهران
دوران جوانی من تهران کنونی نبود. مرکز علما و حکماً و عرفا و فقهای بزرگی بود که بعضی از آنها از مراجع نجف و قم کمتر نبودند از عنایاتی که خدا به بنده نود هجرت موقت ۴ ساله حضرت آیت الله شیخ محمد حسین ثقفی تهرانی نجفی رحمه الله علیه بود ایشان چهار دوره چهار ساله درس مرحوم آیت الله آخوند خراسانی را درک کرده بود و هم مباحثه مرحوم آیت الله حاج سید ابوالقاسم کاشانی (ره) بود بنده در این مدت چهار سال توقف ایشان در تهران مجدداً یک دوره خارج کفایه را به تنهایی از ایشان بهرهمند شدم و چون ایشان از شاگردان بلافصل مرحوم آیت الله آقای شیخ هادی تهرانی بود که از شاگردان مبرز درس مرحوم شیخ اعظم انصاری است لذا یک دوره درس خارج محجّة العلماء این عالم بحاث اصولی را خدمت مرحوم حاج شیخ محمد حسین فرا گرفتم. در آن زمان فرا گرفتن و حاضر شدن در درس عرفان آزاد نبود. بنده با استاد عرفان حضرت عارف کامل شیخ محمد علی حکیم تشکر آشنا شدم. چند سالی به تنهایی در درس عرفان ایشان باتفاق یکی از دوستان که مرحوم شده حاضر میشدیم، ایشان استاد عرفان دانشکده الهیات دانشگاه تهران بود و کتاب عرفان نظری ایشان را به نام لطائف العرفان دانشگاه تهران چاپ نموده ولی بسیار کم یاب است.
به هر حال از سن دوازده سالگی تا سی سالگی در رشتههای علوم مقدماتی – فقه و اصول سطح و خارج- فلسفه و کلام اسلامی حکمت مشاء- حکمت متعالیة- حکمت الاشراق- عرفان نظری و کتب معروفش تا مصباح الانس حمزه فناری فی شرح مفتاح غیب الجمع و الوجود للصدرالدین القونوی با جدیت مشغول بودم و در سن ۳۰ سالگی به درجه و مرتبه رفیعه اجتهاد در فقه و اصول نائل شدم اساتید بنده با توجه به مطالب فوق عبارت هستند:
اساتید
۱. مرحوم حضرت والد از مقدمات تا تمام سطح و یک دوره خارج فقه و اصول در محضر ایشان ۲. یک دوره چهار ساله خارج فقه در محضر مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی صاحب مصباح الهدی فی شرح عروه الوثقی ۳. یک دوره خارج کفایه و محجه در محضر مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد حسین تهرانی نجفیو در فلسفه و کلام
۱. حکمت مشاء و کلام و شرح منظومه در محضر مرحوم آیت الله والد ۲. حکمت متعالیه در محضر مرحوم آیت الله رفیعی قزوینی ۳. عرفان نظری در محضر عارف محقق حضرت استاد شیخ محمد علی حکیم تشکر شیرازی و اما تدریسقبل از انقلاب در مدرسه مروی شرح اشارات و رسائل شیخ تدریس مینمودم، بعد از انقلاب از سال ۱۳۶۳ در دانشگاههای مختلف- دانشکده الهیات دانشگاه تهران- دانشگاه شهید بهشتی- دانشگاه تربیت مدرس تهران- دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات- دانشگاه امام صادق (علیه السلام) در رشتههای فقه و اصول- کلام و فلسفه مشاء- متعالیه صدرائی و عرفان نظری تدریس مینمودم و اکنون نیز اشتغال دارم. در این دانشگاهها چهل رساله در مقطع دکتری در موضوعات مختلف فلسفی راهنمایی نمودم یعنی استاد راهنما بودم و قریب ۶۰ رساله را در مقطع فوق لیسانس در موضوعات مختلف فلسفی و کلامی و قرآنی به عنوان استاد راهنما و مشاور هدایت نمودم.
کد خبر 5564612منبع: مهر
کلیدواژه: آیت الله مصطفوی فلسفه اسلامی عرفان اسلامی اربعین 1401 آیت الله ناصری شیعه عاشورا کتاب انقلاب اسلامی ایران قرآن قرآن کریم اربعین آیت الله خامنه ای پیام های حماسه حسینی عراق سازمان تبلیغات اسلامی نشست علمی محضر مرحوم آیت الله مرحوم آیت الله حاج سعادت مصطفوی حاج شیخ محمد عرفان نظری فقه و اصول خارج فقه چهار سال یک دوره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۶۷۹۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیام آیت الله مظاهری به هجدهمین دوره همایش حکمت مطهر
آیت الله العظمی مظاهری مرجع عالیقدر شیعیان در پیامی به مناسبت برگزاری هجدهمین همایش حکمت مطهر، موضوع جوانان را اساسیترین نقطه هدف گذاری مرحوم شهید مطهری دانستند.
متن پیام این مرجع عالیقدر به شرح زیر است:
باوجود گذشت چهل و چهار سال از شهادت اسفناک متفکّر عالیمقام و اندیشمند بزرگ مرحوم آیت الله شهید مطهری قدس سره الشریف، هم ثلمه و خلاً فقدان آن استادِ اسلامشناسِ برجسته، هنوز در جامعه اسلامی محسوس و ملموس است که «ثُلِمَ فی الإسلامِ ثُلمَةٌ لا یَسُدُّها شیءٌ»؛ و هم به فضل خداوند متعال، آثار بنان و بیان آن دانشمند پرتلاش، همچنان مورد استفادۀ فرهیخنگان و حقجویان است که: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا».
همایش با سابقه «حکمت مطهر» که با هدف زنده نگاه داشتن یاد و نام و آثار علمی این شهید والامقام برگزار میشود و از این جهت باید به اهتمام نیکوی متصدّیان و دستاندرکاران آن آفرین گفت، اینک و در هجدهمین دورۀ خود، موضوع بسیار با اهمیّت «جوانان» را مطمح نظر قرار داده است، موضوعی که یکی از مهمترین و بلکه باید گفت اساسیترین نقطه هدف گذاری مرحوم شهید مطهری رضوان الله تعالی علیه در عموم تلاشهای علمی و فکری ایشان بوده است.
در ادامه این پیام آمده، در این فرصت کوتاه و به مناسبت طرح مسئله مهم «جوانان» لازم میدانم بر دو نکته اساسی در این محفل فکری و فرهنگی تأکید کنم:
نکته اول اینکه همانگونه که مرحوم شهید مطهری طاب ثراه به خوبی دریافته بود برخورد و مخاطبه با نسل جوان، بسیار خطیر و حسّاس است و باید براساس منطق و استدلال و واقعبینی در همه ابعاد مسائل نظری و مشکلات عملی جوانان، تنظیم و ساماندهی شود، زیرا اگر به سؤالات نظری و پرسشهای نسل جوان که چه بسا، بسیار اندیشه سوز و ذهن آزار نیز باشد، و همچنین به احساسات و عواطف این نسل پرتکاپو و نیز به خواستههای به حق و به جای آنان، پاسخ منطقی و صحیح داده نشود، قطعاً موجب سرخوردگی و ناامیدی و بیاعتمادی و در نهایت طغیانگری این نسل مطالبهگر خواهد شد و زیان آن برای جامعه انسانی، بسیار وسیع و عمیق خواهد بود.
روش مخاطبه و مواجهه با جوانان، روش دهنکجی و انتقاد و سرزنش و رَمی به بیعقلی و بیدینی نیست، و با چنین روشی محال است که بتوانیم جلوی انحرافات دینی و کجرویهای اخلاقی را در نسل جوان بگیریم. اگر خواهان هدایت و رشد نسل جوان هستیم، تنها راه متین و صحیح آن این است که اولاً: باید از نزدیک با درد و رنج جوانان آشنا شد و ثانیاً با زبان منطق و عطوفت و مهربانی با آنان، تعامل سازنده برقرار کرد، چنانکه در آن بیانِ بلندِ رئیس مذهب جعفری حضرت امام صادق سلام الله علیه که این روزها در آستانه سالروز شهادت آن امام به حق ناطق، قرار داریم، آمده است که به بعضی از اصحاب خود که درباره مخالفان عقیدتی در آن روزگار از آن امام همام پرسیده بود، فرمودند: «فَلاَ تَخْرَقُوا بِهِمْ. أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ إِمَارَةَ بَنِی أُمَیَّةَ کَانَتْ بِالسَّیْفِ وَالْعَسْفِ وَالْجَوْرِ، وَ إِنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلَّفِ وَ الْوَقَارِ وَالتَّقِیَّةِ وَ حُسْنِ الْخَلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الاِجْتِهَادِ؛ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِی دِینِکُمْ وَ فِیمَا أَنْتُمْ فِیهِ».
و، امّا نکته دوم که آن نیز برخوردار از اهمیّت جدی است این است که: خواستههای به حق نسل جوان برای برخورداری از یک زندگی سرافراز و آبرومند، باید در رأس توجّه مسئولان و کارگزاران کشور قرار گیرد و همگان باید به این آسیب اساسی، توجّه کنیم که اگر این مطالبات و انتظارات، به درستی پاسخ داده نشود و جوانان ما با معضلات بزرگی نظیر فشار بیکاری و افسانه مسکن و بحرانِ افزایش سنّ ازدواج و فقر و تبعیض و فساد و اعتیاد و سایر آسیبهای شکننده اجتماعی مواجه بوده و خود را در مقابله با این مشکلات خانمان سوز، بی پناه ببینند، قطعاً ما با بحران سرمایه اجتماعی بزرگی مواجه خواهیم شد که کمترین نتیجه خسارتبار آن کاهش مشارکتهای ملّی و اجتماعی است.
هر دو نکتهای که به اجمال بیان شد، چه نکته اول که مربوط به ساخت اندیشه و فکر و نظر بود، و چه نکته دوم که مربوط به عرصه اجرا و عمل میشود، مطمح نظر همۀ متفکّران دینی و مصلحان اجتماعی از جمله مرحوم آیت الله شهید مطهری اعلی الله مقامه بوده و امید است همه اندیشهورزان و نیز همه مجریان و سیاستمداران، بدان توجّه بیش از پیش نمایند. ان شاء الله.
منبع: خبرگزاری اهلبیت(ع) - ابنا