فتح خون با شهدای غیرهاشمی عاشورا
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۷۰۵۹۲
همواره واقعه عاشورا از ابعاد و زوایای مختلف مورد بررسی نویسندگان، مداحان، شاعران و فعالان حوزههای آیینی و مذهبی کشور بوده و درباره امام حسین(ع)، خاندان ایشان و اصحابشان موارد متفاوت و مشابهی بیان و روایت شده است، اما شاید کمتر کسی درباره اصحاب غیربنیهاشمی اباعبدالله(ع) شنیده باشد یا حتی عنوان اصحاب غیربنیهاشمی این حضرت را در جایی دیده یا شنیده باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امین بابازاده، نویسنده کتاب «بینایی» است که کتاب «عاقلتر شدهام» (مستندنگاری از یک سفر جهادی) را نیز نوشته؛ او همچنین از سال ۸۱ تا ۸۴ عضو مرکز ادبی حوزه با مدیریت استاد جواد محدثی بوده و برای نشریات دیدار آشنا، پویا، هابیل، فتیان و دیگر نشریات مختلف، مستندسازی و تدوین فیلم از سال ۸۲ تا ۹۶، تدوین بیش از ۶۰مستند و کارگردانی بیش از ۴۰مستند را انجام داده است. او همچنین از سال ۹۸ تا فروردین۱۴۰۱ سردبیر مجله الکترونیک کتاب فردا بود. در آستانه اربعین با این نویسنده جوان درباره کتاب بینایی گفتوگو کردهایم و او به این نکته اشاره کرد که پرداختن به اصحاب غیربنیهاشمی امام حسین(ع) در کتابهای آیینی مغفول واقع شده است. مشروح این گفتوگو در ادامه آمده است.
ایده این کتاب از کجا رسید؟
چند سالی است که درباره ابعاد مختلف واقعه عاشورا تحقیق میکنم. در میان این تحقیقات به اصحاب غیربنیهاشمی امام حسین(ع) رسیدم؛ به نظرم به این اصحاب کمتر پرداخته شده و حتی در مداحیها یا بیان واقعه عاشورا آنها مغفول واقع شدهاند؛ این بود که حدود پنج سال به تحقیق درباره آنها پرداختم. در این راستا با استفاده از هفت منبع تاریخی که درباره این اصحاب مطالب خوبی داشت، کتاب بینایی را نوشتم.
پرداختن به اصحاب غیربنیهاشمی امام حسین(ع) در این کتاب چه ویژگیهایی دارد؟
محور کتاب بینایی پرداختن به بخشهای مهم زندگی هر کدام از این اصحاب و ملحق شدن آنها به امام حسین(ع) است. با مطالعه کتابهای مرتبط با این اصحاب به این نتیجه رسیدم هر کدام از این اصحاب دارای تاریخچهای هستند. البته روایات و منابع کمی درباره تک تک آنها موجود است. بنابراین تلاش کردم به منابع تاریخی آنها توجه کنم و به مستندات وفادار بمانم. برای همین برای بعضی از اصحاب یک خط نوشتهام؛ چون مطلب خاصی دربارهشان نیافتم، از سوی دیگر در بخش «بیان» نکات معارفی و تاریخی را آوردهام تا به فضاسازی کتاب برای مخاطب کمک کرده باشم.
در این کتاب تخیل وجود ندارد اما کوشش کردم روانی و ادبیات در متن بهگونهای باشد که برای مخاطب جذاب بوده و سریع بتواند کتاب را بخواند و در نهایت یک نقش کلی از اصحاب در ذهنها باقی بماند.
چرا اسم این کتاب را بینایی گذاشتید؟
یک جملهای از هلال بن نافع در مقابل امام حسین(ع) داریم که میگوید: «انّا علی نیاتنا و بصائرنا» به این معنی که «ما بر بصیرت و نیتی که داریم هستیم و خودمان را به تو سپردیم»؛ این نکته بسیار مهم است، به همین دلیل از همین «نیاتنا و بصائرنا»، بینایی را بیرون کشیدم.
کتاب بینایی سال گذشته چاپ شد، در این مدت استقبال مردم از آن چگونه بوده است؟
اصحاب غیربنیهاشم امام حسین(ع) موضوع جدیدی برای علاقهمندان به کتاب و موضوعات آیینی، مذهبی و تاریخی محسوب میشود، پرداختن به این اصحاب زاویه جدیدی به مخاطب داده است، این موضوع سبب شده استقبال از این کتاب از سوی علاقهمندان بسیار خوب باشد. به نظرم این اصحاب آدمهای پنهان واقعه عاشورا هستند و من فقط تلاش کردم توجه را به آنها جلب کنم وگرنه ایشان مانند آینههایی کنار هم هستند که نور خورشید اباعبدالله(ع) را بازتاب میدهند، خوشبختانه نظرات درباره کتاب بینایی مثبت است.
آیا این کتاب فقط در دورههایی خاص مانند محرم مورد توجه علاقهمندان قرار گرفته است؟
فکر نمیکنم این طور باشد، به طور کلی توجه به کهنالگوهای ذهنی مردم در نگارش کتاب بسیار مهم است. وقتی ادبیات غرب را مطالعه میکنید متوجه میشوید این موضوع در لابهلای تاروپود ادبیات غرب وجود دارد و ارجاع به آنها در ادبیات غرب فراوان است.
به زبان سادهتر، در نهاد انسانها کهنالگوهای جمعی وجود دارد و نویسندگان اگر بخواهند روایت مختص ما را داشته باشند باید به این کهنالگوها توجه داشته باشند، البته در ادبیات کهن ما این وجود داشته است.
این کهنالگوها در شیعه بهواسطه ارتباطش با اهل بیت(ع) و اسلام به تعداد زیاد وجود دارد، مردم ما با این الگوها زندگی میکنند، بنابراین مطالعه کتابهای آیینی و مذهبی به محرم یا ایام خاص ارتباطی ندارد بلکه مردم علاقه دارند در طول سال این آثار را مطالعه کنند و استقبال از آثار آیینی در حوزه کتاب زیاد است.
درباره الهامی که از کتاب شهید آوینی برای نگارش این کتاب گرفتید بگویید.
شهید آوینی در کتاب «فتح خون» تلاش کرده یک روایت تاریخی از قیام عاشورا داشته باشد و در لابهلای آن، نکتههای نغز معرفتی میآورد که بهراستی در اوج است.
من هم این کتاب را بارها و بارها مطالعه کردهام و معتقدم نوع روایت مستند ایشان برای روایت عاشورا هنوز کاربرد دارد اما از سویی دیدم در کتاب فتح خون، ماجرای اصحاب غیربنیهاشمی امام حسین(ع) روایت نشده است.
شهید آوینی با توجه به عمق درکشان به اباعبدالله(ع) و سلوک ایشان توجه فراوان داشته است، با خودم گفتم فهم کربلا از نگاه و زاویه اباعبدالله(ع) از چون منی نشاید، اما روایت اصحاب میتواند در فهم عاشورا کمک خوبی به مخاطب کند، بنابراین روایت اصحاب را برگزیدم تا شاید بتوانم ذرهای از آن معرفت را درک کرده و با قلم الکن خود، آن را روایت کنم. امیدوارم با عنایت اصحاب کار قابل قبولی شده باشد.
و سخن پایانی؟
درباره ادبیات عاشورایی خیلی باید کار کنیم، قلهای که نشان میدهیم بسیار بلند است، در برخی بخشها ضعف داریم که باید برای برطرف کردن آن تلاش کنیم.
خبرنگار: مهدیه قمری
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: کتاب بینایی عاشورا امام حسين ع واقعه عاشورا اباعبدالله ع کتاب بینایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۷۰۵۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی برابر با زیارت امام حسین (ع) است؟
حجتالاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، کارشناس مذهبی درمورد عظمت زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی رحمت الله علیه بیان کرد: مهمترین نشانه عظمت معنوى و مقامات باطنى حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه، برابرى فضیلت زیارت مزار آن بزرگوار، با فضیلت زیارت سیّد الشهدا است.
شیخ المحدّثین، صدوق؛ از محمّد بن یحیى عطّار - که یکى از اهالى رى است - اینگونه نقل کرده است که خدمت امام هادى علیه السلام رسیدم. ایشان فرمودند: «کجا بودى؟».
گفتم: حسین بن على علیه السلام را زیارت کردم. امام هادى علیه السلام فرمودند:
«أما إنَّک لَوزُرتَ قَبرَ عَبدِ العَظیمِ عِندَکُم کُنتَ کَمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِىٍّ.» «بدان که اگر قبر عبد العظیم را در شهر خودتان زیارت کنى، مانند کسى هستى که حسین بن على را زیارت کرده باشد.»
معنای برابرى زیارت حضرت عبد العظیم حسنی (ع) با زیارت حرم حضرت سید الشهدا (ع)
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: مسئله این است که آیا بر اساس حدیثِ یاد شده، زیارت حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه به طور مطلق مىتواند جایگزین زیارت امام حسین علیه السلام شود و یا در شرایط خاصى، از چنین فضیلتى برخوردار است؟
بىتردید، مقصود امام هادى علیه السلام در حدیث یاد شده، این نیست که از فضایل زیارت امام حسین علیه السلام بکاهند و یا در بیان فضیلت حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه مبالغه نمایند.
بنابراین، در پاسخ به سؤالى که مطرح شد، مىتوان گفت: برابرى فضیلت زیارت حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه و امام حسین علیه السلام مقید است به فضاى سیاسى ویژهاى که پیروان اهل بیت علیه السلام در آن مقطع تاریخى زندگى مىکردند. زیرا زمانى بود که اختناق شدیدى جهان اسلام را فرا گرفته بود و جامعه تشیّع در دوران زمامدارى افرادى مانند: متوکّل، مُعتَز و معتمد عباسى، سختترین دورانهاى تاریخىِ خود را سپرى مىکرد.
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: در چنین شرایطى، امام هادى علیه السلام به منظور پیشگیرى از خطرهایى که از طرف حکومتهاى وقت، شیعیان را تهدید مىکرد، فضیلت زیارت حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام را با زیارت امام حسین علیه السلام برابر دانسته اند. به تعبیرى روشنتر، زیارت حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام براى کسانى که آمادگى خطرپذیرى براى زیارت امام حسین علیه السلام را داشته باشند، پاداشى معادل زیارت آن حضرت علیهالسلام را دارد و حرم حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام شعبهاى از حرم سید الشهدا علیه السلام است و این خود، فضیلتى بزرگ و حاکى از جایگاه بلند حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه نزد اهل بیت علیه السلام و عظمت معنوى ایشان است.
این کارشناس مذهبی ادامه داد: برابرى فضیلت زیارت حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه با زیارت سید و سالار شهیدان علیه السلام هر چند در شرایط ویژه، بىتردید بدون حکمت نیست و شاید نتوان به حکمت آن پى برد؛ لیکن راز و رمز این فضیلت بزرگ را باید در شخصیت علمى، عملى و جهادى آن بزرگوار، جستجو کرد.
در میان امامزادگان، شخصیتهاى بزرگى وجود دارند؛ امّا در باره هیچ یک از آنها نقل نشده و حداقل به ما نرسیده است که زیارتش با زیارت حضرت سید الشهدا علیه السلام برابرى کند.
عرضه دین بر امام هادی علیهالسلام
حجتالاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی اظهار کرد: این احادیث بیانگر عظمت والای حضرت عبدالعظیم حسنی رحمت الله علیه است ولی نکتهای که در زندگی ایشان بسیار جای تأمل و دقت نظر دارد این است که روزی این «امام زاده مجتهد محدث کبیر» به محضر امام هادى علیه وآله رسید.
وقتى نگاه ایشان افتاد، فرمودنذ: «مَرحَباً بِکَ یا أبَا القاسِمِ! أنتَ وَلِیُّنا حَقّاً» «خوش آمدى، اى ابوالقاسم! تو حقیقتاً دوست ما هستى».
گفتم: اى پسر رسول خدا! مایلم دینم را به شما عرضه کنم، اگر مورد پسند بود، بر آن ثابت باشم تا خداوند عزوجل را ملاقات کنم.
امام علیه السلام فرمودند: «اى ابو القاسم، عرضه کن»؛ و بعد حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام همچون طفلی که به مکتب رفته باشند به محضر امام علیه السلام نشستند و به عقاید خویش درباره اصول و فروع دین پرداختند.
گفتارش که تمام شد. در این هنگام، امام هادى علیه السلام فرمودند «اى ابوالقاسم! به خدا سوگند، این [عقاید]، دین خداست که آن را براى بندگانش برگزیده است. پس بر آن، ثابت قدم باشید.
خداوند، تو را بر عقیده ثابت در زندگى دنیا و آخرت پایدار بدارند!».
به کارشناس دینی مراجعه کنیم
این کارشناس مذهبی یادآور شد: این کار یعنى مراجعه به کارشناسان دین که ریشه قرآنى دارد.
خداوند متعال در دو آیه، مردم را به آنان ارجاع فرموده اند: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛» «اگر نمىدانید، از آگاهان بپرسید.»
حضرت عبد العظیم حسنی رحمت الله علیه از نظر علمى، یکى از بزرگترین محدّثان و فقها بوده و از نظر سنّى، تقریباً دو برابر امام هادی علیهالسلام سن داشته اند. اما میخواهند به ما بیاموزند کهای انسان به علم خود و به اصطلاح، به چند کلمه مغرور نشو. لذا، شایسته است وقتى انسان دیندار به محضر دینشناس بالاتر از خود مىرسد، براى تأیید و یا تکمیل معارف دینى خود اقدام نماید.
این بهرهگیرى از نظریه کارشناسان دینى، زمینهساز ثبات و پایدارى انسان در دیندارى است.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری قرآن و عترت