سناریوچینی اصلاحطلبان برای سرنوشت برجام / «دکان دونبش» برای مخالفان دولت
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۷۰۹۴۹
این جریان سیاسی برای هر یک از شرایط «توافق» یا «عدم توافق» برنامهریزی کرده است تا خود را در هر صورت در جایگاه طلبکار و مدعی بنشاند. در صورتی که حصول توافق نزدیک شود رسانههای این جریان مدعی میشوند که دولت سیزدهم نیز در نهایت مجبور به ادامه رویکرد دولتهای یازدهم و دوازدهم شد و در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات نیز این اتفاق را به عنوان ناتوانی دولت معرفی میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وضعیت مطلوب: ماشین امضا!
به عنوان مثال قاسم محبعلی از فعالان اصلاحطلب و از جمله تحلیلگران مورد علاقه این رسانهها مهرماه سال گذشته و در حالی که تنها کمتر از دو ماه از تشکیل هیأت دولت جدید گذشته بود در گفتوگو با روزنامه آرمان مدعی شد: «قبل از انتخابات ریاست جمهوری و پس از آن کشور در وضعیت خاص و خطیری قرار گرفته بود و به همین دلیل دولت جدید که روی کار آمد هنوز با واقعیتهای مدیریت کشور آشنا نبود و شاید آنها گمان میکردند راهحلهای دیگری نیز بهجز برجام و مذاکره وجود دارد. با وجود این هرچه بیشتر از عمر دولت گذشت و واقعیتها بیشتر برای دولتمردان آشکار شد در نهایت به این نتیجه رسیدند که راهحل دیگری بهجز برجام وجود ندارد و بهتر است در این مسیر حرکت کنند.» با اینکه این تحلیلگر نزدیک به دولت سابق معتقد بود دولت رئیسی متوجه آن شده که هیچ راهی جز برجام ندارد دو روز قبل در مصاحبهای با ایسنا با گلایه فراوان، عدم احیای برجام را نقطه ضعف دولت معرفی کرد و گفت: «دولت باید در حوزه احیای برجام فرصت را از دست ندهد و تلاشها در این راستا باشد که این توافق هر چه زودتر به نتیجه برسد.» او بدون اشاره به ویژگیهای یک توافق مطلوب بر اصل همیشگی تحلیلگران برجامی یعنی «هر توافقی بهتر از بیتوافقی است» تأکید کرد و گفت: «هر گاه ماهی را از آب بگیریم تازه است ولی باید همه تلاشها در این راستا باشد که این امر هر چه زودتر انجام شود.»
دو روایت از اسفند 99
این تناقضگویی در بسیاری از صحبتهای مقامات دولت سابق نیز وجود دارد. حسن روحانی در حالی چند هفته قبل مدعی شده بود در اسفند 1399 میتوانسته به توافق دست پیدا کند که اصلاحطلبان همان موقع در قبال جو بایدن رنجنامه منتشر میکردند. حامیان دولت سابق که ابتدا با ذوق زدگی به استقبال رئیس جمهور جدید امریکا رفته بودند و تصور میکردند وی سریعاً تعهدات خود را در توافق 2015 عملیاتی خواهد کرد چند هفته بعد احساس شکست و سرخوردگی کردند. در همین ارتباط علی خرم از تحلیلگران حامی دولت روحانی در سرمقالهای با عنوان «آقای بایدن قرار این نبود!» به گلایه از دولت امریکا پرداخت. در این یادداشت که اتفاقاً در تاریخ 25 اسفند 1399 خطاب به بایدن نوشته شده بود، آمده است: «همه مردم ایران لحظهشماری میکردند که شما پیروز شوید، میدانید برای چه؟ برای اینکه دوران جنایتبار دونالد ترامپ به پایان برسد و دو کشور ایران و امریکا راه مصالحه و آشتی و صلح بهجای خصومت را در پیش گیرند. اکنون هم مردم ایران دارند روی رفتار و اعمال شما قضاوت میکنند و شما را ادامهدهنده همان سیاستهای زورگویانه دونالد ترامپ میبینند. مهم نیست شما نقض قول کردهاید یا ضعیفالاراده هستید و به خاطر فشاری که بر شما هست، تسلیم مخالفان شدهاید، صادقانه بگویم این مشکل شماست و برای مردم ایران نتیجه یکی است و هیچ توجیهی را نمیپذیرند.»
سابقه طولانی تناقضگویی
این تناقضات مکرر در زمان انعقاد برجام و نقض عهدهای امریکا نیز دیده میشد. دولتمردان روحانی و رسانههایشان که معتقد بودند برجام دستاورد سیاسی آنها بوده است و از قول رئیس جمهور وقت تیتر «همه مسئولیت مذاکرات با من است» را میگرفتند پس از نقض عهدهای مکرر امریکا اعلام کردند برجام تصمیم نظام بوده و مذاکره کنندگان دولت روحانی هیچ مسئولیتی در قابل ضعف مفاد آن ندارند و مقصر فروپاشی توافق، ترامپ است و نه حتی کلیت رژیم امریکا!
با همین دست فرمان دولتمردان گذشته و حامیان آنها هیچ گاه در قبال مسئولیت خود پاسخگو نبودهاند و اکنون نیز برای امضای توافق به هر شکل و هر صورت فشار وارد میکنند. روزنامه جمهوری اسلامی چند روز قبل ضمن آنکه مدعی شد دولت مذاکرات برجامی را معطل کرده مطالبی کاملاً خلاف واقع را مطرح کرد. این روزنامه نوشت: «در توافق اردیبهشت 1400 که توسط هیأت مذاکره کننده سابق به دست آمده بود، خروج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از لیست تحریمها بخشی از آن توافق بود و حالا این موضوع به بعد از نهایی شدن توافق برجامی موکول شده است. این، یکی از زیانهای به تأخیر انداختن پذیرش توافق است.» احتمالاً اشاره این مطلب سیاست زده و غیرتخصصی به خروج نام سپاه از لیست FTO باشد. با این حال این ادعای کذب در حالی است که موضوع خروج سپاه از این لیست توسط امریکاییها در دولت قبل مطرح شده بود تا در ازای آن مذاکرات موشکی و منطقهای را در توافقی که قرار بود صرفاً برای احیای برجام باشد بگنجانند. این موضوع که در ازای ملزم کردن ایران به انجام «مذاکرات آتی» طراحی و انجام شده بود با هوشمندی تیم مذاکره کننده جدید روبهرو شد و ایران را از تله طراحی شده برای ساده لوحان رهانید. مسألهای که همچنین قرار بود با چشمپوشی ایران از انتقام سخت آمران و عاملان ترور شهید سلیمانی تهاتر شود و به صورت قاطع از سوی دولت سیزدهم رد شد.
اختلاف در اردوگاه اصلاحات
گذر زمان البته باعث شده تا برخی رسانههای نزدیک به تیم مذاکره کننده سابق واقعیاتی از مذاکرات در دولت جدید را نیز به صورت استثنائی اعلام نمایند. سایت خبری جماران و نزدیک به مذاکره کنندگان سابق چند هفته قبل خبر داد که پیشنویس به دست آمده در دولت جدید نه تنها از پیشنویس دولت قبل که حتی از برجام نیز امتیازات بیشتری برای کشور به دست آورده است. این رسانه نوشت: «هیأت ایرانی با نگاه حل مسأله و رسیدن به تفاهم پیش رفته و با اتخاذ رویکردی واقعبینانه، تلاش کرده تا ضمن ایستادگی بر خطوط قرمز و موارد غیرقابل صرفنظر، حداکثر امتیازات ممکن را دریافت کند. در نتیجه این رویکرد، پیشنویس کنونی در وین، در قیاس با گذشته از جنبههای مختلف بهبود پیدا کرده و چه از منظر «پایداری رفع تحریمها و اطمینانبخشی به فعالان اقتصادی» و چه از نظر «حفظ دستاوردها، دانش و زیرساخت هستهای» و چه از جنبه حراست از «امکان بازگشتپذیری سریع»، در مقایسه با سند برجام و همین طور پیشنویسی که در ادوار پیشین به دستآمده بود و نیز در مقایسه با سند اسفندماه، به شکل ملموسی ارتقا پیدا کرده و دارای امتیازات قابل توجهی است.» چند روز بعد روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیز به نقل از یک منبع آگاه نوشت: «پیشنویس موجود مذاکرات نسبت به اسفند بهبود داشته است و بویژه از جهت ارائه اطمینان اقتصادی به فعالان و شرکای تجاری ایران، امتیازات قابل توجهی دارد.»
زودتر امضا کنید!
پس از این مطالب بود که عباس عبدی فعال اصلاحطلب در مطلبی در توئیتر خود با طعنه نوشت: «میگویند متنی که روی میز است از هر نظر بهتر از برجام و متنهای گذشته است. بسیار عالی تبریک میگوییم. زودتر امضا کنید.» هرچند پیشنویس موجود از هر جهت از توافق پیشین بهتر شده است اما ناگفته پیداست تا زمانی که منافع ایران به طور مؤثر تأمین نشود و تضامین لازم برای افزایش هزینه نقض عهد امریکا اخذ نگردد توافق حاصل نخواهد شد. چرا که از منظر دولت سیزدهم تنها توافقی معتبر است که منافع جمعی ایرانیان را تأمین کرده و اشتباهات ساختاری برجام را تا حد امکان کاهش دهد.
همه موارد اعترافات جریان منتقد دولت به بهبود متن پیشنویس نشان میدهد جریان اصلاحطلب بخوبی میداند که آنچه در مذاکرات کنونی گذشته چه بوده و چه تفاوتی با مذاکرات ضعیف پیشین دارد. با این حال اغلب تحلیلها و فضاسازیها در این رسانهها در راستای تخریب تیم مذاکره کننده و سناریونویسیهایی است که درصدد است فارغ از نتیجه گفتوگوها دولت سیزدهم را در جایگاه محکوم بنشاند و دیگران را به عنوان قهرمان معرفی کند.
منبع: روزنامه ایران
منبع: فردا
کلیدواژه: اصلاح طلبان عدم توافق برجام دولت سیزدهم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۷۰۹۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلاحت پیشه : هم گشت ارشاد حجاب ناموفق بود هم گشت ارشاد مدیران / سرنوشت پول های اختلاس شده هم مشخص نشد
نماینده ادوار مجلس با انتقاد از عدم توجه ابراهیم رئیسی به وعده های انتخاباتی خود گفت: دولتمردان فکر نکنند که مردم این وعدهها را فراموش میکنند، مردم هیچ وعدهای را فراموش نمیکنند؛ بهویژه وعدههای مقابله با فساد. حشمتالله فلاحت پیشه ، نماینده ادوار مجلس و استاد علوم سیاسی در گفتگو با هممیهن به تشریح و بررسی تأخیر در ایجاد گشت ارشاد واقعی مسئولان پرداخت. مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید؛ * یکی از وعدههای ابراهیم رئیسی تشکیل گشت ارشاد مسئولان بوده است؛ نظرتان درباره عملکرد دولت در رابطه با ایجاد گشت ارشاد مسئولان چیست؟ مقایسه دو گشت ارشاد حاکی از آن است که دو بار این طرح شکست خورده است و هر دو شکست جزو موضوعات منفی کارنامه دولت است. گشت ارشاد عفاف و حجاب بدون قانون، کار خود را انجام میدهد. وقتی قانون وجود ندارد مردم در بلاتکلیفی دچار ظلم میشوند. متاسفانه اصرار جدی نیز در این رابطه صورت گرفته درحالیکه هنوز لایحه حجاب و عفاف تعیینتکلیف نشده عدهای بدون پشتوانه قانونی در حال وارد آوردن فشار بر مردم هستند. گشت دوم مربوط به فساد و سوءاستفادههای اقتصادی است که در سکوت دچار شکست شده است. چند پرونده عمده مانند پرونده معروف به باغ گیلاس در اُزگُل است. پرونده دیگر چای دبش است که رئیس قوه قضائیه اعلام کرد کسی در این رابطه به دستگاه عدلیه معرفی نشده است درحالیکه قبل از آن اعلام شد احتمالاً ۶۰ نفر در این پرونده دچار اهمال شده باشند. اما به نظر میآید هیچ پیگیریای صورت نگرفت و مسائل دیگر نیز در این رابطه مطرح شد. بنابراین در زمینه گشت ارشاد مدیران نیز کارنامه موفقی وجود ندارد، یا آنگونه که تبلیغات گستردهای در بحث گشت ارشاد حجاب صورت گرفته، شفافیت اعتمادسازی در مورد گشت ارشاد مدیران انجام نشده و آنچه میبینیم نوعی لاپوشانی است. به هر حال در مواردی که تخلف وجود دارد، خلافواقعهایی صورت گرفته و از اسامی مقدس سوءاستفاده شده است؛ از استفاده اسامی چهارده معصوم در چای دبش گرفته تا عناوین مذهبی در موضوع باغ اُزگُل. * دولت دستگیری برخی از مدیران میانی و رده پایین را در راستای گشت ارشاد مسئولان گزارش کرده است. این گزارشها را چگونه ارزیابی میکنید؟ شاهد آن هستیم که نهتنها گشت ارشاد کارکرد نداشته و گزارش شفافی ارائه نشد، بلکه لاپوشانی هم صورت گرفته است. واقعیت این است که مردم این موارد را درک میکنند و مواردی که مسائل ایضایی بدون محفل قانونی صورت میگیرد اما در مواردی که به حقوق ملت مربوط است برخورد شفاف، جدی و قانونی صورت نمیگیرد. معتقدم بسیاری از وظایف قانونی دولت در پرداختنِ حقوق مردم، تحتالشعاع شرایطی قرار دارد که ارشاد غیرقانونی صورت میگیرد. بزرگترین ضربه به اعتماد و امنیت یک کشور زمانی زده میشود که قوانین یک کشور فقط برای مردم نوشته شود. متاسفانه شاهدیم که در برخی موارد که قانون هم وجود دارد، زور قانون به صاحبان قدرت نمیرسد اما برای بخشی از مردم، برخوردکنندگان خود را از قانون بالاتر میبینند. * به نظر شما اگر قرار باشد گشت ارشاد مسئولان به صورت واقعی راهاندازی شود چه موضوعاتی باید مورد توجه قرار گیرد؟ مفهوم ارشاد، وجه جدی روشنگری و شفافسازی است. ارشاد نوعی برخورد است که همزمان منجر به نوعی تعلیم و تربیت عمومی میشود. اگر گشت ارشاد مقابله با فساد صورت گرفته پس باید با ارائه گزارش آشکارِ آن به مردم جلب اعتماد مردم انجام شود و از سوی دیگر نقش پیشگیرانه در مقابل فسادهای بیشتر را داشته باشد. ولی متاسفانه هنوز گزارش مشخص و روشنی در این رابطه وجود ندارد و در مواردی نیز خارج از گشت ارشاد حکومتی توسط برخی از رسانهها خبر از فساد داده میشود. در این موارد متاسفانه دولت نهتنها به وظیفه ارشادی خود عمل نمیکند بلکه دستگاههای مختلف به سمت لاپوشانی حرکت کرده و این پروندهها را مشمول قاعده زمان میکنند. مشمول قاعده زمان شدن این پروندهها دو وجه دارد؛ بخشی از آن شامل مسائل حقوقی شده و اگر پرونده بعد از زمان مشخص بررسی نشود، عملاً امکان پیگرد قضایی برای بررسی آن وجود ندارد. ولی مد نظر من؛ مشمول قاعده زمانی از نظر فراموش کردن نزد اذهان عمومی است. عدهای بر این عقیدهاند که اگر موضوعی مطرح نشده و از دستور اخبار خارج شود، از محل توجه مردم نیز دور میشود درحالیکه انباشته شدن پروندههای فساد در حال بررسی یا غیرشفاف، به افکار عمومی در جامعه ضربه میزند. * حکومت ما برای شروع این گشت ارشاد باید از کدام نهاد شروع کند؟ هر پرونده فسادی سه ضلع اصلی دارد؛ اول کسانی که سوءاستفاده مالی میکنند و در رأس هرم قرار دارند. گروه دوم لابیگر یا دلال این افراد هستند و این افراد سوءاستفادهگر را به امتیازات موجود بهویژه رانتهای دولتی وصل میکنند. دسته سوم، افراد نزدیک به قدرت هستند که از طریق دلالها به مختلسین ربط پیدا میکنند. اگر نگاهی به مجموعه پروندههای بزرگ ایران داشته باشیم که جمع آنها به دهها میلیارد دلار براساس نرخ روز میرسد، این سه ضلع در آن وجود دارد. متاسفانه در گذشته بهطور عمده رأس هرم (اختلاسگران) مورد مجازات قرار گرفتند و مجازات لابیها یا افراد قدرتمند که اُلیگارشی قدرت را شکل دادهاند، شفاف نبوده است. اما مهم این است که سرنوشت پولهای اختلاسشده هم مشخص نشده است. مبلغ برخی از پولهای اختلاسشده (از دهه ۷۰ به بعد) بیش از بودجه اعتبارات عمرانی آن سال بوده است اما سرنوشت این پولها مشخص نشده است. باید با سه ضلع مثلث برخورد شود. گاهی اسامی خاصی مطرح میشود که یا آنها مجازات میشوند یا مجازاتشان در گذر زمان محو میشود. اما نتیجه عدم برخورد با فساد شکلگیری اُلیگارشی قدرت و ثروت است؛ اُلیگارشیای که صاحبان قدرت و ثروت شکل میدهند و میبینیم که عملاً این موضوع فساد و مثلث فاسد را بیمه میکند. * یک سال دیگر انتخابات ریاستجمهوری است و راهاندازی گشت ارشاد مدیران یکی از وعدههای آقای رئیسی بوده است. عدم به نتیجه رسیدن و حتی مشخص و شفاف نشدن ابعاد پیگیری آن در کشور، چه تاثیری بر جامعه دارد و چه نتیجهای برای این دولت و آقای رئیسی رقم میزند؟ دولتمردان فکر نکنند که مردم این وعدهها را فراموش میکنند، مردم هیچ وعدهای را فراموش نمیکنند؛ بهویژه وعدههای مقابله با فساد. تجربه نشان داده که بخش اعظم فسادخیزیها در کشور ناشی از اصرار دولتها بر حفظ شرایط است. بهطور مشخص چندنرخی بودن ارز در کشور یکی از عوامل فساد است. در سال ۱۴۰۲ میزان ارزی که با رقم غیرآزاد توزیع شده، حدود ۶۹ میلیارد دلار است. در حقیقت ۶۹ میلیارد دلار را دولت در ردیفهای مختلف توزیع کرده است که کل این رقمها پایینتر از نرخ ارز آزاد در بازار است. در حال حاضر دلار ۲۸۸۰۰ تا ۴۲۰۰۰ تومان وجود دارد اما نرخ ارز در بازار آزاد فراتر از این ارقام است. این اصرار بر چندنرخی بودن ارز، بیشترین سود را به رانتخواران بخشیده است. تاکید میکنم این به معنای گزارش یک فساد نیست بلکه گزارش زمینه فساد است. * آیا دولت سیزدهم توانایی راهاندازی گشت ارشاد مدیران را دارد؟ معتقدم که دولت رئیسی برخلاف ادعاهای اولیه زودتر از دولتهای گذشته در مقابل اُلیگارشی قدرت و ثروت دچار ناکارآمدی شد. کانال عصر ایران در تلگرام