رئیسی در ایجاد بازگرداندن سرمایه اجتماعی برگ برنده دارد| گفتوگو با باهنر
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۸۴۵۱۸
دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری، گفت: ضعف دولت قبلی در ارتباط با مردم بود. زحمت میکشیدند و کار میکردند اما هم رئیسجمهور و هم وزرا در ارتباطگیری با مردم ضعف داشتند و در بین مردم نبودند.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایران اکونومیست، یکسال از آغاز به کار دولت آیتالله رئیسی میگذرد و در این مدت تحولات اقتصادی، سیاسی و بینالمللی خاصی را شاهد بودیم که تصمیمات دولت در آنها دخیل بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای بررسی عملکرد کابینه آقای رئیسی با محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به گفت وگو نشستیم.
: شاید اکنون بحث در مورد انتخابات مجلس دوازدهم زود باشد، اما این انتخابات سال آینده برگزار میشود. شما به عنوان کسی که یکی از چهرههای حزبی کشور هستید، بفرمایید که به نظرتان چرا احزاب نسبت به گذشته کمرونق هستند و فعالیت چندانی ندارند؟ آیا اصولگرایان و جامعه اسلامی مهندسین برنامهای برای پررونقتر کردن فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات مجلس سیزدهم و افزایش مشارکت مردم دارند؟
باهنر: رکود حضور مردم در انتخابات مجلس واقعیتی است که نباید نادیده انگاشت. در انتخابات مجلس یازدهم به تعبیر کارشناسان رکورد کمینه ثبت شد. این موضوع با سرمایه اجتماعی ارتباط دارد. من از مدتها پیش به دنبال این بودم که مراکز پژوهشی حاکمیتی و دولتی در مورد این موضوع بررسی کنند که عوامل کاهش سرمایه اجتماعی و مشارکت مردم در انتخابات چیست؟ البته نخبگان، کارشناسان و مردم عوامل را میشناسند، اما در مورد وزن هر کدام از عاملها اختلافنظرهای جدی وجود دارد.
کرونا قطعاً تاثیر جدی داشت. عملکرد ضعیف دولت گذشته و مسائل معیشتی و... نیز اثر داشته است و اینکه رقابتهای جدی حزبی وجود نداشت نیز اثرگذار بود. در بین کاندیداهای انتخاباتهای ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی باید نمایندگان اکثریت مردم که با نظام مشکلی ندارند، حضور داشته باشند.
رای سیاه به معنای آن کسانی که نظام، انقلاب و هیچ چیز را قبول ندارند، در کشور کمتر از 10 درصد است. یک عده از مردم سیاسی، متدین، انقلابی و حزباللهی هستند اما جمعیت بسیاری، سیاسی و... نیستند، مشکلی هم با نظام و انقلاب ندارند اما منافع ملی و امنیت ملی را درک میکنند و فقط میخواهند زندگی کنند.
بنابراین در بین کاندیداها باید کسانی باشند که هر کس بتواند لیست مورد نظر خود را پیدا کند. اگر احساس عمومی این باشد که یک عده یا یک تفکر در حال حذف است، (البته بحث من در مورد فتنهگران نیست؛ آنها را هیچ حکومت و کشوری تحمل نمیکند) اعتمادشان از بین میرود.
تمامی جناحها باید بتوانند در انتخاباتها لیست قدرتمندی داشته باشند. اینکه گفته شود هر کس وابسته به اصلاحطلبان است، فتنهگر است، اشتباه میباشد. من بسیاری از اصلاحطلبان را میشناسم که انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب اسلامی را قبول دارند.
باید روندها و بررسیها به گونهای باشد تا مردمی که نظام را قبول دارند به سوی صندوقهای رای جذب شوند نه اینکه احساس کنند، حضورشان فایدهای ندارد و کسی را ندارند که به آن رای بدهند؛ این کار باید از سوی حاکمیت اتفاق بیافتد.
البته احزاب هم نقش مهمی دارند. نظام مردمسالاری دینی باید سه چهار حزب قدرتمند، چارچوبدار و فراگیر داشته باشد. اکنون حدود 150 حزب در کشور وجود دارد که از وزارت کشور مجوز دارند، اما اینها کوچک هستند. 100 حزب که فقط یک کاغذ برای روز مبادا هستند و فعال نیستند. آنهایی هم که فعال هستند در طول سال فعال نیستند و تنها نزدیک انتخابات جمع میشوند و ائتلافی تشکیل میدهند.
من در این رابطه یک مثال عامیانه مطرح میکنم؛ وقتی استقلال در لیگ برتر اول میشود، افتخارش به این است که در آن لیگ پیروزی، سپاهان، گلگهر، تراکتور و... هستند و او بین چند تیم قدرتمند اول شده است. وگرنه اول شدن در دسته سوم برای استقلال افتخار و هنری نیست.
کسانی هم که در انتخاباتهای مجلس و ریاستجمهوری برنده میشوند، باید در میدانی باشند که بتوانند با رقبای قدرتمندی رقابت کنند.
** هشتاد درصد انرژی جناحها صرف وحدت میشود/ 20 درصد صرف انتخابات!
یکی از مشکلات احزاب این است که خیلی وقت صرف میشود تا با یکدیگر وحدت کنند. حدود 30 - 35 حزب هستند که میگویند ما اصولگرا هستیم. ما برای اینکه دور هم بنشینیم، هفتاد هشتاد درصد انرژیمان را از دست میدهیم. در نهایت 20 درصد از انرژیمان باقی میماند تا بتوانیم با رقیبمان رقابت کنیم. آن موقع هم که دیگر رمق رقابت نداریم.
در حالی که اگر سه چهار حزب قدرتمند وجود داشته باشد، تکلیف روشن میشود و به راحتی میتوانیم کار کنیم. اکنون در مرحلهای هستیم که به دنبال وحدت درونی خودمان هستیم.
: پس بنابراین تاکنون ورودی به موضوع انتخابات مجلس دوازدهم نداشتهاید؟
باهنر: خیر؛ اینکه لیستی بسته شود و کاندیدایی مشخص شود، قطعاً صورت نگرفته است. البته مراجعات شروع شده و از حوزههای انتخابیه مختلف، آدمهایی میآیند؛ در مورد ناتوانی نماینده فعلی و توانمندیهای خودشان میگویند. این ملاقاتها در حال انجام است، اما اینکه به سمت لیست نوشتن برود، خیلی زود است.
: آیا آقای لاریجانی برنامهای برای حضور در انتخابات مجلس دارند؟
باهنر: آقای لاریجانی را میبینم و در مجمع هم فعال است و در بحثها شرکت میکند ولی نشست سیاسی و یا تصمیمگیری خاصی نداشتیم و نمیدانم برنامهشان برای مجلس چیست و آیا قصد حضور دوباره در مجلس دارد یا خیر.
مثلا در جریان بنزین، آقای روحانی گفت من هم صبح جمعه فهمیدم! شاید خبر روحانی، خبر درستی بوده اما نحوه طرح و قیافه گرفتن و خنده وی موجب شد به مردم بر بخورد. آقای رئیسی در این بخش بسیار فعال عمل کرد؛ هم رئیسجمهور و هم وزرا بین مردم هستند، کار میکنند و از این جهت یک برگ برنده خوبی دست رئیسی است.: بیش از یک سال از آغاز به کار دولت سیزدهم میگذرد و به نظر میرسد که اکنون میتوان درباره کارنامه این دولت صحبت کرد و قضاوتی داشت. به نظر شما دولت فارغ از مسائل اقتصادی و... برای احیای سرمایه اجتماعی چه کار باید بکند؟
باهنر: من بارها گفتهام و با اینکه عضو یک جریان سیاسی و باصطلاح پیشانی سفید هستم و با وجود اینکه دولتها و مجالس نباید جناحی عمل کنند، اما جناحها هم باید عادلانه تحلیل کنند؛ اینکه گفته شود دولتی به طور کامل بد بود و دولتی دیگر به طور کامل خوب بود، از عدالت و سخن عالمانه فاصله دارد.
جامعه اسلامی مهندسین پس از پایان کار دولت روحانی و آغاز دولت رئیسی، بیانیه مفصلی در خصوص عملکرد دولت روحانی منتشر کرد که شاید کمتر حزبی چنین کاری انجام داد؛ در آن بیانیه از کارهای مثبتی که دولت انجام داده بود، تشکر کردیم و اشکالاتی هم که به ذهنمان میرسید، بیان کردیم.
اینکه گفته شود تمام بدیها مربوط به دولت قبلی بود و تمام خوشیها در دولت جدید به دست میآید، پاسخگویی به آن در آینده سخت است.
اگر قرار باشد یکی از کارهای دولت و مجلس کنونی مدام محکوم کردن کارهای دولت قبلی باشد، در دوره آینده دیگر این حرفها را نمیتوان بیان کرد و در موضع دفاع قرار میگیرند و باید پاسخ دهند که دولت و مجلس انقلابی چه کار کردند؟ آن وقت رقبایمان در موضع تک(حمله) قرار میگیرند.
دولتی که آقای رئیسی تحویل گرفت، دارای شاخصهای قابل قبولی نبود. تورم، رشد اقتصادی، نقدینگی و... وضعیت خوبی نداشت. البته تمام اینها در دست آقای روحانی نبود. مشکلاتی که در کشور وجود دارد، تلنبار دولتهای گذشته است. افتخاراتی هم که وجود دارد، نتیجه عملکرد همه دولتهاست؛ حال یکی کمتر و یکی بیشتر و یکی قویتر و یکی ضعیفتر.
اما در بحث مسائل اجتماعی و سرمایه اجتماعی دو سه موضوع وجود دارد که به نظرم آقای رئیسی خیلی متفاوت عمل کرد. ضعف دولت قبلی در ارتباط با مردم بود. زحمت میکشیدند و کار میکردند اما هم رئیسجمهور و هم وزرا در ارتباطگیری با مردم ضعف داشتند و در بین مردم نبودند. یک نوعی احساس بیارتباطی وجود داشت. روحانی هم گاهی حواسش نبود.
مثلا در جریان بنزین، آقای روحانی گفت من هم صبح جمعه فهمیدم! شاید خبر روحانی، خبر درستی بوده اما نحوه طرح و قیافه گرفتن و خنده وی موجب شد به مردم بر بخورد. آقای رئیسی در این بخش بسیار فعال عمل کرد؛ هم رئیسجمهور و هم وزرا بین مردم هستند، کار میکنند و از این جهت یک برگ برنده خوبی دست رئیسی است.
برگ دوم برنده بحث کروناست؛ کرونا بالاخره از روز اولی که آمد ناشناخته بود و ما به جایی رسیدیم که روزی 400، 500 نفر کشته داشتیم. آقای رئیسی وقتی آمد هم در رابطه با تولید واکسنهای داخلی و هم خریدهای خارجی وارد عمل شد و با رئیسجمهور چین تماس گرفت، ارتباط برقرار کرد و ما در کنترل کرونا در دنیا رتبه تک رقمی داریم.
این بسیار مهم است که کشوری که تحت تحریم غیرمنصفانه و شدید و غلیظ هست، در برخورد با یک پدیده نو در دنیا رتبه هفتم، هشتم داشته باشد، افتخار بزرگی است؛ البته مردم هم استقبال کردند و البته نقش جدی و موثر شخص مقام معظم رهبری بعنوان ولیفقیه در این موضوع کاملا برجسته بود. ایشان تصمیمات ستاد کرونا را رسماً فرمودند یک مرکز تصمیمگیری لازم الاتباع است. من تاکنون ندیده بودم در نظام ستادی تشکیل شود و این بتواند حتی به مجلس هم امر و نهی کند؛ به مجلس بگوید جلسه تشکیل ندهد و.. . این جزو افتخارات نظام جمهوری اسلامی است که در حوادث غیرمترقبه بتواند یک ساختاری را ایجاد کند که همه را به صف کند اعم از دولت، مجلس و نیروهای نظامی و.. .
کمتر حکومتی وجود دارد که اینطور ساختار قدرتی را تشکیل دهد؛ همه اینها کمک کرد که ما در مبارزه با کرونا موفقیتهای چشمگیری کسب کنیم ، البته عوامل دیگری هم موثر بود اما دولت یک نمود قهرمانانه داشت و میدان را باز کرد.
یک سری مباحث دیگری هم جلو رفت از جمله ارتباطات منطقهای؛ مثلا عضویت در شانگهای یا 7 سفر خارجی در طول یک سال رئیسجمهور داشت. حالا ممکن است عدهای دنبال طول و عرض میز نشستها باشند اما در کلان اینکه ظرف یک سال کشوری که صد در صد تحریم است، 7 سفر خارجی و در هر سفر امضای چندین مقاولهنامه و قرارداد داشته باشد جزو تحرکات خوب بود که بحمدالله آقای رئیسی جلو برد.
در داستان مذاکرات خارجی هم مذاکرات را متوقف نکرد و مسئله عزت و منافع ملی را در نظر داشت و کار را جلو برد و امیدواریم این مسئله به جمعبندی برسد.
یک سری نکات دیگر هم وجود دارد که برای دولت شمشیر دولبه است؛ مثلا به عنوان نمونه مسئله حذف ارز 4200 تومنی یک تصمیم خطیر، سنگین و حساس بود. سوال اول این است که این تصمیم باید گرفته میشد یا خیر؟ من جزو طرفداران این تصمیم بودم که میدانم ضررها و اشکالاتی دارد اما یک تصمیم تلنبار شده بود که از سی سال قبل باید گرفته میشد اما هم تصمیمگیرندگان دولتها به خاطر خطرش جرات نمیکردند و به گردن آینده میانداختند. برخی مخالفان که نگران عواقبش بودند میگفتند این را باید در زمان مناسبتری انجام میدادیم.
من که طرفدار این تصمیم بودم معتقدم معلوم نبود نقطه بهتری را در آینده داشته باشیم بنابراین هرچه زودتر باید تصمیم میگرفتیم اما این تصمیم که اتخاذ شد آیا جوانب امر را سنجیدند؟ بخشی را سنجیدند و بخشی هم گرفتاری ایجاد شد لذا در تصمیمات خطیر باید مراقب بود. در دولت نهم و دهم بار اول که میخواستیم یارانهها را هدفمند کنیم ما با دولت در مجلس نشستیم و 100 اقدام را لیست کردیم که این 100 اقدام باید انجام شود تا این کار موفق بشود. برای هر 100 اقدام هم زمان مشخص کردیم هم انجام دهنده آن را مشخص کردیم. رئیس جمهور 3 الی 4 دفعه قبل از اجرای تصمیم زنده صحبت کرد.
** در دولت روحانی عدم تعامل دولت با مردم در گرانی بنزین مشکل ایجاد کرد
در دولت روحانی به دلیل عدم تعامل دولت با مردم، در گران کردن بنزین دیدیم که چقدر مشکل ایجاد و سر و صدا به پا شد؛ این اقدامات خطیر باید یک چارت داشته باشد و مورد به مورد اقدام کننده مشخص شود. در این بخشها نسبتاً دولت بد عمل نکرد اما میتوانست قویتر انجام شود ولی باز هم مخالفان تصمیم ضد دولت نبودند بلکه کار، کار خطرناکی بود و مثل بمبی است که کرنومتر دارد و میخواهد منفجر شود؛ این شجاعت را میخواست ولی شجاعت باید با خرد کامل همراه باشد یعنی خردمندانه ولی شجاعانه تصمیم گرفت البته که دولت تلاش خودش را کرد و کاملا پای کار این قضیه بود .
در سفرهای استانی یکی از بحثهایی که من دارم و به دولت هم برنمیگردد این است که ما مطالبات غیرممکن خیلی داریم و همه ما هم مقصر هستیم؛ نمایندگان مجلس، صدا و سیما ، وزرا دائم درحال پوشش دادن مطالبات غیرممکن هستند، آقای رئیس جمهور وقتی سفر میروند این کار خیلی ارزشمندی است که یکی از عوامل بازگرداندن سرمایه اجتماعی است ولی باید مواظبت کرد وعدههای ناممکن داده نشود.
ما به قیمت حدوداً چند سال قبل 700 هزار میلیارد تومان پروژه نیمه تمام دولتی داریم. اگر دولت در هر سفر 5 هزار میلیارد به این رقم اضافه کند، عملاً حالا حالها با بودجه دولت نمیتوان تمام کرد؛ یا باید فروخت یا رایگان واگذار کرد. در این اوضاع و احوال اضافه کردن به هزینههای دولت کار درستی نیست؛ البته تا جایی که من رصد کردم آقای رئیس جمهور در حال مراقبت از این موضوع هستند اما اخیرا معاون اجرایی گزارشی که داد ظرف یک سال گذشته 30، 40 هزار میلیارد تومان وعده جدید دادیم که این وعدهها را باید مدیریت کرد و هرچه پول داریم باید پروژههای گذشته را تمام کرد.
یا مثلا در ماجرای کم آبی یک نفر برود اصفهان بگوید من آب شما را تامین میکنم یا یک نفر هم برود شهرکرد بگوید من آب شما را تامین میکنم؛ خب اینکه نمیشود یا سفر اخیر آقای رئیسجمهور به کرمان؛ ایشان در جنوب کرمان رفتند سخنرانی عدهای آمدند داد و بیداد کردند ایشان وعده استان کرمان جنوبی را دادند؛ من نمیخواهم موضعگیری کنم که مخالفم یا موافق اما بهرحال این تصمیم، یک تصمیم خطیر است و باید مواظبت کرد و میتواند بر اقتصاد جنوب کشور و جمعیت کشور اثر بگذارد لذا باید با مطالعه قبلی باشد چون ممکن است مابقی استانها هم مطالبه کوچک و بزرگ شدن داشته باشند.
** نیروهای دولت رئیسی روحیه جهادی و ایثار دارند
نکته آخری هم درباره دولت آقای رئیسی بگویم، نیروهایی که استفاده شدند نیروهای متدین، حزباللهی، دلسوز هستند که در بین مردم بودن آنها واقعا جای تشکر دارد. برای مثال چشمه کوهرنگ گلآلود شد و دو استان کهگیلویه و چهارمحال آبشان به مشکل برخورد و گل آلود شد. من مهندسم و میدانم رفع این مشکل در بهترین حالت سه الی چهارماه طول میکشد اما وزیر نیرو رفت و با جمع کردن پیمانکاران و متخصصین در دو هفته این معضل را حل کردند. این قدرت جهادی و ایثار میخواهد. اگر این اتفاق در دولت قبل میافتاد طبیعتاً سه ماه مردم باید صبر میکردند تا مشکل حل شود اما این همتهای جهادگونه جزو کارهای اساسی دولت است.
نیروهایی که منصوب شدند چه در وزارتخانهها و چه جاهایی دیگر بعضاً شناختی نسبت به اختیارات و کار بزرگی که دارند را نمیدانند؛ مثلا ماجرای افزایش حقوق کارگران بنگاهها را با معضل روبهرو کرد و هیچکس دیگر جرات برگرداندن تصمیم را ندارد. نیروهایی که به کار گرفته شده متدین و جهادی هستند اما برخی برای مسئولیت چندان مناسب نبودند و بعد از یک سال باید منتظر برخی جابجاییها بود.
منبع: خبرگزاری تسنیم
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: هم رئیس جمهور و هم وزرا سرمایه اجتماعی انتخابات مجلس دولت روحانی آقای رئیسی دولت قبلی آقای رئیس بین مردم دولت قبل دولت ها یک سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۸۴۵۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«گشت ارشاد مدیران»؛ یک وعده شبه احمدی نژادی دیگر در دولت رئیسی /فسادها و تخلفات در سکوت فراموش میشوند؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ابراهیم رئیسی، در جریان دومین مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از قاب صدا و سیما به صراحت وعده داد؛ «ما گشت ارشاد خواهیم داشت اما نه برای مردم بلکه برای مدیران»، زمان گشت و رئیسی به عنوان رئیس دولت پا به پاستور گذاشت، او باز هم این وعده را تکرار کرد و در نشستی از عملی شدن وعده «گشت ارشاد مدیران» خبر داد و گفت؛ «گشت ارشاد مدیران زیر نظر بازرسی ریاست جمهوری تشکیل شد و به دستگاههای مختلف سرکشی می شود.»
رئیسی در ۹ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲، بار دیگر از لزوم برخورد با فساد و برکناری مدیران فاسد و ناکارآمد روایت کرد و گفت؛ «از ابتدای دولت تاکید کردم که دولت مردمی به هیچ مدیری چک سفید امضا نداده است و همه مسئولان از سطح وزیر تا دیگر مدیران به شکل دائم تحت نظارت و ارزیابی هستند.»
او همچنین در تاریخ ۱۸ اسفندماه سال ۱۴۰۲، در جریان سفر به سیستان و بلوچستان گفت: «اگر مردم مطالبه ای دارند حتما باید در دستور کار قرار گیرد و به آنچه را مردم بخواهند دولت اجرایی خواهد کرد و به مدیران دولتی هم میگویم ادارات باید نماد کارآمدی باشند و گره گشای کار مردم باشند و وقتی کسی در ادارات حضور پیدا کرد احساس گره گشایی داشته باشند؛ مبادا بشنوم ادارات رشوه میگیرند یا فساد نفوذ کرده است.»
این وعدهها درحالی یکی بعد از دیگری از زبان رئیسی مطرح شده است که طی دو سال و اندی که از عمر این دولت می گذرد، نه تنها وعده گشت ارشاد مدیران عملیاتی نشده و خروجی دیده نشده بلکه همان گشت ارشاد حجاب نیز با تصمیم رئیسی و با محوریت وزارت کشور، بار دیگر با ونهایش به خیابان بازگشته است.
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده ادوار مجلس، در گفتگویی با هممیهن، دو گشت ارشاد را مقایسه کرده و هر دو گشت ارشاد را طرحهایی شکست خورده دانسته و گفته است؛« مقایسه دو گشت ارشاد حاکی از آن است که دو بار این طرح شکست خورده است و هر دو شکست جزو موضوعات منفی کارنامه دولت است. گشت ارشاد عفاف و حجاب بدون قانون، کار خود را انجام میدهد. وقتی قانون وجود ندارد مردم در بلاتکلیفی دچار ظلم میشوند. متاسفانه اصرار جدی نیز در این رابطه صورت گرفته درحالیکه هنوز لایحه حجاب و عفاف تعیینتکلیف نشده عدهای بدون پشتوانه قانونی در حال وارد آوردن فشار بر مردم هستند. گشت دوم مربوط به فساد و سوءاستفادههای اقتصادی است که در سکوت دچار شکست شده است.»
فرزند رفت، مادر نرفت /عصبانیت مردم از فساد چای دبشاز سوی دیگر مواجهه دولت در برخی اشتباهات و رفتارهای پرحاشیه مدیران میانی و رده بالای دولت حکایت از آن داشته است که دولت نه تنها چندان گشت ارشاد مدیران را جدی نگرفته است بلکه حتی برخی مدیران تبدیل به خط قرمزهایی در دولت شده اند.
سال ۱۴۰۱ مهدی عرفاتی، دبیر وقت شورای اطلاعرسانی دولت، در توئیتی به نقل از ابراهیم رئیسی و با هشتگ گشت ارشاد نوشته بود که؛ «رئیسجمهور در واکنش به مهاجرت فرزند یکی از معاونان وزرا گفته «پسر اگر رفت، پدر هم برود». پس از انتشار این توئیت خبر مهاجرت پسر انسیه خزعلی به کانادا جنجال به پا کرد و معاون امور زنان و خانواده ریاست جمهور در توئیتی از موقتی بودن سفر پسر خود گفت. اما برخلاف انتظارات و توقعات برای کنار گذاشته شدن انسیه خزغلی از دولت، علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت تنها از تذکر به معاون رئیسی و بازگشت پسرش به ایران خبر داد.
پرونده فساد چای دبش، فساد در پرونده نهادههای دامی و اختلاس ۲ میلیون دلاری در بندر امام خمینی از دیگر مواردی بود که پس از روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی در طی دو سال گذشته حاشیه ساز شدند. هر چند که در جریان پرونده نهاده های دامی، دولت ابراهیم رئیسی سید جواد ساداتینژاد، وزیر جهاد کشاورزی را برکنار کرد اما همان برکناری نیز مبهم و سوال برانگیز بوده است. در پرونده فساد چای دبش و اختلاس ۲ میلیون دلاری در بندر امام خمینی نیز دولت به جز چند موضع گیری خنثی و محدود، سکوت پیشه کرده و انتقادات زیادی را متوجه خود کرده است. سوال منتقدان این است که چرا «قرارگاه گشت ارشاد مدیران» به این مسائل ورود نکرده است.
رحیم ابوالحسنی، استاد علوم سیاسی در گفتوگو با هممیهن، با اشاره به این موضوع گفته؛ «در موضوع چای دبش یا فساد برنج و مفاسدی که در وزارت جهاد کشاورزی مطرح شد، در نهایت آماری از این اتفاقات بیرون نیامد و شفافسازی صورت نگرفت. اشکال در اینجاست که در کشور ما یک پدیده بسیار مهمی که مغفول مانده، موضوع شفافیت است و تا زمانی که مسئله شفافیت در کشور روشن و نهادینه نشود و مجموعه فعالیتها، هزینهکردها و اقدامات مشخص نباشد، نمیتوان گفت ایشان یا هر فرد دیگری به قول خود عمل کرده است.»
فلاحتپیشه هم تاکید بر پنهانکاری در مساله فساد و خطای مدیران دارد و می گوید؛ «متاسفانه دولت نهتنها به وظیفه ارشادی خود عمل نمیکند بلکه دستگاههای مختلف به سمت لاپوشانی حرکت کرده و این پروندهها را مشمول قاعده زمان میکنند. مشمول قاعده زمان شدن این پروندهها دو وجه دارد؛ بخشی از آن شامل مسائل حقوقی شده و اگر پرونده بعد از زمان مشخص بررسی نشود، عملاً امکان پیگرد قضایی برای بررسی آن وجود ندارد. ولی مد نظر من؛ مشمول قاعده زمانی از نظر فراموش کردن نزد اذهان عمومی است. عدهای بر این عقیدهاند که اگر موضوعی مطرح نشده و از دستور اخبار خارج شود، از محل توجه مردم نیز دور میشود درحالیکه انباشته شدن پروندههای فساد در حال بررسی یا غیرشفاف، به افکار عمومی در جامعه ضربه میزند.»
اخیرا هم، غلامعلی جعفرزاده، نماینده ادوار مجلس در گفتگویی با خبرگزاری خبرآنلاین، بیان کرده بود؛«کاش آقای رئیسی شجاعانه میگفت که آقای ساداتینژاد را برای ایجاد چه مشکلاتی در وزارت کشاورزی برکنار و حذف کرد. چرا حکم دادگاه آقای ساداتینژاد بخشیده میشود؟ چرا نتیجه دادگاهش را مکتوم میگذارید؟ آقای رئیسی بد متوجه شده است و میخواهد بگوید در دولت من اصلاً فساد اتفاق نمیافتد؛ مگر میشود؟ مگر اینجا مدینه فاضله است؟ برای مردم این مهم است که بگویند آقای صدیقی خلاف کرد، محاکمهاش کردیم و نتیجهاش هم این شد. هیچکس انتظار ندارد که هیچ اختلاسی و دزدی اتفاق نیفتد. انتظار مردم همان عبارتی است که حضرت آقا در شب مبارک ماه رمضان فرمودند: «عدالت»
۹۰ نفر برکنار شدند اما...از سوی دیگر اگر چه بازرس ویژه رئیس جمهور، در اسفند ماه سال گذشته، خبر از برکناری ۹۰ مدیر متخلف و ترک فعل کرده داد اما این شائبه وجود دارد که مدیران برکنار شده در دولت سیزدهم، یا همان مدیران دولت دوازدهم بودند که نتوانستند از زیر تیغ خالصسازان عبور کنند یا به دلیل انتقاد از دولت سیزدهم برکنار شدند و مشمول گشت ارشاد مدیران و تعریفی از راه اندازی این گشت شده بود، نخواهد بود. خاصه آنکه لیست مشخصی از این افراد بیرون نیامده است و برخی نیز معتقدند این ادعاها چیزی شبیه به آن چیزی است که محمود احمدی نژاد رئیس دولت های نهم و دهم درباره لیست مفسدان اقتصادی تکرار می کرد، لیستی که می گفت در جیبم است ولی هیچ وقت از جیب او بیرون نیامد.
از جمله افرادی که به نظر می رسد در لیست گشت ارشاد مدیران دولت تعریف شده اند، معاون اقتصادی پیشین بانک مرکزی بود، در ۱۵ فروردین ماه سال ۱۴۰۲، محمدرضا فرزین، با حکمی پیمان قربانی، معاون اقتصادی بانک مرکزی که از دی ماه سال ۱۳۹۲ روی این صندلی نشسته بود را تغییر داد و محمد شیریجیان، یار قدیمی خود که در بانکهای کارآفرین و ملی با هم کار میکردند را به عنوان معاون اقتصادی بانک مرکزی معرفی کرد.
مجید مشعلچی، قائم مقام وقت بیمه مرکزی، هم چند روز پیش از آنکه سیدرضا فاطمی امین، وزیر وقت صمت توسط نمایندگان مجلس استیضاح شود، از وزیر صمت و بدهکاری خودروسازها به صنعت بیمه انتقاد کرد و از سمت خود برکنار شد.
رئیسی جا پای احمدی نژاد گذاشت؟از سوی دیگر نوع چینشهای کابینه ابراهیم رئیسی و جابهجا شدن افراد در آن حکایت از آن دارد که دولتمردان سیزدهم به یک خط قرمز برای رئیس خود تبدیل شده اند که خواهان تغییر یا خارج کردن آنان از دولت نیست. همانند سیدرضا فاطمی امین که پس از عملکرد ضعیف خود در وزارت صمت و فاش شدن واگذاری خودروهای شاسیبلند به نمایندگان مجلس، در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ استیضاح و برکنار شد اما بلافاصله ۱۰ روز پس از آن، یعنی در روز ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، با حکم ابراهیم رئیسی به عنوان مشاور رئیسجمهور در نظارت بر روند اجرای طرحهای تولیدی منصوب شد.
حجتالله عبدالملکی، دبیر شورای عالی مناطق آزاد، از دیگر چهرههای پرحاشیه دولت سیزدهم بود. او یکی از وزرایی بود که بیشترین تذکر و انتقاد بهارستانی ها را از آن خود کرده بود و اولین طرح استیضاح نیز به نام او ثبت شده بود. استیضاحی که به دلیل استعفای عبدالملکی در ۲۴ خرداد ماه به سرانجام نرسید و در ۱۴ آبان سال ۱۴۰۱ به سمت دبیر شورای عالی مناطق آزادی تجاری صنعتی و ویژه اقتصادی منصوب شد.
یوسف نوری، وزیر سابق آموزش و پرورش نیز در ۱۴ فروردین ماه سال ۱۴۰۲، به علت پرداخت دیر هنگام حقوق معلمان در اسفندماه سال ۱۴۰۱ و عدم اجرای قانون رتبه بندی، از سمت خود استعفا داد، هر چند که برخیها معتقدند که او توسط رئیس دولت سیزدهم عزل شده و این استعفا صرفا برای تلطیف ساختن تغییرات کابینه بوده است؛ با این حال وی طی روزهای اخیر کلید استانداری مازندران را از رئیسی گرفت.
۲۷۲۱۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1897868