Web Analytics Made Easy - Statcounter

علی صوفی، چهره سیاسی اصلاح طلب، در رابطه با اینکه چرا برجام روحانی در مجلس تصویب شد اما برجام رئیسی نیاز به گذراندن این مرحله را نداشت، اظهار کرد: لازم بود اینچنین باشد چون تمام قراردادهای بین المللی مهم باید به تصویب قانون اساسی و مجلس برسد اما در آن مقطع اتفاقی تازه بود. یک قرارداد مهم با ۱+۵ محسوب می شد و در مجلس هم به تصویب رسید، شاید امروز به همان دلیل دیگر نیاز نیست که مجددا این متن را در مجلس تصویب کنند، چراکه اصل قرارداد باقی است و به قوت خود باقی بوده به این معنا که نه ایران از آن خارج شده است و نه اروپا آن را کنسل کرده و یک عضو از آن خارج شده و دوباره برگشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او با اشاره به اینکه در رابطه با برجام حاکمیت به روحانی و تیم دیپلماسی سخت گرفت اما امروز تیم دیپلماسی دولت سیزدهم با موانع کمتری رو به رو هستند، اظهار کرد: بحث فقط اعتماد است. یعنی همان طور که امروزه با سرکار آمدن دولت جدید حاکمیت یک دست عنوان می شود اما در دولت روحانی، حاکمیت یک دست نبود و اعتمادی که لازم بود بین تیم مذاکره کننده اعزامی از طرف ایران و سران ارشد نظام وجود داشته باشد، دیده نمی شد. آن تیم که ترکیبی از مسئولین دولتی، وزارت امور خارجه و نمایندگان مقام معظم رهبری بود، یکدست و یک نظر نبودند.

صوفی تاکید کرد: دولت روحانی به علت ارتباطی که با آمریکا در همان جریان مذاکرات برقرار کرد از همان ابتدا مورد حمله قرار گرفت و حتی قدم زدن ظریف با جان کری جرم تلقی شد و برای آن حواشی زیادی ایجاد کردند به این معنا که در یک لحظه، تنها بودن دو وزیر امور خارجه قابل تحمل نبود و این موضوع مشهود به نظر می‌رسید. اما امروز اینگونه نیست و آن بی اعتمادی از بین رفته است و اعتماد کامل وجود دارد و به تیم دیپلماسی دولت رئیسی فضا می دهند، برهمین اساس هم شیوه برخوردها متفاوت شده است. البته توانمندی آنها قطعا متفاوت است و این موضوع سبب شده احیای برجام تا این میزان طول بکشد البته هنوز هم تمام نشده است. با این حال امروز صحبتی از توافق وجود دارد که مایه امید است.

بیشتر بخوانید:

بادامچیان: اصلاح طلبی مُرد و تمام شد/ دوره اصولگرایی مرسوم هم به پایان رسیده پاسخ تند فعال سیاسی اصلاح طلب به بادامچیان فعال سیاسی اصلاح طلب : احیای برجام صرفا به نفع دولت اصولگراست و هیچ نفعی برای اصلاح طلبان ندارد دلاوری : حاشیه نشینی میانه روهای اصلاح طلب و اصولگرا ، زنگ خطری جدی است

این چهره سیاسی اصلاح طلب با بیان اینکه اصلاح طلبان را به دلیل اعتقاد به مذاکره و ارتباط دیپلماسی با همه کشورها خائن می دانند، اضافه کرد: برخی گروه ها در کشور، اصلاح طلبان و اعتدال گرایان را خائن می دانند چراکه آنها را غرب گرا تلقی می کنند و از دید این دسته و جریان سیاسی مذاکره با آمریکا خیانت است اما از دیدگاه شخص رهبری، تنها مشکل این است که غرب قابل اعتماد نیست و همچنین بارها گفته اند که آمریکا قابل اعتماد نیست؛ البته در عمل هم دیدیدم که آمریکا برجام را امضا کرد و رئیس جمهور اوباما آمد و به آن پیوست اما رئیس جمهور بعدی ایالات متحده از برجام خارج شد. به طور معمول از سوی رهبری، این نگرانی در مذاکرات وجود دارد که اینها قابل اعتماد نیستند اما شاید این بار تیم دیپلماسی توانسته باشد تضمین کافی بگیرد. پیشنهادهای ایران بیشتر از جنس تضامن و گرفتن امتیاز و تضمین از طرف مقابل است تا رئیس جمهور بعدی نیاید و زیر میز بزند. مساله تفاوت بین دو دیدگاه است یک دیدگاهی که به نظر می آید غرب گرا است به این معنا که به غرب اعتماد دارد و می خواهد با آن هم پیمان شود و یک سری مراودات تجارتی را برقرار کند در حالی که نسبت به این رابطه توسط برخی، تردید وجود دارد.

او خاطرنشان کرد: امروزه مشکل عمده برای جریانات سیاسی اصول گرا، اعتدال گرا و اصلاح طلب مساله بی اعتمادی مردم نسبت به کل حاکمیت و جریانات سیاسی است. به این معنا که مردم از حضور خود در پای صندوق های رای، آن نتیجه ای را که انتظار داشتند، نگرفتند و نه تنها انتظاراتشان برآورده نشد؛ بلکه مشکلات آنها تشدید شد و مردم این را از چشم منتخبان خود می بینند. بنابراین در اصل حضور و مشارکت در انتخابات بی تفاوت شده اند و احساس می کنند، هیچ فایده ای برای آنها نخواهد داشت. موفقیت اصلاح طلبان در مشارکت حداکثری مردم در انتخابات است و حضور آرای خاکستری است که می‌ تواند به نفع آنها باشد. درحالی که امروزه ما نه تنها در سال ۹۸ ،۱۴۰۰ حضور آرای خاکستری را نداشتیم بلکه بخشی از آرای اصلاح طلبان را در بدنه اصلاح طلبی جامعه از دست دادیم اما در طرف دیگر اصولگرایان سعی کردند آرای سنتی خود را حفظ کنند و با توجه به این که تنها کاندیدایی که در ۱۴۰۰ در میدان بود، کاندیدای آنها بود و این طرف کاندیدا نداشت پیروز شدند.

صوفی در پایان گفت: زمانی که مشارکت حداقلی باشد به ضرر اصلاح طلبان است و اصلاح طلبان دیگر نمی توانند قدرت قبلی را داشته باشند. کاندیدا حداکثری آنها (اصلاح طلبان) را رد می کنند و اجازه رقابت در انتخابات را از دست می دهند بنابراین خود به خود موضوع انتخابات برای اصلاح ‌طلبان منتفی شده است.

217

کد خبر 1668115

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: اصلاح طلبان سید محمد خاتمی سیاسی اصلاح طلب تیم دیپلماسی اصلاح طلبان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۸۸۳۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است

روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.

این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.

اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، اما حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید.

آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد.

محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.

نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌وچل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟!

اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید!

شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

دیگر خبرها

  • روایت سلیمی نمین از تندروهای مهدی نصیری / او تا نقطه سقوط کامل پیش خواهد رفت / اصلاح‌طلبان پرچم‌داری او را نخواهند پذیرفت
  • روایت ظریف از دلایل موافقت آمریکا و مخالفت اعراب و اسرائیل با برجام
  • فعال سیاسی اصلاح طلب: تحولات جهانی به سود ایران است
  • اصلاح طلبان در کدام حوزه های انتخابیه کاندیدا دارند؟
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
  •  واکنش اصلاح‌طلبان به سخنان نصیری درباره اتحاد شاهزاده و تاجزاده؛ تکرار یک شوخی بی‌مزه است | ارتباطی به جریان اصلاحات ندارد | واقعا یک توهم است
  • کرباسچی: مهدی نصیری تعادل ندارد؛ او فقط به درد تبلیغات بی‌بی‌سی می‌خورد
  • مرغ آمریکایی‌ها غاز است!
  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!