برگهای برنده ایران در مذاکرات هستهای
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۹۲۴۰۱
تمرکز بر پیگیری «مقاومت» در مذاکرات جواب داده چه آن که از یکسو طرفهای غربی در موقعیت ضعف و شکنندگی قرار دارند و از سوی دیگر ایران در این دوره برگهای برنده و مهمی در مذاکرات هستهای دارد.
به گزارش مشرق، مهدی امامقلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
ذخایر اثباتشده نفت آمریکا رو به کاهش است. آمریکاییها طی چند سال گذشته روی تولید نفت شیل و روش جدید اکتشاف و استخراج یعنی فراکینگ (ایجاد شکاف در سنگهای رسوبی حاوی هیدروکربنها) سرمایهگذاری کردهاند؛ روشهایی که معضلات و مشکلات زیستمحیطی آن اعتراضات گستردهای را در آمریکا در پی داشت و پیش از آن در انگلیس، فرانسه و آلمان به حالت تعلیق درآمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سوی دیگر آمریکا در پروژههای بینالمللی خود (عراق، سوریه، یمن، ونزوئلا، کره و شمال آفریقا) بهطور فاجعهآمیزی شکست خورده و در داخل هم با مشکلاتی مانند بحران اقتصادی، بدهی عمومی دولت آمریکا (نزدیک به ۳۰ تریلیون دلار و البته به گفته برخی منابع خارجی نزدیک به ۲۰۰ تریلیون دلار)، کسری بودجه، خشونت اجتماعی(کشتار و تیراندازیهای گسترده و داشتن بیشترین آمار زندانی در جهان)، جنبشها و اعتراضات نژادپرستی، شکاف دوقطبی بین دموکرات و جمهوریخواه (تا جایی که رسانههای داخلی آمریکا بارها امکان بروز و ظهور جنگ داخلی را هشدار دادهاند)، زیرساختهای فرسوده و... روبهروست.
اغلب کارشناسان و اندیشکدههای خارجی صریحاً اعلام میکنند که آمریکا امروزه رو به افول بوده و در وضعیت شکنندهای قرار دارد؛ از همین رو آمریکای امروز در مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی ایران برگ برندهای ندارد و تنها به همراهی کجدار و مریز اروپاییها، عملیات روانی و رسانهای سرویسهای اطلاعاتی و فرمانبرداری رژیم صهیونیستی دل خوش کرده است.
بحران انرژی و سایر مشکلاتی که به آن اشاره شد، صرفاً منحصر به آمریکا نیست؛ بلکه اروپائیها هم تقریباً با همین دردسرها دستوپنجه نرم میکنند.
از سوی دیگر نزدیک ۹ ماه از آغاز مذاکرات هستهای در دولت سیزدهم میگذرد؛ مذاکراتی که اکنون به طرح پیشنهادی اروپا و ردوبدل شدن پاسخها بین ایران و آمریکا رسیده و هنوز جزئیات دقیقی از آن در دسترس نیست.
بااینکه تیم دیپلماسی دولت سیزدهم تاکنون با طرح شروط اصلی ایران (لغو تحریمها، راستیآزمایی و ارائه تضمین) بر انتفاع اقتصادی و استیفای حقوق ملت ایران ایستادگی کردهاند اما برخی بهعنوان شبکه نیابتی دشمن در داخل در تلاشاند القا کنند که ایران در مذاکرات هستهای، جز عقبنشینی از شروط اصلی و راضی شدن به حداقل امتیازها چاره دیگری ندارد.
نکته حائز اهمیت آنکه برخلاف تلاش محکوم به شکست پادوهای داخلی غرب، تمرکز بر پیگیری «مقاومت» در مذاکرات جواب داده چه آن که از یکسو طرفهای غربی در موقعیت ضعف و شکنندگی قرار دارند و از سوی دیگر ایران در این دوره از حیات خود در دولت سیزدهم، برگهای برنده و مهمی در مذاکرات هستهای دارد؛ ۱. ذخایر نفتی و گازی، ۲. برخورداری از ذخایر هستهای، ۳. همراهی چین، روسیه و دیپلماسی منطقهای که در دولت سیزدهم دنبال میشود، ۴. وحدت و انسجام ملی، ۵. قدرت بازدارندگی، ۶. نقش محوری در جبهه مقاومت و ۷. تجربه ۴۴ ساله ایران در قبال تحریمها.
اکنون فصل امتیازگیری حداکثری است بهشرط این که بر اساس همین برگهای برنده، با برجستهسازی امتیازات ایران و محدودیتهای طرفهای غربی، رویکرد «مقاومت» را بااقتدار ادامه داده و در برابر باجخواهی و طلبکاری آمریکا و اروپا همچنان ایستادگی کنند؛ حداقل تا زمانی که محدودیتهای طرف مقابل آشکارتر شود و سیلی سرد زمستان طرفهای غربی را هشیارتر کند.
باید توجه داشت که در طول ۹ ماه گذشته همین مسئله مقاومت بوده که طرفهای غربی را به چالش کشانده و استراتژیهای آنان در قبال ایران را خنثی کرده است. در آغاز مذاکرات در دولت رئیسی (آذرماه ۱۴۰۰) غربیها وقتی با شروط اصلی ایران روبهرو شدند، به قهر و کارشکنی روی آوردند، بعد هم به طرحهایی مانند گامبهگام، توافق موقت و بعد هم به تعیین ضربالاجلهای پیدرپی و تحت فشار گذاشتن ایران با فعال کردن لابی صهیونیسم، خرابکاری، ترور و دزدی دریایی و ... اما طی این چند ماه حتی با وجود شکست مذاکرات در وین و دوحه، مواضع و شروط ایران به ادبیات و چالشهای اصلی طرفهای مقابل تبدیل شد؛ البته آنان بهنوعی عقبنشینی کردهاند و همین فرسایشی شدن مذاکره و عدم امکان گفت وگوی مستقیم با ایران برای آنان هزینهساز شده است ولی بازهم میتوان به بازی بزدل (Game of Chicken) ادامه داد و به نظام سلطه فهماند که درنهایت جز تسلیم شدن در برابر ملت ایران راه دیگری ندارند.
منبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین قیمت برجام مذاکرات برجام توافق هسته ای خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت مذاکرات هسته ای برگ های برنده طرف های غربی دولت سیزدهم سوی دیگر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۹۲۴۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علیرضا عسگری؛ سوژهای سوخته برای فرار از شکست
داستان سردار علیرضا عسگری بازنشسته سپاه و اولین فرمانده رسمی سپاه لبنان و معاون بازرسی وزارت دفاع در دولت خاتمی از آنجا آغاز شد که این فرد در ۱۸ آذر ۱۳۸۵ در جریان سفری به ترکیه، ناپدید شد.
به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی به بررسی گزارش اینترنشنال درباره علیرضا عسگری پرداخت. این تحلیلگر سیاسی در این باره نوشت: بار دیگر پس از ۱۷ سال، یک سوژه سوخته امنیتی با گزارشی که «اینترنشنال» در پنجم اردیبهشت ماه منتشر کرد، محور خبری – تحلیلی برخی منابع و افراد قرار گرفت. اینترنشنال با ارائه گزارشی با عنوان «علیرضا عسگری؛ از سردار رضا چیفتن تا مستر جان دوو»، پس از ۱۷ سال تلاش کرده این سوژه را برجسته و در میان اخبار مهم این روزها که سراسر آمریکا را به جهت اعتراضات گسترده در دانشگاههای این کشور در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها فرا گرفته، کمرنگ کند.
در صدد بازخوانی آنچه در سال ۱۳۸۵ اتفاق افتاد و در صدر اخبار آن روزها قرار گرفت، نیستیم. اما بدنبال این پاسخ هستیم که چرا اینترنشنال - این رسانه اجاره ای در خدمت نظام سلطه - در این مقطع زمانی به این سوژه پرداخته است. داستان سردار علیرضا عسگری بازنشسته سپاه و اولین فرمانده رسمی سپاه لبنان و معاون بازرسی وزارت دفاع در دولت خاتمی از آنجا آغاز شد که این فرد در ۱۸ آذر ۱۳۸۵ در جریان سفری به ترکیه، ناپدید شد و در طول این ۱۷ سال، اطلاعات ضد و نقیض زیادی در باره او در فضای رسانه ای در داخل و خارج منتشر شده است. برخی سفر او به سوریه و پس از آن به ترکیه به بهانه تجارت زیتون و... را برنامه ای هدفمند از سوی وی برای پناهندگی و همکاری با سرویس های جاسوسی دانسته و برخی دیگر کشاندن او به سوریه و ترکیه را با هدف ربایش و نه از روی اختیار می دانند.
اینترنشنال در گزارش اخیر خود تلاش کرده او را همکار سازمان سیا معرفی کرده و این همکاری را خیلی بیشتر از زمانی اعلام کند که او به سوریه و ترکیه رفته و سپس ناپدید شده است و در این گزارش با استناد به سخنان همسر او و سفرش به تایلند در سال ۱۳۸۴ و احتمال ارتباط گیری او با عوامل سیا پیوند داده است. اینتر نشنال به نقل از سخنان سردار احمدی مقدم در تاریخ ۲۵ آذر ۹۱ در مراسم ششمین سالگرد مفقود شدن عسگری - در صورت درست بودن انتساب این سخنان به احمدی مقدم - مدعی است عسگری یک روز قبل از رفتنش به سفر تجاری سوریه و ترکیه به دفتر او رفته و گفته: «او گفت شاید دیگر همدیگر را نبینیم. من آمدهام اینجا تا حرفهایی را به شما بزنم که بعدا آن را پیگیری کنید.»این جمله یعنی عسگری میدانست که دیگر قرار نیست به کشور برگردد و با برنامه می خواست باقی زندگیاش را با یک هویت تازه بگذراند و آنچنان که در ادبیات سیاسی و حقوقی آمریکا رایج است او از این به بعد «مستر جان دوو» که نامی برای افراد با هویت ناشناس است، در آمریکا یا آلمان که می گویند یکی از این دو محل زندگی اوست، زندگی کند.
اما در رابطه با گزارش هدفمند اینترنشنال و زمان انتشار این گزارش در این مقطع زمانی چند نکته وجود دارد:
۱ - برجسته دیدن نقش علیرضا عسگری در داشتن اطلاعات فوق محرمانه در زمینه های هسته ای و نظامی و شناخت مقامات کلیدی درگیر در برنامه هسته ای و نظامی ایران و همکاری اطلاعاتی او با سرویس های جاسوسی شاید در مقطعی که عسگری اشتغال داشته، حائز اهمیت بوده باشد ولی نباید فراموش کرد که عملا برنامه هسته ای ایران از زمانی که آژانس روی آن سوار و برای ایران پرونده تشکیل داد به سالهای ۱۳۸۲-۱۳۸۳ برمی گردد و در آن مقطع برنامه هسته ای ایران از چنین گستردگی که امروز برخوردار است، برخوردار نبوده است. عسگری هم در آن مقطع نه به جرم جاسوسی، بلکه به جرم مسایل مالی و اخلاقی دستگیر و ۱۸ ماه در زندان بود. بعد از آزادی هم هیچ ارتباطی با بخش های نظامی یا هسته ای و... نداشته است.
حداکثر بهره برداران از عسگری در سرویس های جاسوسی می تواند به همان میزانی باشد که موساد در ایران عملیات انجام داده است. مثلا با توجه به مسئولیت او در معاونت بازرسی وزارت دفاع می توان عسگری را در لو دادن محل کانتینر های اسناد تاریخ گذشته و اعلام شده هسته ای ایران به آژانس بین المللی انرژی هسته ای آنهم نه زمانی که به شور آباد منتقل شد، دانست. برفرض که عسگری کسی بوده که شهید محسن فخریزاده را به عنوان شخصیت محوری برنامه نظامی هستهای جمهوریاسلامی به آمریکا معرفی کرده است، دیگر دانشمندان هسته ای شهید ما که هیچ ارتباط تشکیلاتی با مسئولیت سازمانی او نداشته اند و تازه در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ این افراد به جرگه دانش هسته ای ما پیوسته اند، با کدام کانال اطلاعاتی دشمن به شهادت رسیده اند؟
۲ - این نوع پروژه تعریف کردن و نام بردن از عسگری بیش از آنکه حاوی اطلاعات و داشتن نقش های برجسته برای عسگری در لو دادن برنامه های نظامی و هسته ای ایران باشد، احتمال دیگری را در ذهن متبادر می کند و آن اینکه منبع یا منابع دیگری در اختیار دشمن است و برای نسوزاندن مهره خود از یک مهره سوخته استفاده می کنند تا بتوانند در شرایط مناسب برنامه ترور یا هر اقدام دیگر خود را عملیاتی کنند.
۳ - نباید فراموش کرد که دشمن زبون صهیونیستی و مهره گردان اصلی او یعنی آمریکا در عملیات غرور آفرین «وعده صادق» ضربه سنگینی را متحمل شده است و برای فرار از این شکست بزرگ، بدنبال انحراف افکار عمومی از این شکست است. رژیم صهیونیستی و دستگاه اطلاعاتی آن با عملیات «طوفان الاقصی» حماس غافلگیر و گیج و مبهوت شده بود و ۸ ماه است که با وجود شخم زدن غزه و کشتار جنون آمیز ۳۳ هزار زن و کودک در این باریکه، نتوانسته دستاوردی را به درست آورد و عملیات وعده صادق سپاه نیز تیر خلاص را بر دستگاههای امنیتی – اطلاعاتی این رژیم و دستگاه اطلاعاتی آمریکا که پشتیبانی کننده اصلی آمریکا از رژیم صهیونیستی است، وارد کرد. بنابراین، انتشار گزارش اینترنشنال و بازی با مهره سوخته ۱۷ سال پیش را باید عاملی برای توجیه شکست های اطلاعاتی آمریکا و صهیونیست ها دانست.
افتضاح این شکست تا آنجاست که تاکنون سه مقام نظامی اطلاعاتی و امنیتی رژیم استعفا داده اند و این ننگ بزرگی برای آمریکا، اسرائیل و دیگر حامیان غربی آنهاست که تلاش دارند این موجود رو به مرگ را احیا کنند.
۴ - با شکست اطلاعاتی و میدانی اسرائیل در طوفان الاقصی و عملیات وعده صادق ایران، به نظر می رسد غرب با محوریت آمریکا و فشار به آژانس بین المللی انرژی اتمی در صدد باز کردن پرونده جدید هسته ای و موشکی برای کشورمان است و ممکن است اقدام به برخی اطلاعات غلط در این زمینه در روزها و ماههای پیش رو در این دو زمینه داشته باشد و با انتشارگزارشی از علیرضا عسگری در پی اعتبار بخشی به اطلاعات غلط خود است تا بگوید با توجه به مسئولیت او در دوره ای، این اطلاعات داده شده و البته غلط قابل استناد است که این سناریوی طراحی شده از هم اکنون محکوم به شکست است.