Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-08@20:29:38 GMT

ترور شخصیت برای این است که مردم جذب عالم نماها شوند

تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۰۷۱۲۴

ترور شخصیت برای این است که مردم جذب عالم نماها شوند

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه: عاشورا نه یک حادثه که یک فرهنگ است؛ فرهنگی برخاسته از متن اسلام ناب محمدی که نقش حیاتی را در استحکام ریشه‌ها، رویش شاخه‌ها و رشد بار و برهای آن ایفا کرده است. نهضت عاشورا هیچ گاه در محدوده زمان و جغرافیای خاصی محصور نمانده است، بلکه همواره الهام بخش تشیّع در راستای حرکت‌ها، جنبش‌ها و قیام‌های راستین شیعه بلکه بسیاری از نهضت‌های آزادی‌خواهانه دیگر در برابر کانون‌های ظلم و کفر و نفاق بوده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

علما و اندیشمندان مسلمان همواره برای حراست از کیان فرهنگ عاشورا، نه فقط آن را در طول اعصار متمادی بازگو کرده است، بلکه حتی به بازسازی آن و پاسداری از ارزش‌های ناشی از آن پرداخته است. بازسازی مضامین و مفاهیم بلند فرهنگ عاشورا در هر عصر و زمانی به فراخور حال آن زمان، تأثیر بسیار شگرف و سازنده‌ای در راه پیشبرد اهداف مقدسی همچون نشر معارف و فرهنگ اسلام ناب، بر جای نهاده است. تاریخ شیعه گواه صادق و روشنی از این بازسازی‌ها است.

گفتار آیت الله مصباح در عین برخورداری از صلابت و متانت، بی پیرایگی خاص خود را داشت، و از برکات وجود شخصیت گرانقدری نشأت می‌یافت که زبانش بیان قرآنی، دلش مالامال از عشق الهی، و جانش لبریز از محبت و ارادت به حضرت ختمی مرتبت (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود. درصددیم به مناسبت فرارسیدن ایام عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در سلسله مطالب «پیام‌های حماسه حسینی» به واکاوی زمینه‌ها و اهداف نهضت سرخ حسینی بپردازیم.

آنچه در ادامه می‌خوانید بخش پانزدهم از سلسله درس‌های عاشورایی آیت الله محمدتقی مصباح یزدی می‌باشد که در ماه محرم ۱۴۲۱ ایراد گردید:

طی جلسات گذشته سعی شد سوال‌هایی که پیرامون مسائل عاشورا و قیام ابی عبد الله مطرح می‌شود و به ذهن نوجوان‌ها و جوانان خطور می‌کند و برای آن به دنبال جواب روشنی هستند، مورد بررسی قرار گیرد.

از جمله مسائلی که دیشب اشاره کردم، این بود که همه ما شنیده ایم قیام ابی عبد الله برای احیای اسلام بود. این یک عنوان کلی است، و درست برای ما روشن نیست که چگونه حضرت (علیه السلام) برای احیای اسلام قیام کرد؟ و این قیام چگونه وسیله‌ای برای احیای اسلام قرار گرفت؟ آیا حضرت (علیه السلام) به هدفی که برای آن قیام کرده بود رسید یا نه؟ دیشب قسمتی از وصیت حضرت ابی عبد الله الحسین (علیه السلام) به برادرشان محمد حنفیه را قرائت کردم و با توجه به بیانات اخیر مقام معظم رهبری ادام اللّه ظله العالی بر جمله «اِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاح فی أُمَّةِ جَدّی» (بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۲۹، باب ۳۷) تکیه کردم.

امر به معروف و نهی از منکر

حضرت به دنبال جمله مذکور می‌فرماید: «وَ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهی عَنِ الْمُنْکَر»؛ تعبیر «امر به معروف و نهی از منکر» و همچنین این مطلب را که «قیام عاشورا برای امر به معروف بود»، زیاد شنیده اید. ولی در این جا این ابهام و سوال باقی می‌ماند، که چه تفاوتی بین امر به معروفی که ما شنیده ایم، علما از آن بحث می‌کنند، و شرایط خاصی برای آن قائل هستند، با امر به معروفی که حضرت (علیه السلام) بیان می‌کنند و به آن عمل می‌کنند، وجود دارد؟ ما چنین امر به معروفی نشنیده بودیم که انسان برای تحقق آن دست زن و فرزندان خود را بگیرد، در بیابانی بی آب و علف با عده‌ای که توجهی به امر به معروف او نکرده اند بجنگد و در آن جا به شهادت برسد. این چگونه امر به معروفی است؟

از طرف دیگر، ما شنیده ایم که برای امر به معروف و نهی از منکر شرایطی ذکر می‌کنند و می‌گویند شرط امر به معروف این است که انسان خوف ضرر نداشته باشد. حال آن که حضرت (علیه السلام) در این جا با یقین به ضرر اقدام به امر به معروف کردند. چگونه این عمل حضرت با احکامی که ما در مورد امر به معروف و نهی از منکر می‌شناسیم و با آن‌ها آشنا هستیم، سازگاری دارد؟ به دنبال این سوال برخی می‌گویند که این نوع امر به معروف حکمی اختصاصی برای سیدالشهداء (علیه السلام) بود که از آسمان نازل شده بود و فقط در حق ایشان بود. بعضی‌ها هم این گونه می‌گویند که برای هر کدام از ائمه اطهار (علیهم السلام) وظیفه‌ای اختصاصی وجود داشته است که از جانب خدا برای آنان تعیین و مشخص شده بود، و این اعمال ملاک عامی نداشته و قابل سرایت به دیگران نیست. آیا این پاسخ صحیح و قانع کننده ای است؟ آیا این امر به معروف خاصی بود که سیدالشهداء (علیه السلام) به این شکل انجام بدهد، یا نه ممکن است روزگاری بیاید که لازم باشد افراد دیگری به همین صورت عمل کنند؟ این ها سوال‌هایی است که ممکن است مطرح شود و حتی ممکن است ابتدائاً جواب‌های مثبت یا منفی هم به نظر برسد. اما باید سوال را مورد توجه قرار داد و جواب روشن کننده ای برای آن ارائه کرد.

قبل از این که به توضیح جواب این سوال‌ها بپردازیم، خوب است اشاره‌ای به اهمیت امر به معروف و نهی منکر در قرآن، روایات و کلمات اهل بیت: داشته باشیم.

اهمیت امر به معروف و نهی از منکر

در جامعه اسلامی ما، از جمله اولین مسائلی که در خانواده و مدرسه به کودکان آموزش داده می‌شود اصول و فروع دین است، و در شمار فروع دین فرع هفتم و هشتم را امر به معروف و نهی از منکر ذکر می‌کنند. یعنی امر به معروف و نهی از منکر هم مثل نماز و روزه واجب است. بنا بر این وجوب امر به معروف و نهی از منکر برای همه مردم روشن است، و همه می‌دانند که از ضروریات دین است، و جای این شبهه نیست که کسی بگوید قرائت من در مورد این دو عنوان این است که در اسلام امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست. این دو امر از ضروریات اسلام است، و حتی کسی که در مکتب درس خوانده می‌داند که در اسلام امر به معروف و نهی از منکر از ضروریات دین است.

آیات فراوان و متنوعی درباره امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد که جای هیچ‌گونه شبهه و ابهامی باقی نمی‌گذارد. همچنین روایات هم در این باره بسیار است. من از بین روایات چند روایت را به عنوان نمونه و برای تبرک و تیمن نقل می‌کنم تا ذهن شما با فرهنگی که در این مورد بر ذهنیت مسلمان‌ها و متدینان حاکم بوده است، آشنا شود.

مرحوم شیخ طوسی (قدس سره) در کتاب تهذیب و همچنین مرحوم کلینی در اصول کافی چنین روایت می‌کنند که: «عن جابر عن ابی جعفر (علیه السلام) قال «یَکُونُ فی آخِرِ الزَّمانِ قَومٌ یُتَّبَعُ فیهِ قَومٌ مُراؤُونَ، یَتَقَرَّؤُونَ وَ یَتَنَسَّکُونَ، حُدَثاءٌ، سُفَهاء، لا یُوجِبُونَ أُمْراً بِمَعْرُوف وَ لا نَهْیاً عَنْ مُنْکَر، الاّ اَذا اَمِنُوا الضَّرَرَ، یَطْلُبُونَ لاَِنْفُسِهِمُ الرُّخَصَ وَ الْمَعاذیرَ…» (تهذیب الاصول، ج ۶، ص ۱۸۰) حضرت باقر (علیه السلام) به جابر می‌فرمایند: در آخر الزمان مردمی خواهند بود که از گروه خاصی پیروی می‌کنند، و در رفتار و گفتارشان به آن گروه خاص اعتماد می‌کنند. (آن گروه خاص که مورد اعتماد مردم قرار می‌گیرند، طبعاً از کسانی هستند که مردم آن‌ها را عالم و اشخاص موجهی دانسته، و مورد اعتماد می‌شمارند و حرف آن‌ها را گوش می‌کنند).

این اشخاص دارای این صفات می‌باشند: «یَتَقَرَّؤُنَ وَ یَتَنَسَّکُون»؛ یتقرؤن از ماده قرائت است. در صدر اسلام، بالاترین علما کسانی بودند که قرآن و علوم قرآنی را خوب می‌دانستند و به دیگران تعلیم می‌دادند. به این افراد می‌گفتند: «قُرّاء»؛ مثلاً هنگامی که می‌خواستند برای شهری، کشوری، یا گروهی که تازه مسلمان شده بودند مُبلغ بفرستند، یکی از این قُراء را می‌فرستادند و آن‌ها قرآن را برای مردم می‌خواندند، تفسیر می‌کردند و تعلیم می‌دادند، و به این وسیله آنان را هدایت می‌کردند. به همین جهت قراء به عنوان علمای برتر در صدر اسلام مشهور بودند. اما افرادی بودند که خود را به لباس قراء در می‌آوردند. یعنی افرادی بودند که صلاحیت این کار را نداشتند، اما به این کار تظاهر می‌کردند. عبارت «روحانی نما» در اصطلاحات امروزی معادل مناسبی برای آن است.

امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند مردم آخر الزمان از روحانی نمایانی تبعیت می‌کنند، که تظاهر به قاری بودن و عالم بودن می‌کنند. همچنین تظاهر به عبادت می‌کنند. «یتنسکون»، از ماده نُسک است و ناسک یعنی کسی که عبادت می‌کند. تنسک یعنی تظاهر به عبادت کردن. خیلی اهل عبادت نیستند، ولی در حضور مردم به گونه‌ای قیافه می‌گیرند، که مردم تصور می‌کنند آن‌ها اهل عبادت هستند.

«حُدَثاءُ سُفَهاء» افرادی که مردم در آخر الزمان از آن‌ها پیروی می‌کنند، انسان‌های تازه کار و سطحی نگر هستند و عمقی ندارند. «لا یُوجِبُونَ أمْراً بِمَعْرُوف وَ لا نَهْیاً عَن مُنْکَر اِلاّ اِذا اَمِنُوا الضَّرَر» این افراد که مردم از آن‌ها تبعیت می‌کنند، تکلیفی برای امر به معروف و نهی از منکر قائل نیستند، آن‌ها به مردم می‌گویند امر به معروف و نهی از منکر واجب نیست، مگر جایی که ضرری نداشته باشد، امر به معروف و نهی از منکر جایی واجب است که گفتن و نگفتن آن برای شما مشکلی ایجاد نکند، و الا اگر امر به معروف و نهی از منکر مشکلی ایجاد کند واجب نیست، و نباید نسبت به آن اقدام کرد. «یَطْلُبُونَ لاَِنْفُسِهِمُ الرُّخَصَ وَ الْمَعاذیر»، این افراد که تظاهر به عمل و تقوا می‌کنند، به دنبال بهانه‌ای هستند که از زیر بار تکلیف شانه خالی کنند.

چون بالاخره امر به معروف و نهی از منکر خواه ناخواه، مشکلات و تبعاتی دارد. افرادی که مورد نهی از منکر قرار می‌گیرند، این مسأله برایشان ناخوشایند است و دیگر مرید انسان نمی‌شوند، ممکن است به دنبال این نهی از منکر مثلاً کمک‌های مادی و احترامی که برای انسان داشتند دیگر انجام ندهند و از اطراف انسان پراکنده شوند. اگر انسان بگوید چرا این منکر را انجام می‌دهی، یا این که فلان معامله ات درست نیست، چرا مراسم ازدواج را این گونه بر پا کردی، چرا در فلان مجلس مطرب بردی، چرا در آن جا مجلس رقص به راه انداختی، چرا مرتکب گناه شدی، و مواردی از این قبیل، کسانی نهی شدن از این منکرات را دوست ندارند، از اطراف انسان پراکنده می‌شوند. و برخی افراد نیز برای این که موقعیت خود را بین مردم از دست ندهند، سعی می‌کنند این گونه مطالب را مطرح نکنند، و به دنبال بهانه‌ای می‌گردند که از زیر بار تکلیف امر به معروف و نهی از منکر شانه خالی کنند، تا بتوانند با مردم بسازند و کنار بیایند.

خوب، این افراد عالم نما و روحانی نما هستند، در واقع این ها صلاحیت رهبری و راهنمایی مردم را ندارند. این ها عالمان حقیقی را از میدان بیرون کرده و خود را به جای آنان جا زده اند. افرادی با این خصوصیات برای این که عالمان حقیقی را از صحنه بیرون کنند، باید کاری انجام دهند که آن‌ها را از چشم مردم بیندازند.

لذا سعی می‌کنند برای آن عالم حقیقی، برچسب‌هایی درست کنند، نقطه ضعف‌هایی پیدا کنند. ساده‌ترین کاری که می‌توانند انجام دهند این است که اشتباهی در کلام یا رفتار آن عالم حقیقی پیدا کنند و آن را زیر ذره بین قرار داده و بزرگ کنند. بالاخره علمای حقیقی هم که معصوم نیستند، ممکن است گاهی اشتباهی مرتکب شوند، فرض کنید در بین صد سخنرانی یک جمله را اشتباه بگویند، آماری را اشتباه نقل کنند، در خواندن آیه‌ای از قرآن دچار خطا شوند، دیگران که پای منبر نشسته اند، وقتی اشتباه او را بفهمند، می‌گویند این آقا اشتباه کرد، بلد نیست قرآن بخواند، یا این که در نقل فلان آمار اشتباه کرد. ولی اگر بنا باشد خود این آقایان ده دقیقه سخنرانی کنند، آن گاه می‌فهمند صحبت کردن چه مشکلاتی دارد.

به هر حال، افراد عالم نما به دنبال این هستند که نقطه ضعفی از کسی پیدا کنند، و آن را زیر ذره بین قرار دهند که فلان کلمه را اشتباه گفت، فلان مطلب را اشتباه نقل کرد. بالاخره هر عالم با تقوایی ممکن است در موردی نقطه ضعف داشته باشد، و یا حد اقل اشتباه کند. هر چه با تقوا باشد، حتی اگر نزدیک به عصمت نیز باشد، ولی معصوم از اشتباه نیست. انسان ممکن است اشتباهاً کار خلافی را انجام دهد، یا حتی ممکن است کاری را برای خود واجب بداند، بعد معلوم شود که اشتباه کرده است، این کار واجب نبوده است. پس به هر حال امکان دارد که از بهترین عالمان، از بهترین شخصیت‌ها هم نقطه ضعف‌هایی پیدا شود. این روحانی نماها، منتظر هستند تا از روحانیون حقیقی نقطه ضعفی پیدا کنند، و آن‌ها را چند برابر بزرگ کرده، از تار مویی پلاسی ببافند و از پر کاه‌ی کوهی بسازند، و آن عالمان حقیقی را در چشم مردم تضعیف کنند.

به زبان امروزی ترور شخصیت کنند، تا مردم از اطراف عالمان واقعی پراکنده شوند، و جذب عالم نماها شوند. این را من نمی‌گویم، به حسب این روایت که در تهذیب شیخ طوسی (قدس سره) و همچنین اصول کافی نقل شده، امام باقر (علیه السلام) به جابر، یکی از اصحاب سرّشان می‌گوید: «یَتْبَعُونَ زَلاّتِ العُلَماء وَ فَسادَ عِلْمِهِم»، این ها اشتباهات، لغزش‌ها و مواردی از عمل عالمان حقیقی را که اشتباه و غلط بوده دنبال می‌کنند. «یُقْبِلُونَ عَلَی الصَّلاةِ وَ الصّیامِ وَ ما لایَکْلِمُهُم فی نَفْس وَ لا مال»، این عالم نمایان، در انظار مردم به انجام نماز و روزه و اعمالی که برای مال و جانشان خطری ندارد رو می‌آورند. «یُقْبِلُون»، یعنی اقبال می‌کنند، به نماز و روزه رو می‌آورند، «وَ ما لا یَکْلِمُهُم فی نَفْس وَ لا مال»، یعنی اعمالی را برمی‌گزینند که به مال و جانشان آسیبی وارد نمی‌سازد.

و حال آن که امر به معروف و نهی از منکر به مال و جان انسان آسیب می‌رساند، اگر امر به معروف و نهی از منکر صورت بگیرد، حداقل کمک‌هایی را که دیگران به انسان می‌کردند، قطع می‌کنند. پولدارها، سرمایه دارها، زورمداران، و یا کسانی که قدرتی در اختیار دارند، چون دارای تمکن بیش‌تری هستند، امکان ارتکاب گناهان بزرگ را نیز دارند، بنا بر این وقتی عالم نماها بخواهند امر به معروف و نهی از منکر کنند با اصحاب زور و زر مواجه می‌شوند، که برخورد با آن‌ها موجب کم شدن منافع می‌شود، لذا به دنبال عبادتی می‌روند که هیچ صدمه‌ای به مال و جانشان نزند «لایکلمهم»، زخمه به مال و جانشان نزند.

«وَلَو أَضَرَّت الصَّلاةُ بِسائِرِ ما یَعْمَلُونَ بِاَمْوالِهِم وِ أَبْدانِهِم لَرَفَضُوها کَما رَفَضُوا أَتَّمَ الْفَرائِض» اگر زمانی شرایطی پیش آید که نماز خواندن هم موجب بروز مشکلی برای مال و جانشان شود، نماز را نیز رها می‌کنند. چون ملاک ترک امر به معروف و نهی از منکر ضرر بود. این ها می‌ترسند به مال و جانشان ضرر برسد، لذا امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده اند. حال اگر نماز هم موجب ضرر به مال و جان باشد، بر اساس همان ملاک آن را ترک می‌کنند. «کَما رَفَضُوا أَتّمَّ الْفَرائِضَ وَ أَشْرَفَها» ۱ آن‌ها بالاترین، کامل‌ترین و شریف‌ترین فریضه‌ها، یعنی امر به معروف و نهی از منکر را به خاطر ضرر به مال و جان ترک کردند، از ترس این که مبادا به منافعشان خسارت وارد آید. لذا، اگر نماز هم این ضرر را به آن‌ها بزند، آن را نیز ترک می‌کنند.

حضرت (علیه السلام) می‌فرمایند: امر به معروف أتم الفرائض و أشرف الفرائض است، حتی از نماز هم بالاتر است، «اِنَّ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ فَریضَةٌ عَظیمَة»، امر به معروف و نهی از منکر مسأله ساده ای نیست، فریضه بسیار بزرگی است که «بِها تُقامُ الْفَرائِض»، اگر امر به معروف و نهی منکر نباشد، به سایر واجبات هم عمل نمی‌شود، و سایر واجبات در جامعه زنده نمی‌ماند. حیات و بقای دین و احکام آن، به امر به معروف و نهی از منکر است. اگر به این دو واجب عمل نشود، سایر واجبات نیز ترک می‌شود. روحانی نماها چنین انسان‌هایی هستند. «مردمی پیدا می‌شوند جو فروش و گندم نما»، در جامعه افرادی هستند که خود را اهل علم و در کافی «أسمی الفرائض» نقل شده است.

عبادت معرفی می‌کنند و بارزترین ویژگی آن‌ها این است که به امر به معروف و نهی از منکر اهمیت نمی‌دهند، مگر در مواردی که هیچ ضرری برای آن‌ها نداشته باشد.

حضرت (علیه السلام) فرمودند در آخر الزمان چنین افرادی پیدا می‌شوند، بعد نتیجه گیری می‌کنند که «هُنالِکَ یَتِّمُ غَضَبُ اللّهِ عَلَیْهِم» زمانی که مردم این گونه شدند و دنباله رو چنین افرادی گشتند غضب خدا بر این مردم کامل می‌شود: «فَیَعُمُّهُمْ بِعِقابِه»، همه مردم را مورد عقوبت قرار می‌دهد «وَ یَهْلِکُ الاَْبْرارُ فی دارِ الْفُجّار» هنگامی که عقاب عمومی خدا برای همه مردم نازل شده، بد و خوب، و تر و خشک را با هم می‌سوزاند، «وَ الصِّغارُ فی دارِ الْکِبار»، حتی اطفال نیز همراه با بزرگترها مشمول عقوبت خواهند شد، آن گاه که چنین وضعیتی در جامعه به وجود آید که امر به معروف و نهی از منکر ترک شود، چنین بلای همگانی خواهد آمد و کسی از آن استثنا نمی‌گردد.

باز امام (علیه السلام) مجدداً نسبت به امر به معروف و نهی منکر تذکر می‌دهد «اِنَّ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَن الْمُنْکَرِ سَبیلُ الاَْنْبیاء» امر به معروف و نهی از منکر راه انبیا است، کسانی که می‌خواهند راه انبیا را بروند، باید اهل امر به معروف و نهی از منکر باشند و اگر این گونه نباشند راه دیگری را رفته اند و دنباله رو انبیا نیستند؛ «وَ مِنْهاجُ الصّالِحین»، برنامه افراد صالح و شایسته همین امر به معروف و نهی از منکر است؛ «فَریضَةٌ عَظیمَةٌ بِها تُقامُ الْفَرائِض» مجدداً حضرت تکرار می‌فرمایند که اقامه سایر واجبات نیز در گرو امر به معروف و نهی از منکر است؛ «وَ تَأْمَنُ الْمَذاهِب»، امنیّت راه‌ها در سایه امر به معروف حاصل می‌شود؛ «وَ تَحِلُّ الْمَکاسِب»، حلیت کسب‌ها در سایه امر به معروف است. اگر مردم می‌خواهند کسب و تجارت آن‌ها حلال شود، باید در اقامه امر به معروف و نهی از منکر سعی داشته باشند. در غیر این صورت کم کم ربا در کسب آن‌ها سریان یافته و اگر کسی از آن نهی نکند مردم حلال و حرام را درست تشخیص نخواهند داد. زمانی که چنین شد کسب‌های حلال به حرام مبتلا می‌شود.

«وَ تُرَدُّ الْمَظالِم»، در سایه امر به معروف و نهی منکر مظلمه‌ها بر می‌گردد. اگر کسی حق دیگری را ضایع کرده باشد، رواج امر به معروف و نهی از منکر در جامعه باعث می‌شود حق به صاحب آن برگردد. «وَ تَعْمُرُ الاَْرْض» آبادانی زمین در سایه امر به معروف و نهی از منکر است. زیرا دایره امر به معروف و نهی از منکر آن قدر وسیع است که در مقابل سودجویانی که به خاطر قدرت یا سود بیش‌تر، محیط زیست را تخریب می‌کنند، نیز می‌ایستد. کارخانه دارانی که امور بهداشتی را رعایت نمی‌کنند، و محیط زیست را آلوده می‌کنند، برای چیست؟ آن‌ها سود بیش‌تر می‌خواهند. با امر به معروف و نهی از منکر جلو این گونه اعمال نیز گرفته شده، محیط سالم می‌شود، و زمین آباد می‌گردد.

«وَیُنْتَصَفُ مِن الاَْعْداء» زمانی که امر به معروف و نهی از منکر باشد دشمنان هم منصف می‌شوند، یعنی دشمنان هم به رعایت انصاف وادار می‌شوند. آن گاه که صاحبان قدرت اهل امر به معروف و نهی از منکر باشند، دیگر دشمنان جرأت نمی‌کنند اقدام به ظلم کنند، به این شرط که امر به معروف و نهی از منکر در جامعه رواج داشته باشد. تنها این نیست که یک نفر در موردی به عنوان کاری فردی و مقدس و به قصد اتمام حجت انجام دهد و به آن اکتفا کند. اگر امر به معروف در جامعه رواج داشته باشد، دیگر دشمنان جرأت پیدا نمی‌کنند مؤمنان را مورد هجوم خصمانه خود قرار دهند. و نهایتاً حضرت (علیه السلام) می‌فرمایند «وَ یَسْتَقیمُ الاَْمْر»، کارها در سایه امر به معروف ونهی از منکر به سامان می‌رسد. این همان اصلاح است. مفاسد برطرف می‌شود، و کارها به سامان می‌رسد. این ها نتایج امر به معروف و نهی از منکر است.

امام (علیه السلام) از یک طرف هشدار می‌دهند که در آخر الزمان، امر به معروف و نهی از منکر رنگ می‌بازد، گاهی بعضی از مردم عمل می‌کنند، اما به شرط این که برای آن‌ها ضرری نداشته باشد؛ ولی عملاً امر به معروف و نهی از منکر رواج و رونق خود را از دست می‌دهد و در جامعه مطرود و منزوی می‌شود. امام (علیه السلام) هشدار می‌دهد که اگر چنین وضعی پیش آمد از عقاب خدا بترسید. عذابی نازل می‌شود که تر و خشک، و بزرگ و کوچک را با هم می‌سوزاند. از طرفی دیگر حضرت (علیه السلام) بعد از هشدار نصیحت می‌کنند که چه باید کرد که این گونه نشود، چنین روزگاری خواهد آمد، شما که تابع من هستید، نصیحت‌های مرا یعنی امام باقر (علیه السلام) را گوش کنید. تا به این بلا مبتلا نشوید.

کد خبر 5547954 سمانه نوری زاده قصری

منبع: مهر

کلیدواژه: مقام معظم رهبری دستگاه قضایی قوم لوط اصول کافی آیت الله مصباح امر به معروف و نهي از منكر شیخ طوسی قیام عاشورا رحلت پیامبر محرم 1401 پیام های حماسه حسینی آیت الله مصطفوی قرآن کریم کتاب قرآن اربعین حسینی اربعین 1401 فعالیت های قرآنی کربلا امام موسی صدر فلسفه اسلامی ایران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موسسه بوستان کتاب عاشورا امر به معروف و نهی از منکر امر به معروف و نهی از منکر امر به معروف و نهی منکر سایه امر به معروف اگر امر به معروف امر به معروف ر امر به معروف آخر الزمان امر به معروفی سایر واجبات علیه السلام روحانی نما پیدا کنند م ع ر وف برای آن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۰۷۱۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نظریه ولایت فقیه آیت‌الله لاری تفاوتی با نظر امام (ره) ندارد

تولیت حرم مطهر شاهچراغ (ع) گفت: نظریه ولایت مطلقه فقیه آیت الله لاری هیچ تفاوتی با نظریه ولایت مطلقه فقیه حضرت امام (ره) ندارد. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، حجت‌الاسلام ابراهیم کلانتری در همایش مرجعیت شیعه، حکمرانی و تمدن اسلامی با محوریت واکاوی اندیشه‌های مرحوم آیت الله سید عبدالحسین نجفی لاری، اظهارداشت: این نشست در حقیقت پاسداشت نام، مرام، راه و شخصیت وارسته، زمان‌شناس، مجاهد و ظلم‌ستیزی است که نام مبارکشان در تاریخ سیاسی معاصر نقش بسته است، و بحمدالله سرمشقی برای عالمان، اندیشمندان و مجاهدان راه حق تا پایان تاریخ است.

وی افزود: با نگاهی اجمالی به زندگی این مرد بزرگ و مجتهد عالی‌مقام، درمی‌یابیم این عالم بزرگ، محضر اساتید بزرگی، چون میرزای شیرازی تلمذ کرد که حقیقتا سهم عظیمی در مبارزات و نهضت‌های یکصد و پنجاه سال اخیر کشور داشته است.

کلانتری ادامه داد: از دیگر اساتید مرحوم آیت الله سید عبدالحسین نجفی لاری، مرحوم عارف بالله، ملا حسینقلی همدانی و محقق ایروانی را می‌توان نام برد. علامه سید عبدالحسین لاری در ردیف آخوند خراسانی و در زمره شاگردان میرزای شیرازی است. آخوند خراسانی که بزرگ‌ترین رهبر مشروطه بوده است.

تولیت حرم مطهر شاهچراغ (ع) گفت: آیت الله لاری شخصیتی بود که در سن بیست و دوسالگی به درجه اجتهاد رسیده بود، و در این سن، از میرزای شیرازی و محقق ایروانی، اجازه اجتهاد داشت. این امر، نشانگر نبوغ فکری، استعداد و سخت‌کوشی این عالم بزرگ شیعی است.

وی گفت: یکی از اتفاقاتی که در دوران مرحوم آیت الله نجفی لاری در ایران افتاد این است که کشور به دو بخش تقسیم شد. قسمت شمالی در دست روسیه و قسمت جنوب در استعمار و استثمار انگلستان درآمد. در این زمان به خاطر قحطی و جنایات انگلیس جمعیت ایران حدوداً نصف شد.

کلانتری تصریح کرد: این عالم بزرگ همزمان در سه جبهه جنگید: استعمار انگلستان، استبداد قاجار و یک جهاد همه جانبه پی‌ریزی کرد و نظام اسلامی بر مبنای ولایت فقیه را بنیان نهاد.

وی ادامه داد: کاری که مرحوم عبدالحسین نجفی لاری انجام داد همان کاری است که انقلاب کبیر اسلامی حدود 60، 70 سال قبل در مقیاس وسیع‌تر انجام داد. حرکت آیت الله سید عبدالحسین لاری، یکی از زمینه‌های شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران، و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی بر مبنای نظریه ولایت مطلقه فقیه است.

کلانتری گفت: با برگزاری این نشست‌ها شاید بتوانیم کمی از دین خود را به این فقیه بزرگ ادا کنیم، تا نسل جدید بتوانند از خرمن دستاورد بزرگان دین بهره‌مند شوند.

تولیت حرم مطهر شاهچراغ (ع) گفت: نظریه ولایت مطلقه فقیه آیت الله لاری هیچ تفاوتی با نظریه ولایت مطلقه فقیه حضرت امام (ره) ندارد، تنها تفاوت این است که حضرت امام (ره)، برای نخستین بار نظریه ولایت مطلقه فقیه را در سال 1322 که کتاب کشف اسرار را نوشتند، مطرح و اعلام کردند؛ اما مرحوم آیت الله لاری، پنجاه سال قبل از امام (ره)، آن را اعلام کردند.

عضو هیئت علمی دانشگاه جهرم نیز در این مراسم گفت: اولین و تنهاترین شخصی که عمق شخصیت این عالم بزرگ را متوجه شدند، رهبر معظم انقلاب بودند. ما از ایشان یاد گرفتیم که این عالم ربانی چه ظرفیت‌های داشتند و می‌شود از آن درس گرفت.

حجت‌الاسلام والمسلمین منصور مهدوی با بیان اینکه اولین وجه ایشان باور عملی بود که به ولایت فقیه داشتند، تصریح کرد: رهبر معظم انقلاب تاکید بسیار داشتند که اولین حکومت کوچک اسلامی را ایشان تاسیس کردند و ما تا زمان امام خمینی(ره) همچون شخصیتی نداریم.

وی از نام‌گذاری روز 19 اردیبهشت به نام این عالم و فقیه عالیقدر خبر داد و گفت: یکی از کارهایی که در دست پیگیری است، ثبت این روز به نام این فقیه فقید است و امیدواریم این همایش‌ها سرآغازی برای نکوداشت‌های بعدی باشد.

مهدوی افزود: مقابله با استعمار انگلیس، مقابله با تجزیه کشور و فتوای بازگشت مناطق جدا شده به کشور، اقتصاد مقاومتی که اظهار کردن باید تولیدات داخلی داشته باشیم، جزیی از تلاش‌ها و نگرش‌های عملی این عالم ربانی بود.

محمدهادی ایمانیه استاندار فارس با بیان اینکه شخصیت آیت الله العظمی سید عبدالحسین نجفی لاری ترکیبی از فقاهت به عنوان شاگرد میرزای شیرازی، عرفان به عنوان شاگرد ملاقلی همدانی و شجاعت و زمانشناسی، کم نظیر است، گفت: فارس استانی بسیار با اصالت و ریشه دار است از جنبه‌های فقاهت، شجاعت و عرفان در قله قرار دارد.

وی افزود: سید عبدالحسین نجفی لاری که امروز صدمین سال رحلت وی را گرامی و سبک زندگی او را زنده نگه می‌داریم، یادآور این است که استان فارس ذخایر ارزشمندی دارد که مورد غفلت قرار گرفته است.

استاندار فارس گفت: این عالم شجاع، انسانی است که با شجاعت و تحمل هجمه‌های مختلف، مقاوم ایستاد، لشکر تشکیل دارد و در مقابل استبداد انگلستان ایستادگی کرد و همزمان به فکر مردم و فقرا نیز بود و در روز‌های قحطی و خکسالی که به دنبال جنایت‌های انگلیس در کشور رخ داده بود، با تجار هندی ارتباط برقرار می‌کرد و خود میان مردم نان و خرما توزیع می‌کرد.

ایمانیه خاندان نجفی لاری را استوانه‌های فارس دانست که باعث قوام این استان هستند و اظهار کرد: باید این الگو‌های ارزشمند را به جوانان گمگشته امروز معرفی کرد تا هویت در هویت ملی و دینی خود از آنها الگو بگیرند و کمتر به سوی الگو‌های به ظاهر زینت داده شده غربی بروند.

وی با اشاره به نشست خود با وزیر نفت، گفت: آرامستان دارالسلام شیراز مدفن یکهزار نفر از فقها، علما و بزرگان دینی و معنوی کشور است که باید معرفی شوند.

ایمانیه اعلام کرد: وزیر نفت برای اختصاص اعتباری به بازسازی دارالسلام که پس از بقیع، قدیمی‌ترین قبرستان جهان اسلام است، قول مساعدت داد.

استاندار فارس اظهار کرد: در دنیایی که از مشکلات اساسی آن کمبود الگو‌های بشر است و جوانان سرگشته هستند، عدم ارائه الگو‌هایی به این ارزشمندی، کم لطفی نسبت به اصالت‌های استان است.

انتهای پیام/424

 

دیگر خبرها

  • نظریه ولایت فقیه آیت‌الله لاری تفاوتی با نظر امام (ره) ندارد
  • جای یک کتابخانه مرکزی در شهر عالم‌پرور آمل خالی است
  • دشمن در فتنه بد پوششی و کشف حجاب شکست خورد
  • لزوم شناسایی شخصیت‌های بزرگ ایران و اسلام برای مبارزه با اسطوره‌های جعلی
  • شناسایی شخصیت‌های بزرگ ایران و اسلام برای مبارزه با اسطوره‌های جعلی
  • تمامی دستگاه ها، پای کار امر به معروف و نهی از منکر بیایند
  • فقدان مرحوم ماموستا فخری یک ضایعه بود
  • معرفی شخصیت حجت‌الاسلام مطلبی مصداق امر به معروف است
  • ماجرای ترور پیشکسوت معروف کشتی در سالگرد حادثه ۱۱ سپتامبر چه بود؟ | ویدئو
  • تعامل دستگاه‌ها لازمه تبیین و ترویج فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر است