سردار شکارچی: امروز خود دشمن اعتراف میکند ما یکی از قدرتها در نظم نوین جهانی خواهیم بود
تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۵۰۰۷۱
سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح گفت: امروز خود دشمن اعتراف میکند ما یکی از قدرتها در نظم نوین جهانی خواهیم بود؛ پس خودمان هم باید این را باور و برای آن کار کنیم.
سردار ابوالفضل شکارچی عصر امروز ۱۵ شهریور ماه در همایش طرح ولایت بسیج اساتید که در هتل امامت مشهد برگزار شد، با بیان اینکه امروز اگر جهان ما را در معادلات خود قرار ندهد به جایی نخواهد رسید، اظهار کرد: شناخت درست از زمان باعث جلوگیری از فریب خوردن و عقب ماندن میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه اهداف به سه دسته قاطع، واسط و فرعی تقسیم میشوند، افزود: امروز جهان در حال پوست انداختن و تجربه نظم نوینی است. نظم کنونی جهان به هم خواهد ریخت و اگر ما جایگاه خود را مشخص نکنیم، بسیاری از دستاوردهای خود را از دست خواهیم داد و متضرر خواهیم شد.
سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح عنوان کرد: رهبر معظم انقلاب از ابتدای دهه ۹۰ بسیار هوشمندانه روندهای آینده را ارزیابی و تحلیل کردند و به پیچ تاریخی اشاره کردند. رهبری هدف قاطع را مد نظر قرار دادند و کلمه پیچ تاریخی را مطرح کردند. بخش مهمی از بحث پیچ تاریخی این است که جمهوری اسلامی بتواند جایگاه خود را در نظم نوین جهانی پیدا کند.
شکارچی با اشاره به فرمایشات رهبری در خصوص اینکه ریشه جنگ اوکراین، سیاست آمریکا و غربیهاست، اضافه کرد: همچنین ایشان در اردیبهشتماه امسال فرمودند "امروز جهان در آستانه یک نظم جدید بینالمللی است." به علاوه رهبری بر ضعیفتر شدن آمریکا نیز تاکید کردند و فرمودند "قضایای جنگ اوکراین را باید عمیقتر و در چهارچوب شکلگیری نظم جهانی دید که احتمالا فرایندهای پیچیده و دشواری در پی آن شکل خواهد گرفت."
وی با تاکید بر اهمیت عمقبخشی به نگاه، بیان کرد: اگر رویکرد و جهتگیری عمق نداشته باشد، بسیاری از تلاشها به هدر میرود. در چنین شرایط جدید و پیچیدهای، وظیفه تمام کشورها از جمله ایران، حضور سختافزاری و نرمافزاری در این نظام جدید به منظور تامین منافع و امنیت کشور و به حاشیه نرفتن است.
معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح خاطرنشان کرد: در طی دو دهه اخیر، نشان تزلزل در مبانی اندیشهای، اقتدار و نفود میدانی غرب آشکار شده است. از پس از جنگ دوم جهانی هیچ وقت به شکل امروز ما شاهد رقابتهای جهانی برای موقعیتیابی جدید توسط قدرتهای بزرگ و متوسط نبودیم، اما امروز این رقابتها در تمام حوزهها در جریان است و همین رقابتها اندیشه، اقتدار و نفوذ غرب را متزلزل کرده است.
شکارچی با بیان اینکه غرب دچار تزلزل درونی هم شده است، ادامه داد: جنگ آمریکا با عراق به اسم ناتو انجام شد، اما عملا فقط ۵ کشور با آمریکا همراهی کردند. امروز هم میبینیم که با وجود ناتو، اقدامات بسیار خفیف و سخیفی در دفاع از اوکراین صورت میگیرد، چراکه خود ناتو هم متزلزل شده است.
وی با بیان اینکه جنگهای پرهزینهای که توسط غرب انجام شده، تقریبا هیچ نتیجهای در پی نداشته است، گفت: آمریکا پرهزینهترین ارتش جهان را دارد. با وجود اینکه ایالات متحده بدهکارترین کشور جهان است و ۲۲ هزار میلیارد دلار بدهی دارد، اما هر سال ۷۰۰ تا ۷۵۰ میلیارد دلار فقط برای نیروهای نظامی خودش هزینه میکند. در حالیکه جمهوری اسلامی تنها ۸ میلیارد دلار برای مسائل نظامی هزینه میکند.
سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به شکستهای آمریکا در افغانستان و عراق، بیان کرد: همچنین غرب در طرحهای خود برای حل مسئله فلسطین نیز همواره با شکست مواجه شده است. به علاوه باید توجه داشت که از پس از جنگ جهانی دوم، غرب به اندازه امروز با بحرانهای اقتصادی مواجه نبوده است. تمام انقلابهای رنگی و مخملی هم نتوانست منافع غرب را تامین کند. کودتاهای نظامی طراحی شده از سمت غرب هم هیچ کدام تا به حال جواب نداده است.
شکارچی عنوان کرد: امروز خود غربیها به خیزش قدرت چین اعتراف میکنند و میگویند راهبردی که در حوزه رقابت اقتصادی با چین انتخاب کردهاند، اشتباه بوده و شکست خورده است. در همکاریهای اقتصادی، چین کلاه سر غرب گذاشته است و امروز چین یک قدرت اقتصادی بدون بدهکاری و چالش اقتصادی است.
وی افزود: نظریهپردازان غربی میگویند امروز قدرت در ساختارهای شبکهای و ائتلافی متمرکز شده است. غرب مدتی در ایجاد ائتلاف در حوزه نظامی موفق بوده است که البته همان هم امروز شکست خورده است.
گسترش عمق راهبردی جمهوری اسلامی
معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح با بیان اینکه جمهوری اسلامی از تهدیدهای جهانی به خوبی استفاده کرده و آنها را تبدیل به فرصت کرده است، ادامه داد: ما هنوز ناو هواپیمابر نداریم، در حالیکه آمریکا ۱۷ ناو هواپیمابر دارد، اما عمق راهبردی دریایی آمریکا در دو دهه اخیر، هر روز ضعیفتر شده است، در حالیکه عمق راهبردی دریایی ما هر روز گسترش یافته است.
شکارچی با اشاره به قدرتنماییهای جمهوری اسلامی در دریا، اظهار کرد: عمق راهبردی ما از ۵۰ کیلومتر به ۲۴ هزار کیلومتر افزایش یافته در حالیکه عمق راهبردی آمریکا هزاران کیلومتر کاهش داشته است.
وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی در بحث مبارزه با تروریسم محبوبیت جهانی پیدا کرده است، گفت: امروز ملتهای جهان ایران را به عنوان تنها کشور مبارزهکننده با تروریسم در جهان میشناسند. این مقابله برای جمهوری اسلامی بسیار آورده داشته است. امروز عراقیها باور کردهاند که عامل نجات آنان از دست داعش، ایران بوده است. همچنین این جمهوری اسلامی بود که باعث شد انصارلله یمن سقوط نکند.
شاخصههای افول آمریکا
سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح با تاکید بر اینکه یکی از راهبردهای مهم غرب، مهار قدرت ایران بوده و در این راهبرد خود شکست صددرصدی خورده است، افزود: یکی از شاخصهای افول آمریکا این است که بعد از جنگ دوم جهانی، آمریکا به عنوان قدرت برتر شناخته شد و پس از فروپاشی شوروی، نام ابرقدرت جهان را روی خودش گذاشت و به غیر از چین، روسیه و ایران بقیه کشورها ابرقدرتی آمریکا را پذیرفتند.
شکارچی با بیان اینکه زوال قدرت اقتصادی آمریکا نیز نشاندهند افول آمریکا است، عنوان کرد: آمریکا در اقتصاد از چین شکست خورده است بسیاری از خسارتهایی هم که پرداخت میکند، به دلیل تبحر و هوشمندی چین و بحرانهایی است که انقلاب اسلامی برای ایالات متحده به وجود آورد.
وی با بیان اینکه آمریکا برتری خود در امر آموزش و فناوری را از دست داده است، اضافه کرد: آمریکا در سایه آموزش و فناوری، کشورها را تحت سلطه خود درمیآورد، اما در طی دو دهه گذشته تقریبا ۷۰ درصد توانمندیهای خود در این زمینه را از دست داده است.
معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح بیان کرد: طبق چیزی که خود آمریکاییها میگویند، مردم ایالات متحده طی ۵۰ سال اخیر بالاترین کاهش سطح امید به زندگی را داشتهاند که البته به نظر ما این بحران از ۲۲ بهمن ۵۷ در آمریکا شروع شده است.
سه پله تنزل آمریکا در زمینه قدرت نرم
شکارچی تصریح کرد: فرماندهان نظامی آمریکا مرتبا میگویند کشتی جنگی برای ماموریتهای خود کم دارند و آمریکا در این مدت حتی یک کشتی جنگی و شناورهای نظامی عظیم نتوانسته است بسازد. یکی از اندیشکدههای آمریکا گفته است ما ۲۰ سال پیش در حوزه قدرت نرم در جهان اول بودیم، اما اکنون الآن به جایگاه چهارم تنزل یافتهایم. اگر آمریکا در این بخش یکی دو پله دیگر سقوط کند، فروپاشیاش قطعی است.
وی با اشاره به اهمیت جهاد تبیین، افزود: باید شاخصههای نشاندهنده افول آمریکا، برای مردم کشور تبیین شود. متاسفانه هنوز هم آمریکا در حوزه جنگ شناختی و ادراکی حرف اول را میزند، اما ما باید به حوزه رسانه اهمیت بیشتری بدهیم تا مانع از تاثیرگذاری ایالات متحده بر افکار عمومی جهان شویم. امروز هم بزرگترین ضعف روسیه در اوکراین، رسانه است. اصلا در روسیه اثری از جنگ دیده نمیشود، در حالیکه در رسانهها روسیه به عنوان کشوری شکستخورده نمایش داده میشود.
دست و پا زدن آمریکا برای قدرتمند باقی ماندن
سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح بیان کرد: چامسکی، یک اندیشمند مهم غربی است که میگوید آمریکا امپراطور در حال سقوط است. آمریکا در حال دست و پا زدن برای باقی ماندن به عنوان یک قدرت است. ما باید از افول آمریکا در قدرت نرم استفاده کنیم.
شکارچی با بیان اینکه جنگ اوکراین باعث تسریع در شکلگیری نظم نوین جهانی شده است، اظهار کرد: این جنگ بین قدرتهای تاثیرگذار جهانی شکاف ایجاد کرده است. همچنین ایجاد خطر برای امنیت انرژی در جهان، برجسته شدن اهمیت عملیات روانی، کاهش محوریت دلار در معاملات جهانی و تشدید بحران غذا، از دیگر اثرات جنگ اوکراین است.
وی با بیان اینکه احتمال بلوکبندیهای جدید در جهان وجود دارد، عنوان کرد: تحلیلگران میگویند به طور خوشبینانه، در نظم نوین جهانی آمریکا نه ابرقدرت است و نه قدرت برتر، بلکه اگر عاقلانه عمل کند و وارد جنگ سخت نشود، یکی از قدرتهای جهان خواهد بود. در بلوکبندی دنیا از چهار کشور چین، روسیه، ایران و آمریکا نام برده میشود.
معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح تاکید کرد: ما باید برای تغییر جایگاه خود، نگاهی سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی داشته باشیم. ما باید ضمن اینکه مراقب باشیم با آمریکا تقابل بیش از حد نداشته باشیم که باعث شود از نظم نوین جهانی غافل شویم، حتما پیوند خودمان با شرق را تقویت کنیم. همچنین ایجاد اتحاد منطقهای نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. به علاوه باید در مراکز علمی کشور، مدل شناختی خودمان برای شناخت دقیق روندها را تقویت کنیم. خود دشمن اعتراف میکند ما یکی از قدرتها در نظم نوین جهانی خواهیم بود. پس خودمان هم باید این را باور و برای آن کار کنیم./ایسنا
منبع: فردا
کلیدواژه: سردار شکارچی سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح نظم نوین جهانی جمهوری اسلامی یکی از قدرت ها ایالات متحده عمق راهبردی افول آمریکا جنگ اوکراین شکست خورده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۵۰۰۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نظم جایگزین چین و آن چه آمریکا باید از آن بیاموزد
فرارو- الیزابت اکانومی؛ رئیس بخش مطالعات آسیا در شورای روابط خارجی آمریکا است. او مشاور ارشد وزیر بازرگانی چین در دولت بایدن و عضو ارشد در موسسه هوور در دانشگاه استنفورد بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از فارین افرز؛ در حال حاضر جاهطلبی "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین برای دوباره شکل بخشیدن به جهان غیر قابل انکار است. او میخواهد شبکه اتحادهای واشنگتن را منحل کرده و آن چه از آن تحت عنوان "ارزشهای غربی" یاد میکند را از نهادهای بین المللی حذف نماید. او میخواهد دلار جایگاه فعلی اش در اقتصاد جهانی را از دست بدهد. در نظم چند قطبی جدید مدنظر شی، نهادها و هنجارهای جهانی تحت تاثیر مفاهیم چینی در مورد امنیت و توسعه اقتصادی مشترک، ارزشهای چینی درباره حقوق سیاسی تعیین شده توسط دولت و فناوری چینی قرار خواهند گرفت. در آن شرایط چین دیگر نیازی به جنگ برای رهبری نخواهد داشت و در هدف تعیین شده شی، نقش محوری چین تضمین خواهد شد.
شی در سخنرانی دسامبر گذشته خود گفته بود: "چین یک کشور بزرگ با اعتماد به نفس، باز و فراگیر است که بزرگترین بستر همکاریهای بین المللی را ایجاد نموده و راهنمای اصلاح نظام بین المللی بوده است". او مدعی شد که برداشت اش برای نظم جهانی "جامعهای با آینده مشترک برای بشر" از "ابتکار عمل چینی" به "اجماع بین المللی" تبدیل شد و با اجرای چهار برنامه چینی تحقق مییابد: ابتکارعمل کمربند و جاده، ابتکارعمل توسعه جهانی، ابتکارعمل امنیت جهانی و ابتکارعمل جهانی تمدن.
در خارج از چین چنین سخنرانیهای دلپذیری عموما به خصوص از جانب مقامهای امریکایی نادیده گرفته میشوند. علت مشخص است: به نظر میرسد تعداد زیادی از برنامههای چین در حال شکست یا عقب نشینی هستند. بسیاری از همسایگان چین به واشنگتن نزدیک میشوند. هم چنین اقتصاد چین متلاطم است. علاوه بر آن سبک دیپلماسی گرگ جنگجو ممکن است شی را راضی کند، اما از این طریق چین تعداد دوستان اندکی در خارج از کشور به دست خواهد آورد.
پیشنهادهای چین به بسیاری از کشورهایی که از نظم کنونی ناامید هستند و به حاشیه رانده شدهاند قدرت میبخشد. ابتکارعملهای چین توسط یک استراتژی عملیاتی جامع با منابع خوب و منضبط پشتیبانی میشوند. این موضوع باعث جلب حمایت کشورهای غیر دموکراتیک از چین از طریق عضویت در سازمانهای چند جانبه شده است. چین موفق شده خود را عامل تغییرات خوشایند نشان داده و در عین حال ایالات متحده را به عنوان مدافع وضعیت موجودی که کمتر کسی آن را دوست دارد نشان دهد.
دستور بازی پکن با یک چشم انداز کاملا تعریف شده از نظم جهانی دگرگون شده آغاز میشود. دولت چین خواهان سیستمی است که نه تنها بر اساس چند قطبی گرایی بلکه براساس حاکمیت مطلق ساخته شده باشد. امنیت از این دیدگاه ریشه در اجماع بین المللی و منشور سازمان ملل دارد. حقوق بشر تعیین شده توسط دولت بر اساس شرایط هر کشور خواهد بود و توسعه به عنوان "کلید اصلی" برای همه راه حلها قلمداد میشود. در چنین ایده آلی از سوی چین جهان شاهد پایان سلطه دلار آمریکا خواهد بود. این دیدگاه به گفته پکن در تضاد کامل با سیستمی است که ایالات متحده از آن حمایت میکند.
پکن مدعی است که چشم انداز ترسمی آن کشور منافع اکثریت مردم جهان را پیش میبرد. چشم انداز چین طوری طراحی شده است که تقریبا برای همه کشورها قانع کننده باشد. کشورهایی که دموکراتیک نیستند انتخابهای شان تایید خواهد شد. کشورهایی که دموکراتیک هستند، اما در زمره قدرتهای بزرگ نیستند صدای بیشتری در نظام بین الملل به دست خواهند آورد و سهم بیش تری از مزایای جهانی شدن خواهند داشت. حتی قدرتهای اصلی دموکراتیک نیز میتوانند به این موضوع فکر کنند که آیا سیستم فعلی برای مقابله با چالشهای امروزی مناسب است یا آن که چین چیز بهتری برای ارائه دارد.
شاید ناظران در امریکا بخواهند چشم شان را بر روی این واقعیت ببندند که نارضایتی از نظم بین المللی کنونی باعث ایجاد مخاطبانی در جهان شده که نسبت به پیشنهادهای چین رویکرد بازتری از خود نشان داده و از آن استقبال میکنند. نادیده گرفتن این موضوع از سوی سیاستگذاران امریکایی و غربی امری خطرناک خواهد بود.
برای بیش از دو دهه چین به "مفهوم امنیتی جدید" اشاره کرده است که هنجارهایی مانند امنیت مشترک، تنوع سیستم و چند قطبی گرایی را در بر میگیرد. در سالیان اخیر چین به این باور رسیده که توانایی پیشبرد چشم انداز خود را به دست اورده است. به همین منظور شی در اولین دهه زمامداری خود برنامههای جهانیای را ارائه کرد از جمله ابتکارعمل کمربند و جاده در سال ۲۰۱۳، ابتکارعمل توسعه جهانی در سال ۲۰۲۱ و ابتکارعمل جهانی امنیت در سال ۲۰۲۲ میلادی. هر یک از آن ابتکارعملها به نحوی در پیشبرد تحول نظام بین المللی و مرکزیت چین در آن نقش دارند. برنامه ابتکارعمل کمربند و جاده بستری برای پکن بود تا ضمن استفاده از ظرفیت مازاد صنعت ساخت و ساز چین به نیازهای زیرساختی اقتصادهای نوظهور و با درآمد متوسط رسیدگی کند.
ابتکارعمل توسعه جهانی به طور گسترده تری بر توسعه جهانی تمرکز دارد و چین را کاملا در جایگاه راننده قرار میدهد. چین در این راستا از طریق سازمانهای همکاری مشترک از پروژههای در مقیاس کوچک حمایت میکند که به کاهش فقر، اتصال دیجیتال، تغییرات آب و هوا و سلامت و امنیت غذایی میپردازند. این اقدام اولویت پکن برای توسعه اقتصادی به عنوان مبنایی برای حقوق بشر را ارتقا میدهد. برای مثال، یک سند دولتی در مورد این برنامه کشورهای دیگر را متهم میکند که "مسائل توسعه را با تاکید بر حقوق بشر و دموکراسی" به حاشیه رانده اند.
ابتکارعمل امنیت جهانی به عنوان سیستمی برای ارائه "خرد چینی و راه حلهای چینی" برای ترویج "صلح و آرامش جهانی" قلمداد شده است. به گفته شی هدف از این ابتکارعمل آن است که از کشورهایی حمایت شود که ذهنیت جنگ سرد و یکجانبه گرایی را رد میکنند و معتقد به حل اختلافات از طریق گفتگو و مشورت بوده و از عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر حمایت میکنند. در پشت این لفاظیها واقعیت آن است که چنین ابتکارعملی با هدف پایان دادن به سیستمهای اتحاد ایالات متحده، ایجاد امنیت به عنوان پیش شرط توسعه و ارتقای حاکمیت مطلق و امنیت تفکیک ناپذیر طراحی شده است یا این تصور که امنیت یک کشور با هزینه دادن دیگر کشورها تامین نشود. چین و روسیه از این مفهوم برای توجیه حمله روسیه به اوکراین استفاده کردهاند و استدلال میکنند که حمله مسکو به اوکراین برای متوقف کردن ناتو که در حال گسترش قلمرو به سوی روسیه بود امری ضروری بوده است.
با این وجود، استراتژی شی سال گذشته و با انتشار طرح تمدن جهانی در ماه مه ۲۰۲۳ تکمیل شد و این ایده را پیش میبرد که کشورهایی با تمدن و سطوح توسعه متفاوت مدلهای سیاسی و اقتصادی متفاوتی خواهند داشت.
این استراتژی مدعی است که دولتها حقوق را تعیین میکنند و هیچ کشور یا مدلی وظیفه کنترل گفتمان حقوق بشر را ندارد. همان گونه که "کین گانگ" وزیر خارجه سابق چین گفت:"هیچ مدل واحدی برای حمایت از حقوق بشر وجود ندارد". بنابراین، از دیدگاه چینی یونان با سنتهای فلسفی و فرهنگی و سطح توسعه خاص خود ممکن است تصور و عملکرد متفاوتی نسبت به چین نسبت به حقوق بشر داشته باشد، اما از دید زمامداران چین هر دو به یک اندازه معتبر هستند. رهبران چین سخت کار میکنند تا کشورها و موسسات بین المللی را وادار به پذیرش چشم انداز جهانی خود کنند. استراتژی آنان چند سطحی است: انعقاد قراردادهای مهم با کشورها، ادغام ابتکارعملها یا اجزای آنها در سازمانهای چند جانبه و گنجاندن پیشنهادات آنها در نهادهای حاکمیتی جهانی.
چین برخلاف ایالات متحده سرمایه گذاری زیادی در منابع دیپلماتیک لازم برای بازاریابی ابتکارعملهای خود انجام میدهد. آن کشور بیش از هر کشور دیگری سفارتخانه و دفاتر نمایندگی در سرتاسر جهان دارد و دیپلماتهای چینی اغلب در کنفرانسها سخنرانی میکنند و جریانی از مقالات را در مورد ابتکارعملهای مختلف چین در رسانههای خبری محلی منتشر میکنند.
این دستگاه دیپلماسی توسط شبکههای رسانهای چینی به همان اندازه گسترده حمایت میشود. برای مثال، CGTN شبکه خبری بین المللی چین دو برابر شبکه خبری امریکایی "سی ان ان" دفاتر خارجی دارد و "شین هوا" سرویس خبری رسمی چین بیش از ۱۸۰ دفتر در سراسر جهان دارد.
کارشناسان آلمانی فاش ساختند که فناوری هواوی باعث مسدود شدن وب سایتها در ۱۷ کشور جهان شده است. هرچه دولتها هنجارها و فناوریهای چینی که آزادیهای سیاسی و مدنی را سرکوب میکنند بیشتر بپذیرند پکن بیشتر میتواند حقوق بشر جهانی در نظام بین المللی کنونی را تضعیف کند.
علاوه بر این، شی نقش دستگاه امنیتی چین را به عنوان یک ابزار دیپلماتیک افزایش داده است. ارتش آزادیبخش خلق چین نیز در حال انجام مانورها با تعداد فزایندهای از کشورها و ارائه آموزش به نظامیان در سراسر جهان است. برای مثال، سال گذشته چین بیش از ۱۰۰ مقام نظامی ارشد را از تقریبا ۵۰ کشور آفریقایی و اتحادیه آفریقا برای شرکت در سومین مجمع صلح و امنیت چین و آفریقا به پکن دعوت کرد.
چین استراتژی خود را با صبور بودن و فرصت طلبی تقویت کرده است. پکن منابع انبوهی را برای ابتکارعملهای خود فراهم میکند و به دیگر کشورها درباره تداوم حمایت بلند مدت خود اطمینان خاطر میدهد و مقامهای چینی را قادر میسازد تا در صورت بروز فرصتها به سرعت عمل کنند. برای مثال، پکن برای اولین بار نسخهای از ابتکارعمل جاده ابریشم سلامت را در سال ۲۰۱۵ اعلام کرد، اما توجه کمی به آن جلب شد. با این وجود، در سال ۲۰۲۰ آن کشور از پاندمی کووید-۱۹ برای دمیدن جان تازهای به آن پروژه استفاده کرد. شی نطق مهمی در مجمع جهانی بهداشت ایراد کرد و چین را به عنوان مرکزی برای منابع پزشکی معرفی کرد.
ابتکارعمل کمربند و جاده چشم انداز ژئواستراتژیک و اقتصادی را در بسیاری از مناطق آفریقا، جنوب شرقی آسیا و به طور فزایندهای در آمریکای لاتین تغییر داده است. برای مثال، هواوی ۷۰ درصد از تمام قطعات زیرساخت مخابراتی اینترنت نسل چهارم آفریقا را فراهم میکند.
بخشی از این که چرا تلاشهای پکن در حال گسترش است به این موضوع ارتباط دارد که سیستم کنونی تحت رهبری ایالات متحده در بسیاری از نقاط جهان محبوبیت ندارد. آن کشور سابقه خوبی در مواجهه با چالشهای جهانی مانند پاندمی ها، تغییرات آب و هوایی، بحرانهای بدهی یا کمبود مواد غذایی ندارد که همگی به طور نامتناسبی بر آسیب پذیرترین افراد سیاره تاثیر میگذارند. بسیاری از کشورها بر این باورند که سازمان ملل و نهادهای آن از جمله شورای امنیت توزیع قدرت در جهان را به اندازه کافی بازتاب نمیدهند. نظام بین الملل نیز توانایی حل مناقشات طولانی مدت یا جلوگیری از منازعات جدید را اثبات نکرده است و ایالات متحده به طور فزایندهای خارج از نهادها و هنجارهایی که به ایجاد آنها کمک کرد عمل میکند: اعمال تحریمهای گسترده بدون تایید شورای امنیت، کمک به تضعیف نهادهای بین المللی مانند سازمان تجارت جهانی و در دوران دولت ترامپ خروج از توافقهای جهانی.
سرانجام، چارچوب بندی دورهای واشنگتن از نظام جهانی به عنوان سیستمی که بین خودکامهها و دموکراسیها تقسیم شده است بسیاری از کشورها از جمله برخی از کشورهای دموکراتیک را از خود بیگانه میکند.
حتی اگر چشم انداز چین به طور کامل محقق نشود آن کشور میتواند از این نارضایتی برای دستیابی به پیشرفت قابل توجهی در تحقیر مادی نظام بین المللی فعلی استفاده کند مگر آن که جهان جایگزین معتبری داشته باشد.
بنابراین، ایالات متحده باید به شدت حرکت کند تا خود را به عنوان نیرویی برای تغییر سیستم معرفی نماید. . دورنمای امریکا باید با پیشبرد یک انقلاب اقتصادی و تکنولوژیکی آغاز شود که چشم انداز دیجیتال، انرژی، کشاورزی و سلامت جهان را به شیوههایی فراگیر تغییر دهد و به رفاه جهانی مشترک کمک نماید. واشنگتن برخی از بلوکهای سازنده این چشم انداز را از طریق شورای تجارت و فناوری ایالات متحده و اتحادیه اروپا، چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام و مشارکت برای سرمایه گذاری در زیرساخت جهانی به کار گرفته است.
اقتصادهای نوظهور و کشورهای غیر دموکراتیک از چشم انداز امریکا طرد شده اند. در نتیجه، واشنگتن باید ترتیبات منطقهای مشابه آن چه را که با شرکای آسیایی و اروپایی خود ایجاد کرده برای آن کشورها نیز در دستور کار قرار دهد. کشورهای بیش تری باید وارد شبکههایی شوند که واشنگتن ایجاد میکند تا زنجیرههای تامین قوی تری ایجاد کند مانند آن چه که توسط قانون تراشه ایجاد شده است. هم چنین، برای کشورهایی مانند کامبوج و لائوس که از ترتیبات موجود مرتبط مانند چارچوب هند و اقیانوس آرام کنار گذاشته شده اند باید راهی به منظور عضویت در نظر گرفته شود. این کار باعث میشود ردپای توسعه امریکا گسترش یافته و مسیر متفاوتی را در مقابل مسیر چین به دیگر کشورها ارائه دهد.
هوش مصنوعی یک فرصت منحصر به فرد برای ایالات متحده ارائه میکند تا رویکردی جدید و فراگیرتر را نشان دهد. همان طور که کاربردهای کامل آن مورد توجه قرار میگیرد هوش مصنوعی به هنجارهای بین المللی جدید و نهادهای بالقوه جدید نیاز دارد تا اثرات منفی آن را محدود کنند. ایالات متحده باید با کشورهایی غیر از متحدان و شرکای سنتی خود برای تدوین مقررات هوش مصنوعی وارد تعامل شود. این تلاش مستلزم آن است که واشنگتن به طور موثرتری از بخش خصوصی و جامعه مدنی ایالات متحده استفاده کند همان طور که چین از شرکتهای دولتی و بخش خصوصی خود برای پیشبرد ایتکارعمل هایش استفاده کرده است.
در نهایت، برای جلوگیری از اصطکاک غیر ضروری ایالات متحده باید به تثبیت روابط ایالات متحده و چین از طریق تعریف زمینههای جدید همکاری، گسترش تعامل جامعه مدنی، کاهش لفاظیهای بی مورد خصمانه، مدیریت استراتژیک سیاست خود در قبال تایوان ادامه دهد.
چین درست میگوید: نظام بین المللی نیاز به اصلاح دارد". با این وجود، پایههای این اصلاح به بهترین وجه در صراحت، شفافیت، حاکمیت قانون و مسئولیت پذیری رسمی است که مشخصههای دموکراسیهای مبتنی بر بازار در جهان است. نوآوری جهانی و خلاقیت لازم برای حل چالشهای جهان در جوامع باز به بهترین وجه رشد میکند. شفافیت، حاکمیت قانون و پاسخگویی رسمی پایه و اساس رشد اقتصادی سالم و پایدار جهانی است و نظام کنونی اتحادها اگرچه برای تضمین صلح و امنیت جهانی ناکافی است، اما به مدت بیش از هفت دهه به جلوگیری از وقوع جنگ بین قدرتهای بزرگ جهان کمک کرده است. چین هنوز نتوانسته اکثریت مردم کره زمین را متقاعد کند که نیات و توانایی هایش برای شکل دادن به قرن بیست و یکم مورد نیاز است.