مهاجری: چرا رئیسی؛ دستپاچه، خسته و کلافه است؟
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۶۷۵۳۰
محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا در صفحه «تلگرام» خود نوشت :
صوت و تصویر چند اشتباه لفظی اخیر آقای رئیسجمهور (حتی با وجود صیانت سنگین وزیر محترم ارتباطات، در فضای رسمی و مجازی کشور) زیاد دیده و شنیده شد و تحلیلها و قضاوتهای متعددی اعم از ناروا و روا درباره آن انتشار یافت اما واقعیت مشهودی که در تصاویر و صداهای اخیر آقای رئیسی مشهود است نوعی آشفتگی، دستپاچگی، خستگی و کلافگی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دو سال پیش، سفرهای استانی آقای رئیسی در قامت رئیس قوه قضائیه جنجالی شده بود. او در رفتاری غیرمرسوم، در جلسات شورای اداری استانها حضور مییافت و تقریباً در هر مسافرت، دستکم یک کارخانه را که به گفته خودش بهخاطر سوءمدیریت به تعطیلی کشیده شده بود احیاء میکرد. نحوه احیا هم استفاده از شیوه تعیین ضربالاجل بود.
آن رفتارها بوی تند تبلیغات انتخاباتی را داشت. او بهعنوان فارغالتحصیل رشته حقوق از ممنوعیت دخالت قوا در یکدیگر کاملاً آگاه بود اما هدف بزرگتری در سر داشت که این کار خلاف عرف و قانون را توجیه میکرد.
رئیسی برای مشکلات استانها راهحلهای ساده و خطی داشت و ترجیعبند همه آنها مقابله با «سوءمدیریت» بود. همین ادبیات بود که در جریان انتخابات ۱۴۰۰ تعبیر «بانیان وضع موجود» نیز به آن پیوست شد و به خوراک تبلیغاتی دندانگیری علیه دولت مستقر آن زمان تبدیل گردید.
رئیسی در انتخابات، کاملاً بیرقیب بود و به همین دلیل برای رسیدن از ساختمان آذربایجان (دفتر ریاست قوه قضائیه) تا پاستور باید راهی کوتاه و کاملاً هموار را میپیمود. او در سال ۱۳۹۶ بیش از آنکه به شعارها و برنامههای هملباس خود ببازد مغلوب فن خطابه حسن روحانی ـ که در آن تبحّر خاص دارد ـ شده بود. اما در سال ۱۴۰۰ چنین خطری او را تهدید نمیکرد؛ هرچند که عبدالناصر همتی چند بار او را در مناظرهها به چالش کشید و مهرعلیزاده نیز یک بار او را در شرایط بدی قرار داد؛ اما چون ریاستجمهوریاش تضمینی بود، چندان نگران نشد.
رئیسی سالها در پستهای قضایی که بهلحاظ سختی کار بسیار کمرنگتر از سمتهای اجراییاند مشغول بود و تنها دو سال آخر را در ریاست قوه قضائیه سپری کرد و مدتی نیز متولی آستان قدس رضوی بود که این دو سمت اخیر، بزرگترین فرصتهای تبلیغاتی انتخاباتی را برای او فراهم آورد.
از ۲۸ خرداد (روز رأیگیری) تا روز اول شهریور که کابینه رئیسی رأی اعتماد گرفت، همچنان فضای حاکم بر سخنرانیهای او شعارهایی بود که هر مدیر پرسابقه اجرایی میدانست که بسیاری از آنها در زمان اجرا به بنبست میرسد و برای برخی از آنها زیرساختهایی لازم است که پیش از ایجاد آن، شعارها فقط جملات فریبا و چشمگیر هستند.
ترکیب کابینه رئیسی، آب سردی بر بدنه سیاست داخلی کشور ریخت. اولاً شعار جوانگرایی او محقق نشده؛ زیرا معدل سن اعضای کابینه، فقط ۲ـ۳ سال از دولت قبل کمتر بود. ثانیاً، سابقه کار بیشتر وزیران و معاونین رئیسجمهور کفاف مدیریت مؤثر را در پست خودشان نمیداد.
رئیسی تا ماهها بعد از تشکیل دولت، همچنان در فضای شعارهای انتخابات سیر میکرد و دنبال «بانیان وضع موجود» میگشت.
ضعفهای دولت او، اما خیلی زود خودش را نشان داد. اولین پاشنه آشیل، مذاکرات برجام بود. او بارها گفته بود معیشت مردم را به برجام گره نمیزند. شاید به همین دلیل تیمی برای مذاکره انتخاب کرده بود که مخالف برجام باشد. تصور این بود که فردی چون سعید جلیلی را مأمور مذاکرات خواهد کرد، اما به دلایلی به علی باقری رضایت داد. باقری در دوره مذاکرات برجام ۱۳۹۴ رودَررُوی آن ایستاده بود؛ اما حالا رئیسی این واقعیت را دریافته بود که نمیتواند نسبت به برجام بیتفاوت بماند؛ هرچند که برای رهبری تیم مذاکره یک چهره ضدِبرجام به او تحمیل شود.
همان یکی دو هفته اول معلوم شد راه ناهموارتر از آن است که رئیس دولت سیزدهم فکر میکرد. رئیسی از یک سو بهدلیل حمله به تیم پیشین مذاکره و نیز شعارهای انتخاباتی درباره برجام و از سوی دیگر بهخاطر غرور کاذبی که در بخشهایی از بدنه اجتماعی حامیانش ایجاد کرده بود، میخواست دست فرمان مذاکرات را عوض کند. مذاکرات وین با دستاندازهای فراوانی شروع شد و ادامه یافت اما دستکم ده ماه طول کشید تا رئیسی دریابد که تیم باقری اینکاره نیست و نباید امیدی به رفع تحریمها داشته باشد. این آلارم خوبی نبود بهخصوص اینکه وعده حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی دستش را توی پوست گردو قرار میداد.
نیمه دوم سال ۱۴۰۰ خیابانهای اطراف مجلس و سازمان برنامه و بودجه شاهد تجمعات متعدد کارگران، بازنشستگان، معلمان بود و بهتدریج به شهرهای دیگر هم کشیده شد. افزایش افسارگسیخته قیمتها، کار را بر مردم سخت کرد و کار به جایی رسید که مدافعان دولت نیز، یکییکی انتقادهایشان شروع شد. نمایندگان مجلس هم همزمان با معترضان به انتقاد از دولت برخاستند.
تیم رسانهای دولت همچنان گمان میکرد باید سوژه بانیان وضع موجود را عَلَم کند و به همین دلیل حملاتش را به دولت قبل افزایش داد و حتی ناکارآمدیهای دولت سیزدهم در برجام، گرانیها، افزایش بیکاری، بالا رفتن نرخ تورم، کاهش تولید ملی و ... را به گردن دولت قبل انداخت. گویا زمان زیادی طول کشید تا این تیم رسانهای دریابد که حمله به مدیران قبلی فقط آب در هاون کوبیدن است و باید برای پاسخدادن به مطالبات مردم فکر دیگری کرد.
عضویت در پیمان شانگهای، به پروژهای برای دستاوردتراشی تبدیل شد و از آن به شقالقمر تعبیر گردید. اما خیلی زود معلوم شد که آواز دهل شنیدن از دور خوش است و اگر بهرهای برای ایران و سفره مردم ایران داشته باشد مربوط به آیندهای نهچندان نزدیک است.
درگذشت مهسا امینی که در آستانه سفر رئیسجمهور به نیویورک اتفاق افتاد دولت را سرگرم حوادثی کرد که نه انتظارش را داشت نه توان رفع و رجوعکردن آن را. رئیسی سعی کرد خودرا از این ساحت کنار بکشد، تا از ترکشهای آن مصون بماند اما بههرحال سیاسیون حامی او، اجازه ندادند دولت کنار گود بماند.
علاوه بر اینها، قطع و فیلتر اینترنت و پلتفرمهای خارجی، زیانهای معیشتی برای بخشهایی از جامعه، را بههمراه داشت و فشار روانی ـ سیاسی خردکنندهای به دولت وارد آورد. اگر اختیار دست خود رئیسی بود شاید بهواسطه شعارهایی که درمورد دو میلیون فالوئر اینستاگرام خود داده بود، میتوانست به رضایت نسبی شهروندان تبدیلش کند اما رشد ناآرامیها او را هم وادار به سکوت کرد.
حالا رئیسی با کابینهای که عملکردش در مجموع قابلدفاع نیست به گرانیهایی که وجود دارد، تدبیرهایی که وجود ندارد؛ بازار خودرویی که بلاتکلیف است؛ فشارهایی که از سوی گروههای سیاسی حامیاش برای نصب و عزلها وارد میشود؛ برجامی که بلاتکلیف است، چنگ روسیه و اوکراین که خواهی نخواهی درگیر آن شده است؛ بحران جدید کمبود دارو و نیز آلودگی هوا و دهها نکته ریز و درشت دیگر، خسته، عصبی، کلافه و کمحوصله بهنظر میآید. سیدمحرومان کمکم دارد به این نتیجه میرسد که صابونش دیگر کف نمیکند، هرچند که حتی بسیاری از رأیدهندگانِ به او ماههاست به آن پی بردهاند.
بیشتر بخوانید :
سیدهادی خامنهای: چارهای جز گفتگوی جدی و هدفمند نداریم/ الان، مردم در بدترین شرایط اقتصادی هستند، اما مسئولان دولتی از بهبود اوضاع میگویند
پس لرزه ادعای اقتصادی بزرگ رئیسی / دست رد آمار و ارقام بر سینه شعارها و وعدهها
۴۴۲ روز با رئیسی/ کابینه در ۵۵ درصد روزها یک جای خالی داشته
رئیسی: اگر رشد تولید و صادرات دشمن را عصبانی میکند، بگذار عصبانی شود و از این عصبانیت بمیرد
۲۱۲۲۰
کد خبر 1687824منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: محمد مهاجری سیدابراهیم رئیسی دولت سیزدهم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۶۷۵۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استراتژی جدید برادر محسن؟ / رای اصولگرایی به رضایی برای زدن قالیباف
هدا احمدی در هم میهن به فعالیت های اخیر محسن رضایی در صحنه سیاسی ایران پرداخت و نوشت: آرایش سیاسی نیروهای اصولگرا برای دوره دوم انتخابات مجلس که 21 اردیبهشت ماه برگزار میشود، تغییر کرد. برخی چهرهها و طیفهای اصولگرا از ائتلافهای قبلی خود خارج شدند و ائتلاف جدیدی را رقم زدند. ازجمله محسن رضایی که تحرکات سیاسیاش در آستانه دور دوم این شائبه را به وجود میآورد که از شانا جدا و به صبح ایران پیوسته است. در آخرین عکسی که از او در کنار رائفیپور و سعید محمد منتشر شد، افرادی حضور داشتند که شاید بتوان آنها را از دشمنان قسمخورده محمدباقر قالیباف دانست. رضایی که تاکنون درخصوص فعالیتهای حزبی مجلس دوازدهم برخلاف دورانهایی که برای ریاستجمهوریاش تلاش میکرد، فعالیت سیاسی خاصی بروز نداده بود، حال با نشستهای مختلف با رقیبان رئیس مجلس دوازدهم، گویا سیاستورزی دبیر سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام وارد فاز جدیدی شده است. شاید نام رضایی را نسبت به برخی چهرههای شناخته شده اصولگرایی در یک سال اخیر و برای انتخابات پارلمان کمتر شنیده باشیم اما این امر نشان از این موضوع ندارد که برادر محسن، کنج عزلت گزیده بود و رفتوآمدی بین سیاسیون نداشت. او در ائتلاف شانا که ائتلاف اصولگرایان است، حضور داشت و پس از مدتی با جریان شریان جلسه برگزار میکرد. حالا هم چند وقتی است در کنار رائفیپور و سعید محمد، اصلیترین مهرههای طیف نوظهور صبح ایران مینشیند. آن هم همان محسن رضاییای که در طول چهار سال ریاست قالیباف بر مجلس تا آنجایی که در توان داشت، سعی کرد تا مانند دوستانش چندان رئیس مجلس یازدهم را مورد هجمه قرار ندهد، مگر در لفافه. اصولگرایان هرگز به وحدت درستی نرسیدند و حزبها و ائتلافهایشان نیز همواره درصدد زمین زدن یک یا چند نفر از افراد خودشان بوده است. مثال بارزی که میتوان از قالیباف و دوستانش نام برد اما سوالی که در کنشگریهای ضدونقیض رضایی پیش میآید این است که چطور او به یکباره از سایه خارج شد و در دوره زمانی بسیار نزدیک به هم در شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) حاضر و در ادامه در شریان و صبح ایران دیده شد؟ آیا محسن رضایی که همیشه سودای ریاستجمهوری را داشت، حال تنها رقیبش را در سال 1404 محمدباقر قالیباف میبیند (که گویا او هم چندان از اینکه به جای ریاست پارلمان بر صندلی ریاست قوه مجریه تکیه بزند، بدش نمیآید) بنابراین تنها استراتژیای که به ذهنش خطور میکند، یار غار تمام جریانهای اصولگرایی است. آن هم طیفهایی که برای زمین زدن قالیباف از هیچ کاری دریغ نکرده و نمیکنند. هرچند این گمانهزنی که محسن رضایی چرا تنها قالیباف را رقیب ریاستش بر پاستور میداند و چندان وقعی بر رقابت با رئیسی نمینهد نیز سوالی است که ممکن است پیش آید اما در مقابلش میتوان به این موضوع نیز فکر کرد که اگر این گمانهزنی درست باشد، طبیعتاً محسن رضایی در صورت پیروز شدن رئیسی میتواند جای بیشتری در دولت آینده داشته باشد تا پیروز شدن قالیباف! کمااینکه تمام این جریانهایی که با آنها نشستوبرخاست میکند، با وجود اختلاف، یک هدف مشترک دارند، حذف محمدباقر قالیباف. اگر کمی به عقب برگردیم نزدیک انتخابات 1400 ریاستجمهوری، رضایی و قالیباف رقابت جالبی با هم داشتند. این دو نفر که در جنگ یکی فرمانده ارشد و دیگری فرمانده زیردست بود، یک بار دیگر نیز یعنی سال 92 با هم مسابقه گذاشته بودند؛ اگرچه هر دو از آن رقابت ناکام بیرون آمدند. مجدداً سال 99 عزم رقابت کردند. رئیس مجلس به اسم نظارت بر قوانین و دبیر مجمع هم به عنوان بررسی مسائل استان به سفرهای استانی میرفتند. آن زمان که جهان در بحران کرونا بود یک سایت خبری از این خبر داد که محسن رضایی در شرایط کرونایی در کمتر از پنج ماه دستکم به ۱۵ استان و البته شهرهای مختلف استان تهران سفر کرده است. البته اصفهان، مرکزی، لرستان و فارس را هم به آن اضافه کنیم. در این فاصله کمتر از یک ماه البته همه سفرهای او نیز با عنوان دبیر مجمع تشخیص انجام شد. همان زمان خبری مبنی بر احتمال نامزدی برادر محسن در انتخابات 1400 ریاستجمهوری نیز منتشر شد. اما سایت رضایی حتی خبر کاندیداتوری او برای مجلس را هم ترفند مخالفان برای سوزاندن او در انتخابات ریاستجمهوری دانست. این درحالی است که رضایی بالاخره در قامت رقیب رئیسی به میدان مبارزه وارد شد و باخت.برنامههای سفرهای قالیباف هم تقریباً شبیه محسن رضایی بود. مثلاً در برنامه سفر کردستانش با فعالان فرهنگی و اجتماعی سنندج و با شورای اداری استان جلسه داشت. آن زمان همچنین ویدئوهایی از دیدارهای مردمی قالیباف نیز منتشر شده بود که بسیار یادآور سفرهای استانی محمود احمدینژاد بود. در نهایت محمدباقر قالیباف در قامت ریاست قوه مقننه و محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام آینده را ادامه دادند. البته ناگفته نماند در ریاستجمهوری سال 1400 رضایی تلاش کرد با شکلدهی به یک ائتلاف بین خودش، سعید محمد و مرحوم رستم قاسمی، نوعی کنشگری انتخاباتی منجر به برد و یا منجر به وزنکشی را شکل دهد اما او نیز همچون تمام نامزدهای دیگر آن انتخابات، مستحیل در فرآیند برد ابراهیم رئیسی شد و نه تنها در ایام همان انتخابات نیز حرف درشتی علیه رئیسی نگفت بلکه در پساانتخابات نیز همچون عمده دیگر نامزدها وارد دولت رئیسی شد. اگرچه این یک سوال سیاسی جالب است که چرا تمام نامزدهای اصولگرای انتخابات 1400 به صورت یکجا (به غیر از جلیلی که خودش نخواست به دولت برود) وارد دولت رئیسی شدند و چه سیاستی پشت این کار نهفته بود؛ لکن این روایت قصد دارد صرفاً به محسن رضایی بپردازد. آنطور که عصر ایران تحلیل میکند، سابقه و اطلاعات سیاسی نشان میدهد که محسن رضایی پس از خروج از سپاه علاقه خاصی به حضور در دولت داشته است. گزارشهایی وجود دارد که او حتی در دولت خاتمی نیز ابراز تمایل به حضور در کابینه داشت. او از سال 84 به این سو عملاً یک پای ثابت عمده انتخابات ریاستجمهوری بوده است. انتخاباتهایی که محسن رضایی بهرغم انتخاب گفتمانهای مختلفی از «دولت عشق» گرفته تا «پیوستن به اشکالگیرندگان بر انتخابات 88 سپس انعزال از آنها» توفیقی در آنها به دست نیاورد. هرچه بود اما محسن رضایی پس از انتخابات 1400 بخشی از تمایل پیشگفته را عملی کرد و به عنوان «معاون اقتصادی رئیسجمهور رئیسی» وارد دولت رئیسی شد؛ ورودی که البته از ابتدا هم پیشبینی میشد که بیفرجام باشد. بنابراین، این نخستین بار پس از سالها بود که محسن رضایی از سمت دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام کنار میرفت. به هر حال تحرکات جدید سیاسی محسن رضایی بدان معنا نیست که رقابت نهایی الزاماً بین قالیباف و او خواهد بود، اما با پیشینهای که از این دو سیاستمدار و فرمانده قدیمی داریم، طیف اصولگرایان از هر جریان و حزبی ترجیح میدهند برای جلوگیری از پیروزی قالیباف به رضایی رای دهند و همانطور که ابراهیم رئیسی را به ریاست رساندند، حال اگر رئیسی مهره سوخته آنها شود، نفر بعدی رضایی باشد تا رئیس مجلس یازدهم. اینکه این اقدام علیه قالیباف چه دستاوردی برای رضایی دارد و حذف قالیباف از گردونه به نفع چه کسانی است؛ نکاتی هستند که باید منتظر ماند تا در آیندهای نه چندان نزدیک با رصد کردن تحرکات سیاسی آنها نتیجه گرفت. اما در عین حال فعالیتهای این روزهای محسن رضایی همواره این گمانهزنی را تقویت میکند که او سودایی جز کاندیداتوری دوباره برای ریاستجمهوری ندارد و گویا در عمل رقیبی قدرتمندتر از محمدباقر قالیباف نمیبیندی کانال عصر ایران در تلگرام