Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-08@22:41:02 GMT

این مرد زیر بار حقارت نرفت

تاریخ انتشار: ۵ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۹۳۱۹۵

این مرد زیر بار حقارت نرفت

خسرو حکیم رابط که از او به عنوان خسرو نمایشنامه‌نویسی ایران یاد می‌شود، هنرمندی است که از همان سال‌های آغازین زندگی با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم کرده است اما هرگز حقارت را نپذیرفته و همواره عزت نفس خود را حفظ کرده است.

به گزارش ایسنا، امروز، ۵ فروردین ماه سالروز تولد این نویسنده و استاد دانشگاه است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حکیم رابط، زاده ۵ فروردین سال ۱۳۰۹ در شیراز است که در کودکی پدر خود را از دست داد و خیلی زود با رنج فقر و نداری آشنا شد. او در زندگی پر فراز و نشیب خود تجربیات گوناگونی به دست آورده؛ از فعالیت‌های اجتماعی تا حضور در فضاهای سیاسی و هنری.

او در کنار تجربیاتی نظیر کارگری و معلمی، به واسطه فعالیت خود در حوزه نوشتن به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نمایشنامه‌نویسان ایران قلمداد می‌شود. تاثیر مهم او تنها به دلیل نگارش نمایشنامه‌های صحنه‌ای «آنجا که ماهی‌ها سنگ می‌شوند»، «ایوب دلتنگ خسته خندان»، «سهراب شنبه»، «سهراب و ساز و والی قبرستان» یا نمایشنامه های رادیویی مانند «آهو احمد»، «زیر تیغ آفتاب»، «فیل در پرونده» و ... نیست چراکه او بیش از ۴۰ سال سابقه تدریس در مدارس و دانشگاه‌های مختلف هنری را دارد و شاگردان زیادی پرورده است.

حکیم رابط که خود دانش‌آموخته تئاتر در دانشکده هنرهای دراماتیک است، به عنوان استادی چیره‌دست و بی حاشیه در چشم و دل دانشجویان خود جای دارد.

او بخشی از خاطرات زندگی خود را در کتاب «روز هفتم» که از سوی نشر «قطره» منتشر شده، روایت کرده است.

به انگیزه نوروز یکی از این خاطره‌ها را که مناسب حال و هوای عید است، به نقل از همین کتاب مرور می‌کنیم. این خاطره گرچه طعم تلخی دارد ولی حاوی درس بزرگی برای همه ماست؛ حفظ عزت انسانی حتی در سخت‌ترین شرایط.

با هم این خاطره را از نظر می‌گذرانیم:

«بیست روزی به نوروز مانده است. بیکارم. اتاقی گرفته‌ایم در سلسبیل. به رفقایی بر می‌خورم که کاری گیر آورده‌اند در شرکت روشنایی فروزان. چند نفری هستند؛ مهندسی و معلمی و کارگری و ... کارشان نصب انشعاب برق است به خانه‌ها. دستمزد مشخصی ندارند؛ با نصب هر انشعابی «اِنعامی» می‌گیرند. شب عید است. مرا نیز به همکاری می‌پذیرند. قرار می شود از «اِنعام‌ها» چیزی هم به من برسد. «اِنعام» گرفتن برایم سخت است و تلخ. در زندگی بسیار تحقیر شده‌ام اما حقارت را نپذیرفته‌ام. اختیار تحقیر دست خودم نبوده است اما قبول حقارت؟

جنگ سختی در گرفته است بین من و خودم... سال نو و سفره خالی در آن کفه ترازو، من و سربلندی و مادر در این کفه. مادر، وزنه سنگینی است. اگر بفهمد؟ اگر مرا در کوچه‌ای در زیر بار رکاب و نردبان و کیسه گچ ببیند؟ آخر قرار شده است بار این دوستان را من بر دوش بکشم. سهم من از «اِنعام» در این بارکشی است. اگر مادر ببیند، می‌میرد. بدبختی این است که محل کار نیز همین محله است. چه بسا پیش آید که مجبور باشم نردبانم را چهار خانه آن سوتر از اتاقک مادرم بکارم... سرانجام زور فقر می‌چربد.

با اسم «حسن آقا»، نردبان بر دوش ، رکاب‌های سیم کشی بر شانه، کیسه گچ زیر بغل، در کوچه پس کوچه‌های «سلسبیل».

هر انشعابی که وصل می‌شود: «ببخشیدها... انعام بچه‌ها». کم کم گوشم به این کلمه عادت کرده است. با این همه قبل از اینکه کار به «ببخشیدها» برسد، من بساط را جمع کرده و به آن سوتر کوچه کوچیده‌ام.

شب عید است؛ خانه‌ها برق می‌خواهند. این بیست روز را شب و روز «بار» برده‌ام. بنااست که «اِنعام» بچه‌ها جمع و قبل از تحویل سال تقسیم شود. قرارمان قهوه خانه‌ای در همان حوالی.

کمی زودتر از وقت به قهوه خانه می‌آیم. می‌نشینم؛ منتظر ... به لحظه تحویل سال نزدیک و نزدیک‌تر می‌شویم. از رفقا خبری نیست. گلوله تحویل سال شلیک می‌شود، آن آهنگ نحسِ ساز و سرنا و دهل نیز شلیک می‌شود. تیر خلاص را قهوه‌چی می‌زند: «سال تحویل شد. تو خونه و زندگی نداری مرد؟»

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: خسرو حکیم رابط دفاع مقدس نوروز 1402 نوروز سفر دعای روز سوم ماه مبارک رمضان برگزیده ها ماه رمضان ۱۴۰۲ دفاع مقدس نوروز 1402 نوروز سفر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۹۳۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سولماز و احسان ماه عسل چرا از هم جدا شدند؟

به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، ‌ سولماز موحدی با تایید خبر جدایی‌اش نوشت:

«خیلی حس خوبیه که توی کوچه پس کوچه‌ها و خیابون‌ها منو وقتی می‌بینید هنوز گاهاً خاطرتون هست که ما با چه زیبایی و عطوفتی و احساسی مشهور شدیم و همیشه نسبت به شما مردم احساس مدار و خوش قلب افتخار میکنم و خوشحال هستم. من یک سال و نیم می‌شه که این پیج شخصی اینستاگرام رو باز کردم و بنا به دلایلی پیج قدیمی اینستاگرام که مشترک بین من و آقا احسان بود از دسترس خارج شده و خودم رو موظف میدونم تا قبل اینکه بحث جدایی من و آقا احسان به بیراهه و گمانه زنی پیش بکشه توضیحاتی رو خدمتتون ارائه بدم.

بیشتر بخوانید: اشتباهاتی که فرصت داشتن یک همسر خوب را از شما خواهد گرفت

چند روزی میشه که در بعضی از صفحات وایرال میشه که ما جدا شدیم، در جواب باید بگم که بله...

زبانم ناتوان و قاصره ولی باید بگم که ما از یک سال بیشتر میشه که از هم جدا شدیم و بسیار روزهای سختی رو گذروندم روزهای پراسترس و دشوار حتی نمیتونم پشت موبایل تایپ کنم چقدر سخته برای یک زن با شرایط من بخواد از کسی که دوستش داره جدا بشه ...ولی باید بگم آقا احسان ۱۵ سال بخاطر من خودگذشتگی کردن و بخودم گفتم حالا هم نوبت توئه که از خودت بگذری و به آقا احسان فرصت زندگی دوباره بدی همه ی این اتفاقات تلخ در زندگیه من همه اش درس های بسیار پر عبرت بود امیدوارم آقا احسان همیشه سربلند و موفق باشند و ...

البته به این سادگی ها هم نبود جداییم با آقا احسان خیلی جنگیدم ولی چیزهایی هست که بعداً براتون کامل توضیح میدم.»

سولماز موحدی و همسرش احسان بعد از آن در ایران شناخته شدند که سال ۱۳۹۳ در برنامه پرمخاطب تلویزیونی ماه عسل حضور پیدا کردند و از شرایط ویژه زندگی شان با احسان علیخانی صحبت کردند.

سولماز سال ۸۸ در حالی که برای برگزاری چهلمین روز درگذشت مادربزرگش راهی تبریز شده بود در مسیر، دچار سانحه تصادف شد. او در این حادثه پدر، مادر و دخترعمویش را از دست داد و خودش هم با هوشیاری سه درصد راهی بیمارستان شد. او که دچار ضایع نخاعی شده بود حدود دو سال هم در کما به سر برد.

این در حالی بود که آن‌ها روزهای ابتدایی زندگی مشترک خود را شروع کرده بودند.

آنچه که برای مخاطبان برنامه ماه عسل جالب بود روایت سولماز از عشق همسرش به خود بود و اینکه سال‌ها مراقبت‌های ویژه‌ای از او کرد.

مراقبت‌هایی که حدود ۱۴سال ادامه داشت. اما حالا سولماز در صفحه اینستاگرامی خود در پاسخ یک مخاطب نوشته است: همونطور که در برنامه ماه عسل تعریف کردم آقا احسان ۱۴ سال برای من از خود گذشتگی کردند الانم صلاح این بود که جدا بشیم.

... احسان و سولماز مهمانان برنامه ماه عسل سال ۹۳ توجه میلیون ها بیننده را به خود جلب کردند. قصه سولماز و احسان و وفاداری ستودنی احسان به همسرش که سولماز آن را در برنامه ماه عسل روایت کرد تاثیر بسیاری بر عواطف و احساسات بینندگان این برنامه گذاشت.

منبع: همشهری آنلاین

انتهای پیام/

کد خبر: 1229970 برچسب‌ها اخبار روز

دیگر خبرها

  • سولماز و احسان ماه عسل چرا از هم جدا شدند؟
  • ببینید | همه حسرت زندگی مرا می‌خورند اما نمی‌دانند من و خانواده‌ام چقدر سخت تلاش می‌کنیم
  • ببینید | همه حسرت زندگی مرا می خورند اما نمی دانند من و خانواده ام چقدر سخت تلاش می کنیم
  • چه کتاب‌هایی را به نوجوانان پیشنهاد بدهیم؟
  • عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب
  • پشیمانی پدری که دختر ۲۱ ساله‌اش را سلاخی کرد
  • نیمی از بلیت‌های دیدار استقلال مقابل ذوب‌آهن فروش نرفت!
  • فرار زن جوان از دست مرد شیطان‌صفت | مرا به بیابان‌های اطراف شهر کشاند و...
  • بازگشت محکوم به مرگ از پای چوبه دار
  • «اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد