Web Analytics Made Easy - Statcounter
2024-05-03@04:17:15 GMT
۱۴ نتیجه - (۰.۰۰۶ ثانیه)

«اخبار اعترافات تکان دهنده مرد قاتل»:

بیشتر بخوانید: اخبار اقتصادی روز در یوتیوب
    ۵ اردیبهشت امسال بود که صدای فریادهای سوختم، سوختم دختر ۳۴ ساله‌ای به نام الهام در محوطه شهرک امید تهرانپارس پیچید. همسایه‌ها زمانی به خودشان آمدند که نگهبان این شهرک در کسری از ثانیه با کپسول آتش‌نشانی، آتش را از ماشین و سر و بدن الهام اطفا کرده بود. دود غلیظی از ماشین چانگان بالا...
    پزشکی قانونی سلامت روان این مرد را تایید کرده است و او با اتهام دو جنایت مجازات خواهد شد. تراژدی تلخدهم آبان سال ۹۳ مردی با پلیس تماس گرفت و از قتل همسر و فرزند نوزادش خبر داد.ماموران بلافاصله به خانه این مرد در خیابان ولیعصر رفتند و با پیکر‌های بی‌جان همسر ۲۳ ساله وی...
    آفتاب‌‌نیوز : پدر خشمگین به ماموران گفت: من و همسرم به محل کارمان رفته بودیم و دخترمان در خانه تنها بود که در زمان نبود ن ما مرد ناشناسی زنگ خانه را به صدا در آورده است و با اطمینان از این که دخترمان در خانه تنهاست ادعا کرده که به من بدهکار است...
    روزنامه خراسان نوشت: بررسی‌های میدانی مقام قضایی در بخش آی‌سی یو بیمارستان شهید کامیاب نشان داد که «حدیثه» را   زن جوانی به مرکز درمانی انتقال داده و مدعی شده است دختر شش ساله حال خوبی ندارد و دچار تشنج می شود! اما پزشکان آثاری از علایم بازگشت به زندگی در کودک مذکور نمی دیدند بنابراین احتمال...
    مرد 30 ساله‌ای که در جنایتی هولناک همسر و فرزند 1.5 ساله‌اش را در مشهد با ضربات چاقو به قتل رسانده بود، ضمن بازسازی صحنه جرم، به جنایت هولناک اش اعتراف کرد. به گزارش ایلنا، «جواد- ک» مرد 30 ساله‌ای که متهم است همسر و فرزندش را به طرز وحشتناکی و با 80...
    جوان ۳۰ ساله معروف به «دم اسبی» که در یک جنایت هولناک، مرد قصابی را با همدستی همسر وی به قتل رسانده و جسد او را در حمام منزل مسکونی به آتش کشیده بودند، روز گذشته در اولین جلسه بازپرسی مقابل میز عدالت ایستاد و ناگفته‌های این جنایت وحشتناک را در حضور قاضی ویژه قتل...
    رویداد۲۴-مرد دلار فروش که در بازار تهران مرد میانسالی را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود با حضور در دادسرای جنایی جزئیات جدیدی از این جنایت را فاش کرد. مرد 41 ساله که 28 اسفند سال گذشته در یکی از کوچه‌های منطقه گلوبندک با شلیک گلوله دست به جنایت زده بود، صبح روز گذشته...
    خودم هم نفهمیدم چه اتفاقی افتاد، همه چیز در یک لحظه رخ داد. دخترک گریه می کرد و من از آبرویم می ترسیدم! وقتی گریه کنان گفت: همه چیز را به پدر و مادرم می گویم دیگر حال خودم را نفهمیدم، از رسوایی وحشت داشتم به همین دلیل دخترک را روی زمین انداختم و ......
۱